eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠روزت مبارک علمدار انقلاب...
خندید وگفت :چقدر نگران بنظر میاین ..چیز طبیعی دیگه ..البته ازاونجایی که رشد نی نی تونم خیلی خوب بوده.....اما بهتره بدونی که در دوران بارداری اونم سه ماه اول ..هورمون پروژسترون مسئول افزایش ظرفیت ریه ها برای تنفس میشه ...واینم هست که نیاز به اکسیژن بیشتری هست همون طور که گفتم وواسه این که اکسیژن بیشتری به خونت برسه ..تعداد دفعات تنفست بیشتر میشه یعنی از افراد عادی بیشتر ..واین به نظر میرسه که تنگی نفس داری ..چون اینطور نیست ..تالش توئه واسه اکسژن بیشتر که اینطوری حس میشه که تنگی نفس داری .. لبخندی زد وگفت :درضمن اون ریزه میزه ..درحال رشد کردنه ورحمت داره فضای بیشتری رو دربدنت اشغال میکنه..بنابراین رحمت فشار میاره به دیافراگمت ....ودیافراگمت هم به سمت باال سمت ریه هات میره ...واین باعث میشه که عمق نفس هات کم بشه وبه اصطالح به نفس نفس میفتی ... به ارسن نگاه کردم که نفسش رو فوت کرد بیرون وبا خیال راحت به صندلیش تکیه داد ..خندم گرفته بود ..دکتر هم خیلی خانوم پایه ای بود با ابرو اشاره میکرد به ارسن که اسوده نشسته بود ...خندیدم که دکتره گفت :بذار پرونده ات رو ببینم ...احتماال اخرای ماه سه هستی ...میخوای سنو گرافی انجام بدی ..هم بدونی جنسیتش چیه ؟هم سالمه یانه ؟؟.. سری تکون دادم وگفتم :دوست دارم بدونم بچه ام چیه ؟.. ارسن به من نگاه کرد وگفت :خوب ِخوبی ؟؟.. لبخندی زدم وگفتم :اهوم خوبم ... دکتر زند به پرونده ام نگاه کرد وگفت :خانومی برو رو تخت دراز بکش تا ببینی دخمل داری یا پسر ... خودمم ذوق داشتم خیلی زیاد انگار نه انگار من همون ادمی بودم که میگفتم من بچه نمی خوام ..گاهی خیلی حسش میکردم ....به ارسن نگاه کردم که دیدم اخم کرده ..یهو روبه دکتر گفت :من میتونم باشم .. دکتر زند لبخندی زد وگفت :بله ..بفرمایید ... کمکم کرد وروی تخت دراز کشیدم ...ارسن کنارم باال سرم ایستاده بود ..دکتر هم مشغول زدن ژل مخصوص بود ... صدای قلبش که خیلی تند مزد کل اتاق رو پرکرده بود ...به ارسن نگاه کردم که لبخندی داشت که یک ثانیه هم ازروی لبش نمی رفت ...خیره شده بودم به صفحه مانیتور ..دکتر لبخندی زد وگفت :دوست داشتین چی باشه ؟؟.. ارسن سریع گفت :پسره ؟.. دکتر سریع گفت :یک اقا پسرشرو بال که بااین که تکون های بچه از چهارماهگی شروع میشه ..گاهی یک تیکون های به خودش میده ...سپیده خانوم سعی کن نفس های عمیق بکشی ... به ارسن نگاه کردم که خم شد یشونیمو بوسید ..ویواش گفت :مرسی .. نیشم شل شده بود ..هیچ جوره م بسته نمی شد... دکتره با همون لبخند بلند شد ودسمال کاغذی رو داد بهم ورفت سمت میزش ..خواستم دستمال رو بردارم واون ماده رو پاک کنم که ارسن خودش مشغول شد وبا یک نگاه قدرشناسانه گفت :مرسی گلم ..ببخشید دیگه زحمت بارش با شما ..بعدش با من ..نمی ذارم اذیتت کنه ..خیلی ممنون ... خندیدم وگفتم :درست حرف بزن .بارکش عمه ات بود ..بی تربیت .. خندید ودوباره پیشونیمو بوسید وکمم کرد بلند بشم رفتم سمت میزش که گفت :تا االن که همه چی خوبه خداروشکر ..ضربانش ..قلبش ...وازهمه محمتر بند جفته ...خالصه وضعیتت نرماله ...