به طرح خودش با ظهورش بسازد
ورودی صحن و در چوبی اش را
یقین مثل کرب و بلا می سپارد
به مردان ایران طلاکوبی اش را
#هشتم_شوال🥀🍂
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه💔
#تسلیت_باد🏴
مداحی آنلاین - تصور کن - صابر خراسانی.mp3
5.06M
🔳 #سالروز_تخریب_قبور_ائمه
🌴تصور کن شب است و باز غم داری
🌴خیال راه رفتن در حرم داری
🎤 #صابر_خراسانی
⏯ #شعرخوانی
☆∞🦋∞☆
#لحظہ_اے_باشهدا
#زندگے_باشهدا
هـــیچ راهـے براےاینڪہ بدانیم آینده چہ
خواهــدشد وجــودنـدارد...
پس اےنـفْـس
بر خـدا توڪل ڪن ✨
#شهید_مرتضے_آوینے
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕💙💕
زندگی همین است !
گاهی باید تلاش را دید ، نه نتیجه را ...
درست شبیهِ یک باخت ، در مقابلِ تیمی قَدَر ...
درست شبیهِ جنگیدنِ قهرمانانه برایِ گلی که آفساید می شود ،
همه چیز ، اتفاقی ست ،
نباید نا امید شد ...
نباید کنار کشید ...
آدمی که تلاش کردن را خوب یاد گرفته ؛
این بار اگر نشد ؛
دفعه ی بعد ؛
صعود و پیروزی اش حتمی ست ...
زندگی ، گذرگاهِ ناغافلِ اتفاق هاست ...
باید جلویِ اتفاق را گرفت ،
باید ایستاد و جنگید !
باید امیدوار بود .
💕💜💕
☁️🌞☁️
#اندکی_تامل
🌸آیت الله فاطمی نیا:
💠بعضی خیلی حاضر جوابند. تمرین کنید تا دیرتر جواب دهید.
دیر نمی شود، تأمل کنید و جواب دهید. حاضر جوابی گاهی آدم را از نعمات محروم می کند.
گاهی در ذوق کسی میزنیم. طرف میگوید این پارچه که خریدهام در دنیا نیست. سریع می گوید از این همهجا ریخته!
تو ذوق و دهن کسی زدن، خلاف ادب تشیع است.💠
💕💜💕
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
چطورے براے ماشینتـــــ بهترین دزدگیرها
رومیگیرے تا مبادا بدزدنش!
چرا براے اعتقاداتتـــــ دزدگیر نمیزارے؟!
درحالےڪہ اگہ ماشینتو بدزدن
میشہ زندگے ڪنے...'
ولے اگہ اعتقاداتتو بدزدن
ابدیتـــــُ از دستدادی:100:!
گوشےتو بدزدن سریع میفهمے
چون دائم بهش سرمیزنے ...
ولے شناسنامتو بدزدن دیر میفھمے(:
اعتقاداتم چون دیر بہ دیر بھش رجوع میڪنے؛
دیر میفھمے ڪہ دزدیدنش
💕❤️💕
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🌷رمز موفقیت درکارها،اهمیت به نماز:
🌷حضرت علی علیه السلام:
🌷واعلم آن کل شئ من عملک تبع لصلوتک
بدان که موفقیت تو درکارهایت وارزش کارهایت، به قدراهمیتت به نمازاست
شرح نهج البلاغه آقای خویی نامه ۲۷
🌷۴ آیه درسفارش به نمازاول وقت:
🌷حافظواعلی الصلوات ..............۲۳۸ بقره
🌷علی صلاتهم یحافظون۹۲ انعام و۳۴ معارج
🌷علی صلواتهم یحافظون.........۹ مومنون
💕❤️💕
❇️ ماجرای کتک خوردن یک فقیه برجسته از همسرش
◽️شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است.
◽️مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
◽️اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
◽️یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
◽️گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند.
◽️گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد.
💕💛💕
"پسرم چشم به راه تو است"
همیشه از فانتزیهای قبل ازدواجم این بود که وقتی بچه دار شدم، روزهای جمعه پاشم و چنان خونه زندگی رو رفت و روب کنم و بخندیم و شور و شوق داشته باشم که بچه ها بگن مامان کی میخواد بیاد؟
و من بگم: مامان شاید امام زمان امروز بیاد، خونه رو آماده مهمون می کنم که اگر آقا اومد خونه مرتب باشه...
