eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
- دل گره خورده ست بر طاق دو ابروی علی هرچه باداباد با سر میروم سوی علی بر مشامم میرسد امشب فقط بوی علی آمدم دنیا برای دیدن روی علی - بازهم نام علی در شعر من اعجاز کرد یا علی اکبر نوشتم روح من پرواز کرد - محو روی ماه او هرشب گل مهتاب بود بس که گیسویش کمند و صورتش جذاب بود در قنوتش گریه هایش برکه ی سیلاب بود او فقط ارباب زاده نه!خودش ارباب بود - چشمه سارش در عبادت چشمه های سلسبیل میکشیده منتش را در نمازش جبرئیل - هر که او را دیده با خود گفته که پیغمبر است جمع خوبی هاست..آری..او علیِ اکبر است این علی اکبر خودش آیینه دار حیدر است در مسیر عاشقی او از همه عاشق تر است - بر جبینش ردّ لب های امیرالمومنین مادری کرده برایش حضرت ام البنین - ای خوش الحان حرم...ماه دل آرای حسین چشم بد دور ز تو خوش قد و بالای حسین نفست حق و دمت گرم مسیحای حسین آمدی تا که کنی پر همه جا،جای حسین - جلوه ای کن که خدا تشنه ی دیدار تو است اهل افلاک!زمین نقطه ی پرگار تو است - خواهش چشمان من وابسته بر دستان تو دست مارا رد مکن وصل است بر دامان تو هم من و ایل و تبار من همه قربان تو جان بابا را گرفته آن لب عطشان تو - در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکسی دیوانه ات شد تازه عاقل می شود - سفره ای که پهن کردی سفره ای از مرتضاست مثل بابای شهیدت رافتت بی انتهاست خانه ات معروف بر بیت الکرم..دارالشفاست یعنی این خانه همان بیت امام مجتباست - مدح تو با نام نامی حسن زیباتر است چون که دستش در کرامت از همه بالاتر است - وقت میدان رفتن و هنگامه ی پیکار شد وای بر لشکر که حیدر بازهم تکرار شد با شکوه نعره ات کار همه دشوار شد لشکر از ترس تو دنیا بر سرش آوار شد - تیغ لازم نیست..چشم تو کفایت می کند دشمنت را سوی قبر خود هدایت می کند - رفتی و پشت سرت اشک پدر دنبال تو ای عقاب خیمه ها،چیده ست دشمن بال تو وای از گودال تو..ای وای از گودال تو آه از حال حسین و...وای من از حال تو - بعد تو حال عموی تو تماشایی شده قافیه نه..شعر نه..ساقی تماشایی شده - 🔸شاعر:
علی سیرت، حسن طینت، محمد خو، علی اکبر که در صورت نمیزد با پیمبر مو علی اکبر حسین از بس که بیتاب پیمبر بود حق میخواست شود پیغمبری دیگر برای او، علی اکبر دو پایش پلکان عرش بر روی زمین میشد چو میزد پیش پای عمه اش زانو علی اکبر و دشمن میهراسد از دَم "اَینَ تَفرّوا"یش که با سربند حیدر میکند هوهو علی اکبر برای کشتن لشکر به شمشیر احتیاجی نیست که جای تیغ دارد تیزی ابرو علی اکبر شبیه شیشه ی عطری که پاشیده ست در میدان تمام تیرها را میکند خوش بو علی اکبر جوانان بنی هاشم به دقت جستجو کردند که قطعه قطعه پیدا میشد از هر سو علی اکبر 🔸شاعر:
دل از ما بُرد و او را حضرتِ دلبر تصوّر کن جهان را اینچنین با جذبه ای دیگر تصوّر کن صدایش زد علی، تا چشم دشمن کورتر باشد دلِ اربابمان را خانه حیدر تصوّر کن وجودِ این پدر-فرزند ممسوس خدا بوده ست دو روحِ پاک را در یک تن و پیکر تصوّر کن سرِ شهزاده ما را به «تاجِ زر» نیازی نیست به جای خاک؛ زیر هر دو پایش «زر» تصوّر کن چه مجنونانه میزد شانه موهای جوانش را از این تصویر، لیلا بودنِ مادر تصوّر کن تداعی شد علی تا با غضب شمشیر را برداشت عبایش را به دوش انداخت، پیغمبر تصوّر کن برادر زاده شیرین است! پس با شوق بی پایان کنار عمه جان زینب، علی اکبر تصوّر کن برای آخرین دیدار سمتِ خیمه راهی شد همیشه روضه ها را اول از آخر تصوّر کن فرود آمد به روی پیکرش بارانی از نیزه گُلی را زیر پا افتاده و پرپر تصوّر کن 🔸شاعر: