eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.8هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 زمانی شخصی خدمت حاج شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی رحمة الله علیه آمده و گفت: آقا! یک سری ملخ آمده اند و مزرعه مرا می خورند! آقا فرمود: تو حق فقراء، یعنی زکات را نمی دهی و حق فقرا را ملخ ها می خورند. چون زکات نمی دهی آنها بر می دارند، آیا قول می دهی زکات بدهی؟ گفت: بله آقا. آقا یک دعا برایش نوشت و فرمود: برو این دعا را توی آن زمین چال کن و از قول من به آن ملخ ها بگو، ملخ ها شیخ حسن علی گفته بلند شوید بروید پای این ساقه های گندم و علفهای هرزه زمین را بخورید، من زکات می دهم. آن مرد می گوید: من آمدم دعا را در زمین چال کردم و حرف آشیخ حسن علی را هم برای ملخ ها گفتم. ملخها از روی خوسه های گندم بلند شدند و پای ساقه های گندم نشستند و شروع کردند علفهای هرزه را خوردن، علفهای هرزه را می خورند و سیر می شوند. کم کم گندمها رشد کردند و مزرعه ما آن سال محصول بسیار عالی داد و ما هم به قول خودمان عمل کردیم. ادامه دارد...
💎 امام علیه السلام: زمانی که غسل کردی آیا نیت کردی خویشتن را از بدی ها و گناه ها شستشو دادی؟ شبلی: نه امام علیه السلام: آیا خویشتن را پاکیزه کردی و احرام بستی و عقد وقت حج بستی؟ شبلی: آری. امام علیه السلام: زمانی که خود را پاکیزه کردی و عقد بستی آیا نیت کردی که آن چه را خداوند متعالی حرام کرده است، بر خویشتن حرام کرده ای؟ شبلی: نه. امام علیه السلام: زمانی که عقد حج بستی آیا نیت کردی که هر عقدی را که برای غیر خداوند عزوجل بسته ای بگشائی؟ نه. امام علیه السلام: پس خویشتن را پاکیزه نکرده ای و احرام و عقد حج نبسته ای! امام علیه السلام فرمود: آیا داخل میقات شدی و تلبیه گفتی؟ شبلی: آری. امام علیه السلام: آن گاه که داخل میقات شدی آیا نیت کردی که به نیت زیارت داخل شدی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام: آن گاه که دو رکعت نماز گزاردی نیت کردی که به خداوند متعال به بهترین اعمال و بزرگترین حسنات عباد که نماز است تقرب جستی؟ شبلی: نه. ادامه دارد...
💎 امام علیه السلام در این هنگام صیحه ای بر آورد که نزدیک بود از دنیا مفارقت کند سپس فرمود: آه آه کسی که به مقام قرب رسیده و با خدا مصافحه کرده کجا است. حق تعالی با آن عظمت و جلال مسکینی را به این مقام برساند آیا جایز است بر او که حرمت چنین پروردگار مهربان را ضایع کند؟ هرگز چنین نیست که کسی با خدا مصافحه کند بعد از آن مخالفت او را جایز داند. پس از آن فرمود: آن گاه که در مقام ابراهیم ایستادی آیا نیت کردی که بر انجام هر طاعت ایستادی، و پشت به هر معصیت کردی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام آنگاه که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گذار دی آیا نیت کردی که چون نماز ابراهیم علیه السلام نماز گذاردی؟ و به نمازت بینی شیطان را به خاک مالیدی شبلی:نه. امام علیه السلام در مقام نه ایستاده‌ای و در آن نماز نخوانده ای. یکی پس از آن فرمود: آیا بالای چاه زمزم برامدی؟ شبلی: آری. امام علیه السلام آنگاه که بر بالای چاه زمزم برامدی آیا نیت کردی که بر طاعت بر آمدی و چشمت را از معصیت پوشاندی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام آیا سعی میان صفا و مروه را به جای آوردی که در میان آن دو مشتی و تردد داشتی؟ شبلی:آری. امام علیه السلام از سعی میان صفا و مروه آیا نیت کردی در میان خوف و رجایی؟ شبلی:نه. امام علیه السلام پس نه سعی کردی و نه مشتی و تردد بین صفا و مروه. پس از آن فرمود: آیا از مکه خارج شدی و به منا رفتی؟ شبلی: آری. ادامه دارد...
