eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ ☀️ 🔸قسمت٢٩ - فكر مي‌كنم بدونم! احتمالاً به خاطر قضاياي ديروز تو اتوبوسه. احساسم به من مي‌گه كه توي اين بحث و جدل ها، راحله از دست عاطفه دلخور شده، ثريا و سميه هم كه از طرف ديگه با هم مشكل دارند. - جدي مي‌گي! - متاسفانه آره و اين وضعيتيه كه اصلاً خوشايند نيست. اگه ما هم بخوايم اين وضعيت رو قبول كنيم و بهش تن بديم، ممكنه بدتر از اين بشه و اختلافات بيشتر بشه. - حالا بايد چي كار كرد؟ در حالي كه انگار با خودش حرف مي‌زد، گفت:  - همه اين اختلاف‌ها ناشي از سوء تفاهمه. بايد اين سوء تفاهم‌ها برطرف بشه. پس بايد اون‌ها دوباره كنار همديگه جمع بشن. با هم حرف بزنن. با هم زندگي كنن. تا حرف همديگه رو بفهمن. اون وقت سوء تفاهم‌ها از بين مي‌ره. گفتم: « البته اگه بيشتر نشه! » فاطمه ديگر معطل نكرد. اول رفت به طرف اتاق راحله و فهيمه و ثريا. من هم رفتم. دم در ايستادم. دو تا تقه زد به در: - يا الله! صاحبخونه! اجازه هست؟ صداي راحله گفت:  - بفرمايين! منزل خودتونه! رفتيم تو. فاطمه گفت:  - به به! مبارك صاحبش باشه انشاءالله! به سلامتي! مي‌بخشين ما بدون دسته گل اومديم ديدن! گلفروشي‌ها اعتصاب كرده بودند. مي‌گفتن يه گل مريم اومده، بوش مشهد رو گرفته! ثريا همان طور كه لباس هايش را مي‌گذاشت توي ساك، اول لبخندي زد كه فقط من ديدم. بعد همان طور كه سرش پايين بود، گفت:  - پس چرا ما بوش رو نمي شنويم؟ فاطمه سرش را كج كرد:  - آخه شما گريپين. والا اون گل الان همراه منه، مگه نه مريم؟ راحله گفت:  - بله! حتما ً همين طوره، شماها خودتون گلين. حالا چرا ايستادين؟ بشينين ديگه! فاطمه نگاهي به در و ديوار كرد:  - باشه! چشم. ولي به نظر مي‌آد اين خونه يه كم براي شما سه نفر بزرگ باشه ها. ثريا برگشت طرف ما:  - مريم هست. اگه شما هم بياين مي‌شيم پنج تا! - اين اتاق براي پنج نفر كوچيكه. براي چهار نفر مناسبه. از طرف ديگه، من قراره برم تو سالن بالا؛ طبقه دوم. مقر فرماندهي اونجاست. آخه از اون جا آدم به همه جا مسلط تره. به نظر من، شماها هم بياين با من و مريم بريم اون بالا. البته دو نفر ديگه هم بايد باهامون بيايند تا تعداد درست بشه. اين جا رو هم مي‌ديم به چهار نفر ديگه! ثريا گفت:  - باشه! فوراً بلند شد و دو تا چمدانش را هم بلند كرد. فهيمه و راحله نگاهي به همديگر كردند. فهيمه گفت:  - يعني ما بايد دوباره اين دنگ و فنگ و زلم زيمبو رو برداريم بياريم بالا؟ راحله هم بلند شد:  - زياد سخت نگير فهيمه! وقتي فاطمه خانم حرف مي‌زنن: كلمه «نه» بهش نگو. فاطمه برگشت طرف من. چشمكي زد و خطاب به آن‌ها گفت:  - خيلي ممنون! البته مي‌بخشين تو زحمت افتادين ها. پس شما برين بالا، من و مريم هم تا چند دقيقه ديگه مي‌آييم. بايد دو نفر ديگه رو هم پيدا كنيم. راحله دم درگاه برگشت طرف ما:  - البته...! و بعد پشيمان شد. حرفش را  خورد. سرش را تكاني داد و رفت. آن‌ها كه رفتند فاطمه گفت:  - حالا نوبت گروه بعديه. پيش به سوي سنگر بعدي.  