#امام_زمان_عج_مناجات
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی
چگونه شکر بجا آوریم از این نعمت
که هست دستِ تو بالا سرِ همه امت
دعای حضرتتان گر نبود، بی تردید
نمیشدیم به انبوهِ فتنه ها نصرت
هزار مرتبه باید ز دست میرفتیم
میانِ اينهمه سختی علیهِ این نهضت
نکرده ای تو فراموش لحظه ای ما را
نبوده ای تو دمی غافل از محبانت
به اسم گاه، دعا میکنی به تک تکِ ما
به گریه گاه، دعا میکنی به این ملت
عجیب اینکه گروهی، بجای شکرِ خدا
زبان گشوده به نا شکری از رهِ غفلت
برای مردمِ غافل، دگر چه باید کرد
که حضرتِ تو نکردی برای این امت
خوشا سعادتِ آنانکه باوفا بودند
ترا رها ننمودند بعدِ هر بیعت
خوشا وفای شهیدان که در دلِ دشمن
بخون نشسته و جان داده اند با غیرت
قسم به معجزه ی انقلاب اسلامی
که این تویی که چهل سال داده ای عزت
به لطفِ حق نه چهل سال، سیزده قرن است
برای شیعه ی زهرا کشیده ای زحمت
به احترام تو و مادر تو سر دادند
هزارها حججی و هزارها همت
قسم به غیرت مردانِ مرد تا امروز
نشسته اند بپایت هزارها هیئت
نه چرخِ کُندِ معیشت ز پایمان انداخت
نه بی وفائیِ برجام دادمان حسرت
به عشقِ شعبِ ابیطالبیم در تحریم
به عشق کرب و بلاییم حامیِ دینت
فدای العطشِ خیمه های اربابیم
فدای لعلِ لبِ خشک و تشنه ی جدّت
و پای کار علمدارِ عشق، میمانیم
به عشقِ ساقیِ عطشان، به حُرمتِ حَرمت
#جمهوری_اسلامی_ایران
#اجتماعی_سیاسی
#انقلاب_اسلامی
علیه دین خدا هم شعار سر داده
و خون دختر بیچاره را هدر داده
منافقانه ز #آزادی_زنان گفته
کسی که غیرت خود را به سیم و زر داده
حجاب از سر زن می کشند ، اُف بر او-
که عقل خویش به یک مشت پرده در داده
سکوت ماست که دشمن خیال باطل کرد
سکوت ماست که بر فتنه بال و پر داده
میان هلهله ی قوم لوط ، بعضی را -
خدا دو دیده ی کور و دو گوش کر داده
بمیرد آنکه به اسم وطن ز کینه برید
گلوی آن که برای نظام سر داده
همیشه غصه ناموس سخت تر باشد
خدا به قلب حسن صبر بیشتر داده
فتنهی #هشتگ های #فضای_مجازی
#بصیرت #اجتماعی_سیاسی
من هشتگ رهای فضای مجازی ام
با حرف و خط «فاصله» درگیر بازی ام
حاشیه را هر آینه دنبال میکنم
شک را ترند میکنم و حال میکنم
مسئول بولد کردن هر شک و شبهه ام
این روزها اینیستاگرام است جبهه ام
هر پیج ، لشکریست و پستش تفنگ آن
هر کپشن است ماشه و هشتگ فشنگ آن
هشتگ شدم که شایعه را خوب پر کنم
میآیم از مجاز که حق را ترور کنم
من هشتگ رهای فضای مجازی ام
از من خدا نه، من ولی از خویش راضی ام
من تیغ را نبرده به حلقوم میکُشم
در دست ظالمانم و مظلوم میکشم
روزی من ز سفرهی آشوب میرسد
از خاور میانه به من خوب میرسد
از پیش حرفهای خدا میکنم عبور
از روی مرزهای حیا میکنم عبور
من مثل گیسوان زنان سرکشیده ام
پا از گلیم خویش فراتر کشیده ام
نام حسین را به همه میدهم نشان
اما به سبک کوفه میارم به راهشان
من هشتگ رهای فضای مجازی ام
سرگرم از گلیم خودم پا درازی ام
اشرار برده اند به ارثیه ام هنوز
آری سلاح دست معاویه ام هنوز
دیدم علی زرنگ تر از هر تلاطم است
تنها حریف تیغ علی جهل مردم است
گفتم علی به درد حکومت نمیخورد
آزادی شما به ولایت نمیخورد
من در سقیفه رفتم و زنگ خطر زدم
من بوده ام که فاطمه را پشت در زدم
درکوفه شایعات «زیادم» ضریب خورد
طوری که کل کوفه ز دستم فریب خورد
من هشتگ رهای فضای مجازی ام
من را ببین چه اسلحهی کارسازی ام
من تیغ بودم و تن اکبر دریده ام
یعنی تن شریف پیمبر دریده ام
با طعنه ها به جنگ بنی هاشم آمدم
با سنگکوفیان به سر قاسم آمدم
اما یکی فریب ضریب مرا نخورد
عباس نامدار فریب مرا نخورد
درد حسین را فقط عباس چاره کرد
در دست های شمر امان نامه پاره کرد
من از حسد عمود به فرق سرش زدم
با تیرهای عقده به چشم ترش زدم
وقتی به خاک خورد علمدار قافله
رفتم شبیه تیر به دستان حرمله
طفل حسین ذبح شد از تیر حرمله
گفتم به لشکر عمر سعد ! هلهله!
من هشتگ رهای فضای مجازی ام
در قلب کوفیان سبب کینه سازی ام
با هر طریق بود قوی تر ز یک سپاه
بردم حسین را به هیاهوی قتلگاه
سرنیزهی سنان شدم و با سنان زدم
با بی سلاح رفتم و زخم زبان زدم
با هر سلاح بر بدنش طعنه ها زدم
با هر هزار و نهصد و پنجاه تا زدم
با طعنه ها زدم به تنش مثل دشنه ای
گفتم حسین آب حیاتی و تشنه ای
تنها حسین ماند ، و یک جسم زیر و رو
خورشید سر برهنه و یک خنجر و گلو
آه ای حسین قاتل تو تیغ جهل بود
با جهل سر ز عشق بریدن چه سهل بود