🔸🔸🔸
🔸🔸
🔸
﴾﷽﴿
#پارتهشتادودو
سودا گفت
_ ممنون...میشه از خودت و خونوادم بگی؟! اهل کجاییم! شغلم چیه؟!
سمیر_ اهل اسرائیل هستیم و یهودی! اما اصالت ایرانی ، ارمنی داریم! پدرمون اَلِم اوانسیان از دوستان صمیمی ایوا بیکل ، از سران اسرائیل هست! مادرمون هم مهین اسکندری از سرکرده های سازمان مجاهدین خلق!
یه خواهر داریم که ایرانی هوای عوضی هفته پیش اعدامش کردن... البته خواهرمون فامیلیشو عوض کرده بودو گذاشته بود ولد بیگی!
شغلمون هم کار توی سازمان موساد هستش! تحصیلاتتم فوق لیسانس ای تی هستش! البته اینم بگم چون چند سال جهشی خوندی تونسی زود فوق لیسانس بگیری!
سودا_ من...من توی مو.. موساد... ک..ا..ر... می..کردم؟!
سمیر_ اوهوم...خیلی کارا و دستاوردای خوب و صد البته مهمی واسه اسرائیل کسب کردی؟!
نمی دونست چرا از شنیدن این خبر کمی ناراحت شد... با اینکه چیزی از موساد نمی دونست!
زمزمه کرد
_چه جوری تصادف کردم!؟
_ تو جاده داشتی میومدی تل اویو تصادف کردی و 45روزه که تو کما هستی!
چشماشو روی هم گذاشتو در همون حالت گفت
_ کار موساد چیه؟؟؟ اصلا من تو موساد چیکار میکردم؟!
سمیر لبخند شیطانی روی صورتش جا خوش کرد و رو به خواهر عزیز دردونش گفت
_ اوووم...خیلی کارا! جاسوسی ! ادم کشی! ترور و... البته تو هکم میکردی! اخیرا یکی از سایتای مهم ایران رو می خواستی هک کنی که تصادف کردی!
دیگه بهتره استراحت کنی!
سودا چشماشو باز کردو گفت
_ مامانم الان اسرائیله؟!
سمیر قهقه زدو گفت
_بهتره از اون زن فقط برای معرفی خودت یاد کنی! پدرمون تا یک ساعت دیگه شاید اومد پیشت!
چشمکی زدو از اتاق خارج شد!
خیلی می ترسید...بغض بدی توی گلوش گیر کرد...
نفس عمیقی کشیدو چشماشو مجدد بست که صحنه ی تیر اندازی و جیغ گوش خراشی و صدای قهقه ای توی گوشش پیچید!
سریع چشماشو باز کردو وحشت زده به اطرافش نگاه کرد!
چند نفس عمیقی کشیدو توی دلش ذکریو زمزمه کرد که نه معناشو می دونست و نه می دونست چرا اونو توی دلش زمزمه کرده!
{{الا بذکر الله تطمئن القلوب}}
*****
#بردیا
*****
به همراه حسین وارد اتاقمون شدیم!
ذهنم بدجور درگیر بود!
خوابی که دیشب دیده بودم بیش از حد طبیعی و واقعی به نظر میومد!
نفس کلافه کردمو موهامو چنگ زدم
حسین _ چته پسر!!!؟؟ خوبی؟! چیزی شده!؟
_ نه بابا چه خوبی! دیشب خوابی دیدم که کلافم کرده!
حسین_ به خاطر یه خواب اینهمه کلافه ای؟!
_ حسین خوابم خیلی واقعی به نظر میومد! حس میکنم یه چیزی هست که به دریا مربوط میشه ولی ما از اون بی خبریم!
حسین_ دیوونه شدیا! حالا بگو ببینم چه خوابی دیدی!؟
_ خواب دیدم که دریا هی ازم میخواست که به یه دختر که فکر کنم اسمش سوداست کمک کنم!
🌟ادامه دارد🌟
به قلم 👈 رز✍
🔸
🔸🔸
🔸🔸🔸
┅═══✼🖤✼═══┅┄
★ ★
┅═══✼🖤✼═══┅┄
#فراموشتـنمیـکنمـ★
~~~🌸🐾🌸~~~~~~
49.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعایی برتر از عاقبتبخیری
♨️ خاطرهای جالب از دعای حاج قاسم
برشی از سخنرانی حجت الاسلام#راجی
💠معرفی#شهیدمحمدحسین_فهمیده
#نام:
محمد حسین فهمیده
#زاده:
۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶
قم
#درگذشت:
۸ آبان ۱۳۵۹ (۱۳ سال)
خرمشهر
#مدفن:
بهشت زهرا، تهران
#وفاداری:
اسلام
#شاخه_نظامی:
بسیج
#جنگها/#عملیاتها:
جنگ ایران و عراق
نبرد خرمشهر
#نشان_ها:
نشان فتح
#خویشاوندان:
🍃محمد تقی فهمیده (پدر)[۱]
🍃فاطمه کریمی (مادر)[۲]
🍃داود فهمیده (برادر)
🍃فرشته فهمیده(خواهر)
زندگی نامه شهید محمد حسین فهمیده❣
محمد حسین فهمیده در ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۴۶ همزمان با ماه محرم در محله پامنار قم به دنیا آمد. به همین دلیل پدرش تصمیم گرفت که نام او را حسین بگذارد.
خانواده فهمیده متدین بودند. نام پدر او محمد تقی و مادرش فاطمه کریمی است. محمد حسین خواهری به نام فرشته دارد. داوود فهمیده برادر محمد حسین سه سال پس از او به درجه رفیع شهادت نائل شد. مادران شهیدان فهمیده در اسفند ۹۸ از دنیا رفت و پدرشان فروردین ۹۹ به علت بیماری تنفسی در بیمارستان بستری شد و درگذشت.
پس از اینکه در هشتمین روز از آبان ماه، ۵ دستگاه تانک کشور عراق، رزمندگان ایران را محاصره کرده بودند، محمد حسین فهمیده تعدادی نارنجک به کمر خود بست و به زیر تانک برد. پس از این اتفاق، صدای جمهوری اسلامی ایران برنامههای خود را به یکباره قطع کرد و اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله به زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز شهید شده است.
حسین فهمیده در ۸ آبان ۱۳۵۹ به شهادت رسید🥀
#نام_یادش_گرامی
🌿🍁🍂🍁🌿
فعالیتهای محمد حسین فهمیده❣
پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در سن حدود ده تا یازده سالگی
دیدار با امام خمینی در بازگشت به ایران
شرکت در تظاهرات انقلاب اسلامی در زمستان ۱۳۵۷
شرکت در درگیریهای خوزستان
شرکت در جنگ ایران و عراق
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀فرازی از وصیت نامه#شهیدمحمدحسین_فهمیده🌷🌷💔😔🥀
#روحش_شاد_راهش_پر_رهرو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مداحی زیبای حاج میثم مطیعی درباره#شهیدمحمدحسین_فهمیده_رهبر۱۳ساله
💔😔😢🥀🥀🌷🌷
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧭نماهنگ رفیق #شهیدم
🌷منم علی لندی
🌷منم حسین فهمیده،نوجوان مبارز
#یادشان_گرامی_شادی_روح_پاکشان_صلوات🌹
#التماس_دعا
❤️سجادهینمازشب،امشب رو بانام
🌼 آقاامامزمانعجالله 🌼🌴
پهن میکنیم و ثواب نماز امشب🦋 را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم..
❤️خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🙏
💜خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده .
🦋🏕🦋💐🦋🏕
نماز_شب
♨️نمازشب در سیره شهدا
💠شهید رامین عبقبری؛
🔸يكي از همرزمان پسرم "رامين عبقبري" تعريف ميكرد كه رامين شبهايي را كه پست نگهباني نداشت، به كسي كه نوبتش بود ميگفت: مرا براي رزم شبانه (نماز شب) بيدار كن!
🔸چون در سنگر جا براي ايستادن نبود، "شهيد رامين عبقري" نماز شب را به طور نشسته ميخواند. در آن سوز سرما جاي گرم را رها ميكرد و با آب منبع وضو ميساخت و نماز را با حضور قلب و خلوص نيت به جا ميآورد.
نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
اول #حجاب بعد نمازشب را به نیت ظهورآقا #امام_زمان(عج) بخوانیم😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☔️ميگويند: باران
💫اشک شوق فرشته هاست
☔️الهی با هر قطره از باران
💫یکی از مشکلات
☔️زندگیتون بریزه
💫و بارش این نعمت الهی
☔️رحمت،برکت ،شادی
💫و سرزندگی براتون بیاره
☔️شبتون زیبا و در پناه خدا ☔️
🍁🍂