💍لمس کلمات روی انگشتر
🔷کلماتی که روی انگشترها نقش میکنند، اگر از کلماتی باشد که شرط جواز مس آن، طهارت است، مثل کلمات قرآنی و مانند آن، مس آن بدون طهارت جایز نیست.
🔷طبع و نشر آیات قرآنی و اسمای جلاله و امثال آن اشکال ندارد، ولی بر کسی که به دستش میرسد واجب است که احکام شرعی آنها را رعایت نماید و از بی احترامی و نجس کردن و مس بدون وضوی آنها خودداری کنند.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
‼️قرائت قلبی در نماز
🔷س 5602: آیا بر قرائت قلبی در نماز یعنی گذراندن کلمات در قلب بدون تلفظ آنها، قرائت صدق میکند یا خیر؟
✅ج: عنوان قرائت بر آن صدق نمىکند و در نماز واجب است که کلمات تلفظ شوند، بهطورى که قرائت بر آن صدق کند.
📕منبع: khamenei.ir
✴️ دوشنبه 👈 15 شهریور/ سنبله 1400
👈 28 محرم 1443👈 6 سپتامبر 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🐪 تبعید امام جواد علیه السلام به بغداد "۲۲۰ هجری".
🐪 ورود اسرای اهل بیت علیه السلام به بعلبک .
🏴 وفات حذیفه بن یمان .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
👶 زایمان خوب و نوزادش روزی دار و عمری طولانی خواهد داشت و صدقه و عقیقه برایش داده شود . ان شاءالله
🤕 مریض امروز ازارش زیاد است .(منظوری مریضی است که امروز مریض شود)
✈️ مسافرت : مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام و اختیارات نجومی .
🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ خرید باغ و زمین زراعی .
✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✳️ قولنامه و قباله نوشتن .
✳️ ارسال کالاهای تجاری .
✳️ امور زراعی .
✳️ و خرید خانه نیک است .
📛 ولی امور ازدواجی .
📛 آغاز معالجات .
📛 وامور زرگری خوب نیست .
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت امشب :"شب سه شنبه " ، ممکن است فرزند امشب مواجب بگیر ستمگران شود .
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست .
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب قوت دل میشود .
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد .
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود .
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد .
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
#سلام_صبحگاهی
بیاييد و
زندگانی مرا
ختم کن به
"خودتان"!
ای
خیر دنیا و آخرت من...
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ
صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 یادآور | چهار مسئولیت مهم مردم در قضیهی #کرونا در بیانات رهبر انقلاب
#اباعبدالله_الحسین_ع❤️
عَلَمٺ فوقِ عَلَم هاسٺ اباعبداللّه
پرچَمَٺ بالاے بالاسٺ #اباعبدالله
اِذن شش گوشہ و
#بین_الحرمینٺ دسٺِ
خواهرٺ زینبڪبرے اسٺ #اباعبدالله
#اللهم_ارزقنا_زیارت_اربعین💚
زیارتامینالله۩حسینحقیقی.mp3
1.95M
🕌 زیارت امین الله
🎙 با نوای حسین حقیقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙دو عذاب دردناک شایعهپراکنی در قرآن
⭕️ هر خبر و شایعهای شنیدی، نقل نکن!
🔰 #آیتالله_حائری_شیرازی
‼️برگرداندن نیت نماز به نماز دیگر
🔷س 5600: اگر نمازگزار در بین #نماز_عصر و یا عشا متوجه شود #نماز_ظهر و یا مغرب را نخوانده است، چه وظیفه ای دارد؟
✅ج: چنانچه قبل از #وقت_مخصوص نماز عصر و یا عشا، متوجه شود که نماز ظهر و یا مغرب را نخوانده است واجب است نیت خود را به نماز ظهر و یا مغرب برگرداند؛ البته در نماز عشا لازم است که به رکوع رکعت چهارم، نرسیده باشد.
#احکام_نماز #نیت_نماز #تغییر_نیت
26.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥منحصر به فرد ترین نماهنگ ۱۴۰۰
🛑نماهنگ دهه هشتادیا بالاخره منتشر شد
.
