eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.7هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
23.7هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
نومید مشو صبح امید آمدنی است موعود ز ره می رسد ، عید آمدنی است در سال جدید ، آری ، ان شاءالله مهدی امم ، حق جدید آمدنی است *السلام علی الحق الجدید و العالم الذی علمه لا یبید....
دریاب این حال بد دنیای ما را بی تو گرفته دلهره دل های ما را ای کاش هر کس هم نشینت هست امشب خالی کند در محضر تو جای ما را هستیم کمتر یاد تو چون که گرفته بار گناه و معصیت تقوای ما را بی خود به دنبال کس دیگر نباشید کم دارد این عالم فقط آقای ما را یک روز می آید که این عالم ببیند بین الطلوعین شب یلدای ما را ممنونم از این قدر لطفت باز کردی در روضه های فاطمیه پای ما را
تا به کِی باید که در یادِ تو گریان سوختن تا کجا از دوری‌ات ای سبز دامان سوختن گرمیِ این روضه‌ها از ناله‌ی عشاقِ توست آه می‌چسبد برایت در زمستان سوختن عاشقی کو تا بیاموزیم از او عشق چیست روزها در شهر و شب بِینِ بیابان سوختن از جگر آهی کشیدی آسمان آتش گرفت سالها کارَت شد از داغِ عزیزان سوختن گریه کردی آنقدر ، چشمان تو مجروح شد شمع را هرگز ندیدم زیرِ باران سوختن گفت باید که تو را در قلب خود پیدا کنیم کارِ ما شد بعد از آن سر در گریبان سوختن یوسفش نزدیک بود اما نمی‌دیدش چرا بختِ یعقوب است پیشِ چاهِ کنعان سوختن چشمهایش رفت وقتی ، بوی پیراهن شنید راه را وا می‌کند آخر ، زِ هجران سوختن آنقدر باید بگریم تا بیابم بوی تو قسمتم کِی می‌شود مثلِ نیستان سوختن ما پریشان روضه می‌خوانیم آقاجان بیا سهمِ ما شد داد و سهمِ تو پریشان سوختن کاش دستی روی دیوار مدینه می‌نوشت می‌شود نُه سال با ذکرِ علی‌جان سوختن می‌شود با پهلویِ زخمی تبسم کرد باز می‌توان با سینه‌ی مجروح پنهان سوختن کاش می‌شد مادری دیگر نبیند مثل این پشت در اُفتادن و در پیش طفلان سوختن سخت‌تر از آتشِ در از هجوم شهر چیست گفت از لبخند چندین نامسلمان سوختن...
ای پور علی فاطمه مرآت بیا ای کعبۀ دل قبلۀ حاجات بیا ای منتقم خون حسین و زهرا با پـرچم ســرخ یا لثـارات بیا
خبر هجر تو از ماذنه تا می آید بوی اشک است که از سجده ی ما می‌آید چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را... اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند وصل دلبر فقط از راه فنا می‌آید مدعی نیست کسی که به تکامل برسد فقط از شیشه‌ی کم آب صدا می‌آید خوش‌به‌حالم که فقط ظرف مرا می‌شکند میل لیلی‌ست اگر گاه بلا می‌آید نه به چلّه ست نه صحرا..،اگر عاشق باشیم یار ، خود ، سرزده تا خانه‌ی ما می‌آید یا اَبانا! فقط این‌بار بغل کن ما را وا کن آغوش خودت را که گدا می آید در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست حال من با دم یا فاطمه جا می آید جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد... به سر شیعه از این داغ چه‌ها می آید ▪️ ▪️ بعد از آن ضربه‌ی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!... پشت در جای علی،فضه چرا می آید
ای پور علی فاطمه مرآت بیا ای کعبۀ دل قبلۀ حاجات بیا ای منتقم خون حسین و زهرا با پـرچم ســرخ یا لثـارات بیا
در هــر دمــم هــزاران فریـاد انتظار است یک لحظه بی تو بودن، یک عمر احتضار است وقتــی تــو را نــدارم، بهتر که جان سپارم این زندگی تباهی، ایـن عمـر انتحـار است آنکــو قــرار دارد، کـی عشق یار دارد؟ عاشق بسان طوفان، پیوستـه بی قرار است ای یاس باغ نرگس! باز آ که می‌کنم حس بـی روی تـو زمانـه پاییز بی بهـار است بی جلـوۀ تـو عالم تاریکتر ز گور است وین مهر عالـم افروز شمع سر مزار است عیسی کـه از نبـوت بـر خویشتـن نبالد آرد نمـاز بـا تو، این اوج افتخـار است ما دور کعبه گشتیم با اشک خود نوشتیم ای زائریـن کعبـه! کعبـه جمال یار است از هجـر یــار گفتیـم، از انتظـار گفتیـم کو مرد انتظاری «یابن‌الحسن» شعار است گیرم تـو غمگساری در بیـن مـا نـداری ای نور دیده! ما را کی جز تو غمگسار است؟ میثم به دعوی عشق، مگشای لب که عاشق یـا زیـر تیـغ قاتـل، یــا بر فـراز دار است