اما واسه چند ماه دیگه بازم بیا که ازهمه لحاض چکاپ شی که بیماری قلبی یا سندروم نداشته باشه ..مواظب خودتم خیلی باش ..واستم قرص های تقویتی مینوسم..انشااهلل خوشبخت ترازاین بشی ..وبا خنده بی صدا اشاره کرد به ارسن که سرش تو گوشیش بود نیششم باز ... خندیدم ...بهترین دوست مامان بود .. کیفم رو برداشتم ورفتم سمت ارسن که گفت :هیچ مشکلی نداری دیگه ؟؟..مطمئن باشم خوبی؟؟؟.. لبخندم پرنگ شد وگفتم :بریم .خوبم .. دوباره تشکر کردم از دکتر وبا هم رفتیم بیرون ...دستش رو دور کمرم حلقه کرد وگفت :من قربون تو اون ریزه میزه ..ای جونم پسره ..اسمش رو مسیح میذاریم .. اخمام تو هم شد ...گفتم :من خوشم نمیاد ازاین اسم ..بهتره یک چیز دیگه باشه ... انقدر خوش حال بود که متوجه نشد که ناراحتم وگفت :نه اتفاقا خیلی اسم قشنگی هست ..بریم بیرون شام ؟ داخل ماشین نشستم وگفتم :نه بریم خونه من کار دارم واسه جشن سارا ... توسکوت بودیم ..یهو مسیر رو عوض کرد که گفتم :کجا میریم ؟؟.. تک تک اجزای صورتش لبخند رو داشت ..همین طور هم گفت :میخوام برم کلیسا ..نمی دونی چقدر ارامش داره ..اصال ولش کن متوجه نمی شی... اولین بارو باید خود بگم ..تند گفتم :بچمون مسلمون میشه ها اسمشم محمد منصور میشه .. ابروی داد باال وگفت :اذیت نکن دیگه ..خوشیمون روزهر نکن ... با حرص گفتم :االن من بگم باشه هرچی تو بگی ..خوش حالی وخوشیت زهر نمیشه ..اما من که ۷۹
بگم ... پرید میون حرفم وگفت :میشه عصبی نشی ..نمی خوام روی اون تاثیر بذاره .. تو این مدت تنها حرفی که میزد همین بود ..ناخونم رو تو دسته کیفم فرو کردم وگفتم :اوال منو ببر خونه مامان ..دوما کل این مدت رو همین رو شنیدم اما به روت نیاوردم ..یعنی اگر این نمی بود واسه تو مهم نبود که خودم ناراحت نشم واعصبانی ؟؟.. با عصبانیت دنده رو جابه جا کرد وگفت :معلوم هست چی میگی خوب وقتی عصبی باشی روی اون تاثیر میذاره ..اصال ولش کن تکیه دادم به صندلی وگفتم :نمی خوام ..منو ببر خونه مامانم .. پوزخندی زد وگفت :دیگه نمی ترسی از روبه رو شدن باهاشون ؟؟.. بلند گفتم :ارسن کاری نکنم که خودت پشیمون شی ها ..منم یاد دارم حرصت بدم .. خندید وخم شد سمتم که با جدیت گفتم :دست بهم بزنی به کل میزنه به سرم ها .. اخم کرد وازدستی دستم رو گرفت وگفت :خب میخوای چیکار کنی الان ؟؟.. نفهم بود دیگه ..زیر لب گفتم :کی بشه این نه ماه هم تموم بشه راحت شم ..بچه اتم مال خودت هرکار خواستی بکن ..فقط موندم که چرا گاهی خر میشم وکنار تو میمونم ... لبخندی زد... که گفتم :اما به این خره گفتم دیگه خر نخواهم شد ..واال ... دستمو فشار داد وگفت :مگه نمی گی که دوستش داری ؟؟..خوبه همین االن خودتم ذوق داشتی واسه دونستن جنسیتش ..سالم بودنش .. پوزخندی زدم وگفتم :من هنوز سر حرفم هستم ..این که گاهی یک چیزی میپرونم ...ازروی اون غریزه مادریه ..واگر نه فکر که میکنم ..چندان خوشم نمیاد ازش ... اخماش بیشتر تو هم رفت وچیزی نگفت ..ای که چقدر خوب حرصت دادم دهنت بسته شد ...بااین که خودم ناراضی بودم ازبه وجود امدنش اما کاری بود که شده بود باهاش کنار امده بودم واتفاقا خیلی هم باهم جور بودیم ..بیشتر زمان تنهاییم رو باهم حرف میزدیم واونم با تکون ها کوچولوش ..بیشتر ازقبل منو متوجه خودش میکرد ...نگاهش کردم ..فکش منقبض شده بود وعصبی بود ..حقته ... بعد ازده دقیقه به حرف امد وگفت :مگه نمی خوای بری خونه کارای اماده شدن برای جشن رو بکنی ؟؟. .به بیرون نگاه کردم وگفتم :فردا انجام میدم خوابم میومد خیلی شدید...چشمام رو بستم تا رسیدن به خونه مامان بااین ترافیک سنگین یک بیست دقیقه ای طول میکشید ... دستمو گرفت وگفت :سپیده امروز میشه نری اونجا؟؟.. همون طوری گفتم:نه نمیشه ...یکسری از وسایلمم خونه مامانه ..میشه دستت رو برداری ؟؟.. خندید وگفت :باز تو بد اخالق شدی ؟؟.. لجبازی باهاش رو دوست داشتم ...گفتم :دلم خواست .. دستشو گذاشت رو پیشونیم وگفت :آخ.....آخ ..بازتو قرصات رو نخوردی .. با داد گفتم :دیونه خودتو هفت جد ابادتی ..فهمیدی ... ابروهاش باال پرید ...ادامه دادم :اصال میخوام تا به دنیا امدنش خونه مامان باشم ..خوشم نمیاد هرچیزی رو که تذکر میدی فقط بخاطر وجود اون باشه..خسته شدم چپ میرم راست میرم همش میگی فالن نکن که فالن تاثیر رو داره ..هرکاری هم که دلم بخواد میکنم ...فردا هم عروسی سارا میخوام موهام رورنگ کنم ... خندید وگفت :سپیده این همه حسادت یعنی چی ؟؟..من هرچی میگم واسه این که ...اصالمیدونی اون مواد شیمیایی چقدر بده ؟ عقده گشایی میکردم ...با داد گفتم :میدونم واسه این میگی که کاری نشه ...حرف نزن سرم درد میکنه .. اخم کرده دستی به پیشونیش کشید وگفت :درست حرف بزن بامن ... باسرتقی گفتم :هرجور که دلم بخواد حرف میزنم ... دنده رو عوض کرد وگفت :بیجا کردی .. واسه بیشتر بهم زد اعصابش گفتم :بروبابا ...خیلی ترسیدم ... با جدیدت گفت :نذار احترام ها ازاین بیشتر شکسته بشه ..تحملت داره سخت میشه ... به زور چشمام رو جمع کردم تا یک قطره اشک بیاد وبعد گفتم :نه تورو جون من تحملم کن ..جون خودت ...من تنهایی چکار کنم ...بعد با حرص خندیدم وگفتم :خوب منم میخوام برم خونه مامان باشم که مجبور نباشم هرزمان چشمم بخوره بهت حالم بدشه ..تحمل تو هم واسه من سخت شده ... ساکت شدوحرفی نزد ...نمیفهمید یک زن جامله نیاز به توجه داره فقط واسه خودش ..نه واسه اون تحفه ای که تو وجودشه ... جلوی در خونه نگه داشت .بی حرف پیاده شدم که چشمم خورد به پرهام که با مجید وسارا دم در حرف میزدن .. رفتم سمتش وگفتم :سالم به همه گی ..سارا با لبخند گفت :سالم خوشگله ... مجید وپرهامم سلام کردن که پشت سرم ارسن ایستاد وبلند سلام کرد ..ازاین که گرفته بودم بدم میومد .. پرهام با لبخند گفت :چطوری ؟؟..اذیتت که نمی کنه اون ریزه میزه .. خندیدم وگفتم :مگه ماما هستی ؟؟..به تو چه پرو ... لحنم مشخص بود که شوخیه ...خندید وگفت :دارم تخصص میگیرم پس چی فکر کردی ؟؟..اصال ۸۰
شیرین ترین کار دکتر زنان بودنه .. خندیدم وگفتم :خاک تو سر هیز ومنحرفت کنند ...خداروشکر که این رشته واسه اقایون نیست واگرنه تو چیکار میکردی ... با نیش شیش متر باز گفت :حیف که حیف ...فعال تخصص داریم تو اطفال ..هی .. همه گی خندیدن که نگاهم رفت سمت ارسن که بازم اخم داشت ..محل ندادم وگفتم :بیچاره زنت ... با سارا داخل شدم ..همه فامیل داخل خونه بودم ..