قالی سوخته
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مىتونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ...
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله.
مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ.
قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش آن یک قسمتی که سوخته بود رو همیشه گلمحمدی و رز میخرید و روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود پرپر میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته یا در جانمازشان میگذاشتند یا در قوری چای یا غذایشان میریختند
اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دلمون تو روضهها بسوزه.
اونوقت بگیم: دلمون سوخته بیبی، چند میخری؟!
پیرغلامان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را با قرائت فاتحه و صلوات یاد کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
.💕❤️💕
از جوانان عاشق حضرت سیدالشهـدا بود که به شرکت در روضههای امام حسین (ع) و زیارت کربلا بسیار علاقهمند بود و بارها پیش میآمد کـه در مراسمات عزاداری آن حضرت از شدتِ گریه بیهوش میشد ...
در اردیبهشت سال۱۳۶۱ و در راه آزادسازی خرمشهر از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
🔻فرازی از وصیت نامه
این را بدانید کہ هدف ما شهدا یڪی است که هدف ما امام حسین (ع) است. بیشتر شهدا در وصیتنامه هایشان مینویسند ڪہ در شبهای جمعه ما را دعـا ڪنید. من اینجـا می گویم و مینویسم که اگر خودمان به ڪربلا نرفتیم شما به جای ما این قبر شش گوشهی امام حسین(ع) را زیـارت ڪنید.
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی ڪربــلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
ڪربــلا یــا ڪربــلا
شهید صفر قاسمی راد
💕❤️💕
#قرار_عاشقی
#سلام_اربابم
#حسین_جانم
🥀 پیاده، اربعین خواب است و رؤیا
🥀 دریغ از یک برات و برگِ ویزا
🥀 بیا آقا به ما جامانده_ها هم؛
🥀 تفضّل ڪن نگاه ویژه ات را
#صلے عَلَيْكَ يااَباعَبدِالله الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ❤️
#اربعین_حسینی
گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
من به خاک غمت امروز معطر گشتم
من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
سپر دخترکان تو برادر گشتم
چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا
سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا
هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین
پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین
دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم
از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین
نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد
هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین
شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند
پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین
ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین
وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین
قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد
روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد
یادمان هست همینجا کفنت را بردند
گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند
یادمان هست همینجا به زمین افتادی
نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند
سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد
رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند
یادمان هست که گودال قیامت شده بود
با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند
ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت
ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند
دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین
رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین
وحید محمدی
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها
گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها
درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند
فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها
ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور
این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها
باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی
داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها
جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند
دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها
محمدحسین رحیمیان
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
معرفت ، در نوکری ام ، قدِ یک ارزن نبود
نور خود را پخش کردی ، چشم من روشن نبود
تو صدایم کردی و گوشم بدهکارت نشد
پیش خود گفتم : یقین دارم که او ، با من نبود
اشتیاق تو به من ، اندازه ی عرش خدا ...
اشتیاق من به تو ، قدِ سرِ سوزن نبود
روضه می آیم ، ولی بعدش گناه و هی گناه
زشتیِ اعمال من ، در شأن سینه زن نبود
نفس امّاره زمینم زد ، که جا ماندم حسین
هیچ کس قدِ خودِ من ، با خودم دشمن نبود
از درون ، پیری سراغم آمده ، با هر گناه
باز شد راه حرم ... پای حرم رفتن نبود
من شلوغش کرده ام با جمله ی "جا مانده ام"
شور و شوق کربلایی ، در سرم اصلاً نبود
روضه خوان ، "گودال" گفت و اشک من جاری نشد
کاشکی در روضه هایت این دلم " نشکن" نبود
روضه خوانت میشوم ، با روضه ای تک مصرعی
بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود
رضا قاسمی
#السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین(ع) است
زیباییِ احساسِ من این است که جانم
آن عاشقِ دیوانه و مفتونِ حسین است
این دل که اسیر است و در این دام گرفتار
چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است
بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید
هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است
عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است
اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است
یا لیتنی کنت و مَعکم وردِ لبِ ماست
عالم به ابد یکسره مدیون حسین است
گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ ذلت
چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است
در ظهرِ عطش کرب و بلا و تهِ گودال
این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است
هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش
تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است
تا نبضِ جهان می زند این دایره ی عشق
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین(ع) است
#هستی_محرابی
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده
دلم گرفته برای غمی که میدانی
برای وسعتِ آن ماتمی که میدانی
دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده
دچار حال بد و مبهمی که میدانی
چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی
قبول کن! منم آن محرمی که میدانی
مرا به حال خودت واگذار کن آقا
دعا بکن نشوم آدمی که میدانی
دوباره بغض دلم را گره زدم محکم
به روی حاشیهٔ پرچمی که میدانی
فراق کرب و بلا جان سپردن محض است
تو را خدا برسان مرهمی که میدانی
سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد
مرا ببر به همان عالمی که میدانی
به پای بوسیِ شش گوشه ات مرا بطلب
نخواه جان بدهم از غمی که میدانی!