این جمعه برای همسرم این آرزوم رو تعریف کردم، و تصمیم گرفتیم حالا که علی خیلی چیزها رو میفهمه این کارو بکنیم
پاشدم به رفت و روب و خنده و شوق و...
و علی پرسید: مامان! کی میخواد بیاد خونه مون؟
و من قصه امام زمان مهربون رو براش گفتم
که مفصله(چون باید در حد فهمش با حوصله و ساده می گفتم) و بماند
و اینکه یه جمعه ای میاد و ما باید آماده باشیم و...
و علی...
علی
تمااااام جمعه منتظر بود
منتظر واقع
طوری که یک خربزه کوچک را کنار گذاشت و گفت: مامان این برای امام زمان!
و وقتی من یکی دو ساعت بعدتر، حواسم نبود و بریدمش، گفت: إ مامان این برای امام زمان بود! و من حواس پرت از او، شرمنده شدم.
و دلبندم تا شب می پرسید: مامان! چرا امام زمان نمیاد؟ من میخوام کمکش کنم!
و من هر بار یکی از دلایل نیومدن حضرت رو بهش می گفتم
تا خوابش برد..
و شنبه
تمااااام شنبه منتظر بود
و من هر بار...
علی می پرسید و می پرسید، تا یک بار بابای خوبش که سر سجاده بود
سرشو انداخت پایین و به علی گفت:
علی جانم! اگه همه مثل تو منتظر امام زمان باشن میاد...
و حالا علی مدام از من می پرسه:
مامان! چرا همه مردم نمیخوان امام زمان بیاد؟
مامان!
چرا امام زمان نمیاد؟
و در دل من هم آشوب راه انداخته
این سوالهای مدام پسرکم
قربان چشم های به راهت
منتظر واقعی کوچک من!
باور کنیم میاد
همون قدر که علی باور کرد..
#دلنوشته_یک_مادر
❤️🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔴خاطره زیبا 👇👇
✅خواهرشهید ابراهیم هادی میگفت:
🔺 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد...
🔻 نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید...
♦️ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد...
‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب کردن داشتیم. کلی از مشکلات خود بخود حل شده بود.
💕❤️💕
#غریبونہ😭
⭐️شیعیان مهدی⭐️
آقا خیلے غریبه😞
غریبه،چون ساده گناه کردیم💔
غریبه،چون به نامحرم نگاه کردیم💔
⚠️ بسه دیگه ⚠️
تا ڪے میخوایم گناه ڪنیم؟⏱
تا ڪے میخوایم دل مؤلا رو خون ڪنیم؟⏱
اصلا چرا گناه میڪنیم؟🤔
مگه نمیدونیم،خداهمیشه مارو میبینه⚡️
پس چرا گناه میڪنیم؟☹️
یه مقدار لذت دنیوے🌍
ارزش اینو داره
ڪه بهشت خدا رو باجهنم عوض ڪنے؟😭
ارزش اینو داره
ڪه ظهور مهدے رو عقب بندازے؟😢
ما هرگناهے ڪه میڪنیم🔴
ظهور مهدے رو عقب میندازیم😢
چه جورے میخواے تو روز قیامت🔴
تو چشم هاے حضرت مهدے نگاه ڪنے؟❣
وقتے آقا از تو مے پرسه🕯
چرا ظهور منو عقب انداختے⁉️
چےمیخواے بگے‼️
آیا وقت آن نرسیده ڪه دل هاے مؤمنان به یادخدا،خاشع گردد؟💜❤️💜
خدایا منوببخش😢
به خاطر مهدے فاطمه منوببخش😭
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✨﷽✨
✅داستان کوتاه و پندآموز
✍ابن سيرين مى گويد: در بازار به شغل بزازى اشتغال داشتم، زنى زيبا براى خريد به مغازه ام آمد، در حالى كه نمى دانستم به خاطر جوانى و زيباييم عاشق من است، مقدارى پارچه از من خريد و در ميان بغچه پيچيد، ناگهان گفت: اى مرد بزاز! فراموش كرده ام پول همراه خود بياورم، اين بغچه را به كمك من تا منزل من بياور و آنجا پولش را دريافت كن!
من به ناچار تا كنار خانه ى او رفتم، مرا به دهليز خانه خواست، چون قدم در آنجا گذاشتم در را بست و پوشش از جمال خود برگرفت و اظهار كرد: مدتى است شيفته ى جمال توام و راه رسيدن به وصالت را در اين طريق ديدم، اكنون در اين خانه تويى و من، بايد كام مرا برآورى، ورنه كارت را به رسوايى مى كشم.
