eitaa logo
مداح امام زمان
218 دنبال‌کننده
96 عکس
158 ویدیو
10 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خادم و مداح کانال امام زمان: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب ما را سحر نمی آید خواب، در چشمِ تر نمی آید مدحش از من که بر نمی آید چون سکینه دگر نمی آید دختر شاه...گوهر نایاب بی قرینه... درست مثل رباب   روضه می خواند، روضه با احساس روضه اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه ای حساس وای از مشک پاره ی عباس روضه ی دست و چشم و مشک عمو روضه ی قطره قطره اشک عمو   روضه خوان چشم های خود را بست مادرش دست خود زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست به خدا خواهر است حق دارد خواهر اصغر است حق دارد   بر سر ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه ی خود صبر می کرد... مثل عمه ی خود   قلبش از غصه ها کباب شد و بعد سقا فقط عذاب شد و مثل او از خجالت آب شد و وارد مجلس شراب شد و خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد   دختر بی قرینه ی پدرش روضه خوان مدینه ی پدرش همه جا شد سکینه ی پدرش یادش افتاده سینه ی پدرش زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد   یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه سپاه حسین بود یک نیزه تکیه گاه حسین داد می زد که قتلگاهِ حسین... ...پر شد از خونِ زخم های تنش پر شد از تیر و نیزه ها بدنش   وسط حجره ی محقر خود با دل خون میان بستر خود باز در لحظه های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد
نفسِ آلوده، بد عذابم کرد محضرت از خجالت آبم کرد پدر مهربان، پشیمانم کثرت معصیت، خرابم کرد حائلِ بین مان، خودم بودم خودپسندی چنین حجابم کرد چاهِ تاریکِ غفلت از یادت دور از فیض آفتابم کرد ذره ای خوار و بی بها بودم نظرِ رحمتت، حسابم کرد نَفَس فاطمیِ نیمه شبت خارج از بین منجلابم کرد ای فدایت که رزق واسعه ات ریزه خوار ابوترابم کرد در نجف، دیدن ضریح علی عوضم کرد و دُر نابم کرد بوسه بر خوشه های انگورش بی نیاز از مِی و شرابم کرد عرفه کاش بین صحن حسین گویم ارباب، انتخابم کرد یاد إبن الرضا و تشنگی اش زار و گریانِ آن جنابم کرد ناله زد: هر چقدر گفتم آب همسر بی وفا جوابم کرد عطش بی حساب، گریان بر حنجر کودک ربابم کرد ✍️
،جمعه 🥀🥀🥀🥀 کاش یک بار به ویرانه‌ی ما سر بزند کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم ✍ من مثل تو و تو مثلِ من چشم به راه ما چشم به راه مردی از کوچه‌ی ماه بگذار دوباره جمعه را صرف کنیم ندبه، گریه، عهد، فرج... باز گناه! ✍ یک جمعه هم از گذار ایام بپرس از داغِ همیشه نابهنگام بپرس معنای همیشه منتظر‌بودن را از مادر یک شهید گمنام بپرس ✍ فقط ما جمعه‌ها چشم انتظاریم فقط جمعه برایش بی قراریم دلیل غیبتش"شاید" همین است... فقط در روز جمعه "ندبه" داریم ✍ دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه؛ فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجرانِ طولانی ✍ در غیبت تو دربدری‌ها باشد ما را زغمت خونجگری‌ها باشد شاید که همین جمعه بیایی، شاید... تا باشد از این خوش‌خبری‌ها باشد ✍ از پشت نقابمان عیان كن ما را آئینه‌ی عبرت جهان كن ما را این جا همه ادعای یاری داریم یك جمعه بیا و امتحان كن ما را ✍ دنبال نشانش نشدم این جمعه پروانه‌ی جانش نشدم این جمعه من آبروی منتظران را بُردم حتی نگرانش نشدم این جمعه ✍ با اينكه خسوف، قسمت خورشيد است در آينه‌ى چشم فلك، امّيد است در بين تمام جمعه‌هايم اى عشق! آن جمعه كه از سفر بيايى عيد است ✍ او شاهد اشک گاه و بیگاه من است آرامش روز‌ و هفته و ماه من است عمری‌ست که در نبودنش هر لحظه دلتنگی عصر جمعه همراه من است ✍ پیچیده شمیم ندبه و عهد و سمات طوفان‌زدگان! کجاست کشتی نجات؟ می‌آید و هر جای جهان خواهد شد یک جمعه پر از عطر سلام و صلوات ✍