eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.1هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
پسر شهید : رهبر ایران خیلی از شهادت پدرم متاثر بود عبدالسلام هنیه در مصاحبه‌ با المیادین: 🔹در خلال مراسم تشییع پدرم، رهبر ایران به ما تسلیت گفت. ایشان خیلی (از شهادت پدرم) متأثر بود. ایشان سر من و برادرم همام را بوسید. 🔹محبت خاصی بین پدرم و رهبر ایران بود و حتی در دیدار اخیرشان نیز این قابل مشاهد بود. او اعتقاد داشت که این رابطه (خوب با ایران) امت را متحد خواهد کرد. 🔹بیشترین چیزی که پدرم ‌را به‌شدت خشمگین می‌کرد، مواضع خائنانه بود. مواضع خائنانه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماینده بریتانیا: هیچ شیعه‌ای در وجود ندارد اما ایران شیعی، از هیچ تلاشی برای کمک به مردم غزه دریغ نکرده. شهروند الجزایری: یک کیسه آرد برای نفرستادید، از ایران بدگویی میکنید؟! بی غیرتی حکام عرب بر هیچکس پوشیده نیست، خداروشکر در یاری مظلوم جای درست تاریخ ایستادیم
یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ.. ❤️
فضیلت پیاده روی برای زیارت معصومین(ع) 🔅از زمان آفرینش حضرت آدم(ع) تاکنون در همه ادیان الهی به زیارت امکان مقدس سفارش شده و دشواری های راه بر اجر و پاداش معنوی این سفر می افزاید. 🔅در مذهب تشیع برای زیارت معصومان(ع) به ویژه امام حسین(ع) فضیلت فراوان ذکر شده و نوعی تجدید پیمان استوار با این انوار مقدس در اوج شور و شعور دینی به شمار می رود. همچنین بیانگر این است که شیعیان از اقتدا به سالار شهیدان به خود می بالند و زیر بار زور و ستم نمی روند. 🔅زیارت پیاده (ع) از مهم ترین زیارت های شیعیان است که همه ساله با حضور میلیونی شیعیان از سراسر دنیا برگزار می شود و افزون بر روایات فراوانی از معصومان، در این باره در سیره عملی علما و مراجع بزرگ شیعه همچون شیخ مرتضی انصاری، میرزا حسین نوری، سید مهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطاء و آیت الله مرعشی نجفی نمونه هایی از این پیاده روی معنوی مشاهده می شود. 🔅قدامه بن مالک از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمود: کسی که حسین(ع) را برای رضای خدا زیارت کند، نه برای خوش گذرانی و تفریح و نه به جهت کسب شهرت (و فخرفروشی)، گناهانش فرو می ریزد، همان طور که لباس در آب شسته شده (و پاک می شود) و در نتیجه هیچ آلودگی بر او باقی نمی گذارد و با هر گامی که بر زمین می گذارد، حجی برایش نوشته می شود و با هر قدمی که برمی دارد، عمره ای برایش ثبت می گردد. 📒فصلنامه فرهنگ زیارت، ش19و20، ص47 و 51 ✍️سید عادل علوی- ترجمه حسین شهرستانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواد لازم برای مربا👇🏻 بهار نارنج ۶۰۰ گرم آب ۲ لیوان شکر ۲/۳۰۰ کیلو لیموترش حلقه شده دو عدد آب لیموترش تازه نصف لیوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواد لازم برای ۴ نفر👇🏻 گوجه ۴۰۰ گرم 🍅 پیاز ۱ عدد🧅 سیر ۴ حبه🧄 فلفل سبز تند و شیرین ۳ عدد (به دلخواه) 🌶️ کوکتل(سوسیس) پنیری ۴۰۰ گرم🌭 تخم مرغ ۴ عدد 🥚 پنیر پیتزا ۴۰۰ گرم🧀 فلفل دلمه زرد و قرمز ۱ عدد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بورانی اسفناج ☘️ فوق العاده خوش عطر و طعمه، حتما امتحانش کن☺️👌🏻 مواد لازم 👇🏻 یک کیلو دوغ چکیده یک دسته اسفناج یک عدد سیر سبز نمک به مقدار لازم درست کنید و لذت ببرید، نوش جان😊 🎥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آش دوغ ( دو آش مازنی) 😋 چی قشنگ تر از اینکه کنار عزیزانت همچین لحظه هایی رو تجربه کنی ❤️
