eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.2هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20210329-WA0011.
3.66M
💠🌸💠🌸 دعای عهد
4_5793923140140663594.mp3
3.59M
🌹 صوتی حدیث کسا 👤باصدای استاد فرهمند
زیارت‌عاشورا-علی‌فانی.mp3
5.72M
از زیباترین اعمال برای توسل به 🥀 به کشتی نجات و چراغ هدایت پناه ببریم ... باهم به آوای معنوی این زیارت گوش کنیم و برای حاجات ثواب مؤمنین دعاکنیم یااباعبدالله دلتنگیم ...
🔸چقدر سخته دلتنگ کسی باشی و کاری ازت ساخته نباشه😔 نتونی ببینیش ولی مدام جلوی چشمت باشه...😢 🔻پنجشنبه ها و دلتنگی برای عزیزان آسمانی... برای شادی روحشون صلوات و فاتحه‌ای بخوانیم ❄️☃❄️☃❄️
🌷جدی نگرفتن نماز ،غیرعاقلانه است: 🌷 وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ (٥٨)مائده وقتی گفته میشودنمازبخوانید،گروهی آن رابه بازی ومسخره میگیرند.چون عاقل نیستند 🌷فاتقون یااولی الالباب.گناه نکنیدای صاحبان مغز ❄️☃❄️☃❄️
با همسرتون صحبت کنید نه پشت سر همسرتون! صحبت کردن پشت سر همسرتون با دوستان یا خانواده به نحوی خیانت محسوب میشه! گفتن از مشکلات زناشویی زمینه نفوذ افراد سو استفاده کننده رو تو زندگی شما بیشتر میکنه در واقع شما این پیام رو میدید که مشکلی تو زندگی شما وجود داره که با خلا اون مشکل میتونن بین شما نفوذ کنند . ❄️☃❄️☃❄️
به همسرمان دلگرمی بدهیم به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی‌های زندگی‌مان را می‌پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می‌شود. ❄️☃❄️☃❄️
*یک هدیه جالب...!* یکی از فرماندهان روسی به حاج قاسم خیلی علاقه‌مند شده بود. هر بار سری به مقر می‌زد و می‌دید سردار سلیمانی نیست، ناراحت می‌شد. به بچه‌ها سپرده بود هر وقت ژنرال سلیمانی آمد، او را باخبر کنند یا به سردار بگویند که او سراغش را گرفته است. یک بار که حاج قاسم آمد، به سردار گفتیم، فلانی جویای احوالت بوده و اصرار داشته شما را ملاقات کند. اول حاجی چندان جدی نگرفت. اما وقتی از اصرار او برای ملاقات شنید، گفت برویم لاذقیه به دیدارش. او در لاذقیه سوریه مستقر بود. سردار سلیمانی گفت که چون سوغاتی برایش نیاوردم، نمی‌شود دست خالی برویم. از بچه‌ها پرسید که چند فرزند دارد. بعد، هدیه‌ای برای خانواده‌اش تهیه کرد؛ شامل یک گردن‌بند برای خانمش و مقداری طلا برای دخترش. جلسه فرمانده روسی با حاج قاسم برگزار شد و بعد از پایان جلسه حاج قاسم به بچه‌ها گفت که من که رفتم، شما هدیه را به او بدهید. جالب اینجا بود که افسر روسی، مسلمان نبود، اما وقتی حاج قاسم قرار بود به خانه آنها در لاذقیه برود، همه را جمع می‌کرد. حاجی که خداحافظی کرد، بچه‌ها هدیه را به افسر روسی دادند. او با دیدن هدیه خیلی متعجب شده بود. چرا که تصور نمی‌کرد حاج قاسم با آن ابهت که یک فرمانده نظامی و مقتدر است، چنین هدیه‌ای بیاورد..! خود افسر روسی تعریف می‌کرد که وقتی هدیه را به همسر و دخترم دادم، هر دو در کنار خوشحالی، متعجب شدند و گفتند: واقعا ژنرال سلیمانی چنین هدیه‌ای داده است؟ حاج قاسم با این کار، هم خود افسر روسی و هم خانواده او را تحت تأثیر قرار داد؛ تا جایی که افسر روسی حتی به نیروهای حاج قاسم در سوریه گفته بود که می‌خواهم هدیه‌ای به ژنرال سلیمانی بدهم. به نظر شما چه چیزی مناسب است و خوشحالش می‌کند؟ خلاصه اصرار می‌کند و می‌گوید که او هر چه بخواهد ما می‌دهیم. این اصرار به گوش حاج قاسم می‌رسد و سردار سلیمانی هم چون همیشه به فکر دفاع از مظلومان بود، به جای اینکه برای خودش چیزی طلب کند، برای جبهه مقاومت از افسر روسی چیزی خواست. حاج قاسم به بچه‌ها گفته بود، بگویید ۱۰۰۰ موشک کروز لازم داریم..! شما این موشک‌ها را به ما بدهید تا از شما بخریم. افسر روسی هم در جواب درخواست حاج قاسم گفته بود که ۱۴۰ تا موشک کروز داریم که ۱۰۰ تا را به شما می‌دهیم و ۴۰ تا را برای خودمان نگه می‌داریم. او این موشک‌ها را که هر کدام ۷۰ هزار دلار قیمت داشت، به حاج قاسم هدیه داد و روسیه هیچ پولی بابت این موشک‌ها دریافت نکرد. یعنی هفت میلیون دلار. با این اقدام، نیروهای مقاومت مسلح شدند و رژیم صهیونیستی دیگر جرأت جولان دادن نداشت. این افسر روسی که اکنون فرمانده هوافضای ارتش روسیه است، زمانی که حاج قاسم به شهادت رسید، در کنار همسر و فرزندش با عکسی از سردار سلیمانی عکسی انداخته و آن را فرستاده بود تا از این طریق از شهادت حاج قاسم ابراز تأسف کرده باشد؛ به طوری که در زیر عکس‌شان نوشته بود: «...ما هیچ کاری نتوانستیم انجام دهیم، اما ما را در غم خود شریک بدانید». منبع: خبرگزاری فارس مصاحبه با حسن رونده مشاور اسبق فرمانده نیروی قدس ❄️☃❄️☃
‌ به کار بردن جملاتی مانند ؛ کاش ازدواج نکرده بودم یا خوش به حال مجردها که هر کاری دلشان می خواهد انجام می دهند و... فقط همسرتان را از زندگی دلسرد میکنید ❄️☃❄️☃❄️
عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابدبود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی." ‍‌❄️☃❄️☃❄️
وقتی زن از ناراحتیهایش میگوید در مقابل دیگران ازاو حمایت کنید... وقتی مرد از دیگران گله میکند به او بگویید :تقصیر تو نیست!! ❄️☃❄️☃❄️
💎 خدا را بر نعمت‌هایش سپاس می گویم، و بر توفیقاتش شکر می کنم، و بر مواهبی که ارزانی داشته، سنا می‌خوانم. و نعمت های گسترده ای که از آغاز به ما داده. و بر مواهب بی حسابی که به ما احسان فرموده. و بر عطایای پی‌درپی که همواره ما را مشمول آن ساخته. نعمت هایی که از شماره و احصا بیرون است. و به خاطر گستردگی در بستر زمان هرگز قابل جبران نیست. و انتهای آن از ادراک انسان ها خارج است. بندگان را برای افزایش و استمرار این مواهب به‌شکر خویش فراخوانده. و خلایق را برای تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده. و آنان را برای به دست آوردن همانند آنها تشویق فرموده. و من شهادت می‌دهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست. بی مثال است، و شریک و مانند ندارد. این سخنی است که روح آن اخلاص است، و قلوب مشتاقان با آن گره خورده، و آثار آن در افکار پرتو افکن شده. خدایی که رویئتش با چشم‌ها غیرممکن است، و بیان اوصافش با این زبان، محال، و درک زاده مقدسش برای عقل و اندیشه ها ممتنع است. موجودات جهان هستی را ابداع فرمود، بی آنکه چیزی پیش از آن وجود داشته باشد. و همه آنها را ایجاد کرد، بی آنکه الگو و مثالی قبل از آن موجود باشد. ادامه دارد...
