#رمان_آنلاین
زن، زندگی، آزادی
قسمت پانزدهم:
گوشی زنگ خورد و اسم پدرش روی صفحه افتاد، سحر با استرس تماس را وصل کرد و گفت: ا... ا.. الو سلام صدای نگران پدرش بلند شد: چه سلامی؟ چه علیکی؟ ما را از نگرانی کشتی!! چرا جواب گوشیتو نمیدی؟! چرا گوشی رو خاموش کردی؟! اصلاً تو کجا رفتی؟! توی این اوضاع قرش میش، تو یک دختر تنها کجا رفتی؟!
مادر بیچاره ات از نگرانی دقمرگ شد و به تمام قوم و خویشا زنگ زده تا ببینه،خانم خانما کجا تشریف بردن سحر همانطور که لبش را به دندان گرفته بود گفت: من.. من.. من کی خونه قوم و خویش رفتم که الان دفعه دومم باشه؟ مامان چرا اینکار را کرده؟ من موسسه زبان رفتم، ولی حالم بد شد و دوستام...
پدرش به وسط حرفش دوید و گفت: کدام موسسه؟ کدوم آموزشگاه؟!
چرا حرف مفت میزنی؟!
من چند بار به این خراب شده رفتم پشه هم اونجا پر نمیزد، تمام درها قفل بود.
راستش را بگو کجایی سحر؟ کدوم گوری رفته بودی دختر؟!
سحر نفسش را آرام بیرون داد و گفت: دارم میام خونه، اونجا اومدم توضیح میدم.
پدرش با فریاد گفت: لازم نکرده بگو کجایی بیام دنبالت.
سحر با من و من گفت: میام دیگه.. خودم میام
پدرش عصبانی تر فریادش بلند تر شد و گفت: میگم بگو کجایی یک عمر مسافرکشی کردم و مردم را اینور اونور بردم، حالا نمیتونم بیام دنبال تو؟!
سحر نگاهی به اطراف کرد، صلاح نمی دانست که پدرش اینجا بیاید چون با آمدن او به اینجا،مشکوک میشد که سحر در اغتشاشات شرکت کرده، پس آدرسی دیگه داد و دستش را بالا برد، برای اولین تاکسی تا او را به آدرسی که به پدرش داده بود، برساند.
سحر با عجله دست تکان میداد اما هیچ تاکسی برای او نگه نداشت سحر نت گوشی را وصل کرد تا تاکسی اینترنتی بگیرد، اما اینترنت قطع بود پس لعنت به شانس خودش فرستاد و همینطور که در طول خیابان راه میرفت، برای تاکسی های عبوری، دست تکان میداد و میگفت: دربست، تا شاید ماشینی برای او بایستد، بعد از چند دقیقه بالاخره یک تاکسی جلوی پایش ایستاد.
سحر بدون این که راجع به کرایه صحبت کند سریع مقصد را به راننده گفت و سوار شد و در همین حین گوشی دوباره زنگ خورد و این بار کسی جز جولیا نبود...
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
قبله ی دلها.mp3
9.24M
قبله ی دلها
🎧 مناسب گوش دادن در مسیر زیارت اربعین
🎤 سخنرانی و مداحی
🏷 #امام_حسین علیه السلام
#اربعین
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری شهادت امام حسن مجبتی علیه السلام
🥀🥀🥀
سلام امام دست و دلبازم
میخوام حرم براتوبسازم
🥀🥀🥀
🍀حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام فرمودند:
لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَةِ واجْعَلْ بَينَهُما لِلاِعتِذارِ طَريقا.
در مجازات خطا كار شتاب مكن و ميان خطا و مجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده.