به او گفتم: از خدا بترس، دامن به زنا آلوده مكن، زنا از گناهان كبيره و موجب ورود به آتش جهنم است. نصيحتم فايده نكرد، موعظه ام اثر نبخشيد، از او خواستم از رفتن من به دستشويى مانع نشود، به خيال اينكه قضاى حاجت دارم مرا آزاد گذاشت. به دستشويى رفتم، براى حفظ ايمان و آخرت و كرامت انسانى ام سراپاى خود را به نجاست آلوده كردم، چون با آن وضع از آن محل بيرون آمدم، درب منزل را گشود و مرا بيرون كرد، خود را به آب رساندم، بدن و لباسم را شستم.
💥در عوض اينكه به خاطر دينم خود را ساعتى به بوى بد آلودم، خداوند بويم را همچون بوى عطر قرار داد و دانش تعبير خواب را به من مرحمت فرمود....☺️
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان
💕💙💕
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره سالروز تخریب بقیع و روضهیِ امام حسن مجتبی علیه السلام
دیروز میانِ کوچه امروز بقیع
این غربت و غمهایِ تو بیپایان است
دیروز غمِ سیلی و رویِ نیلی
امروز حرم خاکی و سرگردان است
آقایِ غریب و بیکسِ خاکِ بقیع
حتّی غمِ کوچه مانعِ صبرت نیست
آهسته بگویم دلِ زهرا خون است
یک شمع و چراغ هم رویِ قبرت نیست
یک روز میانِ کوچهای تنگ کسی....
با ضربهیِ سیلی بدنت لرزانده
حالا تویی و حریمِ خاکی اِی وای
در صحن خودِ فاطمه روضه خوانده
اِی وای خدایِ من حسن وای حسن
در قلبِ گلم غصّه و غم جا دارد
او دیده چه آمد به سرم در کوچه
او حکمِ عصایِ دستِ زهرا دارد
دیروز جگر سوخته و پاره شده
تیر و تن و تابوت و کفن و خونین بود
امروز کسی که صحنِ او ویران کرد
میگفت خرابیاَش به نفعِ دین بود
بازیچهیِ دنیا شده دین واویلا
سهم حسن و حسین و زینب شد درد
اِی منتقمِ غصّهیِ زهرا مهدی
جانِ حسن و حسین و زینب برگرد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ امام حسن مجتبی علیهالسلام سالروز تخریب بقیع
حسرتِ جنّت شده عطرِ همین گرد و غبار
این حسن یعنی علیِ دیگری با ذوالفقار
گرد و خاکِ صحنِ او داده به عالم آبرو
آسمان با بردنِ نامش گرفته اعتبار
هر چه باشد او ولیعهدِ علی شیرِخداست
برقِ چشمش حیدری و چارهیِ خَصمش فرار
ریشههایِ فتنهیِ سرخِ جمل را او زده
بیقراریِ علی را مثلِ مادر شد قرار
آسمان با دیدنِ فرزندِ حیدر نعره زد
لا فتی الّا علی لا سیفِ اِلّا ذوالفقار
او که در کوچه عصایِ دستِ زهرا بوده است
او که از مَحرم ندیده خیر در این روزگار
بر دل و جانش اگر آتش هلائِل میزند
میشود با روضهیِ گودالِ خون ابرِ بهار
از غمِ سلطانِ بیغسل و کفن چشمِ حسن...
میشود گریان میانِ ندبهیِ دوریِ یار
.
