eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
20.6هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊بســـــم ربـــــ الشـــــہدا🕊 🌺شهیدان را شهیدان میشناسند🌺 ‌ باید " لایــــــــــق " باشیم تا عاشقمان کنند! و " شــــــــــاهد " باشیم تا شـــــღــــیدمان کنند! 🌷شــــــــــღـــــدا..! همان عاشقان شـღـیدی هستند؛که ابتدا " لایقان شاهد " شده بودند ای شـــــღـــــید آگاه ز عشق هستی، ناآگاه رسیدم من در راه جـــــنون بودی در راه رســـــیدم من فرمان ســـــفر دادی، من کوله‌ے خود بســـــتم... با عشق تو ای جانا به الـــلہ رسیدم مـــــــن... . .. . .. . .. . .. . ... .. . .. . .. . .. . .. ✅با امام زمان رفیق بشیم ؟؟!!! یک واژه و راهِ ... ست ... و آنقدر دست یافتنی ست که هرکس می تونه آرزوش را داشته باشه و امیدش را هم به دل ، که حتما به اون میرسه ... ❤️و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ... بعضی ها با پول به آرزوهاشون می رسند و بعضی با ... و جان دادن ، می‌خواد خالص و مخلص شدن می‌خواد ... سختی و درد کشیدن می خواد ! و همه ی اینها ... با امام زمان را می‌خواد! و زیر قول ، نزدن هامون را می خواد !! اگه با امام زمان بشیم راه هموار میشه. ❤️ ؟! و بازهم ... ، به می افتد ... و نشد ، که بنویسند ... به سال نود و شش ... تاریخ شهادت را ... و سال نود و هفت... چگونه خواهیم بود ؟! چگونه خواهیم ماند؟! ✅چگونه ؟!
.... ♥🌱 يہ‌‌بچہ‌مذهبـے باید بـدونہ‌کہ‌رفیق شهـیدداشتـن ‌واسـہ‌ی نیـس!☝🏻 بایدیـاد بگیـره ‌رفیق‌شـهیدش رو تـو پیاده کـنہ 🍃 وگرنـہ‌از چیـزی‌ 💕💕💕
هیچ زمان! آدم هایی که شما را به خدا نزدیک می کنند، رها نکنید بودن انها یعنی خدا هنوز حواسش بهت هست 🌱🕊
🌷 آیت الله () : ای عزیزان من ، رفقای خود را بشناسید ، پس از آن کنید ، با غافلین مبادا رفاقت کنید که شما را معین نیستند به جای خود ، [بلکه] از کار دنیا و آخرت هم شما را عایق و مانع اند. 📚 سلوک سعادت ، ص۶۹ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست و هفتم : دبیر ورزش ✔️ راوی : خاطرات شهید رضا هوشیار 🔸ارديبهشت سال 1359 بود. ورزش دبيرستان بودم. در كنار مدرسه ما دبيرستان ابوريحان بود. ابراهيم هم آنجا معلم ورزش بود. رفته بودم به ديدنش. كلي با هم صحبت كرديم. شيفته و اخلاق ابراهيم شدم. 🔸آخر وقت بود. گفت: تك به تك واليبال بزنيم!؟ خنده ام گرفت. من با تيم ملي واليبال به مسابقات جهاني رفته بودم. خودم را صاحب سبك ميدانستم. حالا اين آقا ميخواد...! گفتم باشه. توي دلم گفتم: ضعيف بازي ميكنم تا ضايع نشه! سرويس اول را زد. آنقدر بود كه نتوانستم بگيرم! دومي، سومي و... 🔸رنگ چهره ام پريده بود. جلوي دانش آموزان كم آوردم! ضرب دست عجيبي داشت. گرفتن سرويسها واقعاً مشكل بود. دورتا دور زمين را بچه ها گرفته بودند. نگاهي به من كرد. اين بار آهسته زد. امتياز اول را گرفتم. امتياز بعدي و بعدي و... . ميخواست نشم. عمداً توپها را خراب ميكرد! 🔸رسيدم به ابراهيم. بازي به دو شد و آبروی من حفظ شد! توپ را انداختم كه سرويس بزند. توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائي آمد. الله اكبر... ندای ظهر بود. توپ را روي زمين گذاشت. رو به قبله ايستاد و بلندبلند اذان گفت. در فضاي دبيرستان صدايش پيچيد. 🔸بچه ها رفتند. عده اي براي وضو، عده اي هم براي خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حياط. بچه ها پشت سرش ايستادند. جماعتي شد داخل حياط. همه به او اقتدا كرديم. نماز كه تمام شد برگشت به سمت من. دست داد و گفت: آقا رضا رقابت وقتي زيباست كه با باشد. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 شهید شادی روح پاکش صلوات 🌹
❣️🍀❣️🍀❣️🍀❣️ راز هایت را به دو نفر بگو ... و خدایت ❤️ در تنگنا به دو چیز تکیه کن... و دعا🍀 در دنیا مراقب دو چیز باش... و مادر❣️ از دو چیز نترس که به دست خداست... و مرگ🍁 و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن.. 🧡 تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش...☺️ 🌿🍁🍂🍁🌿