مرضیه عاطفی
السٌلام علیکِ یا زینب کبری(س)
ماجرای کربلا را باید از زینب شنید
از دلِ غمدیده ی آن بانوی مکتب شنید
هر چه گویند این و آن از ماجرای کربلا
باید از زینب ادای حقٌ این مطلب شنید
از دلِ اهلِ حرم آید خروشِ درد و آه
باید از سجاد هم آن مضطرِ در تب شنید
باز هم بشنو همی بی حرمتیِ اهلِ بیت
از شقاوت های شمرِ پستِ لامذهب شنید
از سکینه هم در آن صحرای تاریک و خموش
دامنِ آتش گرفته، از سکوتِ شب شنید
رأس گلگون پدر بر روی نی چون ماهِ بدر
صوتِ قرآن و دعا را باید از آن لب شنید
نیزه های خون چکان بود و صدای کودکان
باید از آن جسم و آن تازیدنِ مرکب شنید
مجلس و تختِ یزید و کوفیانِ تیره بخت
خطبه های آتشین را باید از زینب شنید!
#هستی_محرابی
#دفاع_مقدس
#چارپاره
🔹سیاه و سفید🔹
نوزده سال مثل برق گذشت
نوزده سال از نیامدنت
کوچه مشتاق گامهایت ماند
خانه چشمانتظار در زدنت
مثل اینکه همین پریشب بود
آمدی با پسرعموهایت
خندههایت درست یادم هست
بسکه آشفته بود موهایت
رو به من... رو به دوربین با شوق
ایستادید سر به زیر و نجیب
آخرین عکس یادگاریتان
بین این قابها چقدر غریب...
هیچ عکاس عاقلی جز من
دل به این عکسها نمیبندد
تازه آن هم به عکس سادۀ تو
که سیاه و سفید میخندد
دور تا دور این مغازه پُر است
از هزاران هزار عکس جدید
تو کجایی؟ کجا؟ نمیدانم!
آه ای خندۀ سیاه و سفید
تو از این قابها رها شدهای
دوستانت اسیرتر شدهاند
تو جوان ماندهای، رفیقانت
نوزده سال پیرتر شدهاند
صبح شنبه، چه صبح تلخی بود
از خودم پاک نا امید شدم
قاب عکس تو بر زمین افتاد
به همین سادگی شهید شدم
📝 #سعید_بیابانکی
#امام_حسین علیهالسلام
#اربعین
#غزل
🔹یا حبیبی یا حسین🔹
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
از قدمهایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟
کاینچنین از عالم و آدم، مسافر ساخته
نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته
نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته
خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی
از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته
آن که میخوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین»
هر نگاهش، یک حبیبابنمظاهر ساخته
هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را
با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته..
کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از،
فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته
کاش میدید، آن که رگهای گلویش را برید،
خون جوشانش، چه دلها را که طاهر ساخته
آه! دیدنها چه کرده با دل زینب؟ اگر
این شنیدنها، تو را آشفتهخاطر ساخته..