با اکثریت سالم کردم بعدا تو بغل مامان رفتم وزیر گوشش گفتم :مهمان نمیخوای واسه یک مدت ... نگاهم کرد وگفت :قدمت روی چشم اما باز دعوات شده باارسن ؟؟؟.. خندیدم وگفتم :فقط میخوا حرصش بدم ازخودش بفهمه .. خندیدوگفت :ازدست تو ..برو لباست رو عوض کن ..بیا داریم لباس سارا رو که اخراش هست که تموم میشه رو درست کنیم .. لبخند زدم ورفتم باال ..یک تونیک ازاد پوشیدم با شلوار جین مشکی که در باز شد وارسن داخل امد وگفت :خوشم نمیاد با یک غریبه اینطوری گرم میگیری ومیخندی .. رفتم سمت در وگفتم :عددی نیستی که جلوی خوشی منو بگیری ..درضمن غریبه نیست وپسر داییمه .. داشتم میرفتم پایین که نگاه همه امد رو شکمم ..با این که ماه سه بودم اما نسبت به دیگران یکم بیشتر تو ذوق میزد ...هرکی نمی دونست فکر میکرد ماه چهار هستم .. لبخند زدم به همشون که ارسن تند بازوم رو گرفت وگفت :رو این مورد شوخی کنی ..بدجور سگ میشه اخلاقم ..باهرچی کنار بیام بااین یکی نمیام میدونی که شوخی هم ندارم لهت میکنم ... حرص واسه حفظ ابرو خندیدم وگفتم :دراین که تویک وحشی هستی شکی نیست ...سرلج نداز منو.. نگاهم رفت روبقیه که نگاهم میکردن با دقت تابفهمن ارسن چه نجوای عاشقونه ای سر داده که من خندیدم ..اصال نمی دونم چرا فامیل نمی تونند زندگی منو ببینند ..منم یک ادم عادی بودم مثل همه ..نه شوهرم خیلی رویایی بود نه خودم ...ملت مشکل دارن ؟؟!!!!... رومبل راحتی نشستم وخیره شدم به مروارید های که دوخته میشد ... سارا رو دسته مبل کنارم نشست ودست انداخت دورگردنم وگفت :فینگیل خاله خوبه ؟؟.. لبخندی زدم وگفتم :خوبه ... که زن عمو بهداد گفت :میدونی پسره یا دختر ؟؟.. با سرفرازی گفتم :پسره .. بااین که واسه خودم فرق نداشت پسریا دخترش اما خب فامیل ما مثل اکثریت ..طرفدار پسر بودن ..چشمای مامان برقی زد وروبه ستاره خانوم که واسه کمک به پذیرایی از یک شرکت خدمه ای امده بود گفت :سبنج دود کنه واسه من .. ازمامان بعید بعید بود اینکارا ...سبنج که امد ..بامزه دست ارسن رو گرفت اورد کنارم وسارا رو بلند کرد ارسن رو نشوند ..خندم گرفته بود ارسن مو به مو کار های مامان رو انجام میداد مثل عروسک کوکی ...بعد مامان رو به سارا گفت دوربین رو بیاره ...تموم زنعمو هام وعمه وخاله ...نگاهم میکردن با لبخند بعضی ها هم با پشت چشم نازک کردن ...یک مشت سبنج رو دور سر من وارسن دور داد وبه همراه یک تراول 51 تومنی ...بعد سبنج رو ریخت تو ذغال های قرمز اشتیی ..دراخرم دور سرمون دورش داد ...ویک عکس ازمون گرفت ارسن کنار گوشم گفت :فکرشم نمی کردم مامان اینقدر خوش حال بشه .. .یهو مامان ارسن فرشته جون هم امد جلو با محمود اقا واونا هم یک تراول صد تومنی برامون دور سرمون دور دادن وسبنج رو هم همین طور ... ته دلم شیرین شد ازاین همه توجه مامان ومادر پدر ارسن ..یک لحظه ازذهنم گذشت یعنی دختر می بود اینا بازم این کاررو میکردن ۸۱
✅تلنگر ✍بعضی آدم‌ها مثل چوب‌ خشک‌اند! تا عصبانی می‌شوند، آتش می‌گیرند و همه جا را دودآلود می‌کنند. همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری می‌کنند. ولی بعضی‌ها این طور نیستند؛ مثل عودند... وقتی حرفی را می‌زنی که ناراحت می‌شوند و آتش می‌گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می‌دهند و «گذشت»، انگیزه‌ی انتقام را در آن‌ها خاموش می‌کند. این است که می‌گویند: «هر کس را می‌خواهی بشناسی، در وقت عصبانیت و خشم بشناس.» ❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امشب كه 🎊در بهشت وا مى ‏گردد 🌸هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد 🌸از يمن ولادت امام سجاد(ع) 🎊حاجات دل خسته روا مى ‏گردد 🌸میـلاد امام سجاد علیه السلام مبارک💐 عیـدتون مبـارک🌹 و همگـی حاجت روا🙏 🌺 (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(علیه السلام) ✨🌸 ✨امشب كه در بهشت وا مى ‏گردد هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد ✨از يمن ولادت امام سجاد(علیه السلام) حاجات دل خسته روا مى ‏گردد ✨🌸 ✨میلاد با سعادت چهارمین نور هدایت امام سجاد (علیه السلام) مبارک باد✨
مداحی آنلاین - پیشنایت عرش خدا - علی فانی.mp3
5.1M
🌸 (علیه السلام) 💐امام دعا یا سجاد(علیه السلام) 💐نسیم صفا یا سجاد(علیه السلام) 🎤 👏 👏👏👏👏 ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚
🔖🔖🔖🔖🔖🔖 چند از احادیث علیه السلام پنج اثر خوب صحبت کردن امام سجاد علیه السلام روایتی در مورد گفتار نیکو نقل شده، که اثراتی برای آن ذکر شده است .. 1⃣ مال انسان را زیاد میکند؛ يُثْرِي الْمَالَ 2⃣ رزق و روزی انسان را زیاد میکند؛ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ 3⃣ اجل را به تاخیر می اندازد؛ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ 4⃣ انسان را در میان اهل و خانواده خود محبوب میکند؛ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ 5⃣ انسان را داخل بهشت می کند؛ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ. 📚 الأمالي( للصدوق)؛ ص2 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📝سه اثر دعای مومن امام سجاد علیه السلام: المؤمنُ مِن دُعائهِ على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ؛ دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: 📌🔷🔹 يا برايش ذخيره مى‌گردد، 📌🔷🔹 يا در دنيا برآورده مى‌شود، 📌🔷🔹 يا بلايى كه مى‌خواهد به او برسد، دفع مى‌شود. 📚 تحف العقول، ص 280 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 امام سجاد علیه السلام می فرمایند : انسان مومن پنج نشانه دارد: 🌺علَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ 🔹پرهیز از گناه در خلوت، 🔹صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ 🔹شکیبایی در وقت مصیبت، 🔹بردباری در حال خشم 🔹 و راستگویی به هنگام ترس. 📚الخصال، جلد 1، صفحه 269
✴️ یکشنبه 👈 7 اسفند / حوت 1401 👈5 شعبان 1444👈26 فوریه 2023 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❤️میلاد با سعادت حضرت سید الساجدین تاج الباکیین امام زین العابدین علیه السلام " 38 هجری قمری 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ⭐️احکام دینی و اسلامی. ⛔️صدقه صبحگاهی رفع اثر نحوست کند. ان شاءالله. 👼مناسب زایمان و نوزاد حالش خوب خواهد بود. ان شاءالله. 🚘سفر: مسافرت در صورت ضروت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌓امروز :قمر در برج ثور است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️مکاتبات و نامه نگاری. ✳️دیدار با دوستان و اقوام. ✳️رفتن به تفریحات سالم. ✳️درختکاری. ✳️و خرید جواهرات نیک است. 