هدایت شده از منتظران ظهور
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حسن_لطفی
دلِ شکستهی ما را به مَرحمی دریاب
مرا که خسته شدم این مُحَرمی دریاب
به سر به زیریِ ما، شَرمِ ما، تَرَحُم کُن
نه مَرحمیم برایت نه مَحرَمی دریاب
کمِ تو از سرِ ما که زیاد هم باشد
تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب
شبیهِ حالِ شماییم حالِ ما را که
نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب
مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم
مرا که میروم آقا به هر غمی دریاب
حیاتِ ما همه از گریه است پایِ حسین
دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب
هزار شُکر فقط با حسین کار داریم
هزار شُکر که داریم عالمی دریاب
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امیر_عظیمی
چشم نیاز دوختم به راه صاحبالزمان
امید بستهام به یک نگاه صاحبالزمان
امید بستهام ولی چقدر پُر توقعام
چشم گناهکار و روی ماه صاحبالزمان
کویر شد اگر دل از شب سیاه کاری ام
صبح در آن جوانه زد گیاه صاحبالزمان
دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه
غزال خسته ایست در پناه صاحبالزمان
آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین
بعد هزار و چند سال از آه صاحبالزمان
هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را
مدام درک می کند نگاه صاحبالزمان
عمه صاحبالزمان به دست خویش دوخته
رخت عزای خاکی و سیاه صاحبالزمان
هدایت شده از منتظران ظهور
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امیر_عظیمی
سر می گذارم بر سر دیوار روضه
وقتی که می افتم به یاد یار روضه
عرض ارادت می کنم بر آن مسیحی
که روی دوش خود گرفته دار روضه
مصداق کل یوم عاشوراست این مرد
او شاهدی زنده است در اشعار روضه
زخمی قدیمی از در و دیوار دارد
آزرده او را واژه ی مسمار روضه
سی سال اشک و هق هق و ذکر مصیبت
در چشم او شد زندگی سرشار روضه
بیماری کرببلایش مصلحت بود
بیمار بوده او ولی بیمار روضه
هر شب به روی سفره اش با دیدن آب
می کرد با خون جگر افطار روضه
هر جا که ذبحی را کنارش سر بریدند
افتاد یاد مقتل غمبار روضه
بابای مظلوم مرا لب تشنه کشتند
وقتی که شمر نحس شد آوار روضه
خیلی خجالت می کشم از عمه هایم
از ازدحام کوچه و بازار روضه
بی معجری ها یک طرف، از یک طرف هم
گوش رقیه، غارت گوشوار روضه
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#وحید_محمدی
ای مقتدای اهل بکا و دعا، علی
ای بانی ارادت ما بر خدا، علی
ای گریه هات، روضه ی بی انتها، علی
ای مقتل مجسّم کرببلا، علی
زخمی که مانده روی پرت فرق می کند
داغی که مانده بر جگرت فرق می کند
اصلا دلیل درد سرت فرق می کند
از کربلای خون، خبرت فرق می کند
داغ اسارت و غم هجران چشیده ای
از کربلا به شام به چشمت چه دیده ای
بر شانه بار شام غریبان کشیده ای
پس بی دلیل نیست چنین قد - خمیده ای
با نیزه پای نیزه ی دلدار بردنت
بر روی ناقه با تن تب دار بردنت
با دست بسته مجلس اغیار بردنت
با دختران فاطمه بازار بردنت
غم با حساب گریه ی تو بی حساب شد
با روضه های آب تنت آبِ آب شد
تا ذبح دیدی و دل زارت کباب شد
