eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌸🌷🌸🕊🌹 بچه ها تا فهمیدند به مدینه الزهرا (س) می آید، برای خیر مقدم و محافظت از او رفتند و اتوبان را بستند! تا از دور متوجه این موضوع شد، پیاده شد و از بچه ها پرسید برای چی راه را بسته اید؟ گفتند: به احترام شما! دو دستی بر سرش کوبید و گفت : وای بر من ! به بچه ها بگویید : وای بر ما اگر حلالمان نکنند! با خودش می گفت : وای بر تو ! باید بروی از تک تکشان حلالیت بطلبی! سرش را توی ماشین ها می کرد و می گفت: آقا مرا حلال کنید! بچه‌های مرا حلال کنید! نفهمیدند! اشتباه کردند! بچگی کردند! برای همین رفتار هاست که ره در باره اش فرمودند : در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد. 🌹 🕊 شادی روح و
30.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | ۷ فضیلت امیرالمومنین علی (ع) از زبان امام حنابله (احمد ابن حنبل) ❤️تقدم ایمان بر همه ❤️وفادارترین فرد به خدا ❤️پایدار و استوارترین شخص ❤️مجری امر خدا ❤️مساوات ❤️عادل ترین افراد ❤️بصیرترین در قضاوت ❤️جایگاه ویژه در نظر پروردگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلیمانی : جان من و همه شهیدان ارزش فدا شدن برای این ملت را دارد. سرباز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅4 لیوان شیر ✅1 لیوان شکر ✅2 ق غ نشاسته ی ذرت ✅2 ق غ آرد ✅1 عدد زرده ی تخم مرغ ✅1 ق غ کره ✅200 گرم پنیر ماسکار پونه ( یا پنير خامه ای ) ✅نصف ق غ سر خالی وانیل ✅بیسکوییت لیدی فينگر به میزان لازم ✅نصف قوطی خامه صبحانه ♦️مواد لازم برای سس شکلاتی ✅100 گرم کاکائو ✅نصف قوطی خامه صبحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیرینی فوری بدون فر و همزن😋 مواد لازم : تخم مرغ ۱ عدد شکر ۱/۲ پ و ۱/۸ پ وانیل ۱/۴ ق چ روغن مایع ۱ ق‌ غ شیر ۱/۲ پ آرد ۲۰۰ گرم بیکینگ پودر ۱/۲ ق چ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍲 سبزی آش : سیر، جعفری گشنیز، تره، اسفناج زردچوبه، نمک، فلفل نخود، لوبیا، عدس پیاز، سیر
اولین روز از فصل تابستان تون عالی خدایا 🌷🍃 امروز برای تک تک دوستانم عطا کن هرآنچه خیر و صلاحشان است از خوبی ها بهترینش از نعمت ها بیشترینش از عاقبت عالیترینش و🌷🍃 از زندگی شیرین ترینش ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌🌸🍃
شاهزاده ای در خدمت هفتاد و ششم🎬: فضه شاهد تمام ماجرا بود و جزء به جزء وقایع را به خاطر میسپرد و حسی درونی به او نهیب میزد که به زودی از این معلومات باید استفاده ها کنی و اینها را برای ملتی فراموشکار رو نمایی در این هنگام پیامبر (ص) رخسار مبارکشان را به سمت علی (ع) نمود و فرمود : یاعلی ، تو به زودی از قریش و از تظاهراتی که علیه تو می کنند و ظلم هایی که نسبت به تو انجام می دهند ، سختی خواهی دید. اگر یارانی پیدا کردی ،به کمکشان جهاد کن و به کمک یارانت با دشمنانت بجنگ و اگر یاری پیدا نکردی صبر کن و دست نگهدار و با دست خویش ، خود را در معرض خطر قرار مده! علی جان ، تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی هستی، به این صفت پسندیدهٔ هارون عمل کن که به برادرش موسی گفت :«این قوم مرا ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا از پای در آورند و بکشند» یا علی ، تو همانند هارون و موسی و تابعانش هستی و قریش همچون گوساله ی سامری و پرستندگان او هستند. موسی (ع) هنگامی که هارون(ع) را جانشین خود بر قومش قرار داد ، امر کرد: اگر گمراه شدند و هارون یارانی داشت با آنها جهاد کند وگرنه دست نگهداشته و جان خویش را