داستان کوتاه درویش یک دست درویشی در کوهساری دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش مدتی به پیمان خود وفادار بود، تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد، و بالاخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی او را به بلای سختی گرفتار کرد. قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان ماموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزو دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، دادگاه تشکیل شد و طبق حکم دادگاه یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید ابتدا دست او را قطع کردند و همینکه خواستند پایش را ببرند، یکی از ماموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مامور اجرای حکم فریاد زد و گفت: ای سگ صفت! این مرد از درویشان حق است چرا دستش را بریدی؟ خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست.اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت : این سزای پیمان شکنی من بود من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد. از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. او همچنان در خلوت و تنهایی و به دور از غوغای خلق در کلبه‌ای بیرون شهر به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول بود. روزی یکی از آشنایان سر زده، نزد او آمد و دید که درویش با دو دست زنبیل می‌بافد. درویش ناراحت شد و به دوست خود گفت چرا بی خبر پیش من آمدی؟ مرد گفت: از شدت مهر و اشتیاق تاب دوری شما را نداشتم. شیخ تبسم کرد و گفت: ترا به خدا سوگند می‌‌دهم تا زمان مرگ من، این راز را با هیچکس نگویی. اما رفته رفته راز کرامت درویش فاش شد و همه مردم از این راز با خبر شدند. روزی درویش در خلوت با خدا گفت: خدایا چرا راز کرامت مرا بر خلق فاش کردی؟ خداوند فرمود: زیرا مردم نسبت به تو گمان بد داشتند و می‌گفتند او ریاکار و دزد بود و خدا او را رسوا کرد. راز کرامت تو را بر آنان فاش کردم تا بدگمانی آنها بر طرف شود و به مقام والای تو پی ببرند. ⚫️⚫️⚫️⚫️
📣 تلفن‌های ضروری در پیاده‌روی اربعین
هر سال ترک زیارت، یک سال کاهش عمر!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چوپان اهل سنت که جلوی عالم شیعه را در راه زیارت امام حسین گرفت و او را با معرفت خودش شرمنده کرد استاد مسعود عالی
✴️ چهارشنبه 👈 24 مرداد / اسد 1403 👈9 صفر 1446 👈14 اوت 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🏴 شهادت عمار بن یاسر و خزیمه " 37 ه.ق 🗡 شروع جنگ نهروان و فتح نهروان " 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅دیدار با مقامات و مسئولین. ✅ شروع به کسب کار. ✅ و خرید کردن خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد محبوب و مقبول مردم خواهد شد. 🚘مسافرت: مسافرت مکروه هست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️امور بازرگانی. ✳️شروع به کسب و کار. ✳️و تعلیم و تعلم نیک است. 🟣 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب. ( شب پنج شنبه )، مباشرت برای سلامتی جسم مفید و فرزند عالم گردد. ان شاءالله. 💉حجامت. خون دادن و فصد باعث درد اعضا می شود 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث درد و بیماری می شود. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی . 🟦 با این دعا روز خود را شروع کنید بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ اِنّـیٖ اَسْـئَـلُکَ 🔹یـٰا قَـریٖـبَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا رَبَّ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا اِلـٰهَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸عَـجّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹سَـهّـِلِ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فَـتّـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا مِـفْـتـٰاحَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا فـٰارِجَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰانِـعَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا غـٰافِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا رٰازِقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا خـٰالِـقَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔹یـٰا صـٰابِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ 🔸یـٰا سـٰاتِـرَ ٱلْـفَـتْـحِ وَ ٱلْـفَـرَجَ ✨وَٱجْـعَـلْ لَـنـٰا مِـن اُمُـورِنـٰا فَـرَجـََٱ وَ مَـخْــرَجـََٱ ایّٖـٰاکَ نَـعـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـیٖـنَ بِـرَحْـمَـتِـک یـٰا اَرْحَـمَ ٱݪــرّٰاحِـمـیٖـنَ.✨
قلب سالم ۱۸.mp3
12.14M
سالم ۱۸ قسمت هجدهم 🌱 غربت امام زمان ✨ استاد : حاجیه خانم رستمی فر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 بحث و جدل دختر جوان با استاد ازغدی درباره و پاسخ جالب ایشان 🍃🌹🍃 |
8 🔶 قرار شد که هر یک از ما تلاش کنیم تا توی خانوادمون به سایر اعضای خانواده آرامش بدیم.😌 ⭕️ اصلی ترین چیزی که آرامش آدما رو میگیره "گناه" هست. 🔹خدا چرا به ما میگه که گناه نکنیم؟⁉️ بدش میاد که ما کیف بکنیم؟!😒⁉️ نه عزیزم! ⛔️ چون اولین ضربه ای که گناه به آدم میزنه اینه که آرامش آدم رو میگیره. 💢 مثلا کسی که دروغ میگه خیلی زود دچار استرس میشه. 🚸 انقدر واضح که روانشناسا با یه سری دستگاه ها این استرس رو اندازه گیری میکنن. 🔻آدم تا دروغ میگه مغزش بهم میریزه. آرامشش از بین میره. عزیزم ! خدا آدم رو خلق کرده و دوستش داره.💓💗 ✅ برای همینم اصلا نمیخواد آرامش آدم بهم بخوره. 🌺 اگه میخوای خونه آرومی داشته باشی مدام ببین حرف خدا چیه همونو انجام بده. 🚸 نگاه نکن که دیگران چی میگن. نگاه کن ببین خدا چی میفرماید 🔹اینجا آدم میفهمه که معنای این آیه قرآن چیه: الا بذکرالله تطمئن القلوب... فقط ذکر خداست که به آدم آرامش میده... 🔹🌺💢🔹💢🌺🔹 در مسیر آرامش قدم بذارید...
🚨 هرکس بی‌جهت به کربلا نرود شیعۀ ما نیست ☑️ امام صادق(ع): 🔸 کسى که به زیارت قبر امام حسین(ع) نرود و خیال کند از شیعیان ماست و با همین حال فوت کند، او شیعۀ ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد، جزء میهمانان اهل بهشت محسوب مى‏‌شود. 📜 قال الصادق(ع): مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع وَ هُوَ یَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِیعَةٌ حَتَّى یَمُوتَ فَلَیْسَ هُوَ لَنَا بِشِیعَةٍ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضِیفَانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. ⬅️ کامل الزیارات، ۱۹۳ 🏷 علیه السلام
📛مراقب لینک جعلیِ گذرنامۀ فوری باشید 🔹رئیس پلیس فتای پایتخت: کلاهبرداران با تبلیغات در فضای مجازی مبنی بر دریافت گذرنامه به‌صورت سریع با قراردادن لینک‌های جعلی برای نصب برنامه سماح، شهروندان را ترغیب و از اطلاعات شخصی و هویتی و بانکی آن‌ها کلاهبرداری می‌کنند. 🔷برای درخواست صدور گذرنامه عادی به پلیس + ۱۰ مراجعه کرده یا برای دریافت گذرنامه زیارتی از طریق سامانه پلیس من اقدام کنید.
