eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.3هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اخیرا در فضاهای مجازی خبر لغو مسابقه ی پر مخاطب "برنده باش" که از شبکه ۳ سیما پخش میشد توجه همه را به خود جلب کرده و در این باره فتوای آقای را نیز ضمیمه کردند که ایشان فرموده اند که این مسابقه حرام است . لطفا در این زمینه روشنگری بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که کردن از گناهان کبیره و بزرگی است که خداوند درباره آن می فرماید ؛ « درباره شراب و از تو سؤال مى كنند، بگو در آنها گناه و زيان بزرگى است، و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بر دارد، (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است » ( آل عمران 219) 🔸و می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ايد شراب و قمار و بتها و از لام (كه يك نوع بخت آزمايى بوده) پليدند و از عمل شيطانند از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد.شيطان مىخواهد در ميان شما بوسيله و قمار عداوت ايجاد كند، و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد آيا (با اينهمه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد » ( مائده 90_91) ❕در روایات متعددی نیز تصریح به کبیره بودن گناه قمار بازی شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 329 ❕قمار (به كسر قاف) در لغت به معناى غلبه يكى بر ديگرى در بازى قمار است ( المصباح المنیر ص 515) و نيز به معناى گذاشتن در بازى با آلات معروف برد و باخت است. 📚مجمع البحرین ج 2 ص 547 ❕ در اصطلاح فقه به مطلق گرو گذاشتن و غير آن در مقابل ، تعريف شده است. 📚کتاب المکاسب ج 1 ص 47 _ جواهر الکلام ج 22 ص 109 👌یعنی قمار آن است که دو یا چند طرف پولی میان بگذارند و مسابقه ای تشکیل دهند و به برنده مسابقه پول های گذاشته شده را بدهند ، یا شخص یا نهاد دیگری از شرکت کنندگان برای انجام مسابقه پولی به عنوان شرط بندی ، گرو می گیرد ، آنگاه آن پول ها را به مسابقه می دهد و به بازنده ای که پول داده است اما برنده نشده است ، چیزی نمی رسد ، این مورد هم مصداق قمار و حرام است . ❕در مسابقه معروف برنده باش مطابق آنچه گفته شده است، نیز چنین است که از شرکت کننده ها برای شرکت در مسابقه ( و گرو گذاری مال جهت انجام مسابقه ) پولی می شود ، که با توجه به کثرت شرکت کنندگان ، مبلغ جمع آوری می شود ، آنگاه آن پول جمع آوری شده از شرکت کنندگان را به برندگان نهایی می دهند و افراد بازنده چیزی نمی آید . روشن است روش فوق کاملا مصداق قمار است و حرام و در استفتاء از آیت الله مکارم همین بحث مورد سوال قرار گرفت و ایشان فتوا به حرمت دادند ؛ 💠http://yon.ir/dipxA ❕اما اگر شخصی که خارج از مسابقه است ، جهت تشویق افراد شرکت کننده در مسابقه ، به آن که برنده شده است از خود ، نه پول گرو گذارده شده شرکت کننده ، پولی بدهد ، در این صورت اشکالی وارد نمی شود . 📚احکام رقص و قمار ، ص 104 👌مدیر شبکه سوم معتقد است که پولی که به برندگان در مسابقه برنده باش داده می شود ، از پول های جمع آوری شده از شرکت کنندگان نیست و محل دیگری دارد ، لذا عنوان حرمت و قمار بر آن مترتب نمی شود و طبیعتا ممکن است بر آن باشد که پول هایی هم که بابت خریدن سوال از شرکت کنندگان دریافت می شود ، بابت حق الزحمه برگزار کنندگان مسابقه است ، نه دریافت پول برای شرط بندی و گرو گذاری مال ، لذا سوالی که از آیت الله مکارم پرسیده اند ، بر برنامه برنده باش ندارد. متن صحبت ایشان مطابق نقل خبرگزاری ها چنین است ؛ ❕«همانطور که مرجع بزرگوار در جلسه درس خارج فقه فرمودند اگر محل تامین جوایز مسابقه از محل وجه دریافتی از شرکت کنندگان مسابقه تفکیک شده باشد، مشکل شرعی ندارد. در همین راستا، با توجه به سابقه دیرینه سازمان در این گونه برنامه ها و بررسی های شرعی لازم، از همان ابتدا پیش بینی شده بود که محل تامین جوایز از برآورد در شبکه باشد و نه وجه احتمالی دریافتی از شرکت کنندگان. لذا مفروض استفتا مصداق این برنامه نیست » 💠https://t.me/akharinkhabar/168654
‼️برگزاری مسابقات اینترنتی 🔷س 5356: هایی راه اندازی شده که برای ورود به بازی باید مبلغی پرداخت شود و اگر شدید به شما تعلق می گیرد، آیا چنین بازی هایی حکم دارد؟ ✅ج: اگر برگزارکنندۀ مسابقه مبلغی از شرکت‌کنندگان به عنوان حق الزحمه و شرط شرکت در مسابقه برای خودش دريافت کند و بعد از مالكيت، با مال خود جايزه پرداخت کند، اشکال ندارد.
