eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ، سینه هم نزنید   کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم، نزنید   زائری داد زد که نامردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   کاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود   کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   کاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود   در کنار مزار ام‌بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است   در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد   این حرم مثل خیمۀ زینب که در اوج شراره می‌سوزد   سال‌ها بعد قدری آن سوتر چند قرآن پاره می‌سوزد
من گوشه اي از خاک خوش بوي بهشتم من قبله گاه بنده ي نيکو سرشتم من وارث نجواي عطر و درد و داغم من تربت زهراي بي شمع و چراغم خاکم وليکن فخر بر افلاک دارم من چار يوسف در دل اين خاک دارم در منزلت داري مأوايي رفيعم من راز دار مرتضايم ، من بقيعيم ديدم که تابوت و بدن با هم يکي بود با تير دون تير و کفن با هم يکي بود جسم عزيزي در دل شب ، آري آري دنبال مادر بود زينب ، آري آري يکشب به روي شانه ها تابوت ديدم آه و فغان تا عالم لاهوت ديدم شير خدا سر در گريبان داشت آنشب بر غربتش شام غريبان داشت آنشب من ماندم و زهراي دست و سينه خسته من ماندم و يک مادر پهلو شکسته ديدم که دارد در بدن با خود نشانه از ضرب دست دشمن و از تازيانه
اي مزار غريب چار امام اي بهشت بقيع بر تو سلام عطر گلهاي احمدي داري لاله هاي محمدي داري داغ دلهاي ما نشانه ي توست اي بسا دُر که در خزانه ي توست چار خورشيد را هم آغوشي غرق نوري و باز خاموشي خاک تو تربت ائمه ي ماست سند غربت ائمه ي ماست همه شب شمع انجمن داري تو در آغوش خود حسن داري شهر تو شهر سيد الشهداست سرمه ي چشم اولياء خداست قبله ي جان ساجدين داري در بغل زين العابدين داري آن امامي که وقت راز و نياز گريه اش داد آبرو به نماز دُرّ احمد به سينه گوهر توست باقر اهل بيت در بر توست اين حريم امام ناطق ماست اين مزار امام صادق ماست اي بقيع غريب راست بگو تربت فاطمه کجاست بگو ناله زن از جگر، بگو همه را که کجا مي زدند فاطمه را؟ تو بگو در کنار قبر رسول چه کسي تازيانه زد به بتول پر کن از ناله دشت و صحرا را جان زهرا! که کشت زهرا را؟ تو بگو روي فاطمه نيلي است تو بگو جاي ضربت سيلي است گل نشکفته ي اميد کجاست تربت محسن شهيد کجاست در کجا شد ز جور اهل فتن تيرباران تن امام حسن؟ در کجا بر چهار نخله ي ياس گريه مي کرد مادر عباس؟ در کجا مي کشيد با دل چاک صورت چار قبر بر روي خاک گر چه ويرانه اي ، دل آرايي تو معطر به اشک زهرايي چون هم آغوش اين بدنهايي مثل زهرا هميشه تنهايي اين امامان حقيقتي دگرند مرده نه ، که ز زنده ، زنده ترند مرده دل ها که سخت کور و کرند از حيات شهيد بي خبرند شهدا عمر جاودان دارند که در آغوش حق مکان داند جسم شان گر چه در ديار گِل است روحشان هم کلام اهل دل است بعد از آني که شد جدا از تن سر يحيي مگر نگفت سخن؟! يوسف آن پيرهن که مي پوشيد چشم يعقوب را شفا بخشيد! روح پاک عزيز پيغمبر نيست از جامه ي نبي کمتر؟ کعبه سنگ است ليک محترم است چون خداوندگار را حرم است حرم اوليا حريم خداست خانه ي گل نه ، کعبه ي دل ماست ما اگر سنگ و خاک مي بوسيم ياد جانهاي پاک مي بوسيم نصّ قرآن بود مودّت ما اين بود معني محبّت ما حبّ ما حبّ اولياي خداست از محبّت حساب شرک جداست «ميثم» از دوستيّ آل رسول مي شود طاعتت به حشر قبول
(بندانی - تاریخچه قبرستان بقیع و قبور ائمه (علیهم السلام.mp3
7.79M
🔶منبر کامل 💠 🔸موضوع: تاریخچه قبرستان بقیع و قبور ائمه (علیهم السلام) 🔸حجم: 8 مگابایت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
4_5870962797457704428.mp3
5.75M
🎧 درسته ندارن حرم تخریب قبور ائمه بقیع چهارشنبه ۳۰ خرداد ماه ۹۷ 🎤 محفل شاه علقمه قم نافرجام
پاسخ به شبهات در مورد احترام قبور اولیای الهی.mp3
7.86M
🔶منبر کامل🔶 💠 🔸موضوع: پاسخ به شبهات در مورد احترام به حرم اولیای الهی 🔸حجم: 7.4 مگابایت 🔗حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
14_Takhrib_Baghie_(www.rasekhoon.net).mp3
820.7K
🔖منبر کوتاه🔖 هیچ فرقی بین سپاه ابرهه و نیست
4_5893227027451873036.mp3
12.99M
دوست دارم واسه ی تو همه دنیامو بدم فوق العاده زیبا 🆔 ایام تخریب قبور ائمه بقیع ۹۸ (ع) گرگان شیطان بزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روز هشتم شوال، که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنید و این روز را اهمیت بدهید ▪️آیت الله وحید خراسانی حفظه الله