📝 #قاسم_صرافان
#اربعین
#کربلا
#چارپاره
🔹کاروان...🔹
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
چند فرسخ نگاه بدرقه را
در پی کاروان فرستادند
شوق رفتن به سرزمین بهشت
خسته میکرد کوه و صحرا را
غافل از این که راهزنها نیز
در کمیناند کاروانها را
دور شو، کور شو! صدا برخاست
قلبها را پر از مخاطره کرد
کاروان را به طرفة العینی
دستۀ دزدها محاصره کرد
ما نه سوداگریم نه تاجر
نیست جز نان و آب رهتوشه
زاد راه است التماس دعا
بار ما هست شوق ششگوشه
چشم سردسته ناگهان تر شد
لرزش شانهاش نمایان شد
بار دیگر نقاب خود را بست
اشک او در غرور پنهان شد
روی زانوی خود نشست آرام
راه را با اشارهای وا کرد
بعد سی سال سردی و تلخی
چایی روضه کار خود را کرد
کاروان نقطۀ سپیدی شد
محو شد رفته رفته در تصویر
همچنان ایستاده در صحرا
راهزن، بیتپانچه، بیشمشیر
نه کلاهی، نه خرقهای، تنها
یک لباس سپید بر تن داشت
از پشیمانیاش خبر میداد
چکمهای که به دور گردن داشت
سال شصت و یک غم و اندوه
کاروان حسین برمیگشت
دست غارت حریص شد، حتی
از سر کهنه پیرهن نگذشت
آب آزاد شد ولی آتش
در دل خیمهها پراکندند
قافیه کاشکه ربودن بود
زیور از گوش دختران...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
نشسته ام به مزارت نه بر مزار خودم
سیاه پوشِ تو ام نه که سوگوار خودم
تو زیرِ خاکی و من خاک بر سرم ریزم
که سینه چاکی و من خاک بر سرم ریزم
نمیشناسی ام اما زِ بس که مجروحم
زِ بَس که پیر شده چهرهام زِ اندوهم
به خاکِ سرخِ تو ای تشنه آب میریزم
گُلی نمانده برایت گلاب میریزم
بگو چگونه دلت آمد از بَرَم بروی
به رویِ نیزه ولی در برابرم بروی
ببین که بعدِ تو غمگین ترین صدا شدهام
شکسته ام زِ کمر دست بر عصا شدهام
چهل شب است که از دردِ پا نمیخوابم
پُر از جراحتم و غرقِ ردِ پا شده ام
چهل شب است که دائم زِ لای لایِ رباب
کنارِ نیزهی اصغر پُر از عزا شدهام
چهل شب است که با چادری که خاکی بود
حجابِ دخترت از چشمِ بیحیا شدهام
چهل شب است که مهمانِ شامیان بودم
چهل شب است که مهمان خندهها شدهام
حکایت من و کعبِ نِی از تنم پیداست
ببین شبیهِ تو ام مثلِ بوریا شدهام
رسیدم از سفری که غمِ تو را خواندم
برای زخم علمدار روضهها خواندم
به روی نیزه مده دستِ باد گیسو را
بدین بهانه مپوشان شکاف اَبرو را
بگو به نیزهی عباس خَم شود اینجا
که دشمنت نزند دختران کم رو را
نشسته خاک اگر چه به روی مژگانت
هنوز خیره کند چشمهای آهو را
کنار ناقهی عریان و جمعِ نامحرم
بگو دوباره بگیرد رکابِ بانو را
زِ تکه روسریِ دختران تو دیدم
گره زدند به سر نیزهای سرِ او را
تو دستِ بادی و زنجیرها نمیخواهند
که بوسهای بزنم آن دو چشمِ جادو را
تو دست بادی و این سنگ های بی احساس
نمی کنند مراعات چشم کم سو را
هنوز لختهیِ خون میچکد زِ گیسویش
اگر چه حرمله بسته شکافِ اَبرو را
شکستهتر زِ همیشه کنارت آمده ام
برای دیدنِ سنگِ مزارت آمده ام
مرا ببخش که بی غنچهات سفر کردم
که یاس بُردهام اما بنفشه آوردم
پس از تو چشمِ کبودم پِیِ سرت میگشت
پس از تو غم همهجا گِردِ خواهرت میگشت
چه خوب شد پِیِ ما باز حرمله نیامده است
وگرنه باز به دنبالِ اصغرت میگشت
چه خوب شد که نیامد وگرنه نیزهی او
به سینهی تو پِیِ طفلِ پَرپَرَت میگشت
حسن لطفی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
زخمیِ زنجیرم، کبودِ بی شمارم
بر شانه هایم زخم های کهنه دارم
همشیرۀ خورشیدم و بانوی نورم
هر چند که در پنجه ی گرد و غبارم
شامِ غریبانیِ عصر خیمه هایم
آن چادر خاکیِ در حال فرارم
نام مرا با خطّ نامحرم نوشتند
یعنی اسیر کوچه های روزگارم
