3. خواب دیدم.mp3
5.94M
#مدح_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#آواز_بیات_اصفهان
خواب دیدم
که مُرده ام ، دیدم
مَلَکی بود و گفت :
مَنْ ربُّکْ ؟
گفتم الله ، گفت آری
ای مسافرچه قبله ای داری
مکث کردم
نگاه سردی کرد
گفت آیا جواب می دانی؟
کافری ؟ گبر یا مسلمانی ؟
گفتم آری که من مسلمانم
قبله ام کعبه است میدانم
پنج نوبت نماز می خوانم
البته حج به جا نیاوردم
گفت آیا اسیر تردیدی؟
علتش چیست؟ ترسیدی؟
باز گفتم که قبله ی سنگی
قسمت حج مستطیعان بود
روزی مردمان ثروتمند
کعبه را دیدن از امیران بود
کعبه کِی روزی فقیران بود؟
کعبه ی من
ولی در ایران بود
حج من
گوشهی خراسان بود
از همان روز اولِ خلقت
صاحبِ خانه
حال من را دید
تا رها باشم از شک و تردید
رحم آورد ، مهربانی کرد
جانِ من داشت می پژمرد
قبله اش را جنوب غربی برد
قبله ای را
قرینه با آن ساخت
بار دیگر مرا
مسلمان ساخت
رو به سمت شمال شرقی کرد
قبله گاهی برای
ایران ساخت
کعبه در مکه بود اما باز
کُنج ایران ما
خراسان ساخت
تا نگاه رضا به ما افتاد
یک نگاهش
هزار سلمان ساخت
منِ در آرزوی حج مانده
تا دم مرگ محترم بودم
با رضا حاجی حرم بودم
با رضا شاد
با رضا خوشحال
با رضا بی خیال غم بودم
ای مَلَک !
دست از سرم بردار
حال من را
به حال خود بگذار
در لَحد من اگر پُر از آهم
علت این است :
دیده بر راهم
ای مَلَک !
بوی یار می آید
دور شو
آن نگار می آید
وعده داده سه بار می آید
هرچه من گفتم
از توهُّم نیست
قول او
مثل قول مردم نیست
ای مَلَک !
دور شو ، مُراد آمد
دلبر من ،
ابا الجواد آمد ...
#شاعر_محسن_ناصحی
#شعرخوانی_بیات_اصفهان
#برنامه_لایو
10/3/1402
@madehin14
1. بخوان در گوش.mp3
3.25M
#یادواره_شهدا
#شهیدسیدحسن_نصرالله
#استاد_حاج_اسماعیلی
#آواز_بیات_اصفهان
بخوان درگوش دنیا
« رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرْتِیْلًا »
بخوان از نَصْر از أَسْرَىٰ
« وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلا »
بخوان : موسی به نفرین
لب گشود
آواره شد این قوم
که سرگردان و حیران شد
از این صحرا به آن صحرا
بخوان همسفرۀ جالوت
با دستان خونآلود
ندارد سهمی ازخاک مقدس
یک وجب حتی !
به دلهای پُر از
طغیان و کفر و کینه :
« قُلْ مُوتُوا »
به چشمانی که بازند و
نمیبینند : « اُنْظُرْنا »
دمشق و غزه و بیروت و
بغداد است یا تهران
وطن جاییست که
پیچیده آنجا عطر خون ما
به نابودیِ آن
فرعونِ « ذِي الْأَوْتَاد »
آن جلّاد
به خونخواهی خونی که
چکیده از سرِ یحیی
عِماد و صالح و قاسم
ابومهدی و اسماعیل
چنین #پیمان_خون بستند
در سرتاسر دنیا
که خاکستر نگردد
شاخههای کوچک زیتون
نسوزد خانهای
بر شانههای مسجدُالاقصی
نبندد جای قنداقه
کفن را بر تنِ نوزاد
در آغوشش نگیرد مادری
فرزندِ « بیسر » را
جهان از درد
میپیچد به خود
آمادۀ فجر است
شب تاریک خواهد رفت
« كانَ وَعْداً مَفْعُولاً »
صدای غرّشِ
آزادگان عالَم است آری
به زودی میرسد
یک لشکر آزاده از هرجا
#شاعر_طیبه_عباسی
#شعرخوانی_بیات_اصفهان
10/7/1403
https://eitaa.com/madehin14