فصل ششم رفتيم تو اتاقي كه عاطفه و سميه بودند. فاطمه فقط يك تقه به در زد و رفت داخل. من هم رفتم. عاطفه ما را كه ديد كف زد: - به به! به به! باد آمد و بوي عنبر آمد خوش اومدين. سميه چشم غره اي به عاطفه رفت. ادامه دارد....     •┈┈••✾•☀️•✾••┈┈• رمانهای عاشقـــــ مذهبی ــانه بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🦋🍃🦋🍃 در كريم بيش از مورد، اين مسأله ياد شده و با عباراتِ گوناگون از و ، تجليل و تمجيد شده است. «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ، فَلا تَعَلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْلَمُونَ». پهلوهاى آنان از بسترها، تهى مى‌شود و از جايگاه خودشان بر مى‌خيزند و پروردگارشان را از روى بيم و اميد مى‌خوانند و از آنچه به آنان داده‌ايم انفاق مى‌كنند، كسى نمى‌داند كه به پاداش اعمال آنها چه چيزهايى كه باعث چشم روشنى است، براى آنها ذخيره شده است. پس خوشا به حال كسانى كه به وقت سحر كنند و شراب مهر به جام عشق در آن وقت بنوشند ✨ خداوند فرموده: محبوب ترين مردم نزد من كسانى هستند كه هنگام از من آمرزش خواهند. ┄┅┅┅✯✯┅┅┅┄
☀️ ☀️ 🔸قسمت٣٠ - عاطفه محرّمه ها! عاطفه فوراً كف زدن را قطع كرد. فاطمه رو به عاطفه كرد:  - عاطفه وسايلت رو جمع كن بريم سالن بالا. تو هم همين طور سميه. سميه گفت:  - چرا؟! - براي اين كه اين اتاق كنار آشپزخانه است، مال گروه تداركاته. سميه از جايش تكان نخورد:  - پس مي‌ريم تو يه اتاق ديگه. فاطمه برگشت طرف سميه:  - بقيه اتاق‌ها پرن. فقط اون سالن بالا جا هست. من و مريم هم مي‌ريم اون جا. زودتر بلند شين، وسايلتون رو جمع كنين. بچه‌هاي تداركات معطلن! اين‌ها را چنان جدي و قاطع گفت كه يعني ديگر كسي بهانه نياورد. نديده بودم فاطمه اين قدر خشن و محكم حرف بزند. مطمئن بودم سميه ديگر جرئت بهانه آوردن ندارد. ولي مثل اينكه اشتباه كرده بودم. - من ديدم كي‌ها رفتند تو اون سالن. بي خودي سعي نكن منو بكشي اون بالا فاطمه. من حال و حوصله اش را ندارم! فاطمه كه داشت به سمت در مي‌رفت، دوباره ايستاد و برگشت طرف سميه:  - حال و حوصله چي چي رو نداري؟ سميه سرش را پايين انداخت. - حال و حوصله سرو كله زدن با اين‌ها رو! - اين‌ها كه مي‌گي با ما دوست و رفيقند. مي‌خوايم يه هفته با همديگه زندگي كنيم. - ممكنه تو با اون‌ها دوست و رفيق باشي، به خودت مربوطه! ولي من نمي تونم با كساني كه دين رو مسخره مي‌كنن يا مرتب با رفتارهاشون منو آزار مي‌دن، زندگي كنم. - تو چي داري مي‌گي سميه؟ خودت متوجه هستي؟ سميه بالاخره سرش را بلند كرد:  - نمي دونم! شايد باشم. شايد هم نباشم! فقط مي‌دونم ما اعتقاداتي داريم به نام دين. اين اعتقادات خيلي براي من مهمن. اصلاً براي من در حكم خود زندگيه. من حاضر نيستم به هيچ قيمتي اون‌ها رو از دست بدم. فاطمه هنوز خونسرد بود:  - اون اعتقادات، اعتقادات همه مونه! كسي قصد نداره اون‌ها رو ازت بگيره. - چرا! بعضي‌ها اين كار رو مي‌كنن. ممكنه خودشون قصد اين كار رو نداشته باشن، ولي در عمل، نتيجه كارهاشون همينه! - يعني چي؟ - يعني اين كه بعضي هاشون با نوع سوال كردن و بحث كردنشون، با ايجاد شبهه تخم شك و ترديد و دو دلي رو تو دل آدم مي‌كارن. قداست بعضي اعتقادات رو تو وجود آدم مي‌شكنن. خودت هم مي‌دوني كه ما توي دانشگاه از اين جور آدم‌ها زياد داريم. حرف هاشون رو شنيديم. جواب هم داديم. هيچ فايده اي هم نداشته. هي سوال مي‌كنن، هي سوال مي‌كنن. از زمين و زمان. خدا و پيغمبر، قرآن و ائمه، از همه چي ايراد مي‌گيرن. مقدساتمون! ائمه مون و بعضي شخصيتهاي ديني مون رو لگد مال مي‌كنن و مي‌رن. بعضي‌هاي ديگه هم هستند كه فقط تو شناسنامه هاشون مسلمونن. تو عمل به هيچي توجه ندارن، يعني اومدن زيارت! ولي ظاهر و رفتار و حركاتشون به همه چي مي‌خوره، به جز زائر! صداي سميه از حد معمولش بالاتر رفته بود. عصبي شده بود. يكهو بغض گلويش را گرفت:  - مي‌بيني فاطمه؟! مي‌بيني چطور بهمون دهن كجي مي‌كنن! مسخرمون مي‌كنن! ما انقلاب نكرديم كه حالا يه عده اسلام رو اين طوري زير سوال ببرن! بگن كه اسلام مال هزارو چهارصد سال پيش بود و حالا بايد بعضي قوانينش عوض بشه. ما جنگ نكرديم كه يه عده خون شهدامون رو پايمال كنن. با رفتارهاشون آزارمون بدن. تو فكر مي‌كني اون‌ها نمي دونن كه ظاهرشون و حركات جلفشون ما رو ناراحت مي‌كنه؟! فكر مي‌كني اون‌ها نمي دونن كه دارن دل ما رو مي‌شكنن؟ چرا مي‌دونن! ولي با اين حال توجهي نمي كنن، يعني هويت ما رو نديده مي‌گيرن؛ يعني وجود ما رو انكار مي‌كنن، يعني هيچ ارزشي براي ما قايل نمي شن. مي‌گن آزادي! ولي هيچ اهميتي براي آزادي‌هاي ما قايل نمي شن! نمي دانستم حق با سميه است يا نه. فقط مي‌فهميدم سميه هم براي دلخوري از وجود ثريا در اردو، دلايلي دارد. حالا دليل بعضي از مقاومت هايش را در مقابل حرف‌هاي راحله مي‌فهميدم. - ولي من نمي خوام اعتقاداتم رو تو معبد اون‌ها قرباني كنم. من نمي تونم ساكت بنشينم تا اون‌ها به من و اعتقاداتم توهين كنن. مي‌فهمي فاطمه؟! نمي تونم! نمي تونم! فاطمه چيزي نگفت. ساكت بود و خونسرد. به اين همه آرامش غبطه مي‌خورم. سميه حرف هايش كه تمام شد، خيره شد به فاطمه، به چشم‌هاي فاطمه و بعد يكهو ساكت شد و خاموش، مثل آبي كه بر آتش بريزند. انگار چشم‌هاي فاطمه لوله‌هاي آب آتشفشاني باشد و آتش دل سميه را آرام كرده باشد. وجود آتشفشاني سميه ناگهان آرام شد. خاموش شد و بعد خجالت زده سرش را پایین انداخت . فاطمه با زحمت آب دهانش را قورت داد. سيبك گلويش چند دور بالا و پايين رفت. انگار چيزي گلويش را غلغلك مي‌داد و او مردد بود آن را بيرون بريزد و يا باز هم در درون خودش زنداني كند. چيزي مثل يك بغض. از دست كه و به چه خاطر را نمي دانم! بالاخره تصميمش را گرفت... ادامه دارد....     •┈┈••✾•☀️•✾••┈┈• رمانهای عاشقـــــ مذهبی ــانه بامــــاهمـــراه باشــید🌹
هرشب رحمت الهی به وسعت آسمانهاپهن است الهی دلـ❤️ـتان بـ😘ـوسه گاه خورشید چشمانتان ستاره باران دلـ❤️ـتان ڪهڪشـان نور شبتون بخیر خوابتون شیرین فکرتون آرام 🌙 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁راز هایت را به دو نفر بگو... 🍂"خودت و خدایت " 🍁در تنگنا به دو چیز تکیه کن.. 🍂"صبر و دعا" 🍁در دنیا مراقب دو چیز باش... 🍂"پدر و مادر" 🍁از دو چیز نترس 🍂که به دست خداست... 🍁"روزی و مرگ" 🍁به یک چیز 🍂هیچ وقت خیانت نکن... 🍁"رفاقت" 🍂تا وقتی "نگاه خدا" 🍁به سوی توست 🍂از روی گرداندن 🍁دیگران غمگین مباش... 🍁🍂
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: خداوند جواب اخلاص را در همین دنیا داد بازنشر به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید حاج حسین همدانی
🔴اگر می فهمیدند... طلاب خواهر مظلوم 🔸در موارد پرتعدادی امام‌ خامنه‌ای بر لزوم و ضرورت بهره مندی حکومت از طلاب و فضلای خواهر تاکید فرمودند، با وجود اینکه این بزرگوارن دارای فضل، مروّج حیا و عفاف، آشنا با مبانی تربیت، متعهد به نظام اسلامی هستند؛ غالبا سالها بعد از تلاش علمی و تربیتی، هیچ ظرفیتی و فرصتی را برای خدمت به جامعه اسلامی پیدا نمیکنند. 🔸اما هم مدیریت حوزه علمیه خواهران و هم دولت ها، با بی اعتنایی به این امر، زمینه جولان افراد بی اطلاع از دین و انقلاب را در مدارس و دانشگاه های کشور فراهم آورده اند. امام خامنه‌ای(روحی فداه) : 🔹️شما بایستی اینها(بانوان طلاب) را به‌عنوان مبلّغانِ پابه‌رکابِ خوش‌روحیه‌ای تربیت کنید که در هر مجموعهٔ زنانه و دخترانه، بتوانند بروند و سخن نیک و عمیق و پرمغز بیان کنند. 🗓١٣٧٩/٧/١۵ 🔹️عدهٔ زیادی باید بیایند و معارف اسلامی را یاد بگیرند تا بتوانند در محیط زنانه ارائه دهند. چون زن‌ها خیلی اوقات، در تیررس تبلیغ مردها نیستند؛ اما آنها در مجالس زنانه می‌توانند این کارها را بکنند. واقعا هزارها زنِ جوانِ فاضلِ روشن‌فکرِ انقلابیِ خوب، می‌توانند در بين مردم راه یابند و این خیلی باارزش است. بالأخره ما چاره‌ای نداریم؛ "دماء ثلاثه" را باید خودِ خانم‌ها فتوا بدهند. ما و شما آخرش نمی‌توانیم موضوع "دماء ثلاثه" را بفهمیم؛ یعنی انسان حقیقتا احساس می‌کند که خودشان باید بفهمند که قضیه چیست و خودشان فتوا بدهند. باید درست شود؛ باید کسانی باشند که حدّاقل بتوانند در مسائل خاصی، متخصص شوند و فتوا و نظر بدهند. این هم احتیاج دارد به اینکه میدان برای درس‌خواندن اینها باز شود؛ یعنی بتوانند بیایند در درس‌های خارج و در درس‌های اساتید بزرگ شرکت کنند... 🗓١٣٨٠/٣/١۶
✴️ یڪشنبه👈17 مهر /میزان 1401 👈12 ربیع الاول 1444👈9 اڪتبر 2022 🏛 مناسبت هاے دینے و اسلامی. 🔥 انقراض حڪومت غاصب بنے امیه به دست ابومسلم خراسانے " ۱۳۲ ه.ق ". 🌹 ولادت رسول خدا صلے الله علیه و آله " به روایت اهل سنت ". 💠 مرگ احمد بن حنبل " ۲۴۱ ه.ق ". 🔥 مرگ معتصم عباسے " ۲۲۷ ه.ق ". 🐫 ورود پیامبر صلے الله علیه و آله به مدینه هنگام زوال ظهر. ⭐️احڪام دینے و اسلامی. ❇️امروز روز خوبے براے امور زیر است: ✅امور ازدواجے خواستگارے عقد و عروسی. ✅خرید رفتن. ✅مشارڪت و امور شراڪتی. ✅مسافرت. ✅دڪان افتتاح ڪردن. ✅اغاز بنایے و خشت بنا نهادن. ✅جابجایے و نقل و انتقال. ✅و دیدار با روسا خوب است. 👼مناسب زایمان و نوزاد صالح و عفیف و متدین خواهد بود. 🚘سفر:  مسافرت خوب است. 🔭 احڪام نجوم. 🌓امروز : قمر در برج حمل است و از نظر نجومے براے امور زیر نیک است: ✳️صید و شڪار و دام گذاری. ✳️اغاز درمان و معالجات. ✳️ آغاز به ڪار و شغل. ✳️خرید لوازم و مایحتاج زندگی. ✳️ختنه ڪودڪ. ✳️و ارسال ڪالاهاے تجارے نیک است. 📛ولے امور زراعے ڪاشت خوب نیست. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمرے ،باعث هیبت و شڪوه مے شود. 💉🌡حجامت. خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمرے، موجب سلامتے مے شود. 💑مباشرت : مباشرت امشب براے سلامتے مفید و فرزند حافظ قران میشود 💅 ناخن گرفتن: یڪشنبه براے ، روز مبارک و مناسبے نیست و طبق روایات ممڪن است موجب بے برڪتے در زندگے گردد. 👕👚 دوخت و دوز: یڪشنبه براے بریدن و دوختن روز مناسبے نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و براے شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حڪم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ استخاره: وقت در روز یڪشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذڪر روز یڪشنبه : یا ذالجلال والاڪرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذڪر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه ڪه موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یڪشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه ڪنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوے                                                                                                             با این دعا روز خود را شروع ڪنید👇👇 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّے اَسأَلُڪَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاڪَ نَعبُدُ وَ اِیّاڪَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨ 
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 حرکت رسانه‌ای دشمن، بالاتر از اخلاق جوون‌ها، امید ما رو نشونه گرفته. ناامیدی یکی از بزرگترین شعبه‌های کفره.
خانواده_سالم_چگونه_خانواده_ای_است (3).mp3
3.97M
◽️ خانواده سالم چگونه خانواده‌ای است؟ ▫️ قسمت چهارم 👤 مرحوم آیةالله میرزا علی فلسفی
مقام معظم رهبری.mp3
1.13M
💠 صحبت‌های استاد مؤیدی درباره‌ی مقام معظّم رهبری - دوشنبه (۱۱ مهر ۱۴۰۱) اگر کسی یک‌دهم از نورِ ایمان برخوردار باشد و یک‌صدم علاقه به حجّت کبرای خدا داشته باشد، استشمام می‌کند که در مقام معظّم رهبری نور ویژه‌ای می‌درخشد. اینجا بی‌تفاوتی، هیچ معنی ندارد. هر جهتی که ایشان نشان داد، باید به میدان برویم ولو اوضاع عاشورایی بشود. این‌هایی که نغمه‌هایی مخالف نغمه‌های هدایتیِ ایشان سر می‌دهند، چه معمّم چه غیرمعمّم، جواب خدا را چه می‌دهند؟! آیا حیات ابدی نداریم؟ آیا جواب خدا را می‌توانیم بدهیم؟ دشمن هم همین را می‌خواهد که بسیاری از ما بی‌خیال باشیم.