💎 امام علیه السلام: به منا ر فتی آیا نیت کردی که مردم را از زبان و دل به دست خود ایمن گردانیدی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام پس به منا نرفتی. بعد از آن امام علیه السلام فرمود: آیا در موقف عرفه وقوف کردی؟ و بعد جبل الرحمه آمدی؟ و خداوند متعالی را در جبل الرحمه و جمرات با معرفت خواندی؟ شبلی: آری. امام علیه السلام در موقع عرفه آیا معرفت حق سبحانه و تعالی و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود شناختی؟ شبلی:نه. امام علیه السلام در جبل الرحمة که به بالا رفته ای آیا نیت کرده‌ای که خداوند هر مومن و مومنه را رحمت می‌کند؟ شبلی: نه. امام علیه السلام آیا به مزدلفه(مشعر) رفتی؟ از آنجا سنگ ریزه ها را از زمین بر کندی؟ و بر مشعر الحرام مرور کردی؟ شبلی: آری. امام علیه السلام آنگاه که در مزدلفه مشی می‌کردی و از آن سنگریزه ها برمی کندی آیا نیت کردی که هر معصیت و جهل را از خود بر کنی و هر علم و عمل را در خود بنشانی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام به مشعر الحرام مرور کردی آیا نیت کردی دیگه شعایر اهل تقوا خوف را شعار قلب خود قرار دهی؟ شبلی:نه. امام علیه السلام در مزدلفه مشی نکردی، و آن سنگریزه ها برنداشتی، و به مشعر حرام مرور نکردی. پس از آن امام علیه السلام فرمود: در منی نمازگزاردی؟ و رمی جمره کردی؟ و حلق رأس(سر تراشیدن) را انجام دادی؟ و فدیه (قربانی) خود را ذبح کردی؟ و در مسجد خیف نماز خواندی؟ و به مکه بازگشتی؟ و طواف افاضه به جای آوردی؟ شبلی: آری. ادامه دارد...
💎 امام علیه السلام: آنگاه به منا رسیدی و رمی جمره ها کردی آیا نیت کردی که به مطلب خود رسیدی و هر گونه حاجت تو برآورده شده است؟ شبلی: نه. امام علیه السلام آن گاه که سر تراشیدی آیا نیت کردی که از پلیدی ها پاک شدی و از هر گناه و بد عاقبتی که بنی آدم را است به درآمدی مثل آن روزی که از مادر متولد شدی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام آن گاه که در مسجد خیف نماز خواندی آیا نیت کردی که نترسی مگر از خداوند و امیدوار نباشی مگر به رحمت او؟ شبلی: نه. امام علیه السلام: آن گاه که قربانب خود را ذبح کردی آیا نیت کردی که طمع را سر بریدی و به ابراهیم علیه السلام به ذبح فرزندش اقتدا کردی؟ شبلی: نه. امام علیه السلام: آن گاه که به مکه بازگشت کردی و طواف افاضه به جای آوردی آیا نیت کردی که افاضه(کوچ کردن) به رحمت خدا کردی و به طاعت او بازگشت کردی و به سوی او تقرب جستی؟ شبلی: نه. ادامه دارد...
💎 امام علیه السلام فرمود به منی نرسیدی، و رمی جمره ها نکردی، و در مسجد راءس انجام ندادی، و قربانیت را ذبح نکردی، و در مسجد خیف نماز نگزاردی، و طواف افاضه به جای نیاوردی، و به سوی خداوند تقرب نجستی، چه این که تو حج نکردی. پس شبلی از غفلت های حجش به ندبه و زاری افتاد و پیوسته آداب حج می آموخت تا سال دیگر از روی معرفت و یقین حج بگذارد. علی علیه السلام در مورد مراسم اسرار آمیز حج می فرماید: آیا مشاهده نمی کنید که همانا خداوند سبحان، انسان های پیشین از آدم علیه السلام تا آیندگان این جهان را با سنگ هایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان می رسانند، و نه نفعی دارند، و نه می شنوند؟ این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را درسنگلاخ ترین مکان ها، بی گیاه ترین زمین ها، و کم فاصله ترین دره ها، در میان کوه های خشن، سنگریزه های فراوان، و چشمه های کم آب، و آبادی های از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. ادامه دارد...
