eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.3هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️تصرف در ملک مشاع بدون رضايت شريک 🔷س 5510: ما در خانه ارثی زندگی می‌کنیم، کدورتی بین ما و بعضی از وارثان وجود دارد، اگر بعضی از ، ابراز عدم رضايت کنند با توجه به این که به صورت است، زندگي کردن و نماز خواندن در این خانه براي ما چه حکمي دارد؟ ✅ج: اگر حتی یکی از ورثه، رضايت نداشته باشد، جایز نيست و حکم را دارد و نماز در آنجا نیز صحیح نیست.
حدیث کساء۩میرداماد.mp3
6.18M
💠💎📿 حدیث کساء کسا 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
دعای علقمه علی فانی 64 .mp3
7.27M
🤲 دعای علقمه دعای بعد از زیارت عاشورا 🎤 با نوای علی فانی صوت شماره 2️⃣ با حجم کم حدود 6 مگابایت
مداحی_آنلاین_آزار_مردم_حجت_الاسلام.mp3
2.85M
♨️آزار مردم 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
YEKNET.IR - vahed - hafteghi - 1400.05.01 - narimani panahi.mp3
4.9M
احساسی 🍃یا اباعبدالله الحسین 🍃جلوه‌ی روی تو بود 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مجموعه 【 از غدیر تا عاشورا 】 💠 قسمت دوم: ماجرای جانشینی پیامبر (ﷺ) و نزول آیه اکمال دین
YEKNET.IR - zamine 2 - hafteghi - 1400.04.29 - vahid shokri.mp3
8.92M
احساسی (عج) 🍃آقا کجایی؟ 🍃کشته منو دیگه این غصه! 🎤
توی این دنیای وانفسا.mp3
2.52M
احساسی 🍃توی این دنیای وا نفسا 🍃سلام الله علی الزهرا
تندخوانی‌سوره‌واقعه۩معتزآقایی.mp3
1.08M
📖 تند خوانی سوره ۩ واقعه ۩ 🎙 با صدای استاد معتز آقایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید| ⭕️ گفتگوی منتشر نشده‌ی رهبری‌ با هاشمي رفسنجاني درباره‌ی اعتماد به غرب
مداحی_آنلاین_غرور،_دام_خطرناک_شیطان.mp3
3.11M
♨️غرور، دام خطرناک شیطان 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
1_485660424.mp3
6.96M
احساسی 🍃یه عالمه گریه به روضه بدهکارم 🍃تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم 🎤
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند 🌺🌿
دعای‌عهد۩حسین‌حقیقی.mp3
3.08M
📜 دعای عهد امام زمان (عج) 🎙 با نوای حسین حقیقی هر روز صبح فقط و فقط 6 دقیقه از وقت خود را برای امام زمان (عج) خرج کنید
نشنیده کسے حرفے از این جالب تر زهرا به علے است از علے طالب تر هرچند علے کسے به جز فاطمه نیست علے ابن ابے طالب تر ...