. از رذالت آن دشمنان شنیع در مدینه زکین شده تخریب بقیع همره حیدر شیعه ی مولا میزند بر سر شیعه ی مولا یا اباصالح تسلیت مولا(۳) قبور ائمه از ستم شد خراب زین مصیبت شده همه دلها کباب شیعه ی مولا زار و محزون شد قلب مهدی فاطمه خون شد یا اباصالح تسلیت مولا آن بقیع غریب غرق در غم شده شیعیان علی وقت ماتم شده غربتشان از قبرشان پیداست در جنان گریان حضرت زهراست یا اباصالح تسلیت مولا زین مصیبت و غم خون شده دل ما سوزد از این ستم همه حاصل ما من چه گویم از بقیع مظلوم غربتش از قبرها بود معلوم یا اباصالح تسلیت مولا داغ نامردمی به کجا ببرم مهدیِ فاطمه خون شده جگرم تو دعا کن از بهر نابودی صهیونیست و هم آل سعودی یا اباصالح تسلیت مولا تسلیت گو تو بر حجة ابن الحسن در وجودش بود غم و داغ و محن کی شود مولا وقت هم عهدی خبری آید آمده مهدی یا اباصالح تسلیت مولا
. ای بقیع دارم میل دیدارت قلب مشتاقان شد عزا دارت آه و واویلا (۲) جان به قربان لاله های تو میزند ناله دل برای تو آه و واویلا دیدگان ما زین مصیبت تر لاله های تو جملگی پر پر آه و واویلا ای حریمت چون گلشن خوشبو ای بقیع قبر فاطمه پس کو؟ آه و واویلا بوده ای تو ای مدفن کوثر شاهد اشک و غربت حیدر آه و واویلا آن دل شب با سوز و اشک و آه شد خجل مولا از رسول الله آه و واویلا
چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است در کرم در علم در بحث صبوری در اصول مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع از زمین کربلا که آفتابش بهتر است گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است ‌ حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است گرچه می گردد کباب از حرف، قلب ما ولی مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود     هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی برویش خورد حوریه زمین افتاد صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست..
قلم به صفحه نشست از غم تو گريان شد گرفت دم،به سر و سينه زد پريشان شد به ياد قصه ي تخريب آستان بقيع دل تمام محبين ز غصه ويران شد بقيع جاي خودش را درون دل دارد بهشت ماست اگرچه به خاك يكسان شد گرفت كافري از خاك پاي زائر تو به محض ديدن اين غربتت مسلمان شد يكي مزار كريم و يكي مزار كسي كه از مصائب تلخي هميشه نالان شد مزار باقر و صادق كنار يكديگر مزار فاطمه پس از چه روي پنهان شد همان كسيكه به بيت علي اهانت كرد همان دليل جسارت به اين گلستان شد دلم گرفته به يادهمان امامي كه به دست مردم نا اهل تيرباران شد ولي امان ز دمي كه تن عزيز خدا به دست مردم نامرد پست عريان شد
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد،ای که خانه ات آباد نیست‌
باران غم می بارد از چشم تر من خون می چکد از چشمه های کوثر من هر شب سر سجاده "آه" آشنایی رد می شود از کوچه های حنجر من بوی بقیع و بوی خاک و بوی غربت پیچیده بین برگ های دفتر من از غربت آئینه ها آتش گرفتم حتی نمانده چیزی از خاکستر من ای کاش زائر،نه،کبوتر بودم امروز تا لااقل یک سایبان می شد،پر من حتی مجال گریه ی کوتاه هم نیست از بس نگهبان ریخته دور و بر من هُل داد پیش چشم هایم مادرم را آوار شد انگار دنیا بر سر من یک لحظه داغ کوچه را احساس کردم روی زمین افتاد وقتی مادر من
پشت دیواره ها پُر از حرف است گریه ی بی صدای زائرها غیر صحن و حرم نمی باشد حاجتِ ربنایِ زائرها می شود از غبارِ روی زمین غربتی سخت آشکار اینجا گنبد و پرچمی ندارد با دستِ تقدیر روزگار اینجا نه ندارد ضریح و گلدسته قبر خاکی شده نشان بقیع پر زدن روی بام ها شده است آرزوی کبوتران بقیع تا که نظمی دهد به زائرها خادم و دست مهربانی نیست روی این قبرهای خاک آلود نه نگردید سایه بانی نیست لا به لای مصائب این درد بگذریم از تبی که سوزان است آنچه آزرده میکند دل را گِل شدن ها زمان باران است با یقین گویم این جراحت ها عاقبت التیام می گیرد میرسد منجی جهان و با ذوالفقار انتقام می گیرد با ظهورش تمام خواهد شد غصه های تمام زائرها گنبدی می شود نصیبِ بقیع مثل گنبد طلای کرب و بلا کارمان می شود حرم سازی تحت فرمان حضرت مهدی پا بگیرد برای مادر هم یک حرم با نظارت مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀 نه ضریحی، نه رواقی و نه سقاخانه‌ای چشم‌ها چیزی نمی‌بینند جز ویرانه‌ای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کفتری اینجا نخواهد خورد آب ‌و دانه‌ای
وهّابیّت... در سال ۱۳۴۴ هجری ‌قمری... حرم را کردند. این روز به « » (روز ویرانی) مشهور است. بناها در ... توسط جریانی در عربستان‌‌سعودی... برای از بین ‌بردن اماکن زیارتی بود. تا آن زمان... بر روی مقبره‌‌ی پیشوایان... و سایر بزرگان اسلام... که در بودند... و بناهایی قرارداشت! پس‌از تسلّط وهابیان در ... آن‌ها ضمن تخریب‌ِ قبور... آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز... ازبین بردند. .