eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زندگی همیشه حواستان به دو شخصیت گرانبها باشد یکی که برای پیروزی تو همه زندگیشو باخت 🌸پدر ♡ اون یکی که پیروزی زندگیتو مدیون دعاهاشی 🌸مادر ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 در كائنات فرقی بين موجودات نيست يكی يوز پلنگ يكی حلزون. 🔸 درسته كه يوزپلنگ تند ميدوئه اما حلزون هم ميتونه روی لبه تيز تيغ راه بره. 🔸حسرت زندگی و داشته ها و توانمندی های كسی رو نخور. به خودت نگاه كن ، تو منحصر به فردی. 👌 دير يا زود مهم نيست برد و افتخار واسه اونيه كه خودش رو ميشناسه، مسير رو رها نميكنه و تا انتها پیش میره...
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﮕﯿﺮ… ﺯﯾﺎﺩﺵ ﻫﻢ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ… ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﺷﻮ… ﺭﺷﺪ ﮐﻦ… ﺷﮑﻞ ﺑﮕﯿﺮ … ﻭ ﮐﺎﻣﻞ ﺷﻮ … ﺧﻮﺩِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ… ﻧﻪ ﺯﻣﺎﻧﺶ … ﻧﻪ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ﺍﺵ… ﻧﻪ ﻣﺎﻟﮑﯿﺘﺶ… ﻭ ﻧﻪ ﺣﺪ ﻭ ﺣﺪﻭﺩﺵ… ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﮐﻦ… ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ … ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ … ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘن بي توقع و مستمر را ، همانگونه كه خدا دوستت دارد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 🌷هدف های بزرگ مانند "دويدن" هستند! 🌷براي رسيدن به هدف های بزرگ بايد تلاش های كوچک را جدي گرفت. 🌷بايد راه رفت ، و کم کم دوید دويدنِ ناگهانی و بدون مقدمه هركسی را از نفس می اندازد ❤️
✅ هفت چیزی که باید در موردشون با خودت صادق باشی : 1- با عادتهای روزانه ات روراست باش چون اونها آینده ات رو میسازن 2-در مورد سلامتیت روراست باش چون ثروت بدون سلامتی مفت نمی ارزه 3-در مورد میزان تلاشت با خودت روراست باش چون با رشدت رابطهٔ مستقیم داره 4- با نقطه ضعفهات روراست باش فقط در این صورت میتونی اونها رو به نقطه قوت تبدیل کنی. 5-در مورد روابطت روراست باش چون بر سلامت روانت بیشتر از اونچه که فکرش رو کنی تاثیرگذارن 6-در مورد نیتی که داری روراست باش چون اساس قضاوتها به نیتت بستگی داره. 7- و در آخر با خودت صادق باش چون تنها کسی که میتونه بیشترین و حقیقی ترین کمک و عشق رو نثارت کنه خودتی
اگر قدر تو دانسته نشد، تو قدر خود بدان. جایی که تحقیر میشوی، جایی که آسیب میبینی، لیاقت تو نیست... چون تو یک انسانی. به حداقل ها قانع نباش، و گرنه کمتر از آن نصیب تو خواهد شد.