💚 در این بساط زندگیَم قدری آه نیست بی اشک روضه زندگیَم رو براه نیست تنها تویی فقط که مرا گفته ای بیا ورنه که جای همچو منی پیش شاه نیست 🌺🌿
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 641.mp3
11.35M
🎙مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود... 🔻روضه (ع) ⏱ | 14:19 👤کربلایی سید
زیارت‌عاشورا۩سلحشور.mp3
7.01M
🕌 زیارت عاشورا 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور
✴️ دوشنبه 👈11 مرداد / اسد 1400 👈22 ذی الحجه 1442👈2 اوت 2021 🕌 مناسبت های دینی اسلامی . 🐪 امام حسین علیه السلام در منزل سیزدهم در راه کربلا " منزلگاه ثعلبیه " 🏴شهادت جناب میثم تمار علیه الرحمه به دستور ابن زیاد ملعون(60 هجری) ☑️خروج ابراهیم بن مالک اشتر علیهما الرحمه برای جنگ با ابن زیاد ملعون. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی . 📛صدقه رفع نحوست کند و صدقه امروز مقبول است. ✅ دیدارها و ملاقات با رؤسا . ✅ و شکار و صید و دام گذاری خوب است . 👶 مناسب زایمان و نوزاد مبارک و خوشبخت و محبوب بین مردم خواهد بود ان شاءالله. 🤕 مریض امروز زود خوب شود ان شاءالله.(منظوری مریضی است که امروز مریض شود) ✈️ مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ آغاز به نگارش کتاب پایان نامه و مقاله. ✳️ ارسال سفارشات تجاری . ✳️ خریدن کردن . ✳️ آغاز تحصیل و تدریس و تعلیم. ✳️ معامله ملک. ✳️ومبادله سند و بنام زدن ملک نیک است 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت امشب:"شب سه شنبه "،شهادت در راه خدا نصیب چنین فرزندی شده موحد از دنیا می رود و هرگز با مشرکین عذاب نگردد. ان شاءالله 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی می شود . 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب قوت دل میشود . 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد . 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود . ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی🌸
🌷امام باقر علیه السلام بنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ كَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ» كافى، ج 2، ص 18 مهمترین دستورات اسلام، ۵ عمل است ۱. نماز ۲. خمس و زکات ۳. روزه ۴. حج ۵.ولایت. اهمیت ولایت ازهمه بیشتراست ولایت یعنی حاکمیت خداورهبر حق یعنی حاکم کردن خداورهبرحق برفرد و جامعه کافی ج ۲ ص ۲۸ 💕💛💕
🔵 چهار مرحله برای رسیدن به آرامش ذهن 1⃣ گام اول: دست از قضاوت خود و ديگران برداریم، سروصداهای ذهن كم می‌شود. 2⃣ گام دوم: زاويه ديد و نگرش خود را تغيير بدهیم. مديريت كردن زياد و برنامه ريزی افراطی نداشته باشیم. 3⃣ گام سوم: دست از شرح‌حال دادن نسبت به كارها و وقايع گذشته تا بحال و يا تصميمات آينده برداريم. 4⃣ گام چهارم: برای خودمان حريم داشته باشیم و به حيات خلوت ديگران سرک نکشیم! 💕🧡💕
🌷روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت ، این یعنی ایمان... 🌷كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت اين يعنى اعتماد... 🌷هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداكوك ميكنيم اين يعنى اميد... 🌷برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا" را آرزو ميکنم .. ‌💕💚💕
خدای خوب من... این روزها بیشتر حواست به من باشد می گویند بزرگترین شکست ، از دست دادن ایمان است... حواست باشد که من شکست نخورم... من هنوز هم تو را به نام "قاضی الحاجات" می خوانم، حتی اگر همه ی التماس هایم را نادیده بگیری.... هنوز هم تو را "ارحم الراحمین" می دانم،حتی اگر سخت بگیری... هنوز هم...تو همان خدایی... اما من.... مگذار که از دست بروم.... من امیدم به توست. برای دلم "امن یجیب" بخوان.... "امن یجیب" بخوان تا آرام شود این مضطر....!!!! تا آرام گیرد این قلب ناآرام من.... خدای نازنین من ....به حضورت، به نگاهت، به یاریت نیازمندم... دستم را بگیر.... 🌸✨🌸✨🌹✨🌸✨🌸