💎 سپس آدم علیه السلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و بارانداز شان گردانند تا مردم با عشق و علاقه و از صمیم قلب به سرعت از میان فلات و دشت های دور و از درون شهرها روستاها دره های عمیق و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکه روی آورند شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد کعبه لا اله الا الله بر زبان جاری سازند و در اطراف خانه طواف کنند و با موهای آشفته و بدن های پر گرد و غبار در حرکت باشند لباسهای خود را که نشانه‌ شخصیت هر فرد است در آورند و با اصلاح نکردن موهای سر، قیافه خود را تغییر دهند که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌های انجام مراسم حج را در میان باغ ها و نهرها و سرزمین های سبز و هموار و پر درخت و میوه مناطق آباد و دارای خانه ها و کاخ های بسیار آبادی‌های به هم پیوسته در میان گندم زارها و باغات خرم و پر از گل و گیاه دارای مناظر زیبا و پر آب در وسط باغستان شادی آفرین و جاده های آباد قرار می‌داد به همان اندازه که آزمایش ساده بود پاداش نیز سبک تر می شد. ادامه دارد...
💎 اگر پایه ها و بنیان کعبه و سنگهایی که در ساختمان آن به کار رفته از زمرد سبز و یاقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود دل ها دیرتر بی شک و تردید می رسیدند و تلاش شیطان بر قلب ها کمتر اثر می‌گذاشت و وسوسه های پنهانی او در مردم کارگر نبود. در صورتی که خداوند بندگان خود را با انواع سختی ها می آزماید و با مشکلات زیاد به عبادت می خواند، و اقسام گرفتاری‌ها مبتلا می‌سازد، تا کبر و خودپسندی را از دل هایشان خارج کند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را به روی شان بگشاید و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختیارشان گذارد، ابوبصیر می‌گویند به امام باقر علیه السلام گفتم چقدر حاجی زیاد است و صدای داد و فریاد همه جا را گرفته. امام علیه السلام فرمود نه؛ داد فریاد زیاد است ولی حاجی چقدر کم است. علاقه داری راستی سخنم را با چشم خود ببینی. در این موقع با دست روی دو چشمش کشید و دعای خواند بینا شدم. فرمود: اکنون نگاه کن به حاجی ها. نگاه کردم دیدم بیشتر مردم به شکل بوزینه و خوک هستند مومن چون ستاره درخشان در شب تار در میان آنها از دور دیده می شود. عرض کرد: آری صحیح می‌فرمایید: حاجی کم است و سر و صداها زیاد است. باز دعائی خواند دو مرتبه نابینا شدم ابو بصیر در مورد چشم خود التماس نمود. امام فرمود: ادامه دارد...
حضرت زهرا سلام الله علیها در فراز دیگری از کلام گهربار خویش می فرماید خداوند متعال اطاعت از ما اهل بیت علیه السلام را برای ایجاد نظم در میان ملت‌ها و امامت ما را برای ایمنی از تفرقه و تشتت در جامعه قرارداد. منصب امامت همانند نبوت با گزینش و نصب خداوند متعال و با راهنمائی و اعلام رسول خدا و یا از طریق امامی که با نصر رسول خدا صلی الله علیه و آله منسوب به امامت گردیده است. معین می شود. بنابراین تعیین امام به دستور خداوند متعال و توسط پیامبر و یا جانشین مشخص شده اش به مردم اعلام و معرفی می‌گردد؛ چه اینکه مردم توانائی تشخیص و انتخاب امام دارای شرایط ویژه امامت و رهبر جهانی را ندارند؛ زیرا انفاس قدسی انسان های والا تبار که به مقام خطیر امامت برگزیده می شوند و دارای شرایط ویژه امامت می باشند فقط از سوی خداوند قابل شناسایی و درک است. ادامه دارد...
