هدایت شده از منتظران ظهور
👈 ایمان در کودکی
کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می شوند، اراده ای قوی و روانی نیرومند دارند.
از دوران کودکی رشید و با شهامت هستند و نتایج درخشان ایمان از خلال گفتار و رفتارشان به خوبی مشهود است.
یوسف صدیق علیه السلام فرزند یعقوب پیامبر علیه السلام است. این کودک درس خداپرستی را از پدر بزرگوار خود فراگرفته و در دامن یعقوب طفل با ایمانی بار آمده است. برادران بزرگتر او به وی حسد بردند و تصمیم به ایذای او گرفتند. کودک را با خود به بیابان آوردند و پس از رفتارهای خشن و ناراحت کننده به فکر قتلش افتادند. بعدا از کشتن او صرف نظر نمودند، به چاهش افکندند و سرانجام طفل را به کاروان مصری به عنوان غلام فروختند.
ابوحمزه از علی بن حسین علیه السلام سوال کرد: روزی که یوسف به چاه افکنده شد، چند ساله بود؟ حضرت در جواب فرمود: نه ساله!
از کودک نه ساله ای که در چنین وضع سخت و شرایط ناراحت کننده دچار شده، جز اضطراب و جزع، انتظار دیگری نیست. ولی نیروی ایمان در این کودک اثر عجیب و حیرت زایی گزارده است.
موقعی که یوسف را از چاه خارج کردند و به غلامی معامله نمودند، یکی از حضار به وضع کودک دقت کرد و از روی رأفت و مهربانی گفت: نسبت به این طفل غریب نیکی کنید.
یوسف که این جمله را شنید با اطمینان خاطر و آرامش روان گفت: آن کس که با خداست گرفتار غربت و تنهایی نیست
📗 #کودک_از_نظر_وراثت_و_تربیت
✍ محمدتقی فلسفی
آورده اند که شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت، برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.
اندکی بعد، گله چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت. شیخ حسن وقتی این صحنه را دید، حالش دگرگون شد و رنگ رخسارش پرید و صیحه ای زد و غش کرد.
وقتی به هوش آمد، چوپان علت حالش را از او پرسید. شیخ گفت گوسفندان تو عقل ندارند اما آنها میدانند که تو خیرشان را می خواهی با شنیدن صدای تو، سریع اطاعت کردند و از راه بیراهه برگشتند.
من که انسانم و عاقل، حرف و امر خالق خود را که به نفع من فرموده است، گوش نمی دهم. کاش به اندازه این گوسفندان، من از خدای مهربان خود می ترسیدم و امر و نهی او را گوش می دادم.