#نوحه
#تخریب_بقیع
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_بروم
از رذالت آن دشمنان شنیع
در مدینه زکین شده تخریب بقیع
همره حیدر شیعه ی مولا
میزند بر سر شیعه ی مولا
یا اباصالح تسلیت مولا(۳)
قبور ائمه از ستم شد خراب
زین مصیبت شده همه دلها کباب
شیعه ی مولا زار و محزون شد
قلب مهدی فاطمه خون شد
یا اباصالح تسلیت مولا
آن بقیع غریب غرق در غم شده
شیعیان علی وقت ماتم شده
غربتشان از قبرشان پیداست
در جنان گریان حضرت زهراست
یا اباصالح تسلیت مولا
زین مصیبت و غم خون شده دل ما
سوزد از این ستم همه حاصل ما
من چه گویم از بقیع مظلوم
غربتش از قبرها بود معلوم
یا اباصالح تسلیت مولا
داغ نامردمی به کجا ببرم
مهدیِ فاطمه خون شده جگرم
تو دعا کن از بهر نابودی
صهیونیست و هم آل سعودی
یا اباصالح تسلیت مولا
تسلیت گو تو بر حجة ابن الحسن
در وجودش بود غم و داغ و محن
کی شود مولا وقت هم عهدی
خبری آید آمده مهدی
یا اباصالح تسلیت مولا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رباعی کودکان مظلوم غزّه و فلسطین و پایان رژیم صهیونیستِ کودککُش گریز مدح و روضهیِ حضرت رقیّه سلاماللهعلیها
شد گوشِ جهانیان پر از این چاوُش
کابوس شده خوابِ یزیدِ سرخوش
با هِقهِقِ دردانهیِ ویرانهنشین
دقمرگ شود ستمگرِ کودککُش
📃١٤٠٠/٢/٢٥
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت سالروز تخریب بقیع و روضهیِ امام حسن و امام حسین علیهمالسلام
خرابههایِ حریمِ کرم تماشاییست
غبارهایِ بقیع ذرّه ذرّه زهراییست
خدا نمیگذرد از کسی که ویران کرد
ضریح و مقبرهای را که صحنِ تنهاییست
چهار سنگ نشانیِ صاحبانِ بهشت
حریمِ خلوت و غم سهمِ قلبِ آقاییست...
همانکه نیمهیِ شب زائرِ عمو حسن است
اگر چه سینهزنِ کربلایِ شیداییست
به پایِ روضهیِ گودال میزند ناله
ولی به یادِ حسن در دلش چه غوغاییست
تنِ حسینِ شهید است و سُمِّ صدها اسب
وَ سهمِ قلبِ حسن زهرِ کین چه بلواییست؟!
سرِ حسین کجا؟! نیزه و تنور کجا؟!
سرِ حسن به رویِ زانویِ شکیباییست
ببار دیدهیِ من از غمِ حسین و حسن
ظهورِ یاس و تقاصِ حرم تماشاییست
.
#نوحه
#تخریب_بقیع
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای بقیع دارم میل دیدارت
قلب مشتاقان شد عزا دارت
آه و واویلا (۲)
جان به قربان لاله های تو
میزند ناله دل برای تو
آه و واویلا
دیدگان ما زین مصیبت تر
لاله های تو جملگی پر پر
آه و واویلا
ای حریمت چون گلشن خوشبو
ای بقیع قبر فاطمه پس کو؟
آه و واویلا
بوده ای تو ای مدفن کوثر
شاهد اشک و غربت حیدر
آه و واویلا
آن دل شب با سوز و اشک و آه
شد خجل مولا از رسول الله
آه و واویلا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی مظلومیت غزّه و نابودی صهیونیست کودککُش
به اشکِ دخترِ معصومِ غزّه
به آهِ مادرِ مظلومِ غزّه
به پایان میرسد عمرِ تلآویو
ظَفرخوان میشود حلقومِ غزّه
📃١٤٠٠/٢/٢٥
#دوبیتی #غزه #فلسطین
#پایان_اسرائیل_نزدیک_است_واللهه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت سالروز تخریب بقیع
کاش صحنی در بقیعِ غصّهها میساختیم
گنبد و گلدستههایی چون رضا میساختیم
کاش یک شب تا سحر با بچّههایِ هیأتی
آب و جارو میزدیمَش سینه را میساختیم
کربلا را کوششِ ایرانیان آباد کرد
کاش آنجا را چنان کرب و بلا میساختیم
روضه میخواندیم در صحنِ کریمِ اهلِ بیت
مجلسی از بُغضِ سختِ مجتبی میساختیم
در رکابِ مهدیِ زهرا برایِ فاطمه
چون نجف طاقِ طلایی در سرا میساختیم
سینهزن میگفت یازهرا به عشقِ مادرش
مثلِ هیأت در مدینه کوچهها میساختیم
کوچهیِ سینهزنی وا میشد و آقایِ ما
روضه میخواند و فدک را جابهجا میساختیم
ذوالفقارِ انتقامِ مادرش را میکشید
صورتِ ملعون به سیلی آشنا میساختیم
#تخریب_بقیع
چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است
با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است
چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع
اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است
در کرم در علم در بحث صبوری در اصول
مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است
کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که
غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است
تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن
اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است
مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما
کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است
هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع
از زمین کربلا که آفتابش بهتر است
گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست
اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است
حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست
پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است
گرچه می گردد کباب از حرف، قلب ما ولی
مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است
#تخریب_بقیع
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند
زائری آمد کنار قبر آقایش نشست
با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند
خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است
خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند
تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی...
