eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام ها هوای خانه ی دل با تو آسمانی شد مدینه با تو پر از نور مهربانی شد تو آمدی و زمین و زمان پر از شادی ست به یُمن مقدم تو فصل همزبانی شد بهار می چکد از گوشه ی نگاه شما دوباره بلبل جان مست نغمه خوانی شد چقدر خیر به ما می رسانی آقاجان نصیب سفره ی دل رزق بی کرانی شد نخواستی که به دنبال دیگران باشم تو خواستی که دلم صاحب الزمانی شد همیشه باغو بهارم تویی ابالحجه تمام دارو ندارم تویی ابالحجه میان سجده ی شب ذکر ربنا داری برای درد دل عاشقان دوا داری همیشه خیر کثیر از نگاهتان جاری ست هوای این دل غمدیده ی مرا داری به کوری همه ی دشمنانتان مولا همیشه دور و بر خود برو بیا داری همیشه سنگ شمارا به سینه می کوبم سر مزار خودت گنبد طلا داری چه می شود که به دست تو نامه را بدهم همیشه و همه جا عطر سامرا بدهم به زیر سایه سرو صنوبری هستم تو لطف کردی و از غصه ها بَری هستم دعای مادرسادات لایقم کرده هماره شیعه ی سرمست حیدری هستم دم تو گرم و کرم خانه ی شما آباد که بین خانه ی تو گرم نوکری هستم اگر چه گفته ام اما دوباره می گویم غلام خانه ی پر خیر عسکری هستم در انتظار ظهورم در انتظار قیام همیشه منتظر صبح بهتری هستم... که عاشقانه به شوق رسیدنش ماندی دعا به نیت تعجیل در فرج خواندی کریمی و برکات تو نعمتی عالی ست گدایی سر کوی تو نیک اقبالی ست فقیر دیدن سرداب غیبتم هر شب که لحظه ای غم دوری تو مرا سالی ست کسی که نام تو را برد ؛ سامرایی شد کبوتر دل ما صاحب پر و بالی ست میان مجلس میلاد تو امام بهشت که قلب شیعه ی تو غرق نور خوشحالی ست... مدافعان حریم رقیه و زینب مدافعان حریم تو جایشان خالی ست کسی که توی رگش خون هاشمیون است شهید جبهه ی گردان فاطمیون است من آمدم که بگویم گدا نمی خواهی؟؟ غریب شهر بلا آشنا نمی خواهی؟؟ تویی که یا حسن دوم قنوت منی نگو که نوکر افتاده پا نمی خواهی امام فاطمیون فاطمیه نزدیک است برای خیمه زهرا مرا نمی خواهی؟؟ برای آنکه بخوانی تو روضه ی مادر زمان به وسعت درد زمانه می خواهی من از تو جز حرم سامرا نمی خواهم برای من تو به جز کربلا نمی خواهی من از حوالی هیات به سامرا رفتم حسین گفتم و دیدم به کربلا رفتم میل سفر در سر چرا دارم دوباره شوق زیارتنامه را دارم دوباره صحنی پر از خلوت شده فکر و خیالم انگار میل سامرا دارم دوباره این اشک های روی گونه نازنین اند وقتی سر خان کریمان می نشین اند یک قطره بردم باز دریا پس گرفتم در مکتب شیعه حسن ها اینچنین اند اینکه ،فقیری، را به ما ها هدیه دادی می ریزد اشک شوق مان غیر ارادی قنداقه ی نور تو را خیل فرشته آورده اند از عرش بر دستان هادی وا کن به روی رعیتت حالا دری را باب زلال گریه های مادری را بین توسل ها سه شنبه لطف کردی همواره ایها الزکی العسکری را حاجاتمان را دست پاک تو سپردیم ما دست خالی از حریم تو نبردیم یک خواهش اما مانده بین سامرایت ای کاش فرزندت بیاید تا نمردیم آقا بمیرم من برایت !باز دشمن؟ این غربت صحن تو بد تا کرد با من وقتی صدای تیر و شلیک است آنجا بعدش صدای بال کفتر هاست حتما هرگوشه صدای ربنا می آید آواز خوش خدا خدا می آید از شوق امام عسکری مست شده خورشید ز سمت سامرا می آید ____________________________________ بر پیکر عاشقانه ها جان آمد حادی عشر از تبار خوبان آمد خُلقش حسن و خِلقت او احسن بود با نام حسن شکوه ایمان آمد __________________________________ جمعی به تولای شما دل شادند عمری ست که بر جمالتان جان دادند از یمن حدیث اربعینت مولا در راه فرج پیاده راه افتادند 🌹 نظر لطف خدا را همه مدیون توایم رحمت آل عبا را همه مدیون توایم همه ی سال زیارت جای خود را دارد اربعین ؛ کرببلا را همه مدیون توایم ره باز کنید ، دلبری آمده است بر شیعه امام دیگری آمده است در مطلع هشتم ربیع الثانی میلاد امام عسگری آمده است
الا که موسم شادی و همدلی آمد زمان ناد علیاً سینجلی آمد زمین سامره را سینه منجلی آمد دهم ولی خداوند را ولی آمد که دومین حسن از چهارمین علی آمد بر آن علی، به گل روی این حسن صلوات ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این جهان جان نه، که جان همه جهان است این چراغ اهل زمین ماه آسمان است این به جسم شرع و تن اهل دین روان است این امام ما پدر صاحب الزمان است این بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات چراغ دیده رخ دلربای این پسر است تمام عالم خلقت برای این پسر است چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است دل شکسته دلان آشنای این پسر است سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی نیافریده خداوند همچو او حسنی خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی که در ثنای وجودش برآورد سخنی به یاد رویش هر جا که هست انجمنی سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات سلام خلق و درود خدا به جان و تنش فدای لیلهء میلاد و صبح آمدنش جمال آینهء ذات حیّ ذوالمننش به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش وجود مهدی موعود سرو نسترنش به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات ز پرده چهره چو بی‌پرده همچو ماه نمود دل امام دهم را به یک کرشمه ربود شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود به فاطمه به علی بر ائمه گفت درود سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود به آیه آیهء قرآن، بر آن دهن صلوات خدا ستوده به قرآن خود عیان او را رسول خوانده امام جهانیان او را ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات الا که حجّت ذات خدای دادگری ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری سران خلق سراسر ستاره، تو قمری به فاطمه پسری و به مهدیش پدری ز وصف خوبتران زمانه خوبتری به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات سلام باد به جان و درود بر بدنت روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت هزار موسی عمران به طور، هم سخنت نشان بوسه داوود بر لب و دهنت گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات ز آب جوی تو خضر وجود رخ شوید به شوق کوی تو پیر طریق ره پوید زمان به گردش خود گردد و تو را جوید بهشت، لالهء خود از دم تو می‌بوید ز زلف پر شکنت عطر تازه می‌روید به عطر تازهء آن زلف پرشکن صلوات خوشا دلی که بود باغ جنّت غم تو خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات