eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ پیام امام خامنه ای عزیز به نمایندگان جدید مجلس: بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّد المصطفی و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین. 🔹اکنون که دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی مانند همیشه در موعد مقرّر و بی‌تأخیر آغاز میشود، جبهه‌ی خشوع به درگاه خداوند عزیز و حکیم میسایم و استمرار و استحکام مردم‌سالاری دینی را که هدیه‌ی بزرگ الهی به ملّت ایران است، سپاس میگویم. 🔹هر مجلس جدید میتواند درخششی تازه در افق روشن کشور پدید آورد و بر امید و انگیزه‌ی ملّت بیفزاید. ترکیب نمایندگان تازه‌نفَس با منتخبان کارآزموده و مجرّب، این پیام را میرساند که خانه‌ی ملّت، با بهره‌گیری از اختیاراتش در قانون اساسی و با التزام به مسئولیّت سنگینش در جمع ارکان کشور، خواهد توانست روزآمدی و نوآوری را با پختگی و سنجیدگی همراه کند و قانونگذاری و نظارت را از تلاطم و آشفتگی و نیز از رکود و سکون دور نگه دارد. 🔹بی‌شک، تعامل منضبط و همدلانه با قوای دیگر و نیز رفتارِ جمعیِ صحیح و صبورانه در داخل قوّه‌ی مقنّنه، به تحقّق همه‌ی ویژگی‌های یک مجلسِ تراز کمک خواهد کرد و یاد نیک نمایندگان را ماندگار خواهد ساخت. 🔹نکته‌ای که همواره بر آن تأکید میکنم آن است که مجلس باید آرامش‌بخش و امیدآفرین و برانگیزاننده‌ی همّتها و دعوت‌کننده به همدلی و برادری در محیط عمومی کشور باشد. در خود مجلس نیز مسابقات بی‌فایده‌ی رسانه‌ای و مجادلات مضرّ سیاسی، وقت و عمر کوتاه دوران مسئولیّت را به خود مصروف نسازد؛ وگرنه ظرفیّت ارزشمند حضور نمایندگان در این جایگاه والا ضایع خواهد شد و این خسارت بزرگی است. 🔹نکته‌ی دیگر درباره‌ی سوگند نمایندگی است. این سوگند، نمایشی و تشریفاتی نیست؛ سوگندی حقیقی و مسئولیّت‌زا است که در دنیا و آخرت گریبان‌گیر خواهد بود. نمایندگان محترم، ناگزیر باید در همه‌ی مدّت نمایندگی، بندبندِ این سوگند شرعی را در پیش چشم داشته باشند و پایبندی به آن را معیار قضاوت درباره‌ی عملکرد خویش بدانند. 🔹نکته‌ی بعدی مربوط به التزامات اخلاقی است. سبک زندگی اسلامی که بخش مهمّی از آن را فضایل اخلاقی تشکیل میدهد، در عرصه‌ی چالشهای سیاسی و رقابتهای مشروع، اهمّیّت بیشتر می‌یابد. در اینجا است که کیمیای تقوا و گذشت و انصاف و صداقت و مسئولیّت‌پذیری و کار بی‌منّت، قیمت اصلی خود را آشکار میسازد. شهیدان پرواز اردیبهشت -که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است- یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلت‌های اخلاقی بود. مراقبت از خویش در این زمینه را باید جدّی گرفت. 🔹نکته‌ی آخر یادآوریِ این حقیقت است که هر یک از نمایندگان مجلس، نماینده‌ی همه‌ی ملّت ایران است؛ این بدان معنی است که کار اصلی نماینده تأمین منافع ملّی است. پیگیری مسائل حوزه‌ی انتخابیّه باید در چارچوب نگاه کلان به مسائل کشور انجام گیرد و از تصویب طرحهای آبادانی به صورت افراطی و بیرون از حدّ طاقت بودجه‌ی عمرانی پرهیز شود. 🔹برادران و خواهران گرامی! کار با نیّت خدمت به مردم، عمل صالح و حسنه‌ی مأجور الهی است و خدای شاکر علیم، در دنیا و آخرت به آن پاداش خواهد داد. جذب دلهای مردم و سپاس بی‌دریغ آنان یکی از پاداشهای الهی در دنیا است و تشییع چندین‌میلیونی رئیس‌جمهور فقید و همراهان عزیزش نمونه‌ای از این پاداش الهی است. مردم وفادار و هوشیار در شهرهای مختلف، با گل‌باران و اشک‌باران این پیکرهای پاک، یاد شهیدان دهه‌ی ۶۰ را برای نسل جدید کشور زنده کردند و در عمل، به هزاران دروغ و تهمت و شایعه پاسخ دادند. رحمت و درود خدا بر آنان! 🔹در پایان لازم میدانم از نمایندگان محترم دوره‌ی یازدهم، بویژه رئیس پُرتلاش و هیئت‌رئیسه‌ی فعّال آن، تشکّر کنم. والسّلام‌علیکم‌ورحمةالله سیّدعلی خامنه‌ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاپوی اسفناج🥟 • اسفناج ۱ کیلو • پنیر موزارلا ۱۰۰ گرم • پنیر فتا ۵۰ گرم • پنیر خامه ای ۱۰۰ گرم • نمک و فلفل سیاه • پول بیبر ۱ قاشق چای خوری • کره ۱۰ گرم • جعفری ۲ قاشق چای خوری • روغن زیتون ۲ قاشق غذا خوری • سیر ۱ حبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهچین عدس جذاب😋 عدس واسه دو نفر : ۸۰ گرم برنج : ۲ پیمانه گوشت چرخ کرده : چشمی میریزیم پیاز : ۱ عدد رب انار ترش رب گوجه نمک فلفل سیاه زردچوبه ادویه گوشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوزالاک مانتی یه رسپی جذاب ترکیه ای😋 مواد لازم: بادمجان ۳عدد متوسط ،ماست ،سیر یک حبه ،گوشت چرخ کرده ۲۳۰گرم، خمیر یوفکا ،پیاز ۱عدد متوسط رب گوجه دو قاشق غ خ، ادویه زردچوبه ،پولبیبر، پاپریکا، پودرسیر ،نمک به میزان دلخواه، فلفل دلمه
🔴 درسی از مکتب امام صادق (ع) ✍مردی در مسجد خوابیده بود و خود همیانی داشت. از خواب بیدار شد و همیان خود را ندید و جز امام صادق (ع) کسی در مسجد نبود. 🔸به ناچار نزد وی آمد و عرض کرد: همیان من دزدیده شده و من غیر از تو را نمی بینم. امام صادق (ع) فرمود: در همیان تو چقدر پول بود؟ گفت: هزار دینار حضرت به خانه خود رفت و هزار دینار آورد و به وی داد. 🔸هنگامی که آن مرد به رفقای خود ملحق شد به او گفتند: همیان تو نزد ماست و ما با تو شوخی کردیم. صاحب همیان با شتاب به مسجد برگشت تا آن پول را به صاحبش برگرداند. وقت برگشتن پرسید: آن شخص چه کسی بود؟ گفتند : او فرزند رسول خدا (ص) است. 🔸بالاخره جویا شد و حضرت را پیدا کرد و دینار را برگرداند. امام قبول نکرد و فرمود: هنگامی که ما از مال خود چیزی را رد کردیم دیگر بر نمی گردانیم. 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فرجهم 📚به نقل از : الدین فی القصص،ج ۱، ص ۱۶
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ✍روزی ذوالنون مصری با اصحابش در کشتی نشسته بودند. کشتی دیگر می‌ آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش‌ و‌ نوش می‌ کردند. شاگردان ذوالنون گفتند : ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود. ذوالنون برپای خاست و دست‌ ها را بلند کرد و گفت : 🔹بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده‌ ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده. مریدان متعجب شدند. چون کشتی پیش‌ تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش‌ و‌ نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند. ذالنون، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان! 📚 منبع: کشف ‌المحجوب‌، علی بن عثمان هُجویری 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فرجهم
🌸🍃🌸🍃 📝 ✍علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب میگفتند زندگی می کرد! به همین دلیل او را صدا می کردند. علی گندابی چهره ای زیبا بهمراه چشمهای زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش میکرد. 🔸لات بود اما یکجور مرام و معرفت ته دلش بود،برای مثال یکروز که تو قهوه خانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه میکرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجارفته که زن مردم به تو نگاه میکنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوه خونه بیرون رفت. 🔹یک روز آقای شیخ حسنی که از روضه خوان های همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازه های شهر رو بسته بودند و هنگامیکه خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوان های درنده در امان نخواهم ماند. 🔸زمانیکه خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربده کشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده می کشید و قمه دست داشت. گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار میکنی ؟ 🔹گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق میکنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، بطوریکه سرش را به دروازه می زد با خودش می گفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه. 🔸به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت میکنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه: آخه علی روضه منبر میخواد . روضه چایی میخواد، مستمع میخواد. گفت: من این حرفاحالیم نیست منبر میخوای باشه من خودم میشم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاک ها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونه های علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: 🔹آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمین و اشک میریزه. 🔸 روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟ رویت رو بکنی به سمت نجف امیر المومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم : آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. 🔹روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر میگرده یا دیگه بر نمیگرده. 🔸علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمی دید نماز نمیخوند، تاعلی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز میخونده به میرزای شیرازی خبر میدن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: 🔹باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو میخونم بعد خاکش میکنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری میکنیم علی از سجده بلند نمیشه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود . 🔸میرزا گفت: میدونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی(ع) قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه میزاری برم اونجا...... 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فرجهم
شاهزاده ای در خدمت چهارم🎬: شاهزاده خانم ،به حکم ملکه مانند یک زندانی در اتاقی بزرگ با دیوارهای بلند و مملو از کتاب و صندوق و ...غرق خواندن کتاب بود. مأموری پشت درب مدام در حال نگهبانی بود و هیچ‌کس حق ورود و خروج به آنجا را نداشت و تنها کسی که اجازه داشت ،وارد آنجا شود ، آمیشا خدمتکار مخصوص شاهزاده خانم بود. همانطور که محو کتاب شده بود ، هیاهویی از بیرون اتاق ،توجه دخترک را به خود جلب کرد ، برای او‌ که عمری در قصر بسر برده بود ، این غوغا و سر وصدا عجیب می نمود. دخترک کتاب را بهم آورد ،از جا بلند شد و نزدیک درب چوبی و بلند اتاق شد ، همانطور که تقه ای به درب میزد گفت : نگهبان...نگهبان....این سر و صداها چیست که بر هوا شده؟ اما جوابی نشنید و دوباره با کف دست و محکم تر از قبل ،بر درب زد ، اما کسی جوابش نداد و چون درب از پشت قفل شده بود ، امکان بیرون رفتن نبود. دخترک دلنگران تر از قبل شروع به قدم زدن نمود....طول اتاق را که مانند سالنی وسیع اما نیمه تاریک بود ،چندین بار طی کرد و‌ گاهی می ایستاد و نگاهی به پنجره بالای سرش که با فاصله ای زیاد از زمین ،تعبیه شده بود میکرد و با خود می گفت : کاش می توانستم لااقل از پنجره بیرون را ببینم .....وای آمیشا تو دیگر کجا غیبت زده؟ فکر کردم رفتی صبحانه بیاوری ،اما انگار تو هم....... در این هنگام ، صدای جیغ و داد بیرون لحظه به لحظه بیشتر میشد، ناگهان صدای ریز آمیشا که بر درب می کوبید بلند شد: بانوی من.....شاهزاده خانم.... دخترک فوری خود را به پشت درب رسانید و همانطور که از درز درب سعی می کرد چیزی ببیند که نمی دید گفت : آمیشا، کجا رفته بودی؟ این نگهبان چرا سرجایش نیست ؟ این....این سروصداها چیست که گوش فلک را کر کرده؟ آمیشا نفس نفس زنان گفت : بانوی من....به ....به قصر حمله شده....همهٔ سربازان یا کشته شده اند و یا گریخته اند....همه جا در آتش می سوزد... حتی اقامتگاه ملکه و پادشاه را نیز آتش فرا گرفته....مهاجمان همهٔ آنانی که زنده مانده اند را از دم اسیر کرده اند ،باید زودتر از قصر خارج شویم. دخترک هراسان گفت : پدر و مادرم...خانواده ام....خبری از آنان نداری؟ این....این درب که قفل است... آمیشا هق هقش بلند شد و‌گفت : نمی دانم....نمی دانم چه بر سر ملکه و شاه آمده ، اما چون این اتاق کمی پرت و دورتر از بقیهٔ ساختمان های قصر است ، سربازان دشمن ،هنوز به اینجا نیامده اند، صبر کنید ببینم ، اهرمی ،چیزی پیدا میکنم تا با آن قفل درب را بشکنم... دخترک همانطور که می گفت :بجنب آمیشا...زود باش.... به طرف وسائلش رفت و پودری را که مدتها برای درست کردنش وقت گذاشته بود را در کیسه ای ریخت و سر آن را بهم آورد ، کیسه را به بندی نمود و بر گردنش آویزان نمود و سپس از بین آنهمه طلا و جواهری که درون صندوق های اطرافش بود به طرف کتابها رفت و چند کتاب را که بیشتر دوست میداشت ، برداشت تا اگر موفق به فرار شد ، همراه خود ببرد.... ادامه دارد..... 🖍به قلم :ط_حسینی
شاهزاده ای در خدمت پنجم🎬: آمیشا دوان دوان خود را در پناه دیوارهای بلند قصر ، به این سو و آن سو می کشانید ،بالاخره ، میله ای آهنین یافت و خوشحال به طرف انبار انتهای قصر رفت تا درب را برای خانمش بگشاید. هرچه که به انبار نزدیک تر میشد ،سرو صداهای اطراف هم بیشتر می شد. آمیشا که واقعا نگران شده بود و حدس میزد سربازان دشمن به سمت انبار رفته اند ،این بار بی مهابا شروع به دویدن کرد و از آخرین پیچ سنگفرش هم گذشت و تا صحنهٔ روبه رویش را دید از ترس به خود لرزید. درب انبار باز شده بود و قفل شکسته به طرفی افتاده و سرو صدایی از داخل آن به گوش می رسید. آمیشا هراسان خود را به داخل انبار انداخت و تا دید، بانویش کنار دیوار ایستاده و چند سرباز دور او را گرفته اند ، خود را به میان آنان انداخت و همانطور که جلوی بانویش قرار گرفته بود و دستانش را دو طرفش باز کرده بود تا هیچ‌گونه تعرضی به او نشود گفت : شاهزاده خانم....شاهزاده خانم ببخشید من دیر کردم و با زدن این حرف دوباره مثل همیشه هق هقش هوا شد. دخترک از پشت سر آمیشا، دستان او را گرفت و با لحنی آرام گفت : گریه نکن آمیشا....هر چه در تقدیر ما باشد به سویمان می آید ، شاید سرنوشتمان طوری زیبا رقم خورد. یکی از مردان اطراف با شنیدن این سخنان ، شمشیرش را پایین آورد و‌ به کناری اش گفت : گویا ،شاهزاده خانم این سرزمین عجایب را دستگیر کردیم... و آن دیگری گفت : به نظر دختر فهمیده ایست ، سخنانش با حرفهای کفار و بت پرستان این سرزمین در تضاد است... و همان شخص رو به دخترک که با قامتی استوار ایستاده بود و آمیشا را در پناه خود گرفته بود گفت : ببینم ، اگر تو شاهزاده این سرزمین هستی، چرا مثل زندانیان در اینجا حبس بودی؟ خودم قفل درب را شکستم.... دخترک سری تکان داد و گفت : چون از پرستش خدایان سرپیچی کرده بودم ، تنبیه شدم و به حکم مادرم در این انبار حبس شدم... در این حال سرباز سوم به سخن درآمد و‌گفت : رفتار و حرکات این دخترک به بزرگ زادگان می ماند اما عجیب است از آرایشاتی که در این سرزمین رایج است و از زیورآلاتی که تمام زنها به داشتن آن می نازند و سرتا پای درباریان را پوشانیده ، در ظاهر این دختر ،خبری نیست... در این موقع بود که بزرگ سربازان تا آن لحظه لب فرو بسته بود و گفتگوها را می شنید و‌ گویی از دیگران با ذکاوت تر بود رو به سوی سربازان کرد و گفت : اینطور که معلوم است این انبار یکی از ده ها انبار طلا و‌ جواهرات این قصر است ، سریع صندوق های اینجا را بار شتران کنید و با اشاره به شاهزاده خانم و آمیشا ادامه داد و این دو دختر جوان را به اسیران ملحق نمایید ، فقط.....این دختران را با احترام و عزتی که مختص بزرگان است همراهی کنید.... ادامه دارد.... 🖍به قلم :ط_حسینی
شاهزاده ای در خدمت ششم🎬: یک شب در قصری سوخته به صبح رسید و شاهزاده خانم در بین کسانی که روزگاری کنیزش بودند بسر می برد و نمی دانست که براستی چه بر سر خانواده اش آمده ، هر کس هم که در کنارش بود از سرنوشت آنان اظهار بی اطلاعی می کرد و شاید می دانستند چه شده و اما نمی خواستند غصهٔ این شاهزاده خانم در بند را بیشتر کنند. فردا صبح زود ، کاروان غنائم به همراه اسیران به سمت حبشه به راه افتاد ، همانطور که از آخرین پل منتهی به پایتخت می گذشتند ، دخترک سرش را از پنجره کجاوه بیرون برد و برای آخرین بار به قصری که هنوز دود سیاه از آن بر هوا بلند بود، نگاهی انداخت. دخترک آهی کشید و سرش را به زانو گذاشت ، آمیشا که از برکت وجود شاهزاده خانمش، کجاوه نشین شده بود وگرنه مثل باقی اسیران میبایست پیاده یا بر اشتری لخت طی مسیر کند. با دست پشت بانویش را نوازش نمود و گفت : غصه نخورید بانوجان ، خدایان حواسشان.... ناگهان با چشمان غضبناک بانو‌ مواجه شد و حرفش را فرو خورد... دخترک که حالا هیچ‌ مونسی جز آمیشا نداشت ، حتی کتابهایش هم نتوانست بردارد ، دست آمیشا را فشار داد و گفت : آمیشا، دیگر اینگونه سخن نگو....