eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مرا کرامت آقا گرفته است شکر خدا که چشم همیشه حسینی ام اشکی برای روز مبادا گرفته است بال فرشته است برای تبرکی اطراف چشم های ترم را گرفته است این جا حسینیه است ملائک نشسته اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریه ی ماه محرمم امروز بوی چادر زهرا گرفته است حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است دیروز بین خون خودش ریشه کرده بود حالا درخت سیب شده ، پا گرفته است
در حسینیه تو برگ براتم دادند وسط سینه زنی بود نجاتم دادند مرده ای بیش نبودم که به دستور شما  تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند تا که احرام ببندم به منای تو حسین (ع) رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند رو گرفتی که نبینی عرق سائل را  با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند با همین قطره اشکی که ندارم آقا  سیئه دادم و سیل حسناتم دادند نام تو زینت دنیاست اباعبدالله  نمک زندگی ماست اباعبدالله
ای اهل آسمان و زمین غم شروع شد ماه عزای عالم و آدم شروع شد حور و ملک، پری و بشر زار می‌زنند هنگامه‌ی مصیبت اعظم شروع شد باز این چه نوحه‌ای‌ست که بر سینه می‌زنم باز این چه مرثیه‌ست که اشکم شروع شد روضه،‌خروش،‌زمزمه،‌واحد،‌زمینه،‌شور جانم‌حسین،‌سینه زنی،‌دم شروع شد نوحوا‌علی‌الحسین، امام زمان گریست ابکی‌علی‌الحسینِ‌فاطمه نم‌نم شروع شد از عرش بوی پیرهن خونی حسین آورده‌ جبرییل، محرم شروع شد ده روز بعد خواهرش از حال می‌رود ده روز بعد شمر به گودال می‌رود
آقا غريب هستي و اصلا عجيب نيست از غربت علي دل تو بي نصيب نيست بس نامه ها شبانه نوشتي من الغريب اي آخرين حسين ...خبر از حبيب نيست! هل من معين غربت تو مي رسد به گوش مردي براي پاسخ (هَل مِن مُجيب) نيست اين روزها که فتنه فراگير گشته است دیگر کسی به فکر دوا و طبيب نيست آهسته تر به گوش تو مي گويم اي عزيز در انتظار روي تو يک بي شکيب نيست دکان زدند پاي شما خود پرستها آقا نيا دعاي فرجها نجيب نيست
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط   آمدم در بزنم، در نزنم می‌میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط   میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط   کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید... فقط   حُرّم و چکمه سر شانه‌ام انداخته‌ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط   صبح محشر به جهنم ببریدم امّا پیش انظار، گنهکار نخوانید فقط   پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه‌ای دامن ما را بتکانید فقط   حقمان است ولی جان اباعبدالله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط   سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط   گر بنا نیست ببخشید، نبخشید امّا دست ما را به مُحرّم برسانید فقط
تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است دل که نذر کربلا شد بی قرارش بهتر است  بردن چیزی به دربار کریمان خوب نیست سائل آقا شدن اصلا ندارش بهتر است  ما چرا ؟ بیچاره ، آن ها که حسینی نیستند هر که شد وقف محرم روزگارش بهتر است  فاطمه با گریه اش ما را اسیر خود نمود آری آری گریه اصلا گریه دارش بهتر است  نوکری آسوده می میرد که بیند بعد او در غلامی از خودش ایل و تبارش بهتر است  سن پیری بیشتر از هر چه باید گریه کرد میوه ی فصل زمستان آبدارش بهتر است روز روشن بود آقا کشته شد پس بعد از این گریه ی ماه محرّم آشکارش بهتر است دارد از خیمه می آید خواهرش ؛ شمر لعین  صبر کن گر خواهرش باشد کنارش بهتر است
تن که بیمار طبیبان شد دچارش بهتر است دل که نذر کربلا شد بی قرارش بهتر است  بردن چیزی به دربار کریمان خوب نیست سائل آقا شدن اصلا ندارش بهتر است  ما چرا ؟ بیچاره ، آن ها که حسینی نیستند هر که شد وقف محرم روزگارش بهتر است  فاطمه با گریه اش ما را اسیر خود نمود آری آری گریه اصلا گریه دارش بهتر است  نوکری آسوده می میرد که بیند بعد او در غلامی از خودش ایل و تبارش بهتر است  سن پیری بیشتر از هر چه باید گریه کرد میوه ی فصل زمستان آبدارش بهتر است روز روشن بود آقا کشته شد پس بعد از این گریه ی ماه محرّم آشکارش بهتر است دارد از خیمه می آید خواهرش ؛ شمر لعین  صبر کن گر خواهرش باشد کنارش بهتر است