حفظ کند و میان آنان جدایی نیندازد. یاعلی؛ خداوند پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه گروهی بدخواه و دسته ای تسلیم وی شدند. پس خداوند کسانی را که به اجبار تسلیم شدند برآنهایی که بدلخواه تسلیم شدند ، مسلط کرده و آنان را کشته اند تا اجر آنان که بدلخواه تسلیم شدند فزون تر گردد(منظور اجر شهداست) یاعلی؛ هر امتی که بعد از پیامبرش با یکدیگر اختلاف کنند، اهل باطل بر اهل حق غلبه می کند. این مقدر خداست او اختلاف و جدایی را برای امت مقرر کرده است در حالی که اگر می خواست همه را هدایت می کرد به طوری که دو نفر از مردم هم اختلاف نمی کردند و در هیچ کاری به منازعه نمی پرداختند و هیچ مفضولی،برتری صاحب فضلی را بر خود انکار نمی کرد. اگر خدا می خواست بلایی زود رس می فرستاد و تغییری حاصل می شد که ظالم را تکذیب می کردند و حق جاری می شد، همانا دنیا جای عمل و آخرت جای قرار و استراحت است تا بدکاران مطابق عملشان و نیکوکاران جزای نیک داده شوند. همان مَثَل امام و ولی ، مَثَل کعبه است ، مسلمانان به دور کعبه باید بگردند نه امام و ولی به دور یاران بگردد. علی (ع) فرمود: چون این کلمات را از پیامبر (ص) شنیدم ،گفتم خدای را شکر برای نعمت هایش، به خاطر صبر بر بلایش ، تسلیم و رضا به قضایش سپاسگزارم. وبراستی که این سرا ،سرای امتحان است و کل امت اسلام با آزمایشی بزرگ ابتلا شدند ، آنها با «ولایت علی بن ابی طالب» امتحان شدند و خدا را هزاران سپاس که ما در جرگه ی آنانی هستیم که دل در گرو مهر علی (ع) و اولاد علی (ع) سپردیم.... دارد..... 🖊به قلم: ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨
شاهزاده ای در خدمت هفتاد و هفتم🎬: لحظات و ساعات و روزها ،روزهای سخت و غمباری بود و براستی که فضه خون دل می خورد و مدام زیر لب تکرار می کرد: ما خود به چشم خویشتن ،رفتن جان عالم امکان را به نظاره نشسته ایم.. آسمان و زمین شهر ،غمزده بود ، هوهوی بادی بدشگون در کوچه ها می پیچید و خبری ناگوار گوش به گوش و دهان به دهان می رسید. شهر آبستن حوادثی بود و نقطه ی آغازش به وقوع پیوسته بود ، پیامبری آسمانی، آسمانی شده بود . محمد امین صلی الله علیه وآله ، این اسطوره ی زمین ، آخرین رسول دین پرواز کرده بود و زمین را بیش از این سعادت حضور این وجود نازنین ،نبود. مردم با شنیدن این خبر غمبار ،به سوی منزل پیامبر(ص) روان شدند . هر چه به خانه ی رسول الله نزدیک تر میشدند ، جمعیت کمتری به چشم می خورد و این خود جای سؤال داشت: مگر خبر صحت ندارد؟ شاید پیامبر هنوز زنده است و نه شاید رسم عرب برای کفن و دفن و مراسم تغییر کرده؟ و شاید پیکر پیامبر(ص) را برای انجام مراسم خاکسپاری به جای دیگر منتقل کرده اند؟ اما غیر ممکن است ، آخر چگونه ؟ تا بوده رسم عرب بر آن است که میّت را در خانه اش غسل می دهند و کفن می کنند و مطمئنا برای پیامبر (ص) نیز چنین است . پس اگر رسم عرب تغییر نکرده و به راستی پیامبر به لقاء الله پیوسته، چرا درب خانه ی رسول الله خالی از جمعیت است؟! چرا کسی نیست که مجلس پیامبر (ص) را ، پیامبری که کل عمرش را به پای این امت ریخت ، رونق دهد....یعنی محمد(ص) اینقدر در بین یاران مدعی اش ،غریب بود ؟ یعنی تمام عرض ارادتها به محضر او همه دروغ و نیرنگ بود؟ خدای من ؛ آخر به کجا چنین شتابان؟! مگر این دنیای دون چه دارد که برای رسیدن به او پیامبرت را، راهنما و مرادت را ، روشنگر دنیایت را ، فراموش کنی ؟ آخر زمانی که محمد(ص) زنده بود این کوچه و این خانه غلغله بود و مملو از کسانی که سنگ ارادت و مهر و شاگردی او را به سینه میزدند، پس کجایند آن عاشقان مدعی؟ کجایند آن شاگردان دنیا طلب؟ کجایند آن مهرورزان ظاهر بین؟ یعنی همه به دنبال دنیایشان رفته اند؟! و فضه شاهد بود و میدید که علیِ تنها و به سوگ نشسته را ،یكّه و تنها رها کردند، علی به تنهایی مشغول غسل پیامبر بود . آنها، مردمانی که ادعای مسلمانی و دوستی رسول الله را داشتند ،رفته بودند تا بتوانند برای خود تکه ای از گوشت این دنیای فریبکار ، این مرداب بدبو و این لاشه ی متعفن را به نیش کشند تا از قافله ی دنیا طلبان عقب نمانند ، تا آنها هم صله ای از این دنیای فریبنده داشته باشند ، آنها با یک تلنگر و هوس نفسانی ،از استاد و مربی و رسولشان غافل شدند و به سمت کسی رفتند تا دین خدا را به باد دهد.... هر کس پشت درب خانه ی رسول الله میرسید ، قبل از اینکه دست به کوبه ی درب ببرد ، خبری در گوشش می پیچید که انگار برایشان مهم تر از خبر عروج پیامبر بود : شتاب کنید....یاران پیامبر ،شتاب کنید که همه ی انصار در سقیفه ی بنی ساعده جمع شدند، آهای مسلمانان مدینه ، آهای مهاجرین اسلام ،بشتابید تا شما هم از این قافله ی دنیا پرست عقب نمانید....بشتابید تا از حق خود دفاع کنید به سمت سقیفه بروید که امری مهم در حال وقوع است. و اینان غافل بودند و شاید خود را به غفلت زده بودند و نمی دانستند ، با پیوستن به شورای سقیفه پا روی حق خدا می گذارند، مزد رسالت پیامبرشان را فراموش میکنند و در حق محمد(ص) ظلم می کنند و از همه مهم تر با ظلم بر علی(ع) و نادیده گرفتن حقی که از سوی خدا به علی (ع) داده شده بود، بزرگترین ظلم را در حق خود و بشریت بعد از خود می کنند...آنان نه تنها خود به بیراهه رفتند بلکه امتی را گمراه نمودند و این خطایی ست بس عظیم...... دارد 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦
شاهزاده ای در خدمت هفتاد و هشتم🎬: فضه در کنار بانو و مولایش در خانهٔ رسول خدا حضور داشت و او میدید که علی مظلوم و تنها ، در اتاقی آنطرف تر به تنهایی مشغول غسل و کفن ،نفس و جانش است و فاطمه با حالی نزار گریه ها میکند و ناله ها سر میدهد دل فضه از درد فراق رسول و بی تابی فاطمه سخت به درد آمده بود اما نمی دانست دردی سخت تر از درد عروج رسول الله در راه است و بیرون این خانه چه خبرهایی دهان به دهان میگردد و چه مجالسی به پا شده.. مردم دسته دسته وارد سقیفه ی بنی ساعده می شدند ، مکانی که در نزدیکی مسجد النبی بود و متعلق به طایفه ی بنی ساعده بود . جایی که بیشتر به محل استراحت شبیه بود ، دور تا دورش را نخل های سر به فلک کشیده گرفته و برایش سقفی از شاخ و برگ درختان درست کرده بودند. عده ای از انصار در صدر مجلس مشغول صحبت بودند ، گویا مسئله ی مهمی برایشان پیش آمده بود ، مسئله ای که از ارتحال پیامبرشان نیز ،مهم تر بود. مردم وارد سقیفه می شدند و دور آن جمع حلقه می زدند. هر چه زمان می گذشت ، افراد بیشتری وارد آنجا می شدند و کم کم تعدادی از مهاجرین هم به حلقه ی صدر نشین پیوستند. هر کس حرفی میزد و نظری می داد ، اما بعد از مدتی نظر مورد بحث رد و نظریه ای تازه نمودار می شد ، همه و همه به فکر دنیا و خلافت بعد از محمد صلی الله علیه وآله بودند ، پیامبری که هنوز پیکر مقدسش بر زمین بود و اینان بی توجه به این موضوع مهم ، تلاش می کردند که سهم خود را از خلافت بیشتر کنند و همه می دانستند که آنها را در خلافت سهمی نیست اما خود را به نادانی و بی خبری زده بودند و علیِ مظلوم ، مظلوم تر از همیشه به همراه بنی هاشم و ملائک آسمان، کمی آنطرف تر در خانه ای ماتم زده ، پیش روی دختری داغدار ، مشغول