eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔸🔸 🔸🔸 🔸 ﴾﷽﴿ با صدای سوگند به خودم اومدم که گفت سوگند_ مراسم داره تموم میشه بیا بیرون! _باشه! تو برو منم میام! لبخندی زدو گفت سوگند_ باشه...فقط اشکاتو پاک کن بعد بیا...بردیا اشکاتو ببینه منو پخ پخ! متعجب پرسیدم _اشکام؟؟ و دستمو به صورتم کشیدم. من کی گریه کردم؟؟!!! سوگند خندید و گفت سوگند_ انقد غرق افکارت بودی که نه فهمیدی مجلس تموم شده و نفهمیدی گریه کردی! پاشو...پاشو بریم که میخوایم خرید هم بریم طول می کشه! _باش...به حسین اس بده داریم میام! پوکر نگام کرد و گفت _هی خدا!! دوست قحطی بود این هپروتیو دچارم کردی؟؟ دستمو گرفتو ادامه داد _بیا بریم بابا! حسینو شوهر گرامیت بیرون زیرپاشون علف سبز شده الانم به مرحله برداشت رسیده! مشتمو به بازوش زدمو گفتم _گمشو تواما!! منو دست می ندازی گوسفند؟! خندید و گفت _خدایا شکرت! هنوز سالمه!! از حسینه بیرون زدیم و به پسرا ملحق شدیمو به سمت مرکز خرید راه افتادیم بعد به سمت خونه بردیا اینا رفتیم! *** 🌟ادامه دارد🌟 به قلم 👈 رز✍ 🔸 🔸🔸 🔸🔸🔸 ┅═══✼🖤✼═══┅┄ ★ ★ ┅═══✼🖤✼═══┅┄ ★ ~~~🌸🐾🌸~~~~~~