✨﷽✨ 🏴روایتی تکان دهنده... ✍امام کاظم فرمودند: کسیکه برادر مؤمنش برای حاجتی به نزدش بیاید، این رحمتی است از جانب خدا که به سوی او فرستاده است؛ پس اگر قبول کرده و حاجتش را برآورده کند به ولایت ما پیوسته است، و آن هم به ولایت خدا متصل است. و اگر رد کرده و حاجت مؤمن را برآورده نکند با این که قدرت بر انجام آن را دارد، خداوند ماری از آتش در قبرش بر او مسلط میکند که تا قیامت او را بگزد؛ چه آمرزیده شود و چه اهل عذاب باشد..." (یعنی اگر نهایتا بهشت هم برود، چون حاجت مؤمنی را رد کرده، در دوران برزخ باید به چنین عذابی مبتلا شود) 📚 اصول کافی، کتاب الإيمان و الکفر، باب قضاء حاجة المؤمن 💥امام زمان، به عنوان کامل ترین مؤمن جهان حاجتی را به طور مکرر از ما طلب کرده اند که "برای فرج فراوان دعا کنید". نکند ما بی توجهی کنیم و عاقبت.... 💦❄️⛄️💦❄️
🏴درمان مشکلات و بیماری ها با صدقه! ✍مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و با چه وسیله گرفتاریشان را بر طرف سازم؟ امام(علیه السلام) فرمود: آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را بر آورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد... گاهي امام سجاد سلام ‏الله‌ عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي‏ فرمودند،دست مبارك خود را مي ‏بوييد و مي ‏گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛ چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرموند: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد... 📚بحارالانوار،ج 62، ص 269. 💦❄️⛄️💦❄️
❤️ کار خوب کردن مهم است اما اگر توانستیم کار خوب‌مان را به عرصۀ قیامت بیاوریم هنر کردیم. در قیامت نمی‌پرسند چه کرده‌ای، می‌گویند: چه آورده‌ای؟! مثل زن ریسنده‌ای نباشیم که هر چه می‌ر‌یسید پنبه می‌کرد. 📚نحل آیه ۹۲
❤️ زندگی زاهدانه مولی الموحدین ✍یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمی‌خورم. امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمی‌خوری؟ آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا می‌افتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت. من نمی‌توانم چیزی بخورم مگر این‌که شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند. امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟ مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم، مرد فقیری را دیدم که نماز می‌خواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد، دستمالش را باز کرد تا افطار کند. شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من‌ که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانه‌ای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر می‌شود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید. امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است، او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت می‌کند، مانند فقیر‌ترین مردم زندگی می‌کند و همیشه غذای ساده می‌خورد. آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص۲۸۲ 💦❄️⛄️💦❄️
(بازار سیاه) 🔷عائله امام صادق(علیه السلام) و هزینه زندگی آن حضرت زیاد شده بود. امام(علیه السلام) به فکر افتادند که از طریق کسب و تجارت عایداتی به دست آورند تا جواب مخارج خانه را بدهد. هزار دینار سرمایه فراهم کردند و به غلام خویش کـه «مُصادف» نام داشت دادند و فرمودند: "این هزار دینار را بگیر و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش." مصادف رفت و با آن پول از نوع متاعی که معمولاً به مصر حمل میشد خرید و با کاروانی از تجار که همه از همان نوع متاع حمل کرده بودند به طرف مصر حرکت کرد. همینکه نزدیک مصر رسیدند، قافلهٔ دیگری از تجار که از مصر خارج شده بود به آنها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخیرا متاعی که مصادف و رفقایش حمل میکنند، بازار خوبی پیدا کرده و کمیاب شده است. صاحبان متاع از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند و اتفاقا آن متاع از چیزهایی بود که مورد احتیاج عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت هست آن را خریداری کنند. 🔸صاحبان متاع بعد از شنیدن این خبر مسرت بخش با یکدیگر هم عهد شدند که به سودی کمتر از صددرصد نفروشند. رفتند و وارد مصر شدند. مطلب همان طور بود که اطلاع یافته بودند. طبق عهدی که با هم بسته بودند بازار سیاه به وجود آوردند و به کمتر از دو برابر قیمتی که برای خود آنها تمام شده بود نفروختند. مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق(علیه السلام) رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت جلو امام گذاشت. امام(علیه السلام) پرسیدند: «اینها چیست؟» گفت: «یکی از این دو کیسه سرمایه ای است که شما به من دادید و دیگری که مساوی اصل سرمایه است ـ سود خالصی است که به دست آمده.» امام(علیه السلام) فرمودند: "سود زیادی است بگو ببینم چطور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟" 🔹مصادف گفت: "قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که مال التجارهٔ ما در آنجا کمیاب شده. هم قسم شدیم که به کمتر از صد درصد سود خالص نفروشیم و همین کار را کردیم" - سبحان الله! شما همچو کاری کردید؟! قسم خوردید که در میان مردمی مسلمان بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالص مساوی اصل سرمایه نفروشید؟ نه همچو تجارت و سودی را من هرگز نمی خواهم. سپس امام(علیه السلام) یکی از دو کیسه را برداشتند و فرمودند: این سرمایه من و به آن یکی دیگر دست نزدند و فرمودند: "من به آن کاری ندارم" آنگاه فرمودند: "ای مصادف! شمشیر زدن از کسب حلال آسان‌تر است!!" 💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوردن سرکه قبل از غذا فوایدی داره که شاید از آن بی‌خبر باشید این ویدیو حتماً ببینید 👌😍 انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥استغفار زبانی بدون پشیمانی مسخره کردن است انتشار حداکثری با شما ✅
🌷۳ ضررمهم گناه: 🌷۱.گناه باعث قساوت قلب وجهنم ابدی میشه 🌷بَلَىٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيٓئَتُهُ فَأُولَٰٓئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (٨١)بقره 🌷۲.گناه ،زندگی رابدوناگوارمیکند: 🌷وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ (١٢٤)طه 🌷۳.گناه وکفران نعمت، باعث مبتلا شدن به فقر گرسنگی وترس میشود: 🌷وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ (١١٢)نحل 💦❄️⛄️❄️💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍕🍗🍄 با خمیر نون بربری اصلاحش را برای سینی 30 در 40 یه دونه خمیر کافیه. نصف سینه ی مرغ رو با یه دونونه پیاز و زردچوبه و نمک و ارزیابی آب بذارید تصمیمزه. تاریخ پخت ریش ریشیک. فر روتایل 300 گرم قارچ رو خردونی و بذارید در داخل تابه تا آبش کشیده بشه. کف سینی فر رو خیلی کم چربیک. خمیر رو پهنکن.روشو با چنگال سوراخ سوراخیز. سس گوجه بریزید. پنیر پیتزا برخورداشید. مرغهای ریشیده رو بریزید روش. بعد قارچ ها رو اضافه کنید فلفل دلمه ای خردسال رو هم اضافه کنید مشاهده پودر آویشن میپاشیم. در آخرین هم تمام سطح پیتزا رو با پنیر میپوشونیم. میذاریم داخل فر 180 درجه به زمان بیست تا سی دقیقه. هتل پیتزا پخت سطح بالا رو هم روشن می بینیم تا پنیرها طلایی بشن. برای فر برقی مرتبه 160 160 باشه. بسیار نرم و لطیف می توانیم امتحان کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوپ جو رستورانی🍜 مواد لازم : پیاز ۱ عدد سیب زمینی جو پوست کنده جعفری خرد شده رب گوجه فرنگی آبلیمو یا آبغوره گوشت مرغ نمک، فلفل زردچوبه هویج