هر شب گریز روضه ی آبت رباب شد
#اربعین #کربلا
بسمالله الرحمن الرحیم
#نماز ، #نماز_جمعه ، #روز_جمعه
#بصیرت_انقلابی
#امیر_عظیمی
بنده با محبوب خود وقتی که صحبت می کند
عرش او را غرق در مهر و محبت می کند
آدمی وقت نمازش دست در دستان رب
رو به قبله با خدای کعبه بیعت می کند
با نماز پنجگانه با دعای پنج تن
پنج نوبت خالق خود را زیارت می کند
ظاهراً روی زمین اما بشر با این نماز
باطناً در عالم معنا سیاحت می کند
بال معراج نماز ما نوافل هست و بس
زندگی را نافله پر خیر و برکت می کند
ای بنازم بر نماز آن که در این روزگار
روبروی معصیت ها استقامت می کند
استعینوا باالصلاة و استعینوا باالحسین
این دو اکسیر آدمی را شیخ بهجت می کند
روز جمعه روز احسان خدا بر بنده است
در نماز جمعه حق بر ما محبت می کند
در نماز جمعه "خطبه" نور و علم و روشنی است
این دو رکعت خطبه ما را با بصیرت می کند
پیر ما فرموده است دین و سیاست با همند
پس نماز جمعه ما را با کیاست می کند
این نماز جمعه یادم داده صهیون غاصب است
بر بشر آل سعودیه خیانت می کند
ظلم اسراییل با افکار امریکایی اش
وادی اسلام را این جور قسمت می کند
در بلاد مسلمین آشوب راه انداخته
غرب از بیداری اسلام وحشت می کند
شیعه را در سوریه، کشمیر یا اینکه یمن
کشته آن دستی که مارا مست شهوت می کند
بر مسلمان بودنم شک دارم آخر "مسلمی"
ظلم دیده دارد از من استعانت می کند
ای مسلمان علت این فتنه می دانی که چیست؟
خواب ماندی، دشمن بیدار جرات می کند
فتنه ی آخر زمان سخت است تنها این زمان
عروة الوثقاست ما را با سعادت می کند
پشت استبداد را حب ولی خم می کند
شک نکن سید علی دارد قیامت می کند
شیعیان یک روز آخر مهدی ما می رسد
مسلمین را با فروغ خود هدایت می کند
|⇦• مدح خوانی زیبا ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
دو تا ساقی، دو تا باده، دو تا مینو، دو تا ساغر
دو تا تاکِ پر از انگور و سر در خمره ، خُم پرور
یکی شان صادقُ آن دیگری گردیده پیغمبر
اگر مستم اگر هوشیار
اگر خوابم اگر بیدار
اسیرم در کمندِ جعفر صادق
کمندِ احمد مختار
دو تا خورشیدِ عالم تاب می آیند از بالا
دو دُرّ نادر و نایاب می آیند از بالا
دو تا آقا دو تا ارباب می آیند از بالا
دو تا کوثر دو تا زمزم
دو تا دارو دو تا مرهم
دو تا ایمانِ مستحکم
یکی صادق یکی هم حضرتِ خاتم
ندایی آمد از لاهوتِ ربّ العزه در ناسوت
به هم پیچیده شد طومارِ کفر جبت و الطاغوت
فلک خرم ملک در شادی و جن و بشر مبهوت
فروغی در شب آمد ایّها العالَم
رئیس مکتب آمد ایّها العالَم
الا ای شیعیان کف دارد این مژده
رئیسِ مذهب آمد ایّها العالَم
ببین آتشکده خاموش شد از شعله هایِ شرک
کسی آمد که لرزانده است نورِ او بنایِ شرک
هراسان شد از این مولود مکه ناخدایِ شرک
محمد هدیه ای از عالم بالا
مقامش قاب قوسین است و او ادنی
اگر چه خاتم پیغمبرانش خوانده اند اما
بخوانیدش اَباالاُمّه ، اَخیُ الحیدر ، اباالزهرا
محمد می رسد، از خوبی اخلاق می خواند
امینِ مکه از پابندیِ میثاق می خواند
سروش وحی را در گوشۀ عشاق می خواند
ز قرآن خواندنش قرآن شده واله
دلِ یاسین و الرحمان شده واله
حرا واله، خدا واله، علی مرتضی واله
ابوذر مست گشته از دمش سلمان شده واله
کنار گنبدِ خضرایِ او ما روسیاهانیم
در این دارالحکومه تک تک ما عبد سلطانیم
پناهمان بده! همشهریِ شاه خراسانیم
شفیعَ المُذنِبین الغوث
شه دنیا و دین الغوث
الا ای که وصی ات شد
امیرالمومنین الغوث
علی دلدار، علی دلبر، علی مولا، علی رهبر
علی قرآن، علی کوثر، علی میزان، علی محشر
علی حیدر، علی صفدر، علی شد جان پیغمبر
عَلِيٌّ حُبُهُ جُنّه
قَسِیمُ النَّارِ والجَنَّه
وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً
اِمَامُ الْاِنْسُ وَ الْجَنَّةِ
شاعر : #امیر_عظیمی
|⇦•سرود و شور زیبا ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
دو تا ساقی ، دو تا باده ، دو تا مینو ، دو تا ساغر
دو تا تاک پُر از انگور و سر در خمره ، خم پرور
یکیشان صادق و آن دیگری گردیده پیغمبر
اگر مستم ، اگر هوشیار
اگر خوابم ، اگر بیدار
اسیرم در کمندِ حضرت صادق
کمند احمد مختار
« نبیالله .. نبیالله .. »
بَلَغَ العُلی بِکَمالِهِ کَشَفَ الُدُجا بِجِمالِهِ حَسُنَت جَمیعَ خِصالِهِ صَلوأ عَلَیهِ آلِهِ
دوتا خورشید عالمتاب میآیند از بالا
دو دُرّ نادر و نایاب میآیند از بالا
دو تا آقا ، دو تا ارباب میآیند از بالا
دو تا کوثر ، دو تا زمزم
دو تا دارو ، دو تا مرهم
دو تا ایمانِ مستحکم
یکی صادق ، یکی هم حضرت خاتم
« نبیالله .. نبیالله .. »
ببین آتشکده خاموش شد از شعلههایِ شرک
کسی آمد که لرزانده ست نورِ او بنایِ شرک
هراسان شد از این مولودِ مکه ناخدایِ شرک
محمد هدیهای از عالم بالا
مقامش قاب قوسین است و او ادنی
اگرچه خاتم پیغمبرانش خواندهاند اما
بخوانیدش اَباالاُمّه ، اَخی الحیدر ، اَباالزهرا
« نبیالله .. نبیالله .. »
کنارِ گنبد خضرای او ما روسیاهانیم
در این دارالحکومه تک تک ما عبد سلطانیم
پناهمان بده! همشهری شاه خراسانیم
شفیع المذنبین الغوث
شه دنیا و دین الغوث
الا ای که وصیات شد
امیرالمومنین الغوث
علی دلدار، علی دلبر، علی مولا، علی رهبر
علی قرآن، علی کوثر، علی میزان، علی محشر
علی حیدر، علی صفدر، علی شد جان پیغمبر
عَلِيٌّ حُبُهُ جُنّه
قَسِیمُ النَّارِ والجَنَّه
وَصِیُّ المُصطَفَی حَقّاً
اِمَامُ الْاِنْسُ وَ الْجَنَّةِ
« نبیالله .. نبیالله .. »
بَلَغَ العُلی بِکَمالِهِ کَشَفَ الُدُجا بِجِمالِهِ حَسُنَت جَمیعَ خِصالِهِ صَلوأ عَلَیهِ آلِهِ
شاعر : #امیر_عظیمی
بسمالله الرحمن الرحیم
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
نور نازل، چهارده معصوم
عقلکامل، چهارده معصوم
چارده عصمت خداوندی
مظهر قدرت خداوندی
چارده ماه آسمانافروز
چارده آفتابظلمتسوز
چارده چشمهی عسلآگین
چارده اسم چون شکرشیرین
چارده آبشار ربانی
چاردهتا شراب سبحانی
چارده فهم از خدای بزرگ
چاردهتا خدانمای بزرگ
چارده قبله در میان بشر
چارده کعبهی امان بشر
چارده تکیهگاه هر مومن
چارده جانپناه هر مومن
چاردهلولوء، چارده مرجان
چارده سوره، چارده قرآن
چارده راه مسقیم به او
چاردهتا شفا، دواء، دارو
چارده حبل متصل بهخدا
چارده رشتهی توسل ما
چارده نور و احد ازلی
جلوهی احمد و جلال علی
چارده تاجِنور بر سرشان
فخرشانفاطمهست، مادرشان
چاردهخیر و چاردهبرکات
دائماً بر وجودشان صلوات