📛ولی از هر نوع نزاع و جدال پرهیز شود. 🔵 امور مربوط به کتابت ادعیه و حرز و نماز حرز خوب نیست. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث سرور و شادی می شود. 💉🌡حجامت. یا انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب زردی رنگ می شود. 💑مباشرت: مباشرت امشب : فرزند حافظ قران گردد. 💅 ناخن گرفتن: یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز: یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم و اندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست.) ✴️️ استخاره: وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
📍 چرا وضعیت اقتصادی اینطوری شد؟ 🔻بیاید برگردیم به اول اغتشاشات زمانی که فضا غبار آلود بود، شبهه‌ها از همه طرف از طریق رسانه‌ها به مردم هجوم میاورد وخیلیامون تو شک و شبهه افتاده بودیم. تشخیص حق و باطل برای خیلیا سخت شده بود. تا اینکه کم کم دست دشمن برای خیلیا رو شد و دروغها و شایعاتشون معلوم شد و اقداماتشون علیه امنیت و هدف اصلیشون که تجزیه و تضعیف ایران بود رو علنی کردن. اون زمان بود که تکلیفمون مشخص شد. 🔹اغتشاشات طولانی و طولانی‌تر شد روزبه‌روز حالمون بد و بدتر می‌شد. چقدر ناراحت بودیم، چقدر از ته دل حرص میخوردیم بابت نامردی‌هایی که علیه کشورمون میشه؟ چقدر دوست داشتیم زودتر این بساط تموم بشه و برگردیم به زندگی معمولمون، با خیال راحت بریم تو خیابون و بچرخیم و بگردیم و نگران هیچی نباشیم. دوست داشتیم بیایم تو فضای مجازی و خبرای بد، خبرای دروغ و شایعه نبینیم. خبر کشته شدن آرمان‌هامون رو نشنویم! 🔻گذشت و گذشت اغتشاشات تموم شد و ظاهرا اوضاع آروم شد. همه به زندگی معمولمون برگشتیم و فکر کردیم دیگه کار تموم شد، جنگ با دشمن تموم شد به همین راحتی. ولی یادمون رفت که امیرالمؤمنین فرمود: مَن نامَ لَم يُنَمْ عَنهُ اگر تو سنگر جلوی دشمن خوابت برد، دلیل نمیشه دشمن هم خوابش برده باشه 🔹اگه الان در ظاهر اوضاع آروم شده، دلیل نمیشه دشمن بیخیال شده باشه. دشمن ایران و ایرانی هیچوقت بیخیال نمیشه، روشش رو تغییر میده. سه ماه قبل میدیدی داره چیکار میکنه، میدیدی با کار رسانه‌ایش کاری کرده که یه عده با قمه و سنگ و چوب و چماق افتادن به جون آرمان علی‌وردی و روح الله عجمیان و باشکنجه شهیدشون کردن، لمسش میکردی، با دوتا چشمای خودت میدیدی و تو دلت هرچی بود نثارش میکردی. ولی الان کاری که داره میکنه رو نمیبینی فکر میکنی بیخیال شده. سه ماه پیش کار دشمن اغتشاش و آشوب میدانی و امنیتی بود که کاملا قابل رؤیت بود اما الان اغتشاش اقتصادیه. هرکاری میتونن دارن میکنن ولی نمیبینی و متوجه نمیشی. 