زن ، زندگی، آزادی قسمت بیست و ششم: سحر صبحانه ای را که مادرش آماده کرده بود با طمأنیه خورد،لقمه ای از مربای هویجی که دست پخت مادرش بود دردهان گذاشت و همانطور که چشمانش را میبست سعی می کرد عطر هل داخل مربا و مزه اعجاب انگیز مربارا به جان بسپرد، چون معلوم نبود تا چه موقع نمی تواند ، این دستپخت خوشمزه را بچشد. قاشق را داخل مربا آلبولو زد و لقمه ای هم از پنیر جدا کرد. مادر که با دقت حرکات سحر را میپایید، با تعجب گفت: سحر ، مامان امروزت چت شده؟ انگار خیلی گرسنه ای؟ بقیه وقتا باید التماست می کردم یه لقمه نون خشک بخوری و... سحر با خنده پرید وسط حرف مادر و گفت: نکنه برا خوراکی ها دلت میسوزه؟ می خوای نخورم؟ مادر با دستپاچگی گفت: نه...نه...منظورم این نبود که.. سحر هورتی از چایی گرفت و از جایش بلند شد و همانطور که استکان دستش را داخل ظرفشویی می گذاشت گفت: شوخی کردم مامان،ولی خداییش تا امروز نمی دونستم چقدر مرباهات خوشمزه ان...اصلا معرکه ان.. و با زدن این حرف به سمت اتاقش راه افتاد. داخل اتاق شد، شانه ای به موهاش زد و با کلیپس صورتی رنگش موهایش را بالای سرش ثابت کرد. نگاهی به تک تک وسائل اتاقش انداخت و خاطره ها در ذهنش زنده شد. به سمت کمد لباسش رفت و درکمد را باز کرد، کمد لباس خالی تر از همیشه به نظر می رسید. مانتو شیری رنگ و شلوار مشکی را برداشت تا بپوشد. شال کرم رنگ با ریز گلهای زرد را روی سرش انداخت، چادرش هم که مدتی بود می پوشید روی سر انداخت. داخل آیینه که پشت در کمد لباس بود ، به خود نگاهی انداخت ،تار مویی را که از زیر شال بیرون زده بود ، زیر شال فرستاد. برگشت و آخرین نگاه را به کل اتاق انداخت و کوله روی میز را برداشت و درحالیکه بغض گلویش را فشار میداد ، از اتاق خارج شد . مادرش داخل آشپزخانه ، مشغول شستن ظرفها بود، پشت سر او قرارگرفت و دستانش را دور او حلقه کرد، مادر را محکم به خودش فشار داد و تمام عطر تن او را به مشام کشید ، انگار میخواست این عطر را در وجودش ذخیره کند که در سالهای غربتش یادآور عزیزترین موجود روی زمین باشد،از پشت گردن مادر،سرش را جلو آورد و بوسه ای از گونه مادرش گرفت و‌گفت: کاری نداری مامان؟ مادر در حالیکه آب از دست هایش میچکید به طرف او برگشت و گفت: چقدر تغییر کردی سحر!! مگه قراره کجا بری که اینقد با بغض حرف میزنی؟! سحر لبخندی ساختگی زد و‌گفت: من یه ساعت بخوام از شما جدا شم ،دلم میگیره مادر لبخندی زد و گفت: خیلی خوب زبون نریز، الان که میری و برمی گردی ،اگه قرار باشه عروس بشی و مثل خواهرت بری شهر غربت چکار می کردی؟ بعد روی صندلی نشست و‌گفت: کی میای سحرجان؟ سحر خیره به نگاه مهربان مادرش گفت: اول خیاطی، بعدم میزم خونه رها، اونجا احتمالا اونجا کارم خیلی طول بکشه، رها هم تنهاست ،امشب را پیشش میمو‌نم و صبح زود میام. مادر که انگارهنوزهم ته ته دلش راضی به موندن سحر تو‌خونه رها نبود، آهی کشید و‌گفت: برو اما قول بده اگر کارت خیلی طول نکشید ، امشب بیای خونه... سحر زیر لب چشمی گفت و همتنطور که دستش را به نشانه خداحافظی تکان میداد از ساختمان خانه بیرون رفت. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