1_417060793528353092.mp3
1.64M
💠 روضه ی #امام_جواد #صلوات الله علیه
🎤🎤 استاد دارستانی
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-Shahadat-Emam-Javad-89-01.mp3
3.93M
🌺 دل من را اسیر تو کرده
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 روضه #جوادالائمه 1389
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-Shahadat-Emam-Javad-89-02.mp3
2.97M
🌺 بابا بابا بیا به بالین پسر
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 واحد سنگین #جوادالائمه 1389
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-Shahadat-Emam-Javad-91-02.mp3
2.97M
🌺 حریم تو قبله گاهم
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 زمینه #جوادالائمه 1391
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-Shahadat-Emam-Javad-91-01.mp3
3.81M
🌺 با شال عزا زائرا میان
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 روضه #جوادالائمه 1391
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-Shahadat-Emam-Javad-91-03.mp3
1.86M
🌺 تو آه سینه سوزی
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 واحد سنگین #جوادالائمه 1391
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-shahadat-emam-javad-88-02.mp3
2.5M
🌺 کدر شده آسمون
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 زمینه #جوادالائمه 1388
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
Mirdamad-02.mp3
1.44M
🌺 چنان آتش زده زهر جفا بر پیکر من
🎤🎤 عبدالرضا هلالی
🔳 نوحه واحد #جوادالائمه
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
mirdamad-shahadat-emam-javad-88-01.mp3
3.47M
💠 روضه ی جانسوز #جوادالائمه
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
Mirdadam-Shab-Shahadat_Emam_Javad_1394-005.mp3
6.75M
🌺 سفر کاظمین می خواهم
🔳 نوحه شور #جوادالائمه
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
Mirdamad-01.mp3
1.5M
🌺 دو تا گنبد طلایی توی شهر کاظمینه
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🔳 نوحه شور #جوادالائمه
🔳 شهادت #امام_جواد #صلوات الله
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#داستانک
#تلنگر
گفته اند كه : در كوهى از لبنان ، زاهدى ، دور از مردم ، در غارى مى زيست . روزها روزه مى داشت و هر شب براى او گرده نانى مى رسيد؛ كه نيمى از آن را به هنگام گشودن روزه مى خورد و نيم ديگر را به هنگام سحر. و اين حال ، روزگارى دراز پاييد، و مرد از كوه به زير نيامد، تا اين كه چنين شد، كه در شبى از شب ها، نان از او برگرفته شد و گرسنگى شدت يافت و خواب از چشم زاهد رفت . پس نماز گزارد و آن شب را در اميد خوردنى ، بيدار ماند، تا گرسنگى بدان دفع كند. اما غذايى نرسيد. در پايين آن كوه ، روستايى بود كه ساكنان آن ، بر دين عيسى بودند و هنگامى كه بامدادان زاهد به نزد آنان رفت و خوردنى خواست ، پيرمردى از آنان ، دو گرده نان جوين او را داد. زاهد دو گرده نان را گرفت و به بسوى كوه روانه شد. و در خانه آن پيرمرد، سگى بود لاغر و به بيمارى گرى دردمند. كه به زاهد در آويخت و بر او بانگ كرد و به دامن جامه او آويزان شد. مرد زاهد، يكى از آن دو نان را به سگ داد، تا از او دست بردارد. سگ نان را خورد و بار ديگر به زاهد در آويخت و عوعو كرد و زوزه كشيد. زاهد نان ديگر را جلوى او انداخت . سگ نان را خورد و براى سومين بار به زاهد در آويخت و زوزه خود را بلندتر كرد و دامن جامه او را به دندان گرفت و پاره كرد. زاهد گفت : سبحان الله ! من ، سگى از تو بى حياتر نديده ام . صاحب تو دو نان بيشتر به من نداده است ، و تو هر دو را از من گرفته اى . اين زوزه و عوعو و جامه دريدنت چيست ؟ آنگاه پروردگار، سگ را به سخن آورد. و گفت : من بى حيا نيستم . در خانه اين مسيحى پرورده شدم . گوسفندانش را نگهبانى مى كنم ، خانه اش را پاس مى دارم . و به لقمه نانى يا پاره استخوانى كه به من مى دهد؛ بسنده مى كنم ، و چه بسيار كه مرا از ياد مى برند و روزها گرسنه مى مانم . گاه ، او، براى خود نيز چيزى نمى يابد. با اين همه ، خانه اش را رها نمى كنم . از آن گاه كه خود را شناخته ام ، به در خانه بى گانه اى نرفته ام . و شيوه من ، همواره اين بوده است ، كه اگر غذايى يافته ام ، شكر كرده ام و اگر نه ، شكيبا بوده ام . اما تو، همين كه يك شب گرده نانى از تو قطع شد، بردبار نبودى و چنان شد كه از در خانه روزى دهنده بندگان به خانه مردى مسيحى آمدى . از پروردگار خويش ، روى برتافتى و با دشمن رياكارش در ساختى . حالا، بگو! كدام يك از ما بى حياست ؟ من ؟ يا تو؟ زاهد همين كه چنين ، شنيد، دست خويش به سر كوفت و بيهوش به زمين افتاد. خر ((ابو حسن بن جزاز)) مرد و يكى از دوستانش به او نوشت : خر اديب مرد و به ياران گفتم : خر مرد و آن چه بايد از دست برود، رفت . آرى ! كسى كه به آبرومندى بميرد، به راحتى مرده است . و خرى كه چون اديب را جانشين داشته باشد، نمرده است . و ((ابن جزاز)) در پاسخش نوشت : چه بسيار مردم نادانى كه مرا مى بينند كه در طلب روزى روانم . مى گويند: مى بينم پياده مى روى و هر پياده اى ، در محنت مى افتد. مى گويم : خرم مرد، تو زنده و پايدار باشى.
@maddahimontakhab13 👈
❤️ مداحی های منتخب☝️☝️