💠 خیلی قشنگه با حوصله بخونید 👇🏻 ▪️داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟⁉️🤔 ▪️ وچه شدکه به او امام حسین علیه السلام دادند؟⁉️🤔 🌺زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛حبیب جوانی بیست ساله بود او به امام حسین علیه السلام داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این 💕 او را به دنبال محبوب خود میکشید🙂 👳🏻‍♂پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: ▪️ چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟⁉️🤔 🙍🏻‍♂ حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم💕 واین مرا تاجایی می کشاند که در عشق خود 😔 👳🏻‍♂مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان داری ⁉️ 🙍🏻‍♂حبیب فرمود :بله پدرجان✅ 👳🏻‍♂چیست؟⁉️🤔 🙍🏻‍♂حبیب عرض کرد اینکه ماشود.😃 👳🏻‍♂پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین(ع) علیه السلام را با مولای خود 🌸علی علیه السلام گذاشت👌🏻 و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند🌸 امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد😍 ☀️ فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود 🤗 و برای 👀دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بر خانه 🏠رفت واز دور آمدن حسین علیه السلام را به نظاره نشست سرانجام سر رسید😃 🙍🏻‍♂از دور حسین علیه السلام را به همراه پدر دید👀 درحالی که ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد😥 و از افتاد🙁 👳🏻‍♂پدر خود را به او رساند ولی حبیب 😓 👳🏻‍♂پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت🙂 🌸امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به بود تعجب کرد 😳 🌸فرمود:مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم 😳که چرا او را نمی بینم ؟⁉️ 👳🏻‍♂پدر عذرخواهی نمود،گفت: او کاری است. 🙂 🌸 امام حبیب را گرفت وحال او را جویا شد🤔 اما این بارهم 👳🏻‍♂پدرحبیب راداد🙁 🌸امام کرد که حبیب را 🗣صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب افتاده را 😔 🌸امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید 😥 ‌ حبیب😓 را امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر😭 شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به 💕 که به شما داشت داد حال خود در مقابل این عشق انجام می دهی؟⁉️ 😭 اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد 🤲🏻دستهای مبارکش را بالا برد و از خواست به حسین(ع) و محبت💝 حسین(ع) حبیب را بار دیگر 😌 ⏪در این هنگام دعای حسین شد😍 و حبیب شد.🤩 🌸امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ⬅️ ای حبیب به که به حسین(ع) داری ♥️خداوندبه شما نمود و را به شما داد😍 که هرکس پسرم حسین(ع)را نام او را در زائران حسین(ع) .📝 ⏪به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده 👇🏻 ✋🏻سلام برکسی که زنده شد ودو بار از دنیا رفت✨ 💠ای حبیب تو را به عشق حسین(ع)قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را در دفترزائران حسین(ع) ثبت کن🤲🏻 📚منابع: طریحی خوارزمی الامال 💕🧡💕
🎋🍃🎋🍃🎋🍃 آهای خانم خونه شما مسئول گرم نگه داشتن زندگیت هستی👒 وقتی همسرت کنارته اما وقتت رو با گوشی میگذرونی در حق همسرت جفاکردی تو باید همسرت رو پایبند خونه کنی . تعلق به همسرت داشته باش توی گوشیت چت خصوصی با غریبه و بدون چارچوب نشانه خطره.🚫 رفتار بدون چارچوب و با عشوه هم بیرون از خانه از علائم یه⛔️ . و تو مقابل هرکس غیر همسرت چه در فضای چه در دنیای حافظ کانون گرم زندگیتونه.❣ . اقای محترم تو مسئول علاقه مند کردن همسرت به زندگی هستی🎩 . گوشی و ذهنت رو از غیر همسرت خالی کن. و توست ک رو توی خونه نگه میداره. . با هردوی شما هستم.👓 خوشبختی یک زندگی دونفره بین زوج ها،یک وظیفه ی دوطرفه است.💕 به همسرت بزن ک فقط ب تو تعلق خاطر داره خودت هم طوری رفتار کن ک واقعا فقط به همسرت تعلق خاطر داشته باشی💞 . خودتون باید شروع کننده ی این جرقه ی خوشبختی باشید👫 و زندگیتون رو از غریبه هایی ک حواستونو از هم پرت میکنه دیلیت کنید✅ . 💕💛💕