غسل و کفن و حنوط ، آخرین پیامبر خدا بود. بالاخره داخل سقیفه، جمعشان جمع شد و انگار حلقه ی شورایشان تکمیل شده بود ، یکی می گفت خلافت از آنِ انصار است به فلان دلیل ، دیگری از خوبیهای مهاجرین می گفت و آنها را مستحق خلافت می دانست . گویی اینان فراموشی و نسیان گرفته بودند و فراموش کرده بودند ،کمتر از سه ماه پیش ، پیامبر(ص) در حجة الوداع در غدیر خم از آنان برای علی (ع)بیعت گرفت ، آنها فراموش کرده بودند که همین جمع و سر دسته ی مهاجرین این جمع ، اولین کسانی بودند که خلافت بلا فصل علی(ع) را بعد از پیامبر(ص) تبریک گفتند و جزء اولین نفراتی بودند که علی(ع) را امیرالمؤمنین خواندند. آنها آیه ی تبلیغ ، آیه ی مباهله، آیه ی اکمال دین و آیات دیگری که ولایت علی(ع) را گوشزد می کرد، از یاد برده بودند، گویی اینجا کینه ها بود که می جوشید و بغض و حسدها بود که طغیان نموده بود ، تا علی (ع) را از حق مسلمش که خداوند تعیین کرده بود، محروم کنند و در خلافت، در امری که اصلا به آن علم و اِشراف نداشتند، حقی برای خود قائل شوند. گفتگوی مهاجرین و انصار به درازا کشیده بود. در این بین پیرمردی نشسته بود که به عصایش تکیه داده بود و پینه ی وسط پیشانی و بین دو چشمش ، نشان از این داشت که بسیار عبادت کرده، او خوب حرف اطرافیان را گوش میداد و به هر سخنی دقت فراوان داشت ، وقتی بحث بین صحابه بالا گرفت و بیم آن بود که این جمع بدون اینکه به نتیجه ای برسند از هم بپاشند، آن پیرمرد شروع به سخن گفتن نمود ، ابتدا صدایش در هیاهوی مردم گم بود ، اما به یکباره جمع متوجه او شدند و چون دیدند حرفهای حکیمانه ای میزند ، سخنانش را تأیید کردند و عاقبت ، تصمیم شان همان شد که آن پیر سالخورده بر زبان آورد ، هیچ‌کس او را نمی شناخت ، اما همه به درستی رأی و نظر او اقرار کردند، نفهمیدند او از کجا آمد و به کجا رفت ،فقط دیدند که نظری مدبرانه داد . پس از اینکه جمع مورد نظر بر سر خلافت اجماع کردند به سمت مسجد حرکت نمودند و ابوبکر بر بالای منبر رسول خدا قرار گرفت و همان پیرمرد پیشانی پینه بسته ، برای بیعت کردن اولین نفر جلو رفت ، اولین کسی بود که با خلیفه ی تعیین شده دست داد و بیعت نمود ، او هنگام بیعت ، در حالیکه گریه می کرد گفت :شکر خدا که قبل از مردن ، تو را در این جا می بینم، دستت را برای بیعت دراز کن ، ابوبکر دستش را جلو برد ،او هم بیعت کرد و گفت : «امروز ،روزی ست مثل روز آدم» و با زدن این حرف خود را کنار کشید و از مجلس خارج شد. هیچ کس توجه نکرد که او چه کسی بود، اما خوشحال بودند که اولین بیعت کننده ، پیرمردی ست که اثر سجده و عبادت بر جبین دارد‌...... هیچ کس به معنای حرفی که او زد «روزی ست مانند روز آدم» توجه نکرد و اگر هم توجه می کردند چون غرق در دنیا و از خداوند دور شده بودند ، معنایش را نمی فهمیدند‌. آن پیر فریبکار حرفش را به کرسی نشاند و بیرون رفت.... دارد 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت امام هادی علیه‌السلام‌ ❤️❤️❤️❤️ ماه شهر سامرایی تو آیینه ی خدایی عشق حضرت جواد نوه‌ی امام رضایی میلاد با سعادت امام هادی علیه‌السلام مبارک‌باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت سوزاننده در روز قیامت...🌪 🖇 🖇 🖇 •┈┈••••✾•✨🌕✨•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️آیت الله مرعشی نجفی (ره) در وصیت نامه خویش، چنین می‌نویسد: سجاده ای که هفتاد سال بر روی آن به جا آورده ام و تسبیحی از تربت امام حسین (علیه السلام) که با آن سحرها به عدد دانه هایش استغفار کرده ام، با من دفن شود.
ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ🌹 🔸عن عبدالله بن عباس يقول : سمعت رسول الله صلى الله عليه و اله يقول : سَمِعتُ جبرئيلَ يقولُ : سَمِعتُ اللهَ جَلَّ جلالُهُ يقولُ : عَلِىُّ بنُ أَبة طالبِ خَليفَتى على خَلفى ، فَمَن خالَفَهُ فقد خالفتى، و مَن عصاهُ فقد عصانى . 🔸 عبدالله بن عباس مى گوید : از رسول خدا صلی الله علیه و اله شنیدم که می فرمود : از جبرئیل شنیدم که می گفت : از خدا شنیدم که می فرمود : علی بن ابی طالب علیه السلام جانشین من بر مردم است ؛ هر کسی با او مخالفت کند با من مخالفت کرده و هر کس او را نافرمانی کند مرا کرده است . 📘 : هزار حدیث در فضایل امام علی علیه السلام ص : ۳۱۸ 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️آرامـش آسمـان 💫شب سهم قلبتان باشد ⭐️ و نـور ستـاره ها 💫روشنی بـخش ⭐️تـمام لحظہ هایتان 💫خُــدایـا ⭐️ستاره‌های آسمـانت را 💫سقف خانه دوستانم کن ⭐️تا زندگیشان 💫مـانند ستـاره بدرخشد ⭐️شبتون بخیر 🌸🍃
عید غدیر.pdf
1.31M
قبل از شروع بازی فایل «داستان غدیر» را ترجیحاً به صورت رنگی و به صورت یک رو (برگه 1 و 2 در یک طرف برگهA4 یاA3 قرار می‌گیرد به جز برگه 9 و 10 که پشت برگه 7 و 8 قرار می‌گیرد) چاپ و لمینیت کنید و با سوراخ کردن آن را به درخت یا ... آویزان کنید.
سوالات.pdf
100.1K
برگه سوالات را نیز در برگه‌های رنگی مختلف چاپ کنید. به عبارتی برگه‌هایی با رنگ‌های مختلف را در دستگاه چاپ قرار دهید و سیاه و سفید پرینت بگیرید (نیاز به چاپ رنگی نیست). برگه سوالات به تعداد گروه‌ها و در اندازهA4 یا A3 و باید به صورت یک رو چاپ شود. بعد از چاپ برگه سوالات را برش بزنید و هر سوال را به صورت جداگانه در محیط پنهان کنید، به عبارتی هر یک سوال در یک قسمت از محیط پنهان شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌸گلـی ازگلشن 💞طــه به جهان روکرده 🌸که جهـان را 💞زصفا جنّت رضوان کرده 🌸نور چشمان جواد است 💞بُوَدْ نام علی 🌸که خدایش زشرف 💞ناطق قرآن کرده 🌸ولادت باسعادت امام 💞هادی علیه السلام مبارک🎉💐
مژده_بدید_شب_شادی_شد_سید_رضا_نریمانی.mp3
9.16M
🌺 (عليه‌السلام) 💐مژده بدید شب شادی شد 💐ابن الرضا اَبَالهادی شد 🎙
﴿سورة الذاریات﴾ العفاسي.mp3
17.48M
سوره مبارکه ذاریات 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🎁 هدیه به پیشگاه مقدس 🌹حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 تعداد آیات : ۶۰ تعداد کلمات : ۳۶۰ از صفحه : ۵۲۰ تا صفحه: ۵۲۳ تعداد حروف : ۱۲۸۷ محل نزول : مکه            051 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
051 ذاريات.mp3
946.7K
﴿ سورة الذاریات ﴾ 🎙 استاد:معتزآقايي
HEZB 069.mp3
5.25M
سوره مؤمنون آیات 1 الی 74 🌸 صفحه 342 الی 346