فاج پسته ای شکلات شیری ۱۰۰ گرم شکلات تلخ ۳۰۰ گرم شیر عسلی ۴۰۰ گرم کره نرم ۲۰ گرم وانیل ۱/۸ قاشق چای خوری پسته تست و خرد شده ۱۴۰ گرم پسته اضافه برای تزیین مقداری پسته خام را روی سینی فر ریخته و در فر از پیش گرم شده با دمای ۱۸۰ به مدت ۱۰ دقیقه تست کنید بعد از خنک شدن خرد کنید کنار بگذاریدکفو دیوارهای قالب مربع ۲۰ در ۲۰ را با فویل بپوشانیدشیرعسلی و شکلاتهای خردشده و کره را روی بخار کتری ذوب کنید میتوانید فقط ازشکلات شیری یا فقط از تلخ استفاده کنیدمن ازترکیب هردو استفاده کردم وقتی کاملا ذوب شداز روی بخار برداشتید وانیل اضافه کنید اگر دوست نداشتید وانیل نزنید پسته خرد شده را به شکلات بنماری شده اضاف کرده مخلوط کنید موادداخل قالب بریزیدسطحش را صاف کنید تا مواد در همه جای قالب بصورت یکنواخت پخش شودمقداری پست خرد شده روی سطح فاج پخش کرده با پشت قاشق کمی ب پسته ها فشار وارد کنید تاکمی داخل شکلات فرو رودداخل یخچال به مدت ۳ ساعت استراحت داده به اندازهای دلخواه برش دهیدمیتونید یکهفته در ظرف دردار و دمای محیط نگهداری کنید. زمان بیشتری خواستید نگهداری کنید خوب با سلفون در ظرف دردار بپوشانید و بعد داخل فریزر قرار دهید 💖💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ته چین مرغ😍😋 ۲۰۰ گرم سینه مرغ دو پیمانه برنج دو قاشق غذاخوری زعفران دم کرده ۳عدد زرده تخمرغ ۵ قاشق غذاخوری ماست ۱ عدد پیاز ۲ حبه سیر نمک و فلفل سیاه به میزان لازم ۲۵ گرم کره ۲ قاشق غذاخوری روغن مایع یک دوم قاشق چایخوری دارچین آسیاب شده ۳ قاشق غذاخوری زرشک یک قاشق غذاخوری شکر یک قاشق غذاخوری خلال بادام یک قاشق غذاخوری خلال پسته
🌹قسـمـت بـیـسـت و پنجـم "زهرا" تاوقتی برسیم‌خونه از ذوق عروسک داشتم سکته میکردم.خیلی نرم و بانمک بود.اما وقتی رسیدم خونه،توخلوت شبانه ام کلی پشیمون شدم از اینکه سبک بازی دراوردم و کلی شوق از خودم نشون دادم.باخودم گفتم نکنه عمه و کارن فکر کنن من دختریم که برعکس ظاهرم خیلی سبک و جلفم. کلافه شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم.از خدا کلی طلب بخشش کردم و پشیمون شدم.نباید این کارا رو میکردم.خیلی پشیمون بودم و نمیدونستم چجوری جبران کنم. شب با فکرای درهم خوابیدم و نفهمیدم چجوری خوابم برد. صبح روز بعد موقع صبحانه بابام رفتار دیشبم رو بهم تذکر داد و گفت از دختر خانمی مثل تو بعیده این رفتارا منم کلی شرمنده شدم و قسم خوردم دیگه تکرار نشه. امروز کلاس نداشتم و گفتم درس بخونم برای امتحان فردام.امروز قراربود برن سینما و بعدشم برن رستوران شام بخورن اما من گفتم نمیرم و تو خونه میمونم.برای تنبیه کردن خودم باید میموندم توخونه و از فیلم مورد علاقه ام میزدم. شب موقع رفتن مامانم اینا کلی دپرس بودم و ناراحت اما بازم نرفتم. گوشیم زنگ خورد. _جانم آتی. _سلام گلی خوبی؟ _سلام عزیزم توخوبی چه خبرا؟ _ممنون خوبم واسه فردا گفتم من نمیام کار دارم برام حاضری بزن‌ _امتحانو چیکار میکنی؟میان ترمه ها _نمیتونم بیام واقعا کاردارم.بعدا میگم حالا. _باشه عزیزم برات حاضری میزنم. _مرسی خانمی فعلا _خداحافظ ادامه دارد...
