بسم الله الرحمن الرحیم امشب از شبهای دی مجنون ترم آتشی افتاده است در دفترم بند بند شعر من آذر گرفت در رثایی شعله پا تا سر گرفت یادم آمد از حسین و خواهرش روضه می خوانم به جای مادرش تا قلم از لا قلم امداد کرد از حسین و خواهر او یاد کرد آن شهنشاهی که ذکرش یارب است خواهری دارد که نامش زینب است کیست زینب یار ثارالله شد در سپهر آفرینش ماه شد زینبی که دین حق یاری کند جای عباسش علمداری کند کیست زینب اسوه ی شرم و حیا کیست زینب زائر خون خدا در میان قتله گه ماوا گرفت بوسه ای جانسوز زان رگها گرفت با برادر گفته او با صد خروش زینبت هر گز نمی گردد خموش یا اخا خصم تو رسوا می کنم سوره ی عشق تو معنا می کنم حالیا وقت سفر آمد مرا راه پر پیچ و خطر آمد مرا لیک می دانم که در حین سفر می کنی همراهی خواهر به سر من به محمل باشم و تو روی نی عاشقانه می کنیم این راه طی کوفه و شام بلا در پیش روست راس تو بر نیزه ها درپبش روست دیگر آمد لحظه ی جان دادنم ای برادر جان بیا بر دیدنم یوسفا بازآ و یعقوبم ببین ای برادر صبر ایوبم ببین گر بیایی رو نما جان می کنم حنجرت را بوسه باران می کنم مثنوی های تو عابد ماندنی است بیت بیتش در رثایم خواندنی است ✍ #اکبر_عابدی 🏷#اشعار_وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

بسم الله الرحمن الرحیم گوشه زندان گشته ماوایم خون رگهایم جاری از پایم درد هجران شد نصیبم من غریبم من غریبم وامصیبت وامصیبت آسمان گرید بر دل زارم دیده درراهت چشم خونبارم ای رضا جانم کجایی دیدن بابا بیایی وامصیبت وامصیبت گشته آماج غصه ها حالم درقفس مانده مشتی ازبالم دیدنم آید شبانه دشمنم با تازیانه وامصیبت وامصیبت ناله ها دارم از غم و محنت مانده بردوشم کوهی ازغربت ناله ها دارم به سینه شد دلم تنگ مدینه وامصیبت وامصیبت ✍ #اکبر_عابدی 🏷 #اشعار_شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام

بسم الله الرحمن الرحیم عید مبعث حضرت ختم مرسلین است جبریل امین نغمه اش شاد و دلنشین است یا ایهاالمسلمین وقت سرور آمده موسی عمران ما ز کوه طور آمده یا رسول الله مدد آیینه ذات خدا مصحفش تو دسته اومده که نابود ‌کنه هر چی بت پرسته شنیده است این ندا بخوان بنام خدا برای خلق منی پیمبر و رهنما یا رسول الله مدد شکر خدای مهربون شد عید پیمبر به کور چشم حسود او صاحب کوثر شب فرار غمه ذکر لب ما همه مبارک و تهنیت برعلی و فاطمه یا رسول الله مدد ✍ #اکبر_عابدی 🏷 #اشعار_بعثت_پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله

بسم الله الرحمن الرحیم امشب در میخانه را بر ما گشودند جام ولا را بین ما قسمت نمودند آیینه ی دل را ز گرد غم زدودند زیباترین شعر رهایی را سرودند آمد بشارت با نوایی عاشقانه بلبل غزل خوانست و قمری در ترانه شد ماه شعبان یا بهار آفرینش ماه عبادت آمد و گاه نیایش گلهای هستی را سزد دست نوازش غم بسته امشب با شعف پیمان سازش امشب صلا آید شب میلاد نور است درخانه ی مولا علی جشن وسرور است شد آسمان روشن ز مهر و ماه و اختر در دست مشتاقان بود جامی ز کوثر سر زد گلی از گلشن زهرا و حیدر فطرس بگیرد از پرِ قنداقه اش پر جانانه شب شمع و گل و پروانه باشد میلاد سبز رهبر فرزانه باشد امشب مدینه بوی عشق ناب دارد زهرا در آغوشش یکی مهتاب دارد جبریل امشب دیده ای پر آب دارد گهواره جنبان است و ذکر خواب دارد اونورچشم احمد و جان بتول است با مهر ثارالله نماز ما قبول است هستی گرفته آبرو از آبرویش کروبیان را توتیا شد خاک کویش گلبوسه گیرد احمد از روی نکویش نقش انالحق می زند خون گلویش چون از حسین و کربلایش یاد کردم مرثیه خواندم گریه در میلاد کردم سرخوش وجودم گشته از جام ولایش پر می زند مرغ دلم تا کربلایش من کیستم ایزد کند مدح و ثنایش خون خدا باشد که حق شد خونبهایش عابد زبان خامه ات امشب حزین است اجر تو با زهرا به روز وا پسین است ✍ #اکبر_عابدی 🏷#اشعار_حلول_ماه_مبارک_شعبان