‼️شرط بندی و پیش بینی نتیجۀ مسابقه 🔷س 5180: آیا در سایت ها برای تیم برنده در فوتبال حرام است؟ ✅ج: احتیاط در ترک شرکت در این مسابقات است، هر چند حرام نیست، اما کسی که در پیش بینی برنده می شود، شرعا مالک جایزه نمی شود، مگر آن که مالک ، ضمن یکی از عقود شرعی مانند هبه یا صلح، جایزه را به تملیک کند.
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت نهم : شرطبندی ✔️راوی : مهدی فریدوند ، سعید صالح تاش 🔸تقريباً سال 1354 بود. صبح يک روز جمعه مشغول بازي بوديم. سه نفرغريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاي غرب تهرانيم، ابراهيم کيه!؟ بعد گفتند: بيا بازي سر 200 تومان. دقايقي بعد بازي شروع شد. تک و آنها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند. 🔸همان روز به يكي از محله هاي جنوب شهر رفتيم. سر 700 تومان شرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد آنها مشغول گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند. 🔸يكدفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه. اگه شد ما پول نميگيريم. يكي از آنها جلو آمد و شروع به بازي كرد. ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد. آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد! 🔸همه آنها خوشحال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصباني بودم به گفتم:آقا ابرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! باتعجب نگاهم كرد وگفت: ميخواستم ضايع نشن! همه اينها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود! 🔸هفته بعد دوباره همان بچه هاي غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشان آمدند. آنها پنج نفره با سر 500 تومان بازيکردند. ابراهيم پاچه هاي شلوارش را بالا زد و با پاي برهنه بازي ميکرد. آنچنان به توپ ضربه ميزد که هيچکس نميتوانست آن را جمع کند! 🔸آن روز هم ابراهيم با اختلاف زياد برنده شد. شب با ابراهيم رفته بوديم مسجد. بعد از ، حاج آقا احکام ميگفت. تا اينكه از شرط بندي و پول صحبت کرد و گفت: پيامبر ميفرمايد: «هر کس پولي را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت از دست ميدهد .» و نيز فرمود هاند: «کسي که لقمه اي از حرام بخورد نماز چهل شب و دعاي چهل روز او پذيرفته نميشود .» 🔸ابراهيم با تعجب به صحبتها گوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز سر واليبال 500 تومان تو شرط بندي برنده شدم. بعد هم ماجرا را تعريف کرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده بخشيدم! حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش ، بکن اما شرط بندي نکن. 🔸هفته بعد دوباره همان افراد آمدند. اين دفعه با چند يار قويتر، بعدگفتند: اين دفعه بازي سر هزارتومان! ابراهيم گفت: من بازي ميکنم اما شرط بندي نميکنم. آنها هم شروع کردند به مسخره کردن و تحريک کردن و گفتند: ترسيده، ميدونه ميبازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و... 🔸ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه، من هم اگه ميدونستم هفته هاي قبل با شما بازي نميکردم، پول شما رو هم دادم به ، اگر دوست داريد، بدون شرط بندي بازي ميکنيم. که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد. ٭٭٭ 🔸دوستش می گفت: با اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بسيار توصيه كرد كه شر طبندي نكنيد. اما يكبار با بچه هاي محله نازي آباد بازي كرديم و مبلغ سنگيني را باختيم! آخرای بازي بود كه آمد. به خاطر شرط بندي خيلي از دست ما عصباني شد. 🔸از طرفي ما چنين مبلغي نداشتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شد ابراهيم جلو آمد وتوپ را گرفت. بعدگفت: كسي هست بياد تك به تك بزنيم؟از بچه هاي نازي آباد كسي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با خاصي جلو آمد وگفت: سَرچي!؟ ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري. او هم قبول كرد. 🔸ابراهيم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم. او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد. اما بعد ازآن حسابي با ما دعوا كرد! ابراهيم به جز واليبال در بسياري از رشته هاي ورزشي داشت. در کوهنوردي يک کامل بود. تقريباً از سه سال قبل از پيروزي انقلاب تا ايام انقلاب هر هفته صبحهاي جمعه با چندنفر از بچه هاي زورخانه ميرفتند تجريش. نماز صبح را در صالح ميخواندند، بعد هم به حالت دويدن از کوه بالا ميرفتند. آنجا صبحانه ميخوردند و برميگشتند. 🔸فراموش نميكنم. ابراهيم مشغول تمرينات كشتي بود و ميخواست پاهايش را قوي كند. از ميدان دربند يكي از بچه ها را روي كول خود گذاشت و تا نزديك آبشار دوقلو بالا برد! اين کوهنوردي در منطقه دربند و کولکچال تا ايام پيروزي انقلاب هر هفته ادامه داشت. ابراهيم را هم خيلي خوب بازي ميكرد. در پينگ پنگ هم استاد بود و با دو دست و دو تا راكت بازي ميكرد وكسي حريفش نبود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت یازدهم : قهرمان ✔️راوی : حسين الله كرم 🔸مسابقات قهرماني 74 کيلو باشگاهها بود. همه حريفان را يکي پس از ديگري شكست داد و به نيمه نهائي رسيد. آن سال ابراهيم خيلي خوب کرده بود. اکثر حريفها را با شکست داد. 🔸اگر اين مسابقه را ميزد حتماً در ميشد. اما در نيمه نهائي خيلي بد کشتي گرفت. بالاخره با يک امتياز بازي را واگذار كرد! آن سال ابراهيم مقام سوم را کسب کرد. اما سالها بعد، همان پسري که حريف نيمه نهائي ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند. آن آقا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف ميکرد. همه ما هم گوش ميکرديم. 🔸تا اينکه رسيد به ماجراي آشنائي خودش با ابراهيم و گفت: آشنائي ما بر ميگردد به نيمه نهائي کشتي باشگاهها در وزن 74 کيلو، قرار بود من با ابراهيم بگيرم.اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند ابراهيم بحث را عوض ميکرد! آخر هم نگذاشت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد همان آقا را ديدم وگفتم: اگه ميشه قضيه کشتي خودتان را تعريف کنيد. او هم نگاهي به من کرد. نَفَس عميقي کشيد و گفت: 🔸آن سال من در نيمه نهائي حريف ابراهيم شدم. اما يکي از پاهايم شديداً ديد.به ابراهيم که تا آن موقع نميشناختمش گفتم: رفيق، پاي من آسيب ديده هواي ما رو داشته باش. ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چَشم. بازيهاي او را ديده بودم. توي كشتي بود. با اينکه شگرد ابراهيم فنهایي بود که روي پا ميزد. اما اصلاً به پاي من نزديک نشد! ولي من، در کمال نامردي يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزي به رفتم. ابراهيم با اينکه راحت ميتونست من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولي اين کار رو نکرد. 🔸بعد ادامه داد: البته فكر ميكنم او از قصد كاري كرد كه من بشم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگه اي داشت.ولي من خوشحال بودم. خوشحالي من بيشتر از اين بود که حريف فينال، بچه محل خودمون بود. فکر ميکردم همه، مرام و داش ابرام رو دارن. 🔸اما توي فينال با اينکه قبل از مسابقه به دوستم گفته بودم که پايم آسيب ديده، اما دقيقاً با اولين حرکت همان پاي آسيب ديده من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم. آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم ابراهيم قهرماني بود. از آن روز تا حالا با او رفيقم. چيزهاي عجيبي هم از او ديد هام. را هم شکر ميکنم که چنين رفيقي نصيبم کرده. 🔸صحبتهايش که تمام شد خداحافظي کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبتهايش فکر ميکردم. يادم افتاد در مقر گيلان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از رزمنده ها جمله اي نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند: «ابراهيم هادي رزمنده اي با خصائص پورياي ولي » 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید شادی روحش صلوات 🌹 _____________________________