🌹قسـمـت بـیـسـت و شـشـم اون شب مامان اینا خیلی خوشحال و شاد برگشتن و گفتن که کلی بهشون خوش گذشته.تو دلم خودمو لعنت میکردم بخاطر رفتار بچه گانه ام.شاید به ذهن کارن خطور نکنه که به این خاطر نیومدم اما عمه حتما متوجه میشه. باخودم گفتم زهرا تو قرار نیست با حرف مردم زندگی کنی پس خودتو عذاب نده.تو پشیمون شدی و همینم برای خدا بسه.مهم خداست که میبخشه نه بنده خدا. رفتم تو تخت خوابم و با ذکر آروم شدم و خوابیدم. صبح زود بیدارشدم و جزوه به دست از خونه زدم بیرون.تارسیدن به دانشگاه یه دور دیگه ام خوندم و خیالمو راحت کردم.فقط باید زنگ میزدم به آتنا و میپرسیدم ازش که چرا نیومده. وارد دانشگاه که شدم نسترن،یکی از هم کلاسیا اومد جلوم و گفت:مبارکا باشه خانم دوستتون داره عروس میشه. باتعجب گفتم:عروس؟!؟! _بعله مگه خبر نداشتی؟همه دانشگاه میدونن چطور تو نمیدونی؟ با بهت نگاهش کردم وگفتم:نمیدونم. _آی آی آتنا بی معرفت دوست صمیمیش رو خبر نکرده.خلاصه تبریک میگم فعلا وقتی ازم دور شد با قیافه ای وا رفته رو نزدیک ترین نیمکت نشستم.آتنا داشت ازدواج میکرد و من خبر نداشتم؟چرا من باید آخر ازهمه بفهمم؟منی که دوست صمیمیش بودم! ازش دلخور شدم اما باخودم گفتم حتما دلیلی داره بهتره بعد امتحان بهش زنگ بزنم.از قران و ائمه یاد گرفته بودم کسی رو زود قضاوت نکنم. امتحانمو که دادم اومدم بیرون دانشگاه و شماره آتنا رو گرفتم. _جونم دوست جونی؟ _سلام عروس خانم چطوری؟ صداش درنیومد.میدونستم حتما کلی شرمنده شده.برای همین به روش نیاوردم و با شوخی گفتم:ترسیدی ازت شیرینی بخوام نامرد که خبرم نکردی؟ _بخدا آجی اصلا خبری نیست تازه امشب خاستگاریه.برای همین موندم خونه کمک کنم به مامانم.خبر چطوری به گوشت رسید؟ _مثل اینکه یکی کل دانشگاه رو پر کرده.ازدواج دانشجویی همینه دیگه. بعدم خندیدم. _بخدا شرمندتم زهراجون اصلا هیچی نشده بود که بهت بگم.میخواستم امشب بعد رفتنشون بگم که خبردار شدی.مسبب این اتفاقو میکشم بخدا _حرص نخور تپلی من فداسرت فعلا به علیرضا خان برس که بدجور خرابته. بعدم زدم زیر خنده اما کنترل کردم خودمو.یکم دیگه که حرف زدیم،خداحافظی کردم و اومدم برم داخل دانشگاه که یکی جلوم سبز شد. _به به خانم باقری.احوال شما؟ از پسرای دانشکده بود و خیلی پاپیچ میشد. با چادر رومو گرفتم و گفتم:ممنون خوبم.امرتون؟ _منم خوبم مرسی ممنون لطف دارین. فکر میکرد به این ادا اصولاش میخندم. خیلی جدی گفتم:حالتونو نپرسیدم گفتم امرتون؟ _عرضی نیست بانو.خواستم احوالی بپرسم. اگه بحث آبرو و احترام نبود جواب دندون شکنی بهش میدادم. ازجلوش رد شدم و وارد دانشگاه شدم. ادامه دارد...
🌹قسـمـت بـیـسـت و هفـتـم از کلاسای اون روز هیچی نفهمیدم از بس هواسم پیش آتنا بود.خوشبختیش آرزوم بود اونم با کسی که لیاقتش رو داره.میدونستم علیرضا پسر فوق العاده خوبیه و دوستم رو خوشبخت میکنه.خداروشکر که یکی پیدا شد این تپل مارو بگیره‌. کلاس که تموم شد سریع رفتم خونه و به مامان اینا هم گفتم که واسه آتنا خاستگار اومده‌.اوناهم کلی خوشحال شدن.فقط محدثه مثل همیشه هیچ عکس العمل خاصی نشون نداد.اصلا دو روز بود باهام لج شده بود و محلم نمیداد.نمیدونم چرا اما خیلی رو اعصاب بود.تاشب بیکار بودم برنامه ای هم نداشتیم برای بیرون رفتن برای همین پای لب تابم کانالای مذهبی رو چک میکردم و مداحی گوش میدادم که مثل همیشه محدثه خانم سرزده وارد اتاق شد. با غر غر گفت:اه خسته نشدی از بس خدا و پیامبر خوندی؟