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر أین بقیة الله، أین بقیة الله آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده از سینه می کشم آه، أین بقیة الله هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت در دست شمر گمراه، أین بقیة الله
شیعه غم هجـــر امام مُنتظَـــــــــر دارد در چشمها اشگ و به دل سوز جگر دارد باید توسل کرد و گفت «الغوث یامهدی» مولا ازاین درد و پریشـــانی خبـــر دارد وقت سحر برخیز استغفار کن جانم تـــوبه بــرای درد بی درمان اثر دارد باور کن از درد وبلا دور است عبدی که حال مناجات و دعا ،اشگِ سحــــر دارد اصلا خبر داریم ؟سبکِ زندگیِّ ما... بهر امامِ عصـرِ ما خونِ جگــر دارد اصلا خبر داریم ؟ باتیرِ گناه ما... گاهی زبانم لال، قلبش زخم بردارد اصلا خبر داریم؟ مولا درنماز شب... بهر خطای شیعیان اشگِ بصر دارد ای وای بر حال رعیت که به جای خِیر بهــــــرِ ولیِّ نعمتِ خود دردِ سر دارد یک بار از دل بر ظهـــور او دعا کردیم؟! مولا که از ما فِی الضمیر ما خبر دارد... «عَجّل لِمُولانَا الفرج» گردیده تشریفات کو عاشقی که واقعا دیده به دَر دارد؟! تازه دعای حضرت مهدی ا ست ،حِرزِ ما ورنه گنـــــــــاهِ ما عـذابِ بیشتـــــر دارد دائم بگو «مولاتی یازهــرا اغیثینی» زهرا به احوال حسینی ها نظــر دارد
دمِ صبح آمده ام، چون به دمت محتاجم خیمه ات کو! به غبار قدمت محتاجم گریه ام از سر بیچارگی و دربدری است دلخوشی همه عالم! به غمت محتاجم ریشهء رشد مرا خاک گناهم سوزاند منِ تاریک، به نورِ حرمت محتاجم آنقدر خیر رساندی که بدعادت شده ام دست من نیست اگر بر کرمت محتاجم شرم دارم به کسی رو بزنم غیر خودت تا گدایم به زیاد و به کمت محتاجم کمتر از مورم و مامور سلیمان نشدم به حسین و نظری باعظمت محتاجم یاعلی ماه رجب آمده دستم خالی است به دعای تو و صاحب علمت محتاجم کن نگاهی که پُر از دردم و بی درمانم به طواف حرم محترمت محتاجم
یاحجت ابن الحسن عجل علی ظهورک اومدم دعا کنم تا که بیای هی خداخدا کنم تا که بیای بعداز این میخوام که همراه دعا دوری از خطا کنم تا که بیای * اومدم بگم منو نگا کنی تو نمازشب برام دعا کنی اومدم که التماست بکنم نشه یک لحظه منو رها کنی * اگه تو بیای آقا بهار میاد تو دل منتظرات قرار میاد یه روز عاشقات بهم خبر میدن آقامون داره با ذوالفقار میاد * میای و لبارو خندون می کنی مهربونی رو فراوون می کنی شب انتظار دیگه تموم میشه میای و دردا رو درمون می کنه * میایو غم از تو سینه می بری میاری صفا و کینه می بری کاشکی که زنده باشیمو ببینیم که میای مارو مدینه می بری * میای و با چشمای تر میخونی میای از غربت حیدر میخونی چه قیامتی میشه وقتی آقا... برا ما روضه ی مادر میخونی * کاشکی از باغ خزونت بخونی از عموی مهربونت بخونی ما چقد لطمه بصورت می زنیم وقتی که از عمه جونت بخونی
. سلام یابن فاطمه ؛ سلام یابن العسکری امید قلب ما همه ؛ سلام یابن العسکری ای یوسف زهرا بیا آواره صحرا بیا آقا بیا آقا بیا ......... چه می شود به ما نظر ؛ به خاطر خدا کنی تو در قنوت نافله ؛ برای ما دعا کنی ای با خبر از حال ما بر روی لب داریم دعا مهدی بیا مهدی بیا ..... یابن الحسن روحی فداک ؛ متی ترانا و نراک چشم انتظاران رهت ؛ رفتند یک یک زیر خاک بر لب رسیده جان ما ماه شب هجران ما آقا بیا آقا بیا ...... سلام ما سلام ما ؛ به داغ ناتمام تو سلام ما سلام ما ؛ به اشک صبح و شام تو یابن علی المرتضی بر دوش تو شال عزا مهدی بیا مهدی بیا ..... بیا بیا تقاص آن ؛ دو دست بسته را بگیر بیا و انتقام آن ؛ دست شکسته را بگیر زهرا میان شعله ها در پشت در زند صدا مهدی بیا مهدی بیا ...... با ضرب دست دومی ؛ شد صورت مادر کبود جان پیمبر کشته شد ؛ مزد رسالت این نبود شش ماهه ی او شد فدا میگفت به زیر دست و پا مهدی بیا مهدی بیا