مدح و متن اهل بیت
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_یکم🎬: حضرت هود نزدیک یکی از ورودی های زیگورات شد، نگهبان ورود
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_دوم🎬:
در این هنگام که آن کاهن یا بهتر بگوییم ساحر، از هود معجزه خواست، جبرئیل به پیامبر خدا نازل شد و به او یاری و نصرت خدا را بشارت داد.
مردم همه چشم به دهان هود داشتند تا پرده از معجزه اش بردارد، هود بار دیگر نگاهی به جمعیت نمود و سپس روی خود را به سمت کاهنان کرد و فرمود: و شما که از من معجزه خواستید، شمایی که به انواع سحر و ساحری مجهز هستید و امکانات مادی و ماورایی زیادی دارید، از ابزار جنگی گرفته تا سربازان قوی هیکل و گوش به فرمان و به راحتی می توانید من که یکه و تنها هستم را از سر راه خویش بردارید.
و معجزه من این است که شما هر تلاشی بکنید نخواهید توانست اندک صدمه ای حتی در اندازه یک خراش کوچک به من وارد آورید، چون من از خدای یکتا یاری طلبیده ام و خدای مهربانم، مرا در پناه خود از مکر و سحر و صدمه شما در امان نگه می دارد.
برخی مردم که خوب از قدرت معبد و سحر ساحرانش خبر داشتند، حرف هود را تصدیق کردند و گفتند که معجزه خوبی است اما یکی از کاهنان جلوآمد و گفت: ای هود! تو هر چه دلت می خواهد بگو، ما را تبشیر و انذار ده، برای ما فرقی نمی کند، چه تو بگویی و چه نگویی ما دست از پرستش خدایان برنخواهیم داشت و خدای نادیده را بر خدایان خود، ترجیح نخواهیم داد.
اکثریت مردم با شنیدن این حرف هورا کشیدند و این نشان میداد که ابلیس در خیلی از نفوس رسوخ کرده و کار حضرت هود کمی سخت شده بود اما نه به سختی کار حضرت نوح...
حضرت هود نگاهی از سر تاسف به آنها نمود و فرمود: ای مردم، شما خوب می دانید که خدای تمام عالم همان خدای نادیده است که نعمت های بی شماری به شما عنایت فرموده، شما مردمی شده اید که به اسراف مبتلا شده اید، عده ای از شما مترف هست و آنان که فقیر هستند در آرزوی مترف شدن هستند، یعنی ظواهر دنیا در تمام طبقه های شما نفوذ کرده، مگر کلام پیشینیان و خاطراتشان را فراموش کردید؟! آیا وصیت حضرت نوح را که دهان به دهان گشته و به گوش شما هم رسیده از یاد برده اید؟! آنجا که فرمود: زمانی که طواغیت بر شما مسلط شدند منتظر ظهور منجی که نامش هود است باشید و زمانی که هود رسالتش را ابلاغ نمود بر شما واجب است که با او بیعت کنید و او را یاری نمایید و هر کس که او را یاری نکند، توسط باد صَرصر نابود خواهد شد.
در این هنگام مردم همه مهر سکوت به دهان زده بودند، هود سری تکان داد و فرمود: پس با من بیعت کنید و دست از بت پرستی بردارید و بدانید هر انکس که مرا یاری کند، خدا یار و محافظ اوست و بی شک آنکه مرا انکار نمایید با باد صرصر به هلاکت خواهد رسید همانا که وعده خداوند حق است.
حضرت هود اتمام حجت نمود از بالای زیگورات پایین آمد، مردم که به راستی گفتار هود ایمان داشتند، ولوله ای در بینشان افتاد، کسانی به دنبال هود حرکت کردند و تعدادی هم که دنیایشان را دو دستی چسپیده بودند، دور کاهنان را گرفتند تا پیامی به پادشاه برسانند و با کمک هم نقشه ای بکشند و معجزه ای را که هود ادعا داشت، از کار بیاندازند و به خیال خودشان هود را رسوا نمایند..
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_سوم🎬:
حضرت هود با مردم اتمام حجت کرد، اما خداوند، مهربانی بی همتاست، درست است وعده عذاب داده اما باز هم زمانی را برای توبه و باز گشت بندگان گنهکار به درگاه ربوبی اش در نظر می گیرد.