💎 او ساکت شد و جوابی نداد، سپس متوجه من شده و گفت: آیاتو هشام بن حکمی؟ گفتم نه گفت از همنشین های او هستی؟ گفتم: نه گفت: اهل کجایی؟ گفتم اهل کوفه. گفت: پس تو همان هشام بن حکم هستی. سپس مرا در آغوش گرفته و به جای خود نشانید و خودش از آن جا برخاست و تا من آنجا بودم سخن نگفت. در اینجا حضرت صادق علیه السّلام خندید و فرمود: این را چه کسی به تو آموخت؟ عرض کردم: ای زاده رسول خدا بر زبانم جاری شد. حضرت فرمود: به خدا سوگند این مطالب در صحف ابراهیم و موسی مکتوب است. محمد بن ابی حذیفه پسر دایی معاویه بود ولی یکی از یاوران و طرفداران پایدار علی علیه السلام به شمار میرفت، معاویه به واسطه علاقه ای که او به علی علیه السلام داشت دستگیرش نموده مدتی او را به زندان انداخت یک روز با اطرافیان خود مشورت کرد که اگر صلاح می دانید این( نادان محمد بن ابی حذیفه) را از زندان خارج کنیم به سوی خود راهنمایی اش کرده امر نماییم علی علیه السلام را سب کند و در ضمن از گرفتاری زندان راحت گردد. همه موافقت کردند. دستور داد او را از زندان بیاورند وقتی حاضر شد معاویه گفت: محمد! هنوز وقت آن نرسیده که دست از محبت و پشتیبانی علی برداری و از این گمراهی برگردی؟ ادامه دارد...
💎 آنها را تو در دینشان فریب دادی، گوهر ایمانشان را گرفتی، ایشان نیز دنیای تو را پسندیده از آن راه تو را فریب دادند. آنچه انجام داده ای خودت خوب می دانی و آنها هم آنچه کرده اند خبر دارند! سوگند به خدا که برای همیشه علی علیه السلام را به خاطر رضای خدا و پیامبرش دوست می دارم و تو را به خاطر خدا و پیامبرش دشمن، و تا جان در بدن دارم در این عقیده استوار و ثابت خواهم ماند. معاویه که از شدت خشم و غضب به خود می پیچید دستور داد او را به زندان برگردانند، و آنقدر در زندان نگاخ داشتند تا از دنیا رفت. حضرت زهرا سلام الله علیها در ادامه سخن شریفش می فرماید: خدای بزرگ جهاد را مایه عزت اسلام و صبر و پایداری در برابر مشکلات را وسیله نیل به اجر الهی قرار داده است. ادامه دارد...
💎 اما بعد جهاد دری است از درهای بهشت که خدا به روی گزیده دوستان خود گشوده است و جامعه تقوی است که بر تن آنان پوشیده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند و سپر محکم اوست که تیر در آن نشیند هرکه جهاد را واگذارد و ناخوشایند داند خدا جامه خواری بر تن پوشاند و فوج بنا بر سرش کشاند و در زبونی و فرومایگی بماند. دل او در پرده‌های راهی نهان و حق از روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم خواهد شد. یکی از مسلمانان رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام انس بن نضر در جنگ بدر حاضر نبود بعداً که آگاه شد خیلی ناراحت گردید که چرا نبوده و در آن جنگ شرکت نکرده است با خود و احد و پیمان بست که اگر جنگ دیگری رخ داد حتماً شرکت کند و تا سرحد شهادت جانبازی نماید تا اینکه جنگ پیشامدها به عهد خود وفا کرده در آن جنگ شرکت نمود و هنگامی که گروهی فرار کردند همچنان ایستادگی کرد و جنگید تا به شهادت رسید آن‌گاه در ارزش کار این شخص فداکار این آیه معروف نازل گردید: ادامه دارد...