من خودم را به دست تقدیر سپردم... آمیشا لبخندی زد و گفت : اما بانوی من ، شنیده ام به سرزمینی که ما را میبرند، پادشاه عادلی دارد و گویا تازه به دینی نو درآمده و میگویند مسلمان شده.... دخترک با شنیدن این حرف گفت : مسلمان؟ مسلمان دیگر چیست؟ آمیشا شانه ای بالا انداخت و گفت : نمی دانم...من هم از زبان سربازان شنیدم.. شاهزاده خانم اسیر آرام زیر لب تکرار کرد : مسلمان....مسلمان... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی
♨️عنایت امام‌زمان(علیه‌السلام)به نمازشب❗️ 🔸ترک نماز شب در بیان ائمه اطهار( علیه‌السلام) بسیار مذمت شده‌است. حضرت ولی‌عصر (ارواحنافداه) در موارد متعددی خطاب به کسانی که توفیق تشرف خدمت ایشان پیدا کرده‌اند، فرموده‌اند: 🔅" ننگ است برای شیعیان ما که نماز شب و شب‌بیداری نداشته باشند." 🔸از مرحوم آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی نقل‌شده است: " روزی در راه زیارت گم شدم و بالاخره تا نزدیک مرگ بی‌تاب گشتم. با توسلی به امام‌زمان( ارواحنافداه) حضرت به سراغ من آمدند، و مرا نجات دادند و فرمودند: ننگ است بر شیعیان ما که نماز شب نداشته باشند." 🔸نماز شب، مستحب است اما هر امر مستحبی را نمی‌توان به‌سادگی ترک کرد.  اگر بنده بداند که خداوند متعال به نماز شب او نزد فرشتگان مباهات می‌کند و به واسطه نافله‌ی شب وی را می‌آموزد، هیچ‌گاه از خواندن آن غافل نمی‌شود. انجام واجبات وظیفه سالک است و علاوه‌برآن ثواب دارد. باعث تقرب می‌شود اما قرب بالاتر و مقام محمود بر اثر اهمیت به مستحبات نصیب سالک می‌شود. ازاین‌رو در تعالیم دینی، مستحبات و خصوصا نماز شب به قرب نوافل تعبیر شده است. 📒خانه خوبان، شماره 25،ص1 اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شبـی رویـایـی ✨خوابـی شیـرین 🌸همـراه با آرامش ✨و یـاد خـدا 🩵 🌸براتـون آرزومنــدم 🌸شبتـون آبـی تر از دریـا ✨در پنــاه خــدا باشیــد 🌸🍃
شرح آیه 101 الی 102 سوره اعراف.mp3
27.16M
🎙 آیه 101 الی 102 سوره اعراف ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
شرح حکمت 342 نهج البلاغه.mp3
29.08M
🎙 ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
♦️احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که رهبری ناچار شدند برای عزل مشایی نامه بنویسند و خواهان عزل وی شوند، آن هم بعد از چندبار تذکر و نصیحت شفاهی که احمدی نژاد به هیچکدام آنها اعتنائی نکرد؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که یازده روز از اداره دولت قهر کرد و خانه نشینی اختیار کرد بابت لجاجت با دستور ولی فقیه زمانه و نایب برحق امام زمان(عج)و ولی امر مسلمین؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که با تحریک مشایی فشار آورد مصلحی، وزیر اطلاعات، را برکنار کند اما رهبری فرمودند صلاح نیست اما گوش نداد و حضرت آقا مجبور شدند با حکم حکومتی برای ابقای حجت الاسلام مصلحی اقدام کنند؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد که : در دولت دومش مشایی با اصلاح طلبان همکاری و مجوز تاسیس بانک گردشگری را به برادر فاسد اسحاق جهانگیری داد و زمانیکه اختلاس بزرگ را رقم زدند معلوم شد دولت احمدی نژاد با لیبرالها همکاری داشته است؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که قبل پایان ریاست جمهوری دور دوم مبلغ شانزده میلیارد به صورت غیر قانونی به اسم دانشگاه خود از بیت المال خودسرانه برداشت کرد؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد که : در دولت دوم خود چنان امور کشور را در اقتصاد رها کرد که مردم ناامید شدند و به تیم غربزده میرحسین موسوی لیبرال به ریاست حسن روحانی رای دادند؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد: که بعد از ردصلاحیت مشایی