🔻 شرایط الان به‌شدت سختتر از سه ماه قبله، چون سه ماه قبل کارش رو میدیدی علنا و به خودش فحش میدادی ولی الان نمیفهمی داره چیکار میکنه و فکر میکنی همه مشکل از دولته و به دولت فحش میدی اونم دقیقا همینو میخواد که مردم به ناکارآمدی دولت و نظام برسن 🔹درسته ما همیشه مشکل اقتصادی داشتیم، همیشه رشد دلار داشتیم، مشکل معیشت و گرونی داشتیم، عوامل مختلفی هم داشته این مشکلات اقتصادی ولی شیب این گرونی‌ها این چند وقته خیلی عجیب و غریب بالا رفته 🔸به این اعداد دقت کنید: آقای رئیسی دلار رو ۲۵ هزار تومن تحویل گرفت،یکسال و نیم بعد تو شهریور امسال دلار ۲۸ تومن شده بود، یعنی تو یک سال و نیم دلار ۳ هزار تومن رفت بالا، حدود ۱۰درصد از مهر امسال با شروع اغتشاشات تا الان از ۲۸ تومن به نزدیک ۵۰تومن رسید نزدیک ۸۰درصد 🔻اتفاقا این شیب تند رشد دلار بعد از اغتشاشات شروع شد. درحالیکه منطقی‌تر اینه‌که در ایام اغتشاشات دلار بره بالا و بعدش بیاد پایین چرا اینطوری شد؟ چون تو ایام اغتشاشات کاری که دشمن داشت علیه مملکت ما میکرد اقتصادی نبود، امنیتی بود. وقتی ناامید شد از این مسیر، از اقدامات امنیتی رفت سراغ مسائل اقتصادی. 🔹 شاید بپرسید دشمن؟؟ ؟بله ایران خیلی دشمن داره، هیچ کشوری تو دنیا نیست براش بی‌بی‌سی و اینترنشنال،صدای آمریکا و رادیو فردا و صدتا شبکه ماهواره‌ای و... راه بندازن با هزینه‌های چند میلیارددلاری و انقدر علیه‌ش فعال باشن. جالبه بدونید اکانت‌های توئیتر و اینستاگرام بی‌بی‌سی و اینترنشنال و دیگر رسانه‌های معاند بالای صدهزار پست علیه ایران و در راستای اغتشاشات و امنیت ملی تو اون سه ماه زدن. و این اتفاقات اخیر نشون داد همه کشورهای مستکبر و استعمارگر شمشیر رو از رو بسته بودن و دنبال زمین زدن ایران بودن و هستن و این ساده‌انگاریه که فکر کنیم اینها الان بیکار نشستن ✅ اینارو خواستم بگم که فقط دولت رو عامل این اتفاقات نبینید. به‌امید خدا این اقدامات اقتصادی دشمن هم مثل همون اقدامات امنیتی باموفقیت پشت سر گذاشته میشه و طبق کارهای زیرساختی که من دارم میبینم و تو جلسات مختلفمون میشنوم مثل همین بازار ارز و... اوضاع به روال قبل برمیگرده و ان شاء الله بهتر از قبل میشه. فقط زمان نیاز داره فقط باید کمی مقاومت کرد ما ملت مقاومتیم... الاستقامه ثم الاستقامه و الصبر ثم الصبر.. انّ النصر قریب✋ 🖌
🌹 🌹   بهار ، موسم ِ احساس و عشق و شیدایی بهار ، فصل ِ گل و سبزه است و زیبایی 💖 امید ، هـاتـف ِغیبی بـه ما دهد مژده بهار ِما ، گلِ نرگس  تویی و می آیی 🥰   فدا کنم به قدومت تمام ِهستی ِخود توئـی  ولی ِخدا ای مـهِ اهورایی 🤍   یقینـم آمدن ِتوست ای یگانه ی دهر همین بس اسـت مرا ، تا کنم شکیبایی 😍 🌼🍃
مناجات شعبانیه - حجت الاسلام واضحی1401.12.3.mp3
5.28M
💠 مناجات شعبانیه 🔺 حجت الاسلام و المسلمین واضحی
💵 نَشتی‌ بازار اینجاست ، جای دور نروید!!! ❌اقتصاد دان نیستم اما میدانم وابستگی مفرط اقتصاد ما به دلار در کنار میزانِ نقدینگیِ وحشتناک کشور [که باعث کاهش ارزش ریال و افزایش ارزش دلار شده] به همراه مافیای دلار ، سه عامل مهم در نابسامانی های بازار دلار است! ❌اقتصاد دان نیستم اما خوب میدانم اگر چیزهایی مثل مسکن ، خودرو و دلار از حالت کالایِ مصرفی مردم خارج و تبدیل به اجناسی برای کسب سود مضاعف برای سودجویان شوند ، آنوقت اقتصادِ کشور رو به زوال می‌رود و به جای هدایت نقدینگی ها به سمت تولید ، شاهد رشد بی رویه‌ی دلال بازی و شکستن کمر تولید خواهیم بود! ❌اقتصاد دان نیستم اما خوب میدانم وقتی عده‌ای دلالِ گردن کلفت چه در فضای حقیقی و چه در لجن‌گرام هایی مثل تلگرام ، بازار عرضه و تقاضا و قیمت گذاریِ دلار را دست میگیرند و با قیمت دلار بازی می‌کنند ، نمیتوان به ثبات دلار امیدوار بود! ❌اقتصاد دان نیستم اما یک سوال اقتصادی از روسایِ قوای سه گانه و هر مسئولی که مسئولیتش مرتبط با فضای مجازیست دارم ؛ در کنار آسیب های فرهنگی و اجتماعی رسانه‌های آمریکایی ‌، این جنگ افزارهای دشمن تا چه زمان قرار است خاکِ اقتصاد ما را به توبره ببندند و جولانگاهِ دشمنان این ملت باشند؟
