eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اثبات مشرک بودن ابوطالب تنها با یک دلیل. 🖌همانطور که می دانید شیعیان و روافض میگویند ابوطالب ایمان اورد و ایمانش را مخفی نگه داشت! 🖍همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است. مجلسی می‌گوید:بيان : أبوطالب اسمه عبد مناف والصحيح أن اسمه عبد مناف ❇️صحیح ان است که ابوطالب اسمش عبد مناف است عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده. ♻️حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا‌ مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه‌ می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد؟ چنانکه ابوهریره قبل از اسلام اوردنش نامش عبدالشمس بود ولی وقتی که مسلمان شد نامش را عوض کرد. 🖌چرا ابوطالب چنین نکرد؟ از اینجا ثابت می شود که ابوطالب ایمان نیاورده بود به اسلام وگرنه هرطوری شده بود نام خودش را عوض می کرد. 💠💠 👌در رابطه با این که نام مبارک حضرت ابوطالب علیه السلام چه بوده است ، نقل های است . 1⃣در برخی از نقل ها آمده است که نام مبارک ایشان « » بوده است ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « به خداوند سوگند ، ابوطالب ، عبد مناف بن عبد المطلب مومن و مسلمان بود » 📚وسائل الشیعه ج 16 ص 231 👌حضرت عبد المطلب هم زمانی که ، پیامبر اسلام را به ابوطالب علیهما السلام سپرد ، از او تعبیر به « عبد مناف » کرد . 🔸أوصيك يا عبد بعدي بموحد بعد أبيه فرد 🔸وصّيت من كنّيته بطالب عبد و هو ذو تجارب 📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 34 _ سیره ابن اسحاق ج 1 ص 47 _ بحار الانوار ج 35 ص 85 ❕علی علیه السلام می فرمود ؛ « اسم پدرم عبد بوده که کنیه ( ابوطالب ) بر اسم ایشان غلبه پیدا کرد ( و ایشان به ابوطالب مشهور شدند ) » 📚امالی صدوق ص 603 2⃣در برخی دیگر از نقل ها ، آمده است که نام مبارکش ، بوده است ، چنان که در زیارت پیامبر گرامی می خوانیم ؛ « سلام بر عموی تو عمران ، ابی طالب » 📚بحار الانوار ج 97 ص 189 _ مستدرک سفینه البحار ج 6 ص 555 3⃣قول دیگر آن است که اسم ایشان همان ، ایشان است ، یعنی ابوطالب و ایشان در کنار این کنیه اسم دیگری ندارند . 🔸حاکم نیشابوری می نویسد ؛ « اکثر متقدمین بر این عقیده بودند که اسم ( پدر حضرت علی ) همان ایشان بوده است ( یعنی ابوطالب )» 📚معرفه علوم الحدیث ، حاکم نیشابوری ، ص 184 _ تاریخ مدینه دمشق ج 66 ص 310 4⃣قول دیگر آن است که نام ایشان ، بوده است ؛ 📚اعلام الوری ج 1 ص 43 _ عمده القاری ج 16 ص 301 💠ما بنا را بر این می گذاریم که نام مبارک ایشان ؛ « » بوده است . اما سوال می کنیم چه کسی گفته است که « » نام یک بت بوده است . ❕شما می توانید به کتاب « اسلام و عقائد و آراء بشری » ، ص 259 به بعد مراجعه کنید ، و ببینید که اساسا هیچ گونه بتی در شبه جزیره عربستان به نام « » نبوده است . 👌از سوی دیگر ، مناف از ریشه نوف و نوفا به معنای شیء مرتفع و و والا مقام است ‌. 📚لسان العرب ج 9 ص 342 👌بنابراین مناف به معنای مشرف و والا مقام می باشد ، که این وصف یکی از خداوند است ، لذا در دعاها از جمله صفات خداوند ، صفت « » به معنای والا مقام و عظیم الشان ، بیان شده است ؛ « سُبحانَ ذِى الْعِزِّ الشّامِخِ الْمُنيفِ » 📚بحار الانوار ج 86 ص 319 ، ج 83 ص 66 👌بنابراین عبد مناف یعنی عبد الله و مناف یکی از اوصاف است . اسم حضرت ابوطالب هم « عبد مناف » بوده یعنی عبد و بنده خداوند والا مقام و الشان .
🤔 ❔مگر خداوند انگشت و جسم دارد که در روایت آمده است که قلوب بنی آدم بین دو خداوند است ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مشهوری است که در منابع شیعه و اهل سنت به نقل از پیامبرگرامی و دیگر امامان آمده است که فرمودند؛ «قلب مومن میان دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد ، هر طورى كه او بخواهد در دلها تصرّف مى ‏كند ساعتى چنان بوده و ساعتى ديگر چنين مى‏ باشد و بنده بسا به خير توفيق مى ‏يابد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 _ صحیح مسلم ج 4 ص 2045 ❕با توجه به این که ثابت است خداوند متعال با براهین محکم عقلی و نقلی از هرگونه اتصاف به ممکنات و جسم بودن مبرا است ؛ 👌روشن می شود که تعبیر موجود در روایت فوق تعبیری مجازی و کنایی بوده است ، چنان که شیخ صدوق در توضیح روایت می نویسد ؛ « مقصود از «اصبعين من اصابع اللَّه» در روایت ، طريقين من طرق اللَّه است و مراد از ، طريق خير و طريق شر مى ‏باشد چه آنكه خداوند متعال را نبايد به اصابع توصيف نمود و اساسا شباهتى به مخلوقاتش ندارد پس بايد در لفظ اصابع تصرف كرد و آن را تأويل برد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 👌علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « قلب مؤمن ميان دو انگشت‏ از انگشتان خداوند مهربان است البته واضح است ذات منزه خداوندى انگشتى كه از گوشت و خون و استخوان تركيب يافته و داراى بندهائى است ندارد ولى چون دادن اشياء، و برگرداندن و تغيير شكل آنها به نيروى دست و انگشتان است تعبير به انگشت‏ شده چون داشتن انگشت‏ در انسان بخودى خود و قطع نظر از كارهائى كه انجام ميدهد ارزشى ندارد و هدف نيست بلكه انگشت‏ وسيله است براى تحريك و تغيير و كارهائى از اين قبيل ، ذات بارى تعالى هم دل را از بحالى و شكلى بشكل ديگر برميگرداند » 📚بحار الانوار ج 67 ص 40 👌سيد نیز حدیث فوق را چنين تفسير مى ‏كند ؛ « كِنايةٌ عَنْ تَيَسُّرِ تَصْرِيفِ الْقُلُوبِ وَ تَقْليِبِها وَ دُخُولِ ذلكَ تَحْتَ قُدْرَتِهِ ؛ كنايه از آسانى چرخش و دل و در تحت قدرت خدا بودن است » 📚تنزیه الانبیاء ص 125 👌در فارسى نيز چنين اصطلاحى را به كار مى‏ بريم. براى مثال مى‏ گوييم: «فلان چيز يا فلان كس در من یا بین انگشتان من است»، كه كنايه از تسلط داشتن بر كسى يا بر انجام دادن كارى است.