eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
✳️طرف میاد مسجد نماز بخونه... مُهرشو میذاره زمین داشته خیلی دقیق تنظیمش میکرده سمت قبله و هی کلی ور میرفته بهش معتاده کنارش بوده بهش میگه : حاژ آقا اومدی نماژ بخونی یا پنالتی بژنی؟!😂 ✅ وسواس ناپسنده، توی مسایل دین ناپسندتر 💠 وسواس عملی شیطانی «عبد الله بن سنان گوید یاد کردم برای حضرت صادق، علیه السلام، مردی را که مبتلا بود به وسوسه در وضو و نماز و گفتم: «او مرد عاقلی است.» حضرت صادق، علیه السلام، فرمود که « [چه ] عقلی برای اوست و حال آنکه پیروی شیطان می کند؟» گفتم به آن حضرت: «چگونه پیروی شیطان می کند!» فرمود: «از او سؤال کن اینکه می آید او را چه چیز است آن، پس همانا می گوید: از عمل شیطان است.» عن عبد الله بن سنان، قال ذکرت لأبی عبد الله، علیه السّلام، رجلا مبتلی بالوضوء و الصّلاة، و قلت: هو رجل عاقل. فقال أبو عبد الله، علیه السّلام: و أیّ عقل له و هو یطیع الشّیطان؟ فقلت له: و کیف یطیع الشّیطان! فقال: سله هذا الّذی یأتیه من أیّ شی ء هو، فإنّه یقول لک: من عمل الشّیطان.‏‎[فروع کافی، ج 3، ص 358،« کتاب الصلاة»،« باب من شکّ فی صلاته ...» حدیث 2.]‎‏ 
چشم من و فرمان شما حضرت آقا جانم سپرت روز بلا حضرت آقا الحق و الانصاف برازنده تان است فرماندهی کل قوا حضرت آقا
4_628561935419310115.mp3
2.51M
🕙 قرار شبانه ❤️❤️ یه چندتا سلام عاشقانه 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ان شاءالله 💕
امروزهم به پایان رسید الهی اگربدبودیم یاریمان کن، تافردایی بهترداشته باشیم خدایابه حق مهربانیت نگذارکسی باناامیدی وناراحتی، شب خودرابه صبح برساند. 🌟شبتون بخیر و آرام🌟
ثانیه های مهدوی 5.mp3
3.64M
نجواهای شبانه با امام زمان (عج) شبها قبل از خواب، با گوش دادن به این فایل ها، با امام خود درد دل کنیم و با انتشار آن، دیگران را هم تشویق به صحبت با حضرت کنیم. زیاد وقتت رو نمی گیره...
🔴 خاطره‌ای از شهید که در زمان حیاتش اجازه نداد منتشر شود! 💠 مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می‌خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می‌روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید. بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت کرد و گفت: این مطلبی را که می‌گویم جایی . گفت: همیشه دلم می‌خواست کف پای مادرم را ببوسم ولی نمی‌دانم چرا این توفیق نصیبم نمی‌شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم که این‌جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر می‌کردم حتماً رفتنی‌ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.  سردار در حالی که اشک جاری شده بر گونه‌هایش را پاک می‌کرد، گفت: نمی‌دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم. 💕💕💕
✨ تهجد و سحرخیزی امام خمینی رحمه الله علیه 🔘 یکی از نزدیکان امام می گوید: ▫️پنجاه سال، نماز شب امام خمینی ترک نشد. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می خواندند. ▫️امام در قم بیمار شدند، به دستور اطبا می بایست به تهران منتقل می شدند. هوا بسیار سرد بود و برف می بارید و یخبندان عجیبی در جاده ها وجود داشت. امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب، باز نماز شب خواندند. ▫️شبی که از پاریس به سوی تهران می آمدند، تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می خواندند. 🔘 فرزند امام خمینی می گوید: ▫️شبی که از پاریس عازم ایران بودیم، امام در هواپیما برای نماز شب برخاستند و چنان می گریستند که خدمه هواپیما تعجب کرده بودند و شنیدم که پرسیده بودند: آیا امام از چیزی ناراحت هستند؟ من گفتم که کار هر شب امام است. ▫️وقتی امام را از قم می بردند برای زندان [در عصر طاغوت]، امام با حالتی نماز شب خوانده اند که یکی از همراهان که یک سرگرد بود، به من گفت: ما شدیداً تحت تأثیر نماز امام واقع شدیم؛ و یکی از آنها تا تهران گریه کرده بود.
🌸 احکام 🌸 مجهول_المالک 1⃣👈 مالی است که 🧔 معلوم نیست ولی گم نشده است. 2⃣👈 مجهول المالک این است که و در آن جایز نیست و اگر کسی آن را بردارد و است و واجب است در صدد شناسایی صاحب آن برآید وپس از و ، چنانچه از شناسایی صاحب آن مایوس شد آن را از طرف صاحبش به صدقه دهد واحتیاط این است که صدقه دادن به اذن یا او باشد و در عین حال اگر پس از صدقه دادن مال، 🧔 آن پیدا شد و به صدقه دادن آن راضی نشد باید عوض آن را به او بدهد. 3⃣👈فرق مجهول المالک با مال💰 به حرام که با خمس دادن حلال می شود این است که مجهول المالک مال معین و است و مقدار آن است ولی مال مخلوط به حرام مال حلالی است که با مال حرام مخلوط شده بطوری که انسان نمی تواند آن را از یکدیگر تشخیص دهد وجدا کند و مقدار مال حرام وصاحب آن معلوم نیست و برای جواز تصرف باید خمس آن رابدهند تا بقیه حلال شود. 4⃣👈 اگر مجهول المالک در معرض باشد، برداشتن آن به قصد و نگهداری ویافتن صاحب آن مانعی ندارد که در این صورت حکم را دارد یعنی اگر در نگهداری آن کوتاهی نکند و اتفاقا ازبین برود موجب می شود . 5⃣👈 اگر مجهول المالک از چیزهایی است که معلوم است صاحب آن از آن کرده است و استفاده از آن مانعی ندارد.
•°•°•°• زیارت عاشورا واقعا قشنگ بود... معناش هم قشنگتر ...😍 چقدر داشتم عوض میشدم! منی که یادم نیست آخرین بار زیارت عاشورا روکی و کجا خوندم... شاید تو مراسمات مدرسه... . همه رفتیم معراج شهدا شهیدی که تازه پیداشده بود رو آوردن...😔 هیاهویی به پا بود.😯 همه داشتن گریه و زاری میکردن و یکی یکی میرفتن و به شهید سلام میدادن...😭😭 زهرا دستم و کشید و گفت: _بیا بریم👭 منو برد سمت تابوت... مبهوت نشستم کنار تابوت... چیزی تو قلبم بالا و پایین میرفت...💓 گلوم خشک شده بود... انگار اون لحظه دوباره متولد شدم...😔 اولین قطره از چشمم چکیدو راه رو برای قطره های دیگه باز کرد...😭😭 . خودم انداختم روی تابوت و ضجه زدم😭😭😭😭 ازته دلم... واقعا عوض شده بودم.... هرکسی روی تابوت چیزی مینوشت... خودکار رسید دست من... باتردید دستم گرفتم... دستام میلرزید...😥 به زهرا یه نگاهی انداختم که نگران منو نگاه میکرد... تصمیم خودمو گرفته بودم... آروم نوشتم: (کمکم کن چادر بپوشم...)📝✉️ .... ⬅ ادامه دارد... •°•°•°•°• ✍ نویسنده:
┄┅─✵💝✵─┅┄ اول کار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ باب اسرار است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ نغمه جان است بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم