#درسهایی_ازحضرت
#زهرا_سلام_الله_علیه
#قسمت_صدویازدهـــــــــم💎
سپس فرمود: ای مردم! بدانید من فاطمه ام! و پدرم محمد است که صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد.
آنچه می گویم آغاز و انجامش یکی است و هرگز ضد و نقیض در آن راه ندارد و آنچه را می گویم غلط نمی گویم، و در اعمالم راه خطا نمی پویم. به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رؤف و مهربان است.
هرگاه نسبت او را بجویید می بینید او پدر من بوده است، نه پدر زنان شما! و برادر پسر عموی من بوده است، نه برادر مردان شما! و چه پرافتخار است این نسبت، درود خدا بر او و خاندانش باد!
آری او آمد و رسالت خویش را به خوبی انجام داد، و مردم را به روشنی انذار کرد، از طریقه مشرکان روی بر تافت، و بر گردنهایشان کوبید، و گلویشان را فشرد- تا از شرک دست بردارند و در راه توحید گام بگذارند. او همواره با دلیل و برهان و اندرز سودمند مردم را به راه خدا دعوت می کرد.بت ها را درهم می شکست، و مغز های متکبران را می کوبید، تا جمع انها متلاشی شد،و تاریکی ها بر طرف گشت، صبح فرا رسید، و حق اشکار شد، نماینده دین به سخن درآمد،و زمزمه های شیاطین خاموش گشت. افسر نفاق بر زمین فرو افتاد، گره های کفر و اختلاف گشوده شد، و شما زبان به کلمه اخلال (لا اله الا الله)گشودید، در حالی که گروهی اندک و تهیدست بیش نبودید!
آری شما در آن روز بر لب پرتگاه آتش دوزخ قرار داشتید، و از کمی نفرات همچون جرعه ای برای شخص تشنه، و یا لقمه ای برای گرسنه، و یا شعله آتشی برای کسی که شتابان به دنبال آتش می رود، بودید، و زیر دست و پا ها له می شدید!
ادامه دارد...