✔️با حضور عبدالرضا هلالی،
محمدحسین پویانفر و علی رام نورایی
🔊👌🏻
حتما ببینید و دلتون و راهی کربلا کنید
🌷 #یا_فاطمـة_الزهـرا_س🍃
هر دم بہ ضریح بےنشانٺ اے ماه
بستہ سٺ دخیل قلبِ من با هر آه
عمرےسٺ تپش هاے دلم مےگوید
یا فاطمہ اشفعے لنا عندالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ همسر بیل گیتس:
🔻 سریعترین کاهش نرخ فرزندآوری به ازای هر زن در تاریخ جهان در ایران اتفاق افتاده است!
مداحی آنلاین - کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست - امیر کرمانشاهی.mp3
5.59M
⏯ #زمینه #جاماندگان #اربعین
🍃کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست
🍃کربلایی شدن فقط سفر با تن نیست
🎤 #امیر_کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خوش به حال #شیعیان در لحظه جان دادن
🔰 #استاد_عالی
•°~🌸🌱
هرجانداری؛
بهامیدیزندهست!
توجمیعامیدهایعالمی...♥️(:
#اݪسلامعلیڪیااباعبدالله..✨
صبـحـتـون حـسـیـنــے 🙂🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💛💭•
#سلام_ارباب_دلم
هࢪدࢪےبستہْشود
جُزدرپٌࢪفیضحسین
ایندࢪخانہعشقاَست
ڪہبازاستِهَنوز...
ـ ـ ـ ــــــــــ❁ــــــــــ ـ ـ ـ
💭⃟⃟💛¦⇠ #امآم_حسینم
#جانـم_علـے_ع❤️
شاعری شغلِ شریفیست ، به شرطی که قلم...
فقط از مدحِ علی (؏) شاه نجف گوید و بس!
دعایصباح۩احمدالفتلاوی.mp3
5.96M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع)
🎙 با نوای احمد الفتلاوی.
#نگاهی_جدید
خندیدن اشتباهات را پاک نمی کند.
ما را پولدار نمی سازد.
اندوه زندگی را از بین نمی برد.
اما باعث می شود شکست ها و نداشتنی ها و غم های زندگی دیگر مثل قبل سنگین نباشند.
💕❤️💕
#شوهر_باکلاس
مردان، زنان باهوش را دوست ندارند و دلشان میخواهد همسرشان نسبت به آنان معلومات کمتری داشته باشند. این موضوع به آنان حس بهتری میدهد.
💕💜💕
رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و چهاردهم
روی دو زانو روی قالیچه سرخ اتاق نشسته و همانطور که نگاهم به نقش گلهای زرد و سفید خوابیده در میان تار و پودش بود، سرم را به پای مادر تکیه داده و زیر نوازش نرم انگشتان مهربانش، حجم اندوه مانده بر دلم را دانه دانه گریه میکردم و او همانطور که مسیر کنار پیشانی تا زیر گونهام را دست میکشید، دلداریام میداد و به غمخواری قلب غمزدهام، با کلماتی شیرین نازم را میکشید.
کلماتی که حلاوت ماندگارش در مذاق جانم ته نشین شد تا لحظهای که تابش تیز آفتاب از گوشه پنجره به صورتم تابید، چشمان خفته در بستر رؤیایم را بیدار کرد و مرا از آغوش مادر نازنینم بیرون کشید. خواب میدیدم و خوابی که چقدر به حقیقت شبیه بود که هنوز گوشه چشمانم خیس بود و همچنان گرمای محبت دست مادر را روی صورتم احساس میکردم. چند هفتهای میشد که مادرم را ندیده و ترانههای مادریاش را نشنیده بودم و فقط خدا میدانست که چقدر دلم به بهانه حس حضورش بیقراری میکرد.