هود در بین مردم رفت و آمد می کرد و از هر دقیقه و لحظه برای هدایت آنان استفاده می کرد، کاهنان و ساحران و ماموران حکومتی در پی ضربه زدن به او بودند اما به مددالهی کوچکترین صدمه ای به هود وارد نمی شد و حضرت هود در سلامت کامل مردم را به یکتاپرستی می خواند، عده ای از مردم به سمت حضرت هود گرایش پیدا کردند اما تعداد زیادی هم برعقیده باطل خود ماندند، کم کم عذاب الهی خود را نشان می داد اما به یکباره نبود، خداوند برکتش را از سرزمین عاد برداشت، دیگر نه خبری از باران های همیشگی بود و نه در بستر رودها و چشمه ها آبی باقی مانده بود، نه درختان بار میدادند و نه سبزه و گیاهی در این سرزمین حاصلخیز دیده می شد، همه جا را خشکسالی فرا گرفته بود.
چند سال گذشت و مردم که دچار قحطی شده بودند به معبد پناه آوردند و کاهنان دوباره مراسم باروری زمین را برگزار کردند، مراسمی شیطانی که نقشه ای از سوی ابلیس بود، اما اینبار نه درختی سبز شد و نه بارانی باریدن گرفت و نه زمین خشک، زنده شد.
و این واقعه باعث شد، تعدادی از مردم چشمان بصیرتشان باز شد و از راه ناصواب برگشتند و با توبه به درگاه خداوند یکتا روی آوردند و دور هود را گرفتند و در این زمان حضرت هود نزدیک چهار هزار یار داشت.
حالا هفت سال از مبعوث شدن حضرت هود میگذشت، هفت سالی که سراسر قحطی و خشکسالی بود، عده ای از بت پرستان در خانه هود جمع شدند و به او گفتند: ای هود، اگر تو راست می گویی و خداوند تو برحق است، از خدایت بخواه تا این خشکسالی را به اتمام برساند و ابرهای باران زا را به سمت آکاد بفرستد.
هود نگاهی از سر تاسف به آنها کرد و فرمود: این خشکسالی پیش درآمدی بر ان عذاب وعده داده شده است، تا شما به خود آیید و از عناد با پروردگار دست بردارید، بت ها را رها کنید و به درگاه خداوند یکتا روی آورید.
اما جانی که ابلیس در آن نفوذ کرده به راحتی حرف حق را بر نمی تابد و کافران نیز به توصیه هود گوش نکردند و دوباره به سمت معبد رفتند تا دست به دامان کاهنان بزنند.
کاهنان معبد که خوب می دانستند حق با حضرت هود است،نقشه ای دیگر ریختند، نقشه ای که شاید آنها را از این خشکسالی عبور میداد و البته بت پرستان هم در بت پرستی شان می ماندند و ریزشی در طرفداران خدایان نداشت.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_صد_چهارم🎬:
مردم غافل و لجوج که با دین خدا عناد داشتند دوباره دست به دامان کاهنان شدند و کاهنان که خود عمری سحر و ساحری کرده بودند و در مکتب ابلیس تلمذ داشتند، خوب می دانستند که خداوند یکتا، قدرت مطلق است و این خشکسالی نه با سحر و ساحری رفع می شود و نه با دعای کاهنان که بردگان ابلیس بودند از بین می رود، بلکه تنها راه نجات از خشکسالی دعا به درگاه خداوندیکتا بود زیرا خدا می بایست اراده کند تا خشکسالی پایان یابد.
پس کاهنان حیله ای به کار بردند و مردم را داخل معبد جمع کردند و کاهن اعظم بالای جایگاه سنگی بلندی که کنده کاری شده بود رفت و اینچنین شروع کرد: ای مردم سرزمین آکاد، همانطور که می دانید خشکسالی همه جا را فرا گرفته، با اینکه من بارها به درگاه خدایان شفیعتان شدم اما اینبار راه فراری نبود و آخر خشم خدایان بر شما نازل شده چرا که عده ای از شما به خدایگان ایشتار کافر شدید و راه باطل را رفتید، من به درگاه خدایان التماس کردم و آنان به من الهام نمودند که اگر می خواهید این بلا از شما رفع شود باید به سرزمین بکه بروید و دور خانه سنگی بزرگی که آنجا بنا شده، طواف کنید و از خدای قدیمی، همانکه اجدادمان به آن تمسک می جستند بخواهید تا خشکسالی تمام شود، آنطور که خدای خدایان، ایشتار می گفت تنها راه اتمام خشکسالی همین است، زیرا خدایگان ایشتار اراده کرده تا اندکی به خدای قدیمی توجه کنید و دل او را نیز به دست آورید، بروید و کاروانی راه اندازید و به سمت بکه حرکت کنید و بعد از ابراز درخواستتان به آکاد مراجعه کنید و به درگاه خدایان هدایای بیشمار آورید که راهی برای برون رفت از این خشکسالی پیش پایتان نهادند.
مردم از شنیدن این سخنان خوشحال شدند و فکر می کردند حرف کاهن اعظم وحی منزلی است که به آنها ابلاغ شده و هیچکدام از آنها نپرسید که نام آن خدای قدیم چیست و چرا باید دست به دامان او شویم.
مردم به سمت خانه هایشان رفتند و هر کدام توشه ای هر چند به اندازه تکه نانی خشک، همراه برداشتند و بار سفر بستند، از هر خانواده یک مرد راهی بکه شد.
حضرت هود و چهار هزار یارش هم شاهد این ماجرا بودند و هر چه حضرت هود آنها را ارشاد می کرد که همانا خدای یکتا در همه جا هست و اگر به او ایمان آورید و از این امتحان سرفراز بیرون آیید دوباره نعمت های خدا بر شما باریدن می گیرد، کسی به سخنان او گوش نکرد، انگار که گوش هایشان کر شده بود و سخنان حق هود را نمی شنید و شاید سِحر کاهنان بر ذهن و روحشان غلبه کرده بود تا آنها در عین داشتن نعمت شنوایی، ناشنوا و نافهم شوند...
کاروان حرکت کرد و با سرعت زیاد شبها و روزها به راه بودند تا به بکه رسیدند.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕
سخنرانی.part1.rar
31.46M
📦بسته جامع سخنرانی فاطمیه
🔖موضوع: فیشهای سخنرانی ۱
تعداد فیشها: ۲۱ عنوان
🔻ایام فاطمیه
🔻بسته جامع فاطمیه
#فایل با نرم افزار RAR باز شود
سخنرانی.part2.rar
26.88M
📦بسته جامع تبلیغی فاطمیه
🔖موضوع: فیشهای سخنرانی ۲
🧷تعداد فیشها: ۲۱ عنوان
🔻ایام فاطمیه
🔻 بسته جامع فاطمیه
#فایل با نرم افزار RAR باز شود
روضه.rar
4.23M
📦بسته جامع سخنرانی ایام فاطمیه
🔖موضوع: روضههای فاطمیه
تعداد فایل:۱۳
🔻فاطمیه
🔻 بسته جامع فاطمیه
#فایل با نرم افزار RAR باز شود
طرح درس و پاورپوینت.part1.rar
36.7M
📦بسته جامع سخنرانی ایام فاطمیه
🔖موضوع: طرح درس و پاورپوینت ۱
تعداد فایل: ۱۴
فاطمیه
🔻بسته جامع فاطمیه
🔻دانش آموزی
#فایل با نرم افزار RAR باز شود
طرح درس و پاورپوینت.part2.rar
28.84M
📦بسته جامع تبلیغی فاطمیه
📜موضوع: طرح درس و پاورپوینت ۲
تعداد فایل: ۱۴
ایام فاطمیه
🔻بسته جامع فاطمیه
🔻دانش آموزی
#فایل با نرم افزار RAR باز شود
حضرت زهرا مرا هم دوست دارد.pdf
345.8K
📋طرح درس حضرت زهرا (س) مرا هم دوست دارد
🔹در این درس با یکی از آموزههای مهم دینی و اصول اخلاقی که عبارت است از "خدمت و محبت به همه انسانها"، آشنا میشویم.
🔰مناسب نوجوان #فاطمیه
2_144121785153036889.mp3
4.94M
🎤نماهنگ و هم خوانی بسیار زیبا
👌 درایام #فاطمیه(س)
✅متن
چادری که رو سر خواهرامونه
هدیه فاطمه به مادرامونه
خانومیه همه دخترامونه
هدیه فاطمه به مادرامونه
چادر بهشته رو سر فرشته های دنیا
بهترین وسیله است برای شادی دل زهرا
چادر مشکی نوره مثل پرچم مشکی هیئت
مثل نور چشمای شهیده توی لحظه سرخ شهادت
فاطمه جان قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
کاشکی به فاطمه دلا رو بسپاریم
زندگیامونو بهش بدهکاریم
حرمت این امانتو نگه داریم
کار چادر فاطمه جز عقیله پروری نیست
تو کلام زینب چیزی جز رجز حیدری نیست
دختر زهرا باید نا امید کنه دشمن دینو
روی قله دنیا بکوبه پرچم امیرالمومنینو
زینبی و قسم به پاکی تو
بیرق ما چادر خاکی تو
🎙حاج حسین طاهری
#لبیک_یازهرا #التماس_دعا
#فاطمیه #حجاب #لبیک_یا_خامنه_ای
3746-fa-fateme-zahra-salamolah-az-veladat-ta-shahadat.pdf
6.26M
🍃🏴🍃
#گنجینه_فاطمیه
#کتابخانه_فاطمیه
#تاریخ_زندگانی_حضرت_زهرا
#فاطمه_از_ولادت_تا_شهادت
📖 نام کتاب: حضرت فاطمه (س) از ولادت تا شهادت
✍ نویسنده: علامه محمدکاظم قزوینی
----------------------------