منحرف در سال 92 از روی لجاجت از حسن روحانی حمایت کرد؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : بعد از ریاست جمهوری با کمک مشایی با اصلاح طلبان لیبرال غربزده ارتباط گرفت و حتی به واسطه مشایی به خاتمی نامه نوشت ، در ساختمان ولنجک تهران دفتر کارش را راه اندازی کرد دفتری که به سفارش خاتمی باغی انقلاب، از سیدحسن خمینی تحویل گرفت 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که رهبرانقلاب فرمودند به صلاح نیست کاندیدای ریاست جمهوری شوی، او ابتدائا برای فریب افکار عمومی اعلام تبعیت کرد ولی زمان ثبت نام، با دهن کجی تمام به کلام امام، در انتخابات ثبت نام کرد 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد که : در انتخابات بعد از ردصلاحیت، رای سفید داد و حتی عکس رای سفید خود را در فضای مجازی برای حامیانش منتشر کرد تا با رای نیاوردن گزینه اصلح، نتیجه آراء به نفع حسن روحانی تمام شود؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که مشایی و بقایی به خاطر پرونده های ارتباط با جاسوسان و اختلاس و فساد مالی در دادگاه محکوم شدند ولی او تمام قد از آنان حمايت کرد و حتی بخاطر این چند نفر، اساس دستگاه قضایی را زیر سوال برد؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که رای دادگاه جمهوری اسلامی درباره یارانش را بعداز قطعی شدن،جلوی سفارت انگلیس خبیث آتش زد و با این اقدام خطرناک، روباه پیر استعمار را به اظهار نظر درامور داخلی کشور واداشت؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که قبل از شهادت حاج قاسم سلیمانی، به دلیل دفاع نکردن سردار شهید از اختلاس و فساد مالی بقایی و مشایی، با یاران شروع به تهمت وتخریب و توهین گسترده علیه سردار نمود؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که بعد از اینکه رهبری نامه ترامپ را نگرفتند و ترامپ را لایق گرفتن نامه ندانستند، او به ترامپ نامه نوشت و مصاحبه کرد و مدعی مذاکره با آمریکا شد. مذاکره ای که بدون اجازه نظام از سال آخر دولتش آغاز کرده بود؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که شخص رهبری و سپاه پاسداران از بشار اسد و جبهه مقاومت حمایت کردند ولی او با مخالفت علنی با رهبری اعلام کرد که بشار اسد رفتنی است و دو طرف جنگ، شیطان هستند! 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که منشور فرقه بهار را رونمایی کرد، در حالی که در این منشورِ انحرافی، یک کلمه از ولایت فقیه و مراجع تقلید حرفی زده نشده است و در جواب خبرنگار گفت ولایت فقیه منوط به رأی مردم است! 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که به جای پاسخگو بودن برای عملکرد غلط خود در دولت دومش، به تعبیر رهبر انقلاب، مصداق کسانی شد که یک دهه همه کاره بوده اند و امور دستشان بوده، امروز به جای پاسخگو بودن، طلبکار میشوند و علیه این قوه و آن قوه لجن پراکنی و تخریب و تهمت زنی میکنند؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : اکثر وزرای کابینه دولتش که انقلابی بودند، به تدریج از او اعلام برائت کردند و جدا شدند؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : نیروهای جبهه انقلاب و سربازان ولایت از او اعلام برائت کرده و لقب زبیر زمان و خوارج عبور کرده از علی به او و یارانش دادند؛ 🔹احمدی نژاد وقتی گمراه شد : که انحراف و لجاجت خود را با رهبری در سفرهای استانی در تجمع حامیانش علنی کرده و در نامه سیصد نفر برای رهبری معظم خط و نشان کشید 🔹شاید اهل بصیرت : گمراهان را بیدار کنند و نگذارند با طناب پوسیده احمدی نژاد جوانان به چاه خوارج زمانه علیه ولایت فقیه گرفتار شوند
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - زیارت‌عاشورا(علی‌فانی).m4a
1.98M
🏝 زیارت عاشورا 🎙 با نواے علے فانی 64BitR📀1/4MB⏰Time=11:40 ┄═🌼🌷💠🦋💠🌸🌼═┄
28.mp3
2.86M
🟪 هیچکس 🟨 به من 🟥 نگفت...! 2⃣8⃣ 🎙 به کلام :. 👤مصطفی صالحی 🎼 تنظیم: بابک رحیمی 📗برگرفته از کتابِ 🟪 هیچکس 🟨 به من 🟥 نگفت...! 🖊نوشته:. حسن محمودی = ‎‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌻🍃🌻
سوره مبارک مدثر.mp3
10.35M
‌🌸سوره مبارکه مدثر🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💐هدیه به پیشگاه مقدس امام حسن مجتبی(علیه السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 تعداد آیات : ۵۶ تعداد کلمات : ۲۵۵ از صفحه : ۵۷۵ تا صفحه: ۵۷۷ تعداد حروف : ۱۰۱۰ محل نزول : مکه           074 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
4_691174505531317402.mp3
385.3K
📖 سوره ﴿ سورة المدثر ﴾ 🎙استاد معتز آقایی
✴️ سه شنبه 👈8 خرداد / جوزا 1403 👈19 ذی القعده 1445👈28 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ✅شاگرد گرفتن. ✅صید و شکار و دام گذاری. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅آغاز نگارش کتاب و مقاله. ✅ارسال نامه و مکاتبات. ✅دیدار بزرگان. ✅و خرید وسیله سواری نیک است. 🚖سفر : مسافرت خوب است و حاجت روایی در پی دارد. 👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک و شایسته است. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭  احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج دلو است و برای امور زیر خوب است : ✳️رفتن به خانه نو. ✳️نام گذاری و ختنه اطفال. ✳️شراکت و امور شراکتی. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️معامله خانه و مسکن. ✳️درختکاری. ✳️و انواع حفاری ها نیک است. 🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.  👨‍👩‍👧‍👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت تنها برای صحت جسم خوب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث رفع درد بدن می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی . 🟦 با این دعا روز خود را شروع کنید بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ اِنّـیٖ اَسْـئَـلُکَ 🔹یـٰا قَـریٖـبَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا رَبَّ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا اِلـٰهَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸عَـجّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹سَـهّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فَـتّـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا مِـفْـتـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فـٰارِجَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰانِـعَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا غـٰافِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا رٰازِقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا خـٰالِـقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰابِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا سـٰاتِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ ✨وَٱجْـعَـلْ لَـنـٰا مِـن اُمُـورِنـٰا فَـرَجـََٱ وَ مَـخْــرَجـََٱ ایّٖـٰاکَ نَـعـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـیٖـنَ بِـرَحْـمَـتِـک یـٰا اَرْحَـمَ ٱݪــرّٰاحِـمـیٖـنَ.✨
🔹بسم الله الر حمن الرحیم 🔹 عزیزانی که دنبال دولت انقلابی هستید، در انتشار حداکثری این متن و صوت دلایل اصلحیت آقای جلیلی که امتداد شهیدرئیسی می باشد، کوتاهی نکنید. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚 نظر شخصیت‌ها و رسانه‌های ضد انقلاب و صهیونیستی دربارۀ دکتر سعید جلیلی و ترس و اضطراب از ریاست جمهوری ایشان. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚 گاردین: به نظر می رسد جلیلی از مورد اعتمادترین و نزدیکترین دوستان آیت اللّٰه علی خامنه‌ای باشد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 روزنامه صهیونیستی یدیعوت‌ آحارونوت: جلیلی از رزمندگان دوران جنگ هشت ساله و از نیروهای اصولگرای نزدیک به رهبری است. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 جروزالم پست روزنامه صهیونیستی: اصولگرایی تندرو و نزدیک به رهبری ایران است. احتمال ریاست جمهوری جلیلی نیز دلهره آور است! 