مقصر خودمانیم ! ڪھ آدم شدن را ...! ... از رجب به شعبان ... از شعبان به رمضان از رمضان به محرم ... از محرم به فاطمیه و... ڪسے از لحظه ے دیگر خبر دارد؟! (در خانه اگر ڪس اسٺ،یڪ حرف بس اسٺ!) خوب شدن و خوب ماندن را وعدھ بھ فردا ندهیم ... امروز را دریابیم...! ❄️☃❄️☃❄️
✅داستان موضوعی از بحارالانوار (5) بد خلقي فشار قبر مي آورد! به رسول خدا صلي الله عليه و آله خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده. پيغمبر صلي الله عليه و آله با اصحابشان از جاي برخاسته، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالي كه خود نظارت مي فرمودند - سعد را غسل دادند. پس از انجام مراسم غسل و كفن، او را در تابوت گذاشته و براي دفن حركت دادند. در تشييع جنازه او، پيغمبر صلي الله عليه و آله پابرهنه و بدون عبا حركت مي كرد. گاهي طرف چپ و گاهي طرف راست تابوت را مي گرفت، تا نزديكي قبر سعد رسيدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسايل ديگر را بياورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ريختند و در آن خللي ديدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند: - من مي دانم اين قبر به زودي كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كاري كه بنده اش انجام مي دهد محكم باشد. در اين هنگام، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت: - سعد! بهشت بر تو گوارا باد! رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: - مادر سعد! ساكت باش! با اين جزم و يقين از جانب خداوند حرف نزن! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از اين امر آزرده مي باشد. آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم كه همراه پيغمبر صلي الله عليه و آله بودند، عرض كردند: يا رسول الله! كارهايي كه براي سعد انجام داديد نسبت به هيچ كس ديگري تاكنون انجام نداده بوديد: شما با پاي برهنه و بدون عبا جنازه او را تشييع فرموديد. رسول خدا فرمود: ملائكه نيز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پيروي كردم. عرض كردند: گاهي طرف راست و گاهي طرف چپ تابوت را مي گرفتيد! حضرت فرمود: چون دستم در دست جبرئيل بود، هر طرف را او مي گرفت من هم مي گرفتم! عرض كردند: - يا رسول الله صلي الله عليه و آله بر جنازه سعد نماز خوانديد و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتيد و قبرش را با دست خود درست كرديد، باز مي فرماييد سعد را فشار قبر گرفت؟ حضرت فرمود: - آري، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همين است!(6) ❄️☃❄️☃❄️
بسم رب العشق - 😍 😍# از فردا مصاحبه با خانواده شهدای مدافع حرم شروع میشود اولین مصاحبه ما با خانواده مادرشوهر نرجس شد قرار براین شد فردا بریم بسیج دانشگاه ومن باهشون تماس بگیرم رسیدم دانشگاه رفتم دفتر بسیج خواهران شماره تماس خونه شهید حسینی گرفتم پدرشون برداشت - الو سلام منزل شهید حسینی °° بله بفرمایید - ببخشید حاج خانم هستن؟ °° بله چنددقیقه ای گوشی دستتون == بله بفرمایید - سلام خانم حسینی خوب هستید ؟ == ممنون ببخشید شما - نرگس ساداتم خواهر عروستون == شرمنده نرگس جان نشناختم واقعا حال روحیم خوب نیست - بله میدونم حاج خانم اگه اجازه بدید میخایم با چند رفقای حسین آقا مزاحمتون بشیم == نرگس جان والا ما تاحال با کسی درمورد حسین صحبت نکردیم اما شما به خاطر نرجس بیاید عزیزم - ممنونم حاج خانم پس اگه اجازه بدید ما فرداساعت ۶ غروب مزاحمتون بشیم == مراحم هستید تشریف بیارید - ممنونم * : نرگس سادات چی شد - برای فردا ساعت ۶ هماهنگ کردم *احسنتم خواهر موسوی -زهرا ولی جای من تو تیم شما نیست برادر و همسرتو هستن من به اونا نامحرمم چیکارمیکنم توی این تیم *نرگس سادات تو مگه از برادرمن چیزی دیدی که اینجوری میگی - این چه حرفیه من پسری به چشم پاکی برادرت ندیدم اما مطمئنم حضورم هم باعث آزار خودم هم اون بنده خداست * نرگس آجی این راهو خود شهدا سرراهت گذاشتن - خداکنه حرف تو باشه * نرگس سادات بریم مزارشهدا توسل کن به خودشون من مطمئنم خودشون میگن حرف منه یانه - باشه بریم وارد مزارشهدا شدیم رفتیم سر مزار یکی از شهدای مدافع حرم *نرگس آجی من میرم سرمزارشهیدم توام حرفات بزن - باشه آجی زهرا ازم دور شد شیشه گلاب ریختم رو مزارشهید با دستم مزارش لمس میکردم من تازه قدم به راهتون گذاشتم چطوری تو یه تیم نامحرم هست کارکنم ؟ نکنه بجای ثواب گناه کنم شب بعداز خوندن نماز مغرب راهی خونه شدیم چشمام قرمز قرمز بود - سلام عزیزجون حالم خوب نیست میرم بخابم خاهشا کسی نیاد سراغم چشمام بستم خواب دیدم تو مزارشهدا دارم راه میرم یهو از مزارشهدا تو یه منطقه جنگی حاضر شدم شهید ململی صدام کرد خانم موسوی این اسامی ثبت کنید تو این دفتر پرونده هاشون که کامل شد بدید امضاش کنم نویسنده بانــــو......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب العشق 😍# رسیدیم خونه شهید من زنگ زدم سلام خانم حسینی سلام نرگس جان بیاید داخل حاج خانم جلوی در منتظر ما ایستاده بود ‌-سلام حاج خانم مادرشهید:سلام دخترم خوبی ؟ ممنون شما خوبی ممنونم دستم گرفتم سمت زهرا حاج خانم ایشان دوستم هستن ایشانم برادر و همسرشون هستن واز رفقای حسین آقا هستن خدابهشون سلامتی بده برای مادراشون حفظ کنه آقای صبوری و مرتضی: ممنون حاج خانم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 -حاج خانم خیلی ممنون که اجازه دادید ما بیایم مادرشهید:خواهش میکنم دخترم - اگه اجازه میدید مصاحبه شروع کنیم مادرشهید بفرمایید -بسم الله الرحمن الرحیم امروز مورخ تاریخ ....... در خدمت خانواده شهید مدافع حرم سید حسین حسینی هستیم مادر بفرمایید خودتون معرفی کنید و نسبت باشهید بگید مادر شهید: بسم الله الرحمن الرحیم بنده انسیه سادات موسوی مادرشهید مدافع حرم سیدحسین حسینی هستم - خانم موسوی برامون از دوران کودکی حسین آقا برامون بگید؟ مادرشهید: خانواده ما هم فوق العاده مذهبی هم پرجعمیت حسین سال ۶۸ دنیا اومد پدرش تو ماموریت تو کرمانشاه بود حسین تو محرم دنیا اومد مادرشوهرم با همسرم تماس گرفت گفت خداباز یه پسر بهتون داده همسرم گفت فدای حسین زهراست مادر اسمش بذارید حسین حسین تا ازبچگی هم بین خودش و نامحرم یه پرده حیا قائل بود یادمه یه بار برادربزرگش سیدمحسن تو مدرسه خورده بود زمین سرش شکسته بود سیدحسین ۶ سالش بود بهش گفت پسرم من میرم مدرسه اما تو به چیزی دست نزنیا یه دوساعت کارم طول کشید اومدم خونه دیدم حسین پرده آشپزخونه آتش زده خاموشم کرده درباز کردم اومدم تو دیدم نشسته وسط آشپزخونه دست میزنه میگه مامان ببین بازی کردم 😂😂😂خیلی باآرامش نشسته بود با خاکسترا نقاشی میکرد رو دیوار بعداز چندتاسوال گفتم حاج خانم چطوری تصمیم گرفتن برن سوریه ترم شش دانشگاه بود دوستش جانباز مدافع حرم شده بود رفتیم دیدن اون باهم توراه گفت مامان اجازه بده منم برم مسئولیت ما سنگین تره چون سیدهستیم عمه جانم وسط دشمنه یک هفته ای طول کشید تا بارفتنش موافقت کنم - حاج خانم سفارش اصلیشون چی بود حجاب و نماز و ولایت فقیه یه ساعت بعد همه خداحافظی کردیم و رفتیم یک هفته ای از دیدارما میگذشت رفتم تو پذیرایی رو به آقاجون گفتم - آقاجون آقاجون : جانم بابا - میخام برای همیشه چادر سرکنم آقاجون : آفرین دخترم پس بالاخره عاشقش شدی - 😭😭😭😭خیلی شرمنده چادرم نویسنده بانــــــــــو.... ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
بسم رب العشق - 😍 😍# باصدای الله اکبر اذان صبح از خواب بلندشدم جمله شهیدململی باخودم زمزمه کردم خانم موسوی پرونده تکمیل کنید بدید امضاکنم انگار حرف زهرابود شهدا خودش خاستن توی این راه باشم گوشیم برداشتم به زهرا اس مس دادم: سلام آجی بیداری * سلام عزیزدل آجی آره - زهرا من تو تیم میمونم *وای خدایا شکرت - کاری نداری خواهری * نه عزیزدلم فقط فردا ساعت ۵:۳۰ غروب دانشگاه باش - باشه خداحافظ * یاعلی نمازمو که خوندم مفاتیح برداشتم تا یه دعا بخوانم بازش کردم مناجات امیرالمومنین اومد یاداعتکاف افتادم چه دوره ای عالی بود ساعت ۴:۳۰ ظهر پاشدم رفتم سمت کمد مانتو و شلوار سرمه ای برداشتم با یه روسی سفید که طرح لبنانی سرکردم دفعات استفاده من از چادر خیلی بیشتر شده بود اما هنوز تو دانشگاه سر نکردم از عزیزجون و آقاجون خداحافظی کردم رفتم دانشگاه کلا تعطیل بود فقط بسیج دانشگاهی فعالیت میکرد تا برسم دانشگاه ساعت شد ۵ رفتم بسیج خواهران درزدم دیدم بسته است کلا اومدم شماره زهرا بگیرم که ببینم کجاست که صدای آقای کرمی مانع شد + خانم موسوی برگشتم سمتش با دیدن مدل روسرویم خیلی خوشحال شد انگار 😍😍 -بله + زهرا داخل بسیج برادران هست در نیمه باز بود بدون اینکه دربزنم رفتم داخل 😄😄 آقای صبوری دست زهرا تو دستش بود تا منو دید از خجالت آب شد منم باصدای که شیطنت توش موج میزد : زهرا جونم سلام زهرا: سلام تو درزدن بلدنیستی 😡😡😡 - حالا فلفل قرمز ن .... هنوز جمله کامل نکرده بودم که یهو آقای کرمی داخل شود وگفت فلفل قرمزچیه وای خدایا آب شدم بعدازیه ربع فهمیدم برای تقدیر از خانواده شهید یه جعبه شیرینی + یه نیم سکه بهارآزادی با یه لوح خیلی زیبا از تصویر و قسمتی از وصیت نامه شهید است تهیه شده به سمت خونه شهید راه افتادیم تو ماشین قراربر این شد چون فامیل ما هستن من مصاحبه انجام بدم نویسنده بانـــــــــــو .......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹
ﷺ ❄️🤍روز خود را ❄️🤍زیبا کنید با صلوات بر ❄️🤍حضرت محمد (ص) ❄️🤍و خاندان مطهرش ❄️🤍الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ ❄️🤍وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❄️🤍وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ❄️
🌸پروردگارا 💫دلم میخواهد آرام صدایت کنم: 🌸« یا رب العالمین » 💫و بگویم : 🌸 تو خودِ آرامشی 💫 و من، خودِ خودِ بیقرار 🌸«الهی وربی من لی غیرک» 🌸با نام یگانه او 💫دفتر اولین روز هفته را میگشاییم. الهی به امید تو ...💐 🌺🍃
مواد لازم: سینه مرغ 1 عدد ارد سفید پودر سوخاری پانکو تخم مرغ 2 عدد شیر 3 ق.غ طرزتهیه: فیله مرغ و به قطعات نازک برش میزنیم بعد با بیفتک کوب کل سطح مرغ و میکوبونیم تا تمام قسمتها به یه اندازه باشه بعد مرغو مزه دار کردم (من تو مخلوط پیاز و سیر و ابلیمو و زعفرون برایه چند ساعت مزه دار کردم ) بعد تویه کاسه ای 2 عدد تخم مرغ و میشکونیم 3 ق.غ شیرو اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم. ارد و پودر سوخاری پانکو رو هم تو ظرفهایه جدا جدا میریزیم و میزاریم کنار دستمون ( ادویه دلخواهتون و به پودر سوخاری اضافه کنید من فقط نمک و فلفل زدم) بعد فیلهایه مرغ و اول تو ارد سفید بزنید بعد تو تخم مرغ بعد تو ارد سوخاری کل فیلهارو به همین صورت اماده کنید و بزارید تو سینی بعد تو روغن فراوون سرخ کنید با روغن زیتون سرخ کنید که بینهایت خوشمزه تر میشه.
🎄صبحتون بخیر ☕️شروع هفته تون پراز خیروبرکت 🎄از خدا میخوام ☕️بهترین ها سهم این 🎄هفته تون باشه ☕️شادی تو دلتون 🎄موفقیت همراهتون ☕️خوشبختی هوای 🎄زندگیتون ☕️و صداقت سرمایه تون 🎄و نگاه خدابدرقه راهتون باشه 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتدا با بیکن_نواری یک شبکه درست کرده به شکل دایره درمی آوریم داخل فر با دمای ۱۷۰ درجه ۱۵ دقیقه می پزیم پیاز را با کمی روغن تفت داده تا کمی نرم و طلایی شود گوشت چرخکرده گوساله را با نمک و فلفل سیاه و پاپریکا خوب مخلوط کرده و ورز می دهیم و دو تا برگر درست می کنیم حال با برگرها و بیکن و پیاز سرخکرده و پنیرچدار و پنیرموزارلا چیزبرگر و جعفری ریزکرده خود را درست کرده و با شعله کم دو طرف را برای ده دقیقه گریل می کنیم نوش جان 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ سَنُحطم هَيبةَ عَسكركم.. اقتدار نظامى تان را منهدم خواهيم كرد... 🏴 ۳ روز تا دوّمین سالگرد 🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀در آستانه دومین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی فاتحه و صلواتی ختم کنیم به ارواح طیبه همه شهدا🥀 حاج قاسم سلیمانی و همه کسانی که با ایثار جانشان از این مرز وبوم حراست کردند روحشان شاد و یادشان گرامی😔🙏 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با راننده شهید سلیمانی 📡 جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ از خبر ۲۰:۳۰ شبکه دوم سیما