ازهمین ها را برای کربلا برداشتند
خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود
ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند
آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد
تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند
یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو
دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!
خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد
بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد
آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود
گنبد و گلدسته های باصفایی می شود
این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن
هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود
پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند
واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود
نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت
نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود
گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن
پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود!
حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع
ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود
می رسد روزی که با دستان پر مهر شما
از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود
آخرش من مطمئنم این گره وا می شود
این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود
هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد
هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد
راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم...
تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد
سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی
هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد
"کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست"
بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد
از همان شب که علی تابوت را برشانه برد
زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد
بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان
هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد
زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها
مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد
سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت
هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد
هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید
هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد
.
#نوحه_سنتی
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#حاج_رضا_یعقوبیان
مدینة الرسول ما قدر رفیع دارد
از لطف حق در خاک جنة البقیع دارد
از بهر فردا در دل خود او شفیع دارد
مدینه شد غوغا زین ماتم عظما
واویلا واویلا(۲)
قبر ائمه ی بقیع از کینه ویران شد
از غربت آل علی هر دیده گریان شد
هنگامه ی مظلومی و غربت قرآن شد
غربت نمایان شد دلها پریشان شد
واویلا واویلا
آل سعود بی حیا خون کرده دل ها را
سوزانده این غربت دل اهل تولا را
از ظلم وکین با خاک یکسان کرده آنجا را
ای وای از این غربت شکسته شد حرمت
واویلا واویلا
وهابیان بی حیا از بس بد و پستند
بر دشمنان آل حیدر جمله پیوستند
حرمت آل مصطفی زکینه بشکستند
بنگر رسول الله غربت آل الله
واویلا واویلا
خون شد دل عالم از این ظلم و ستم امروز
برپا شده هنگامه ی اندوه و غم امروز
گرید امام انس وجان قامت خم امروز
شیعه بزن پرچم از این غم و ماتم
واویلا واویلا
#تخریب_بقیع
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست
ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست
بجای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند
نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست
کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند
نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست
به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند
به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست
مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما
چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟
نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه
همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست
به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد
وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست
همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت
بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست
چنان سیلی برویش خورد حوریه زمین افتاد
صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست..
|⇦•امشب از طبع شاعرانۀ من..
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ هشتم شوال سالروز تخریب بقیع به دست وهابیتِ ملعون به نَفسِ حاج احمد واعظی •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
امشب از طبع شاعرانۀ من
باز هم چهار پاره می جوشد
قلمم باز غیرتی شده و
خون دفتر دوباره میجوشد
حرف دارم برای تک تک تان
حرفی از اوج مرثیه به خصوص
همه جا غرقِ بارشِ نور است
در حریم قشنگ شمس شموس
هفته ای هفت مرتبه زائر
خواهد آمد برای پابوسی
ظهر از سویِ بست پایین و
نیمه شب از ورودی طوسی
نه یکی نه دو تا بیا و ببین
صحن در صحن شد شفا آباد
قدس و رضوان و جامع رضوی
کوثر و انقلاب و گوهرشاد
چقدر صحن های تو در تو
چقدر حجره و رواق اینجاست
همه جا غرق بارش نور است
چقدر خوشه چلچراغ اینجاست
کار خورشید میکند اینجا
گنبدی که شد از طلا زرین
عهده دار غبار روبی شد
از دو گلدسته جبرئیل امین
باز مثل همیشه بند آمد
با تماشای این ضریح ، زبان
در طواف حرم به چششم خورد
طرح نقش و نگار فرشچیان
به فراز مناره ها بالاست
با طلوعی اگر اذان غمش
دم مغرب دوباره غوغاییست
در نماز جماعت حرمش
از بزرگان شهر دیدم که
طالب کفش داری اش شده اند
و به تن کرده جامه ی خدمت
خادم افتخاری اش شده اند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بگذرم حال هشتم شوّال
آمد از راه و باز غم دارم
در مراثی ما چه سرّی هست؟
من به دنبالِ کشف اسرارم
با خودت فکرکن کمی حالا
بده پاسخ به این سوال عجیب
که چرا هرکه آمد اینجا گفت:
السلام علیک امام غریب
به گمانم غریب آقایی ست
که ندارد برای خود حرمی
یا که حتی کنار تربت او
نگذارند لا اقل علمی
حرمی را سراغ دارم که
قبله گاه تمام افلاک است
ولی افسوس ساليان دراز
چشم تا کار میکند خاک است
به گمانم که این بهشت خدا
محرم کوچه های باریک است
نه چراغی نه شمع و فانوسی
مثل شبهای تار ، تاریک است
تاکه قدری مشایعت بکند
در حرم دست مهربانی نیست
پشت دیوار می نشینی و
به سرت هیچ سایبانی نیست
من نه تنها شنیده ام دیدم
به همه زائران خبر بدهید
غربت این است در کنار بقیع
حق ندارید ناله سر بدهید
جای عطر گلاب قمصر و عود
بوی انواع کینه می اید
نگرانم از این جهت آخر
چه به روز مدینه می اید
نه بساطی برای لطمه زنی
نه دوخط روضه در شب آخر
نه وداعی به رسم سینه زنان
نه دو رکعت نماز بالا سر
چه کنم سوت و کور مانده بقیع
بی سبب نیست سینه غم بار است
به گمانم ز رونق افتاده
آه ...چشم انتظار زوار است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرچه خود داغ دار این دردم
ولی از روضه ام غرض این نیست
بار دیگر بیا تامل کن
از نگاه تو بدتر از این چیست؟
غیراز این است غصۀ من و تو
غصۀ طفل بی پلاکی هست؟
هرچه باشد بقیع پابرجاست
لااقل چهارقبر خاکی هست
ولی از روزهای دور و دراز
سهم دریای دل تلاطم شد
باز هم زخم کهنه سر وا کرد
از چه رو قبر مادرم گم شد !؟
میبرم کوچۀ بنی هاشم
با دو خط شعر مرثیه همه را
ذوالفقار علی قلم بزند
قصۀ نبش قبر فاطمه را
شاعر : علیرضا خاکساری
اینجا به مادر بی ادبی کردن مردم مدینه .. اینجا به صورت مادر زدن .. اجازه بدید گریز روضه م همین باشه .. من یه دختر بچه ام سراغ دارم، هرموقع میگفت بابا میزدنش .. یه روزی ام رسید الهی بمیرم برا دختر بچه ای که از بابا سر آوردن براش .. تا طبق رو گذاشتن عقب عقب رفت .. عمه چی آوردن؟! عمه من گرسنه م نیست، عمه من غذا نمیخوام .. همچین که روپوشُ کنار زدن ..
حالا که اومدی بدن نداری
تا سرمُ رو زانوهات بزارم
عیب نداره بمون بابا کنارم
من سرتُ رو زانوهام میزارم
میخوام که درد دل کنم برا تو
تو قول بدی وا نکنی چشاتو
دوس ندارم تا که به پام میشینی
دلم نمیخواد گوشامو ببینی
اگه گفته بودن خودم گوشواره هامو میدادم .. بابا ما خانوادۀ کرمیم .. بابام علی تو رکوع بود گدا رو رد نکرد .. از رو اسب دستشُ دراز کرد گوش و گوشواره رو گرفت ...
بابا گوشام درد میکنه
بابا چشام درد میکنه
از بس دویدم رو خارا
کف پاهام درد میکنه ..
4_5848250211532540386.mp3
11.01M
|⇦•امشب از طبع شاعرانۀ من..
#روضه و توسل ویژۀ هشتم شوال سالروز تخریب بقیع به دست وهابیتِ ملعون به نَفسِ حاج احمد واعظی •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
امام رضا علیهالسلام :
هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن
امر (و خطّ و مرام ما) احيا مىشود،
دلش در روزى كه دلها مىميرند، نمىميرد.
«بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸»
#دوخط_منبر
قبل از خواب صد مرتبه ذکر
الباعث
به معنی زنده کننده مردگان است
و
کسیکه هنگام خواب این ذکر را صد مرتبه بگوید
و دست به سینه اش بکشد
خداوند باطنش را زنده گرداند و قلبش،
را نورانی کند.
مصباح کفعمی