eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.7هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
23.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔸🔸 🔸🔸 🔸 ﴾﷽﴿ بردیا صدای اهنگ و کم کردو گفت بردیا _ دریا! _ جانم؟! بردیا _ بی بلا! اینجوری جواب میدی من پس میفتما! خندیدم و گفتم _ خب کارتو بگو دیگه! بردیا_ گفتی جانم یادم رفت چی می خواستم بگم! قهقه زدمو گفتم _ چرت و پرت گفتنو بزار کنار و بگو ببینم چی می خواستی بگی! _این پرونده یکم اشفتم کرده! می خواستم بگم باهام حرف بزن سرگرم شم! نفس عمیقی کشیدمو گفتم _ منم ذهنم درگیر همین پروندست! دلم میخواست خودمون پرونده رو پیش ببریم ... _ اره منم دلم میخواست خودمون پرونده رو پیش ببریم...اما حیف که... حرفشو خوردو نفس عمیقی کشید که من ادامه دادم _بردیا به نظرت ایران اومدن طهورا واقعا واسه ارث و میراثه؟! چپ و چوله نگام کردو گفت بردیا_معلومه که نه!!!مطمئنم باز این وطن فروشا بوی پول و دلار امریکایی به مشامشون خورده قصد خربکاری به سرشون زده! _اوهوم!... خدا ازشون نگذره! به نظرم اینا قصدشون جاسوسی نیست ...همون خرابکاریه به نظرم ... ادامو دراورد با ناز پلک زدو گفت _ اوهوم! خندیدم و خواستم اعتراض کنم که چشمم به شلوغی سر کوچه بغلی مجتمع خونه سازمانی افتاد که بیشتر شبیه درگیری بود. _بردیا! اونجا رو نگا! ماشینو به کنار جاده هدایت کردو پیاده شد.. منم پیاده شدم که ماشینو با ریموت قفل کردو گفت _چادرتو محکم بگیر تا لباست مشخص نباشه! 🌟ادامه دارد🌟 به قلم 👈 رز✍ 🔸 🔸🔸 🔸🔸🔸 ┅═══✼🖤✼═══┅┄ ★ ★ ┅═══✼🖤✼═══┅┄ ★ ~~~🌸🐾🌸~~~~~~