📜 بحار الأنوار، جلد ۷۸، صفحهی ۱۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سید عبدالملک الحوثی: من یک واعظ نیستم که بنشینم و فقط خطبه بخوانم! من باذنالله مرد قول و عملم...✌️
#انتقام_سخت #اسماعیل_هنیه #خونخواهی_هنیه_عزیز
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حال و هوای حضرت زینب و حضرت ام کلثوم پس از شهادت #حضرت_رقیه(س)
🎙حجت الاسلام عالی
🏴 #شهادت_حضرت_رقیه (س)
#ماه_صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
amir.kermanshahi.roze.sar.baste(128).mp3
12.56M
- یا رقیه ...
#پیشنهادی .
واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#واحد
🔹غریب وطن🔹
دلش خون و آهش حزینه
لاله لاله رو لبهاش میشینه
ولی بیقراره برادر
حال و روزش رو خواهر ببینه
دلش خونِ دلواپسیها، بیکسیهاست
دلش خونه از غربت کوچههای مدینه
وقتی که با خون، لبهاشو تر کرد
پا تا سرش آتیش گرفت
تا مثل مادر، پشت در افتاد
بال و پرش آتیش گرفت
آه از مدینه
«غریب وطن ای حسن جان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه خم به ابرو نیاورد
غم دل مهربونش رو آزرد
سر سفرهشن مردم شهر
شهری که خنده رو از لباش برد
حالا التیام غماشه، زهر جعده
دیگه از مغیره بسه هر چی زخم زبون خورد
آه از صبوری، وقتی به قلبش
تیر اهانتها نشست
آیینه بود و آخر قدش رو
سنگ ملامتها شکست
آه از مدینه
«غریب وطن ای حسن جان»
.
|⇦•جار زدن نداره...
#شور #بیست_و_هشت_صفر اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین ستوده
●━━━━━━───────
جار زدن نداره
بیچاره است اونی که امام حسن نداره
هیچ جا وطن نمیشه
کل عالم رو جمع کنن امام حسن نمیشه
ماه روشن شبای دلم
ای خاک تو انتهای دلم
روزی نیست که اسمتو نبرم
آقای دوشنبههای دلم
بیا عطا رو ببین، قبلۀ ما رو ببین
خیره شو تو چشم امام حسن خدا رو ببین
همین که تیغ حسن، در اومد از تو غلاف
به دست و پا افتادنِ شترسوار رو ببین
اگه حرم نداره
اما هیچکی مثل حسن کرم نداره
به قدری دلنشینه
کل عالم دور سفرۀ امام حسن میشینه
تو سینه ام یه صحنِ جای دلم
اسمت رو میگه صدای دلم
روزی نیست که اسمتو نبرم
آقای دوشنبههای دلم
ته مرامه حسن، علی الدوامه حسن
من ایستاده میمیرم به احترام حسن
تمام عزت من فقط همینه و بس
علی امام من است و منم غلام حسن
..
1_8458626424.mp3
15.19M
.
|⇦•جار زدن نداره...
#شور #بیست_و_هشت_صفر اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین ستوده
●━━━━━━───────
جار زدن نداره
بیچاره است اونی که امام حسن نداره
هیچ جا وطن نمیشه
کل عالم رو جمع کنن امام حسن نمیشه
ماه روشن شبای دلم
ای خاک تو انتهای دلم
روزی نیست که اسمتو نبرم
آقای دوشنبههای دلم
بیا عطا رو ببین، قبلۀ ما رو ببین
خیره شو تو چشم امام حسن خدا رو ببین
همین که تیغ حسن، در اومد از تو غلاف
به دست و پا افتادنِ شترسوار رو ببین
اگه حرم نداره
اما هیچکی مثل حسن کرم نداره
به قدری دلنشینه
کل عالم دور سفرۀ امام حسن میشینه
تو سینه ام یه صحنِ جای دلم
اسمت رو میگه صدای دلم
روزی نیست که اسمتو نبرم
آقای دوشنبههای دلم
ته مرامه حسن، علی الدوامه حسن
من ایستاده میمیرم به احترام حسن
تمام عزت من فقط همینه و بس
علی امام من است و منم غلام حسن