زیارت عاشورا - حجت الاسلام ظهیری 1401.12.4.mp3
9.58M
💠حجت الاسلام والمسلمین ▫️ سخنرانی|زیارت عاشورا
حجت الاسلام هوشیاری 4-12-401.mp3
465.6K
🔘 احکام و شرایط صحت عبادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آیا انقلاب اسلامی کارآمد است؟ 🔹 بله قطعا کارآمد است... 🔴 با این وضعیت اقتصادی، با این تورم افسارگسیخته... 🔹 با همه اینها قطعا سطح زندگی ما بهتر است 🔴 بله در مقایسه با آفریقا نه اروپا 🔹 حتی در مقایسه با اروپا 🔸 تفاوت را ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مناجات شعبانیه را بخوانید ... 🔻مناجات شعبانیه 🔸مناجات مأثوره‌ی ماه شعبان – که روایت شده اهل‌بیت(علیهم‌السلام) بر آن مداومت داشتند – یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالی‌ای همراه است که نظیر آن را در زبان‌های معمولی و محاورات عادی نمی‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. این مناجات، نمونه‌ی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.
NeghahyBeMonajateShabaniyeAzManzarEmamKhomeini.pdf
146K
💠 نگاهی به «مناجات شعبانیه» از منظر «امام خمینی» (ره) 🔸مناجات شعبانیه، راهی برای تسهیل شهادت طلبی 🔸تمام مسائل عرفانی در چند کلمه مناجات شعبانیه خلاصه شده است 🔸مناجات شعبانیه، عامل تقویت روحی و نور افکنی معجز آسا 🔸برای درک مناجات شعبانیه، نیاز به ریاضت هست ؛ علم کافی نیست 🔸شرحی بر فراز «کمال انقطاع»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد چهارمین خورشید آسمان ولایت حضرت سجاد، زین العابدین علیه السلام مبارک باد.
⬅️ باور کنید٬ نیروی آدمی بیکران است. ⬅️ باور کنید٬ هیچ کاری از اراده آدمی خارج نیست ⬅️ باور کنید٬ که از عشق آفریده شده‌اید٬ ⬅️ پس عشق را بیافرینید ⬅️ باور کنید٬ خدا هیچگاه از بندگانش ناامید نمی‌شود ⬅️ باور کنید٬ لایق بودن هستید. ⬅️ باور کنید٬ که اکنون مهمترین لحظه است. ⬅️ باور کنید٬ که روح شما قدرت صعود به ماورا را دارد. ⬅️ باور کنید٬ که شما هم می‌توانید‌‌. ⬅️ و تمام باورهای خود را از ته دل باور کنید تا زندگی٬ شما را باور کند. ❄️🌨☃🌨❄️
✅ از پذیرفتن خود لذت ببرید 🔹 پذیرفتن خود همانند پذیرفتن خداوند است وقتی خود را همانگونه که هستید دوست می دارید، اثر دست خالق را می ستایید. 🔷 قطع نظر از توهماتی که مشکلات ظاهری ایجاد می کنند، شما واقعا باشکوه هستید. هرچه بیشتر به شکوه و عظمت خدادادی تان توجه کنید، بیشتر آن را تجربه می کنید. 🔹متوجه خواهید شد که تنها با دانستن هویت و خاستگاه روحی واقعی تان قادرید معجزه کنید. 🔷 امروز خود را بستایید، تا از خداوند قدردانی کرده باشید. اعتماد کنید که طرح الهی برای شما از همه لحاظ کامل است. ❄️🌨☃🌨❄️