دیگر نمی آید به دنبالم مغیلان
دیگر ندارد آبله کاری به کارم
من حضرت یعقوبم و یوسف پرستم
بر سینه ام پیراهنت را می فشارم
دسته گل یاسی ندارم بر مزارت
امّا به جایش تا بخواهی لاله دارم
انگار من خوابیده ام در این بیابان
انگار تو افتاده ای روی مزارم
من با نیابت از تمام خاندانم
بر آستان خاکی ات سر می گذارم
علی اکبر لطیفیان
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
هجران بهانه ايست براي وصال ها
بهتر شده ست از بركات تو حال ها
از ياد رفته است جراحات بال ها
با عمه راحت است تمام خيال ها
عمه نگو كه فاطمه ي كربلا بگو
عمه نگو حسين بگو مرتضي بگو
بابا سلام عمه رسيده بلند شو
باری پیمبرانه کشیده بلند شو
از احترام قدِّ خميده بلند شو
با گردن بريده بريده بلند شو
عمه اگر شكسته شده قد كمان شده
چون ميهمان مجلس نامحرمان شده
دائم پيِ گذشتن ِ از جان خويش بود
مأمور حفظ جان امامان خويش بود
زينب وليك حيدر ميدان خويش بود
گرم طواف قاري قرآن خويش بود
صد كربلا پس از تو بلا ديده ايم ما
صد فاجعه به شام بلا ديده ايم ما
با آه خويش كرب و بلا را مهار كرد
خيلي براي پرچم اسلام كار كرد
ما را خودش به ناقه ي عريان سوار كرد
بايد به عمه هر دو جهان افتخار كرد
عمه چه عمه اي همه مديون عمه ايم
ما زنده ايم اگر همه ممنون عمه ايم
سخت است فقط بال زدن پر نداشتن
خواهر شدن به شرط برادر نداشتن
حيدر شدن به قيمت لشگر نداشتن
كوچه به كوچه رفتن و معجر نداشتن
كوفه براي او تب و تابي درست كرد
با آستين پاره حجابي درست كرد
يادم نميرود كه به هنگام رفتنت
كردي نوازشم پدرانه به دامنت
آتش گرفت صورتم از بوسه دادنت
هِي بوسه ميزدم به لب و دور گردنت
رفتي و بعد خسته و بي حال ديدمت
رفتي و بعد از آن تهِ گودال ديدمت
وقتي كه نيزه در گلويت كرد واي واي
با پاي خويش پشت و رويت كرد واي واي
با خاك گرم رو به رويت كرد واي واي
از پشت پنجه بين مويت كرد واي واي
آن لحظه اي كه دور و بر ِ تو سپاه بود
چشمت درست رو به روي خيمه گاه بود
خيلي دلت شكست علي اكبرت كه رفت
خيلي دلم شكست علي اصغرت كه رفت
نزديك بود عمه بميرد سرت كه رفت
انگشت تو بريده شد انگشترت كه رفت
با سنگ و نيزه بين تو و خيمه سد شدند
ده اسبِ تازه نعل به نعل از تو رد شدند
اي واي از اسير شدن كو به كو شدن
از خجلت و غريب شدن سرخ رو شدن
با مردم محله چنين رو به رو شدن
اين است آخر عاقبت بي عمو شدن
دلواپسي ِ دختر زهرا ز حد گذشت
خيلي به عمه ام سر بازار بد گذشت
پس داده اند پيرهن پاره پاره را
رخت مرا لباس تو را گاهواره را
آورده است عمه سر شيرخواره را
گوشش نكرده است كسي گوشواره را
ما از غم فراق گرفتار تر شديم
وقتي رقيه رفت عزادار تر شديم
علي اكبر لطيفيان
✴️ یکشنبه 👈 4 مهر / میزان 1400
👈19 صفر 1443👈 26 سپتامبر 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴 شب اربعین سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیه السلام .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و شایسته ای برای همه امور مخصوصا امور زیر :
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ خرید وسیله سواری و حیوان و چهارپایان .
✅ دیدار بزرگان .
✅ شاگرد گرفتن .
✅ سفر .
✅ آغاز نگارش و امور تعلیمی .
✅ و جابجایی و نقل وانتقال خوب است
👼 زایمان خوب و نوزادش مبارک و شایسته و روزی دار خواهد شد .ان شاءالله
✈️ مسافرت : مسافرت خوب و مفید است . ان شاءالله
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز : قمر در برج جوزا است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️ شروع کارهای تعلیمی و یادگیری .
