هدایت شده از منتظران ظهور
﷽
❀
#امام_جواد_ع_شهادت
اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند
کف می زنند تا نفست را فدا کنند
یا جای اینکه آب برایت بیاورند
همراه نالۀ تو چه رقصی بپا کنند
باید فرشته ها همه با بال های خود
فکری برای چشم پُر اشک رضا کنند
هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند
این قدر پیش چشم همه دست و پا مزن
این ها قرار نیست به تو اعتنا کنند
بال فرشته های خدا هست پس چرا !؟
این چند غلام تو را جابجا کنند
حالا که می برند تو را روی پشت بام
آیا نمی شود که کمی هم حیا کنند
تا بام می برند که شاید سر تو را
در بین راه با لبه ای آشنا کنند
حالا کبوتران پَر خود را گشوده اند
یک سایبان برای تنت دست و پا کنند
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَواد
#یا_جوادالائمه_ادركنی
خون شد از غم دلِ خدا جویم
درد بسیار و نیست دارویم
می فشانم سرشك و می گویم
#یا_جوادالائمه_ادركنی
سینه ای پُر شرار دارم من
دل و جانی فكار دارم من
دو جهان با تو كار دارم من
#یا_جوادالائمه_ادركنی
روزگارم ز غم تباه شده
قلبم از معصیت سیاه شده
راهِ من منتهی به چاه شده
#یا_جوادالائمه_ادركنی
خسته و دلشكسته و زارم
گره افتاده است در كارم
جز به كویت كجا پناه آرم؟
#یا_جوادالائمه_ادركنی
ای كه روح عبادتی ما را
عذر خواهِ قیامتی ما را
جانِ زهرا عنایتی ما را
#یا_جوادالائمه_ادركنی
تشنه ام تشنه بر من آب بده
گنهم را ببر ثواب بده
به گدای درت جواب بده
#یا_جوادالائمه_ادركنی
دردِ من را دوا كنی چه شود؟
حاجتم را روا كنی چه شود؟
قسمتم كربلا كنی چه شود؟
#یا_جوادالائمه_ادركنی
عزت عالمین می خواهم
نجف و كاظمین می خواهم
طوفِ قبر حسین می خواهم
#یا_جوادالائمه_ادركنی
من كه چون شمع بر فروخته ام
از غم غربت تو سوخته ام
چشم بر رحمتِ تو دوخته ام
#یا_جوادالائمه_ادركنی
همسرت كرد نامراد تو را
ساخت مسموم از عناد تو را
ای كه خوانده پدر جواد تو را
#یا_جوادالائمه_ادركنی
#شهادت_جوادالائمه_علیه_السلام_بر_تمامی_شیعیان_ومحبان_حضرتش_تسلیت_باد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#یاحضرت_جواد(ع)
ذیقعده به آخر شد وعمر تو به آخر
ای مظهر جود وکرم جمله امامان
همچون حسن بن علی(ع)آن اصل کرامت
سم داد به تو همسر مکاره ی شیطان
گشتی به جوانی تو شهید ره اسلام
همچون علی اکبر پسر شاه شهبدان
تو ابن رضایی وتقی یی و #جوادی
سوگ تو بود سخت به مولای خراسان
می سوخت دلت از اثر زهر هلاهل
با یاد پدر چشم تو گردید در افشان
در کرببلا دربر اکبر پدر آمد
اما تو غریبانه گذشتی زسر وجان
در روز عزایت بکنم قصد زیارت
تقدیم کنم تسلیتم شاه خراسان
شاعر : اسماعیل تقوایی