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ان بی سی نیوز: سعید جلیلی، محافظه کار تندروی نزدیک به آیت الله خامنه‌ای، کسی است که با رَویهٔ خود تا کنون اجازه نداده است تا مذاکرات با نتیجهٔ مطلوب دنبال شوند.✡✡✡✡✡✡✡✡✡✡✡ بی بی سی فارسی: سعید جلیلی ویژگی‌هایی دارد که می‌تواند وی را به «ستاره نوظهور» این دور از رقابت‌ها تبدیل کند. او از نظر ایدئولوژیک و خط مشی سیاسی، چه در سخن و چه در عمل، تابع خط و نگاه رهبری است و این را به ویژه در پرونده هسته‌ای اثبات کرده است. بنابراین آقای جلیلی می‌تواند همان مجری مورد نظر جناح حاکم باشد تا کارهایی که قرار است در حوزه هسته‌ای و نحوهٔ تعامل یا تقابل با دنیای بیرون اتفاق بیفتد، به اسم و امضای آیت اللّٰه خامنه‌ای و مجری متواضع او تمام شود.✡✡✡✡✡✡✡✡✡✡✡✡ الجزیرة، دلایل اقبال بیشتر اصولگرایان همفکر با آیت اللّٰه خامنه‌ای به سمت سعید جلیلی را اینگونه برمی‌شمارد: نزدیکی افکار جلیلی به آیت اللّٰه خامنه‌ای، مقبولیت او در محافل دانشگاهی و بین جوانان و داشتن اطلاعات کافی دربارۀ جزئیات مشکلات پیش روی سیاست خارجی ایران. ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ صدای آمریکا: با آمدن جلیلی منتقدان حکومت ایران بیم دارند که وی پیروز نهایی انتخابات ۹۲ باشد. ✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅ گاردین: جلیلی کسی است که تز دکترایش در خصوص “سیاست خارجی پیامبر اسلام” بوده است! و در تعامل با غرب با رویکرد مقاومتی، نمایندگان غربی را شگفت زده کرد. وی در مصاحبه تلویزیونی خود گفت که به دنبال تغییر سازوکار می‌باشد و در خصوص سیاست خارجه نیز می‌خواهد تا از تهدیدها، فرصت به وجود آورد. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 هفته نامه ویک: اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود انتخابات برای آمریکا فاجعه‌بار خواهد بود و این آروزها بر باد خواهد رفت. جلیلی به عنوان یک رزمندهٔ قسم‌خورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشه‌کن کردن سرمایه‌سالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 روزنامه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور: جلیلی مردی همیشه انقلابی بوده است و به شدّت به رهبر ایران آیت اللّٰه خامنه‌ای وفادار است. او قهرمان مقاومت در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل است. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سوزان مالونی یکی از نویسندگان مطرح اندیشکده بروکینگز: دلیل شانس بالای " جلیلی" در انتخابات این است که او شاخصه­‌های ریاست جمهوری را که آیت اللّٰه خامنه‌­ای مد نظر دارد، به طور کامل داراست. جلیلی زبان نرم‌تری نسبت به احمدی نژاد دارد، کارهایش را با نظم و دقّت بیشتری انجام می‌دهد و قابل اطمینان‌تر است. تفاوت مهم دیگر او با "احمدی نژاد" نوآوری‌ها و توانایی فوق العاده رسانه‌ای اوست. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 بی بی سی فارسی: سیاستمداری که راه رفتن او به سبب پای مصنوعی‌اش صدمات جنگ ایران و عراق را تداعی می‌کند و شیوهٔ رفتار ساده‌اش بیش از هرچیز یادآور رفتار سیاستمداران صدر انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 علیرضا نوری زاده: مسند نشینی سعید جلیلی فاجعه‌ای است که نه فقط آثارش نصیب ما، که نصیب نسل‌های آینده خواهد شد... آیا باید دست روی دست گذاشت و نظاره کرد تا سعید خان بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند؟ آیا از دست ما کاری برمی‌آید...؟ به گمان من، مهم این نیست که چه کسی تدارکاتچی بعدی خواهد بود و سعید جلیلی را شکست خواهد داد، مهم این است که سعید جلیلی انتخاب نشود.
HEZB 045.mp3
5.05M
سوره هود آیات 6 الی 40 🌸صفحه 222 الی 226
غم و شادی ۳۰.mp3
10.14M
و شادی 💫 قسمت (سی ام ) چه کنیم از چشم خدا نیفتیم؟🍂 حاجیه خانم رستمی فر
انتخاب رئیس جمهور تراز ، سال ۱۴۰۳ جلسه سوم.mp3
27.46M
🎙 ، سال 1403 جلسه سوم ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.