حالا در خماری خواب خیال انگیزی که دیده بودم، پریشانتر از همیشه، بیتاب بودنش شده و بعد از چند روزی که آرام گرفته بودم، دوباره کاسه صبرم سر ریز شده و باز در فراقش ضجه میزدم و خلوت بعد از ظهر خانه چه فرصت خوبی برای فریاد همه دلتنگیهایم بود. روبروی قاب عکس مادر نشسته و هر چقدر پیش چشمانش درد دل میکردم، قرار نمیگرفتم و دلم بیشتر بهانهاش را میگرفت. قاب عکس شیشهای را از مقابل آیینه برداشتم و در حسرت در آغوش کشیدن مادرم، تصویرش را به سینه چسبانده و از اعماق جانم ناله میزدم. حالا کسی در خانه نبود که سرم را به دامن گرفته و به کلماتی تسلایم بدهد و انگار خودم هم از حال دلم بیخبر بودم که با جراحتی که به جرم مجید بر جانم مانده بود، بیاختیار هوای حضورش را کرده بودم که اگر کنارم بود، تنها کسی بود که نازِ نوازشِ نگاهش آرامم میکرد و همین گناهش بس که در تلخترین لحظات زندگیام که سخت به همراهیاش نیاز داشتم، کنارم نبود و نه تنها کنارم نبود که مرا به بهانه شفای مادرم، بازی داده و به دل غمدیدهام، داغی ماندگار نهاده بود که صدای زنگ در، ضجه را در گلویم خفه کرد و نگاهم را به پشت سرم برگرداند.
ساعت سه بعدازظهر بود و منتظر آمدن کسی نبودم و خیال اینکه مجید از فرصت خلوت خانه استفاده کرده و به دیدنم آمده است، لرزهای به دلم انداخت. قاب عکس مادر را روی تخت خوابم گذاشتم و همچنان که جای پای اشک را از صورتم پاک میکردم، به کُندی از جا بلند شدم که باز زنگ در به صدا در آمد. ولی مجید که کلید داشت و نیازی نبود زنگ بزند که به ذهنم رسید شاید میخواهد به این بهانه مرا پشت در بکشاند و دیگر نتوانم از دیدارش بگریزم. احساس اینکه در همین لحظاتی که من محتاج حضورش بودم، دل او هم بیقرار من شده و به دیدنم آمده، شوری شیرین در دل شکسته و افسردهام به پا کرد و دستم را به سمت گوشی آیفن بلند کرد. هر چند هنوز کام جانم از طعم کینه و نفرتش تلخ بود، ولی مجال شنیدن صدایش، گرچه به چند کلمه ابراز احساس دلتنگیهای عاشقانهی او و سکوت پُر ناز من باشد، به قدری به خیالم رؤیایی آمد که دلم را راضی کردم و پرسیدم: «کیه؟» و سکوت و صدای آهسته آواز پرندگان، تنها چیزی بود که شنیدم.
میدانست اگر از پشت آیفن جواب بدهد و بفهمم پشت در است، قدم به حیاط نخواهم گذاشت و شاید سکوت کرده بود تا به این بهانه مرا پشت در بکشاند و دلِ من، نشسته در تالاب غم و دلتنگی مادر، آنقدر هوای حضور مجید مهربانم را کرده بود که دانسته، پا به پای نقشهاش پیش میرفتم. چادر سورمهای رنگم را به سر انداختم و با دلی که برای دیدن غمخوار غمهایم در سینه بیقراری میکرد، از اتاق بیرون رفتم.
با هر گامی که به سمت در حیاط پیش میرفتم، خاطره شبهای امامزاده، توسلها و گریههای بینتیجه و وعدههای دروغ مجید پیش چشمانم جان میگرفت و پای رفتنم را پس میکشید، ولی باز هم خاطرش در این لحظات بیکسی و غریبی آنقدر عزیز بود که سرانجام به امید تماشای نگاه دلتنگ و عاشقش در را گشودم و به جای چشمان کشیده و پُر احساسش، هیبت چند مرد غریبه مقابلم قد کشید. قامت نگاهم که به انتظار دیدار یار، روی نوک پای مژگانم بلند شده بود، با دیدن چشمان نامحرم، پشت پرده شرم و حیا خزید و احساس اشتیاق روی صورتم خشک شد.
نویسنده : valinejad
با ما همراه باشید🌹
رمان های عاشقانه مذهبی
در زندگى هر انسان دو روز است كه براى او ٢٤ ساعت كامل نخواهد بود...
اولی روز تولد و دومی روز مرگ او...
"و اینجاس که ضرب المثل معروف دنیا دو روزه برامون معنی پیدا میکنه”
💕💛💕