آدم حالش بد میشه دیگه یک آهنگی چیزی!خسته نشدی از بس غم و غصه گوش دادی؟چیه هی حسین و حسن؟ میدونستم از یک چیزی ناراحته و دق و دلیش رو داره سر من خالی میکنه. _محدثه خانم اینایی که میگی همشون اعتقاد منن.این حسین و حسن نوه های پیغمبر منن.حق توهین نداری بهشون. _خب بابا تو ام وقت گیر آوردی نصیحت دینی میکنی. _اینا نصیحت نبود تذکر بود.خب حالا کارتو بگو.از چی ناراحتی باز انقدر غرغر میکنی؟ _زهرا شد یه بار مثل ادم باهات درد ودل کنم؟ _نه چون خودت نمیخوای؟اصلا چند روزه باز باهام لجی نمیدونم چه گناهی کردم؟! کمی این دست و اون دست کرد و گفت:زهرا من...من.. _توچی؟ _من برای اولین بار...حس میکنم.. ازاینکه حرفشو نمیزد اعصابم بیشتر خورد میشد. _خب بگو دیگهههه. _حس میکنم عاشق شدم. لبخند محوی زدم.عشق؟!مگه میدونی عشق چیه خواهر من؟عشق به این هوسای زود گذر امروزه نمیگن.عشق مثل زیارته،مقدسه،باید طلبیده بشی. بایک نگاه عاشق شدن،با یک رفتن فارق شدن رو میاره‌. _عاشق؟ _آره..حالا چیکارکنم؟ _لابد تو نگاه اول عاشق شدی؟ _خب...آره خندم گرفت.اصلا مگه میشه تو یک نگاه عاشق شد. _لابد عاشق کارن شدی!؟ دستاشو بهم مالوند و گفت:آره‌. از استرس و دلشوره رنگش پریده بود.شایدم واقعا دوسش داشت کسی چه میدونه!؟ رفتم جلو دستای یخ زده اش رو گرفتم و گفتم:امشبو استراحت کن فردا حرف میزنیم زیاد حالت خوب نیست عزیزم. بایک قرص مسکن راهی اتاقش کردم و تا وقتی بخوابه پشت در اتاقش موندم. وقتی هم خوابید باخیال راحت برگشتم تو اتاقم‌. ادامه دارد...
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🖼 | روز شمار 🍃🌹🍃 ✅ ۲۳ روز مانده تا انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان |
ضرورت هشتم: امید برای ساخت کشوری در تراز تمدن نوین اسلامی یکی از مظاهر برگزاری انتخابات پرشور و با نشاط، ایجاد امید برای رسیدن کشور به جایگاه واقعی خود در داخل، منطقه و جهان است؛ ترسیم سیاست‌های عملی در ارتباطات اجتماعی و روابط خارجی و اتصال زنجیره مدیران و قانون‌گزاران متخصص و متعهد، امر دیگری است که محل چنین رویکردی پای صندوق‌های رای مشخص می‌شود و این امر در نظام اسلامی به شکلی جامع مشخص گردیده که از بالاترین مقام تا سطوح پائین‌تر توسط مردم انتخاب می‌شوند تا بواسطه آرای ملت و عمل منتخبین به وظایفشان، امید در جامعه زنده‌تر و نمایان‌تر شود. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم که با محوریت جوانان عزیز و مستعد کشور نگاشته‌اند، امید را شاخصه اصلی پیشرفت کشور بیان می‌کنند و بلکه روح بیانیه گام دوم انقلاب، امید صادق به آینده‌ای روشن و افقی روشن‌تر برای کشور می‌باشد.
"اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرج": 🔴 عملی پیش از خواب برای بخشش گناهان 🔵 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: 🌕 هر کس هنگامی که برای خوابیدن به بستر می رود، سه مرتبه بگوید: 🔺 أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ 🔹 خداوند همه گناهان او را می بخشد، اگر چه گناهانش مثل کف دریا، به تعداد برگ درختان و ریگ های انباشته بیابان و به عدد روزهای دنیا باشد
4_5807473517146407556.mp3
3.04M
رهایی از دوزخ...👣🍃 ماجرای خوابی عجیب...✨ [واعظ : حاج آقا محرابیان🎙] 🖇 🖇 🖇 •┈┈••••✾•✨🌕✨•✾•••┈┈•