eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 عالم صدف است و فاطمه گوهر اوست🌷/گیتی عَرض است و این گوهر جوهر اوست🌷/در فخر و شرافتش همین بس که زخلق🌷/احمد پدر است و مرتضی شوهر اوست🌷 🔸 السلام علیک ایها الصدیقة شهیدة 🔸 سالروز شهادت حضرت فاطمة الزهرا (س) بی بی دو عالم،و اسوه زنان عالم به صاحب الزمان (عج) حضرت ولی عصر و تمامی شیعیان تسلیت باد.
یک درِ چوبی که میسوزد میان شعله ها میخ های داغِ آن در از خودش سوزان تر است پشتِ آن در فرض کن حالا که باشد مادری از تمام دردها این درد بی درمان تر است فکر کن با ضربه ای حالا همین در وا شود کشتنِ بانوی خانه بعد از آن آسان تر است از نوکِ مسمار خون میریخت بر روی زمین دیدهء مسمار انگار از همه گریان تر است فضه دستم را بگیر اما خودت تنها بیا تو بیایی دردم از چشم علی پنهان تر است کربلا وقتی اضافه بر مدینه می شود روضه ها سوزان تر و دلهای ما ویران تر است چشم تارش بین میدان کرد ثابت بر همه از همه اهل حرم ارباب من عطشان تر است شمر ، برخیز این گلو را خواهرش بوسیده است پس بَرَش گردان که تیغ از پشت سر بُرّان تر است گفت بالای سرش زینب ، چه شد پیراهنت ؟ پیکرت از آنچه میپنداشتم عریان تر است
می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو 🔸شاعر :
18.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رهبرانقلاب بعد از منبر آقای به وی چه تذکری دادند؟!
🏴رسیدن صدای گریه زنان به گوش مردان 🔷س 5195: در مراسم روضه خوانی و مجالس عزاداری زنان، که در منزل یا حسینیه برگزار می شود، صدای گریه و ناله زنان به گوش مردان نامحرم می رسد، آیا شرعاً اشکال دارد؟ ✅ج: اگر مفسده ای نداشته باشد فی نفسه اشکال ندارد. 📕منبع: khamenei.ir
میخواستم که با تو بمانم ولی نشد در غربت تو اشک فشانم ولی نشد میخواستم شرار دل داغ دیده را ساکت کنم به اشک روانم ولی نشد *هیچی برا مادر سخت تر ازین نیستا* میخواستم که زینبِ خود را بغل کنم بر رویِ زانویم بنشانم ولی نشد گفتم که در زبانۀ آتش خلیل وار نام تو گل کند با زبانم ولی نشد گفتم به کوچه بند ز دست تو وا کند از دست دشمنت برهانم ولی نشد گفتم برای دلخوشیِ تو نماز را یک بار ایستاده بخوانم ولی نشد *ان شاءالله هیچوقت مادرتو تو بستر نبینی .. نوجوونا و جوونا میفهمن ، لمس میکنن ، درک میکنن اما بعضی چیزارو تا نبینی یه خورده سنت بالاتر نره نمیتونی قبول کنی .. مریضِ بد حال اینطوریه روزای آخر مخصوصاً روز آخر ، همه میگن‌حالش خوب شد بعد در و دیوار مادر از جا نتونست بلند بشه اما روز آخر تا بچه ها بلند شدن دیدن مادر تو بستر نیست خوشحال شدن .. دیدن مادر نشسته داره خونه رو آب و جارو میکنه .. اینقدر خوشحال شدن همه به هم خبر دادن .. روز آخر خودش خونه رو آب و جارو کرد،خودش بچه هاشو شست و شو داد .. موهای زینبُ خودش شانه کرد زبان حال بگم ، هی میگفت مادر ان شاالله هیچوقت این موها پریشون نشه .. حتی تو گودال .. فرمود تنورُ روشن کنید بچه هام چند وقته دستپختِ منو نخوردن .. لذتِ مادر اینه که خودش برا بچه هاش غذا درست کنه خودش شروع کرد نان پختن .. غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید فرمود تا چند لحظۀ دیگه منو صدا کن ، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبر کن .. چشم خانوم . روپوش سفیدُ رو صورتش کشید تک و تنها .. ساعتی گذشت صدا زدم یا فاطمه دیدم جواب نمیده رنگم پرید یا بنت محمد المصطفی ؛ دیدم جواب نمیده یا زوجة ولی الله ؛ یا اُم الحسن و الحسین .. دیدم جواب نمیده به سر و صورتم زدم .. اومدم برم‌ مسجد علی رو خبر کنم دیدم دوتا آقازاده اومدن ؛ اسماء چه خبر شده مادرمون کجاس ؟ گفتم بچه ها بیاید برید غذاتونُ بخورید نخواستم بچه ها رو زود خبر بدم یه وقت دیدم آقا یه نگاهی کرد فرمود اسما تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟.. یه نگاه کردم گفتم آقازاده ها از این به بعد دیگه باید بی مادر غذا بخورید .. دوتا آقازاده اومدن یکی میگه مادر من حسنم .. یکی میگه مادر من حسینم .. (حاضری همۀ دنیا رو سرت خراب بشه ولی زمین خوردن باباتو نبینی ..) یه وقت علی با اون عظمت بچه ها اومدن به بابا خبر بدن بابا ؛ تا علی صدایِ بچه ها رو شنید ، از مسجد تا خونۀ زهرا راهی نبود .. دیدن علیِ خیبر شکن با عجله میدوه هی زمین میخوره .. هی صدا میزنه زهرا ..*
می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو 🔸شاعر :
‼️برداشتن اعضاي سجده از روي زمين در حال سجده 🔷س 5191: اگر يکي از از زمين برداشته شود، نماز باطل است؟ ✅ج: اگر هنگامی که گفته می شود، يکی از عمداً از زمين بلند شود، نماز باطل می‌شود. ولی موقعی که ذکر گفته نمی شود، اگر ـ غیر از پیشانی ـ عضوی از زمين بلند شود، اشکال ندارد. اگر پيش از تمام شدن ذکر، سهواً از مهر بلند شود، نباید دوباره بر گذاشته شود و بايد آن را يک سجده حساب کند. ولی اگر عضو دیگری غیر از پیشانی سهواً از زمين بلند شود، بايد دو مرتبه بر زمين گذاشته شود و ذکر گفته شود.