✳️ معامله ملک و خانه .
✳️ خرید کالاهای تجاری .
✳️ تاسیس شرکت .
✳️ مبادله اسناد .
✳️ ارسال کالاهای تجاری به خریدار .
✳️ و شروع به نگارش نیک است .
💑 مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند چنین شبی به قسمت و روزی خود قانع و راضی باشد . ان شاءالله
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث توانگری است .
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب رفع درد بدن است .
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🚨 حجتالاسلام پناهیان: اگر میلیونها نفر در طول سال، خُرده خُرده به کربلا بروند، هرگز به اندازۀ اربعینِ ۲۰میلیونی در جهان اثرگذار نیست!
🔰گفتگوی زندۀ تلویزیونی:
⭕️ برخی از حزباللهیها اهمیت اربعین را درک نکردهاند، مثلاً میگویند: «اربعین نشد، ماه دیگر میرویم!» اگر از سر اهمیت ندادن به اربعین زمان دیگری بیایی، فرقش با اربعین، شبیه عمره است با حج تمتع! یا شبیه شهادت پای رکاب امامحسین(ع) است با شهادت در قیام توابین! بالاخره آنها هم شهید شدند اما خیلی تفاوت هست.
⭕️ شما اگر میلیونها نفر را در طول سال، خُرده خُرده به کربلا بفرستید، در جهان صدا نمیکند آنجوری که اگر به این 20میلیون نفر در اربعین، 5میلیون نفر دیگر اضافه کنید. این اثرش در عالم، یک چیز دیگر است، اثر بینالمللیاش خیلی بیشتر است.
⭕️ برای اینکه عمق راهبردی اربعین، یکذره درک بشود، سربسته عرض میکنم: شما ببینید آلسعود از چه کسانی درخواست کرده که «خواهش میکنیم اربعین را با تعداد کمتر برگزار کنید؛ هرچقدر پول بخواهید میدهیم!» آنها میفهمند که اگر اربعین با تعداد کمتر برگزار بشود، دیگر آن اثر را ندارد لذا حاضرند برایش هزینه کنند.
⭕️ خودشان دربارۀ حج، کاری کردند که دیگر یک واقعۀ جهانی نباشد، درحالیکه حج ابراهیمی میتوانست یک واقعۀ بزرگ جهانی باشد. چون حج غالباً تعظیم نشانههای حضرت ابراهیم است و ابراهیم(ع) کسی است که همۀ ادیان به ایشان احترام میگذارند.
⭕️ اگر حج را جهانی کرده بودیم، مسیحیان و یهودیان میگفتند «ابراهیم(ع) که بزرگ انبیاءِ ماست، توسط مسلمانها احترام میشود...» اما کاری کردهاند که این معنا به جهان منتقل نشود. حالا همان طرز تفکر میگوید که «اربعین را شلوغش نکنید» و برایش پول خرج میکنند چون میفهمند که با این اربعین، میشود تأثیر بزرگی در جهان گذاشت.
#اربعین
🏴تغییر نذر اربعین
🔷س ۵۶۴۴: آیا می شود کسی که روز اربعین نذری دارد آن را روز قبل اربعین انجام دهد؟
✅ج: اگر صیغه مخصوص نذر را ـ که در رسالههای عملیه ذکر شده است ـ نخوانده، عمل به آن لازم نیست و میتواند تغییر دهد، ولی اگر با لفظ مخصوص خوانده شده و مربوط به روزهای معینی بوده، باید بر طبق آن عمل کند.
📕منبع: leader.ir
🏴اسباب کشی در ایام اربعین
🔷س ۵۶۴۶: آیا اسباب کشی در ایام اربعین اشکالی دارد، یا نوعی بی احترامی محسوب می شود؟
✅ج: فی نفسه اشکال ندارد.
📕منبع: leader.ir
🏴نماز زیارت از طرف دیگران
🔷میتوان به نیابت از افراد زنده و کسانی که از دنیا رفته اند، امامان معصوم (علیهم السلام) را زیارت کرد و نماز زیارت را نیز به نیابت از آنان خواند، همچنین می توان پس از انجام زیارت و نماز، ثواب آن را به دیگران هدیه کرد.
📕منبع: leader.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگه اون جنگ الآن اتفاق میافتاد، چی میشد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن داستانی سفرنامهی اربعین
🎥 قسمت دوم: موکب ایرانیها