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت یازدهم به صورتش نگاه نمی‌کردم اما حجب و حیای عمیقی را در صدایش احساس می‌کردم که به آرامی جواب داد: «خیلی ممنونم، شما لطف دارید! مزاحم نمیشم.» که عبدالله پشت مادر را گرفت و گفت: «چرا تعارف می‌کنی؟ امروز جفت داداشای من میان، تو هم مثل داداشمی! بیا دور هم باشیم.» در پاسخ تعارف صمیمی عبدالله، به آرامی خندید و گفت: «تو رو خدا اینطوری نگو! خیلی لطف داری! ولی من ...» و عبدالله نگذاشت حرفش را ادامه دهد و با شیطنت گفت: «اتفاقاً همینجوری می‌گم که دیگه نتونی هیچی بگی! اگه کسی تعارف ما بندری‌ها رو رَد کنه، بهمون بَر می‌خوره!» در مقابل اصرار زیرکانه عبدالله تسلیم شد، دست به سینه گذاشت و با لبخندی نجیبانه پاسخ داد: «چَشم! خدمت می‌رسم!» و مادر تأکید کرد: «پس برای نهار منتظرتیم پسرم!» که سر به زیر انداخت و با گفتن «چشم! مزاحم میشم!» خیال مادر را راحت کرد و سپس پدر را مخاطب قرار داد: «حاج آقا کاری هست کمکتون کنم؟» پدر سری جنباند و گفت: «نه، کاری نیست.» و او با گفتن «با اجازه!» به سمت ساختمان رفت. سعی می‌کردم خودم را مشغول برچسب زدن به بسته‌ها کنم تا نگاهم به نگاهش نیفتد، هرچند به خوبی احساس می‌کردم که او هم توجهی به من ندارد. حوالی ساعت یازده ابراهیم و لعیا و ساجده آمدند و به چند دقیقه نکشید که محمد و عطیه هم از راه رسیدند. بوی کله پاچه‌ای که در دیزی در حال پختن بود، فضای خانه را گرفته و سیخ‌های دل و جگر و قلوه منتظر کباب شدن بودند. دیس شیرینی و تُنگ شربت را با سلیقه روی میز چیده و داشتم بشقاب‌ها را پخش می‌کردم که کسی به در اتاق زد. عبدالله از کنار محمد بلند شد و با گفتن «آقا مجیده!» به سمت در رفت. چادر قهوه‌ای رنگ مادر را از روی چوب لباسی برداشتم و به دستش دادم و خودم به اتاق رفتم. از قبل دو چادر برای خانه مادر بزرگ آماده کرده بودم که هنوز روی تختم، انتظار انتخاب سختگیرانه‌ام را می‌کشیدند. یکی زیباتر با زمینه زرشکی و گل‌های ریز مشکی و دیگری به رنگ نوک مدادی با رگه‌های ظریف سفید که به نظرم سنگین‌تر می‌آمد. برای آخرین بار هر دو را با نگاهم بررسی کردم. می‌دانستم اگر چادر زرشکی را سر کنم، طنازی بیشتری دارد و یک لحظه در نظر گرفتن رضایت خدا کافی بود تا چادر سنگین‌تر را انتخاب کنم. چادری که زیبایی کمتری به صورتم می‌داد و برای ظاهر شدن در برابر دیدگان یک مرد جوان مناسب‌تر بود. صلابت این انتخاب و آرامش عجیبی که به دنبال آن در قلبم جاری شد، آنچنان عمیق و نورانی بود که احساس کردم در برابر نگاه پُر مِهر پروردگارم قرار گرفته‌ام و با همین حس بهشتی قدم به اتاق نشیمن گذاشتم و با لحنی لبریز حیا سلام کردم. به احترام من تمام قد بلند شد و پاسخ سلامم را با متانتی مردانه داد. با آمدن آقای عادلی، مسئولیت پذیرایی به عبدالله سپرده شده بود و من روی مبلی، کنار عطیه نشستم. مادر با خوشرویی رو به میهمان تازه کرد و گفت: «حتماً سال پیش عید قربون پیش مادر و پدر خودتون بودید! خُب امسال هم ما رو قابل بدونید! شما هم مثل پسرم می‌مونی!» بی‌آنکه بخواهم نگاهم به صورتش افتاد و دیدم غرق احساس غریبی سر به زیر انداخت و با لبخندی که بر چهره‌اش نقش بسته بود، پاسخ مادر را داد: «شما خیلی لطف دارید!» سپس سرش را بالا آورد و با شیرین زبانی ادامه داد: «قبل از اینکه بیام اینجا، خیلی از مهمون‌نوازی مردم بندرعباس شنیده بودم، ولی حقیقتاً مهمون‌نوازی شما مثال زدنیه!» بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤سلام امام زمانم 🌼🍃 در تمناے نڪَاهت بي‌قرارم تا بیایی مڹ ظهور لحظہ‌ها را مي‌شمارم تا بیایی... خاڪ لایق نیست تا بہ رویش پا ڪَذارے در مسیرت جاڹ فشانم گل بڪارم تا بیایی... 💚اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به💚 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎.