💠 یک ذرّه از محبّت علی علیه السّلام اگر به قلبتان بیفتد، شما را دگرگون میکند و بهترین وسیلهی نجات شماست.
✍عارف باللّه مرحوم حاج اسماعیل دولابی: علی علیه السّلام یعنی محبّت و محبّت یعنی علی علیه السّلام. یک ذرّه از محبّت علی علیه السّلام اگر به قلبتان بیفتد، شما را دگرگون میکند و بهترین وسیلهی نجات شماست. مقبول واقع شدن اعمال، منوط به محبّت است. اگر نماز بدون محبّت بخوانی، ملائکه آن را بو میکنند و چون عطر محبّت علی علیه السّلام را ندارد، آن را بر میگردانند و اجازه نمیدهند بالا برود. امّا اگر محبّت همراه نماز باشد، ملائکهی هفت آسمان که آسمان به آسمان عمل را رسیدگی میکنند، آن را به بالا میفرستند. بیایید یک شب خدا را با دلمان مهمان کنیم. هر جا که محبّت هست، خدا و پیامبر و ائمّه علیهم السّلام آنجا هستند.
معاذَ اللهِ اَن نَأخُذَ اِلاّ مَن وَجَدنا مَتاعَنا عِندَهُ: پناه بر خدا که جز کسی را که متاعمان نزد او باشد، بگیریم. هر که متاع ولایت و محبّت نزد او باشد، خدا و اولیائش او را میگیرند. دوست که دوست خود را بغل میکند، وقتی از او جدا میشود، او را با خود میبرد و خودش را به جای او میگذارد. ائمّه علیهم السّلام هم با دوستشان همین کار را میکنند.
📚مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°
🍁🍂🍁🍂
✅مردم چه می گویند؟؟
🍃می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.
مادرم گفت: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🍃می خواستم برای مدرسه، به مدرسه سرکوچهمان بروم.
مادرم گفت: فقط مدرسه غیر انتفاعی!
پدرم گفت: چرا؟...
مادرم گفت: مردم چه میگویند؟!...
به رشته انسانی علاقه داشتم.
پدرم گفت: فقط ریاضی!
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🍃میخواستم با دختری ساده و صاف و صادق ازدواج کنم.
مادرم گفت: من اجازه نمیدهم.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🍃میخواستم پول مراسم عروسی را سرمایهی زندگیام کنم.
پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.
گفتم: چرا؟...
گفتند: مردم چه میگویند؟!...
🍃میخواستم به اندازهی جیبم خانهای در پایین شهر اجاره کنم.
همسرم گفت: وای بر من.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🍃می خواستم یک ماشین مدل پایین در حد وسعم بخرم،
زنم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🍃میخواستم بمیرم، بالای سرم بر سر قبرم بحث شد.
پسرم گفت: قبرستان حاشیه شهر، زنم فریاد کشید.
دخترم گفت: چه شده؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
.... از دنیا رفتم!
✅برای مراسم ترحیمم خواستند مجلس سادهای بگیرند.
خواهرم داد زد و
گفت: مردم چه می گویند؟!...
✅از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند.
اما برادرم رفت و سنگ قبری با نقش صورتم سفارش داد و
گفت: مردم چه میگویند؟!...
✅ حالا من در اینجا، تنهای تنها در حفرهای تنگ خانه کردهام و تمام سرمایهام برای قبرم جملهای بیش نیست:
🍃مردم چه میگویند؟!...
✅مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، الان لحظهای نگران من نیستند!!!
هیچکدامشان کنارم نیستند!!!
من هستم و اعمالم،
نه پدر و مادرم، نه برادرم، نه خواهرم، نه همسرم، نه فرزندانم و نه هیچکس دیگری کاری برایم نمیکنند!!
✅و تمام عمرم فدای این جمله شد:
مردم چه میگویند؟؟؟!!!
✅و چه نيكو فرموده قرآن كريم:
🍃وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاه
ُ(سوره احزاب آیه37)
و از حرف مردم میترسيدى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است از اينكه از مخالفت امر او بترسى.
🍁🍂🍁🍂
#اهداف_دنیایی_مبارزه_با_هوای_نفس 38
🔹امتحانِ این موضوع کارِ چندان سختی نیست
کافیه که شما یه هفته نمازتون رو اوّل وقت بخونید
⬅️ تاثیرش رو بر روی درساتون به وضوح خواهید دید 👌
✴️"نماز اول وقت" یه نوع مبارزه با نفسِ عالی هست
که قدرتِ اراده انسان رو بالا میبره🔝
💖🌷💞🌷
🔰تاثیرِ مبارزه با نفس بر ذهن رو علمِ روانشناسی هم ثابت کرده
🚥 روانشناسی حرفش اینه که؛↓
" آی کی یو" عامل اصلیِ موفقیت و خلاقیتِ علمی افراد نیست،بلکه عاملِ اصلی موفقیت رو مفهومِ دیگه ای مطرح میکنن
که وقتی توضیح میدن میبینیم دارن همون "مبارزه با نفس" رو میگن 😌💪
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــ❤️ــــــــــق
رمــــــــــان #طعـــــم_سیبـــ
قسمٺـــــ چهــــــــاردهـم:
#بخش دوم:
نیت کردم و یه فال از بین اون فال ها برداشتم.از کیفم یه دوتومنی درآوردم و دادم به اون پسر بچه اونم رو کرد به من و گفت:
-امیدوارم به اونی که دوسش داری برسی...
بعد هم دووید و رفت...
و من به دوویدنش خیره شدم...
نفس عمیقی کشیدم و فال رو باز کردم...
درد عشقی کشیده ام که مپرس/
زهر هجری چشیده ام که مپرس/
گشته ام در جهان و آخر کار/
دلبری برگزیده ام که مپرس/
کسی را دوست داری برایت از همه چیز و همه کس عزیز تر است...او هم تورا دوست دارد.مطمئن باش به موقعش به هم می رسید...
خودت را سررنش مکن که دردو رنج ها پایان می پذیرد.غصه ها تمام می شود و خوشی و امنیت جایش را می گیرند...
اشک هام چکید روی برگه ی فال...دلم گرفت...با خودم گفتم حافظ علی رفت تموم شده...امیدی نیست...اگر دوستم داشت میمومد...رفت و دیگه برنمیگرده...
ما هیچوقت به هم نمی رسیم...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
🌹#مریم_سرخه_ای🌹
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️سردارشهید حاج قاسم سلیمانی:
اگرڪسیصداۍرهبرخودرانشنود
بہطوریقینصداۍامامزمانِخود
راهمنمیشنود.
#حاج_قاسم سرباز #امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای تنها ره رهایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧑🏻🍳#شکلات_صبحانه_خونگی👩🏻🍳
شیر1لیوان
شکرنصف لیوان
ارد2قاشق غذاخوری
پودرکاکائو1قاشق غذاخوری
شکلات تخته ای 100 گرم
عسل وکره هر کدوم 1 قاشق
استاد مهدوی ارفع.mp3
30.28M
🖌 سخنرانی بسیار مهم و مورد نیاز شرایط امروز
✅ آیا این شرایط ناامنی و اغتشاش به کجا می انجامد؟
✅ این حد از جنایاتی که این دوره از اغتشاشات مشاهده شد نکند که به یک جریان ثابت و تشدید شونده تبدیل شود.
✅ چرا و براساس چه مبنایی جبهه حق ، حق ندارد که سرسوزنی ناامید و نگران باشد؟
👌 این سخنرانی را بشنوید و برای هر کس می تواند بفرستید.
👌 حداقل نقشی که می توانید در جهاد تبیین ایفا کنید، گوش دادن و انتشار حداکثری این صوت است....
سخنرانی استاد مهدوی ارفع
جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱- مشهدمقدس
#حجاب بهانه است اصل نظام #ایران_قوی و #زن_زندگی نشانه است🥀.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پفک_سیب_زمینی
مواد لازم ⬇️
سیب زمینی آب پز ۱عدد
پنیر پیتزا یا پارمزان ۲ قاشق غذاخوری
نشاسته ذرت ۳ قاشق غذاخوری
روغن مایع ۲ قاشق غذاخوری
نمک و فلفل به مقدار لازم
روش تهیه ⬇️
سیب زمینی رو پخته و تا داغه کاملا له میکنیم، بعد بقیه مواد رو بهش اضافه میکنیم.
میتونید داخل قیف بریزید یا مثل ویدئو صافش کنید و برش بزنید
پفک ها رو در روغن داغ روی حرارت متوسط سرخ کنید.
توجه کنید تا وقتی یک طرفش سرخ نشده برنگردونید وگرنه وا میره، بعد از سرخ شدن، روی دستمال قرار بدید تا روغن اضافیش کامل گرفته شه
جاتون سبز ☺️💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چیکن_کاری 😍😍
فیله مرغ ۱۰ عدد
فلفل دلمه سبز ۱ عدد
فلفل دلمه قرمز ۱ عدد
زیتون سبز نصف پیمانه
قارچ ۱۰ عدد
ماست ۱ پیمانه
ادویه کاری ۲ قاشق چای خوری
روغن زیتون ۲ قاشق غذا خوری
لیمو نصف
نمک و فلفل سیاه
مواد سس
ماست نصف پیمانه
خیار شور ۱ عدد
سرکه ۲ قاشق غذا خوری
نمک و فلفل سیاه
پنیر موزارلا ۱۵۰ گرم
نون تافتون ۴ عدد
فیله رو مزه دار کنید ونیم ساعت استراحت بدین تو یخچال ،قارچ و تفت بدین با فیله مزه دار شده و مواد دیگه بریزید تو نون همین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مارشمالو #پف_پفی
مخصوص یلدا😍
مواد لازم:
۱بسته ژله به دلخواه (شیرین باشه بهتره).
۵ق غ شکر
۱/۳ پیمانه اب جوش (۶۳گرم) یا ۷ق غذاخوری سرپُر.
پودرنارگیل به مقدار لازم
#لاکچری_باشید😘
❤️
#فوروارد_یادتون_نره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حواستان به آدمهاى آرامِ زندگيتان باشد!
آدمهايى كه از صبح تا شب
هزار بار خودخورى ميكنند كه
مبادا با يك حال و احوال پرسىِ ساده،
مزاحمِ كارتان شوند!
آدمهايى كه وقتى تنهاترين هستيد،
فرقِ بينِ "ترك كردن" و "درك كردن" را
تشخيص میدهند
آدمهايى كه "دمِ دستى" نيستند،
كه يك روز با شما،
يك روز با دوستِ شما،
و يك روز با دهها نفر مثلِ شما باشند!
آدمهايى كه شما را براى پرُ كردن جاى ِخالى
نمى خواهند
بيشترين انتظارشان،
چند دقيقه وقت ِخاليست
كه برايشان كنار بگذارى،
تا كنارت بنشينند و
يادآورى كنند يك نفر هست
كه به بودنت نياز دارد...
قدر آدمهاى آرامِ زندگيتان را بدانيد
قبل از آنكه ناگهانى رفتنشان،
شما را به آشوبى هميشگى بكشاند!
🍁🍂
🌸بعد از #مرگ
✍حضرت #پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود : هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است :
❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛
❷ #رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛
❸ #چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛
❹ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛
❺ #مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛
❻ #قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛
❼ #فرزندی_صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید .
📔 نهج الفصاحة ، ص 366 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 اخلاص حیرتانگیز #علامه_طباطبایی(ره)
از زبان استاد #شهید_مطهری
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــــــــــــــق
رمــــــــــان #طـــــعم_سیبــــ
به قلم⇦⇦🌸#مریم_سرخه_ای🌸
قسمٺـــــ پانـــــزدهـــــم:
برگه ی فال رو توی دستم مچاله کردم...
اونقدر محکم دستمو مشت کردم که ناخون هام فرورفت توی دستم.از روی نیمڪت بلند شدم به اولین سطلی زباله ای که رسیدم برگه ی فالو انداختم توش...
راه افتادم خیلی عصبی بودم...
بغض داشت خفم میکرد ولی دیگه نمیتونستم ببارم...
از پارک رفتم بیرون رسیدم توی همون کوچه ای که هرچی علی رو صدا کردم و گفتم علی اقا...اقا علی...برنگشت ولی وقتی گفتم علی و به اسم کوچیک صداش کردم ایستادو برگشت سمتم...
منو علی از بچگی هم بازی بودیم اون منو زهرا و منم اونو علی صدا میکردم.بزرگتر که شدیم کلا دیگه همو ندیدیم.تا وقتی که من اومدم پیش مادر بزرگ و دوباره روز از نو روزی از نو...اما از همون بچگی دوسش داشتم...
علی از همون بچگی همه جا از من محافظت میکردم وقتی بچه بودیم به من میگفت هرکی اذیتت کرد بگو خودم حسابشو میرسم...اون روز وقتی علی رو به اسم کوچیک صدا زدم.یاد همون علی افتادم که یه دوچرخه داشت هر روز صبح به خاطر من تمیزش میکرد تا من از خونه بیام بیرون و سوار دوچرخش بشم...
و اونم وقتی اینو شنید ایستاد و برگشت به سمت من...
اونم یاد بچگیامون افتاد...
و به حرمت لحظه های سادگیمون ایستاد...
از خیابون رد شدم...
ساعتو نگاه کردم دیگه نزدیک های ظهر بود بهتر بود برم خونه...
از همون خیابون انداختم رفتم پایین...
تادم خونه ی مادر بزرگ فکرم درگیر بود...
نمیدونستم حالا دیگه برای زندگیم چه برنامه ای دارم!!
باید بشینم و بقیه ی عمرمو به غصه بگذرونم یا به گفته ی حافظ منتظر خوشبختی باشم...
رسیدم خونه درو باز کردم و رفتم داخل.مادربزرگ توی حیاط مشغول رسیدن به گل هاش بود.
چشمش خورد به من.بلند شد و کمرشو صاف کرد.خمیازه ای کشید و گفت:
-سلام مادر بیا اینجا!!!!بیا....بیا بقیه ی این گل هارو تمیز کن که من دیگه دارم از پا در میام.
بدون اینکه به من اجازه ی حرف زدن بده رفت داخل خونه منم یه نگاه به گل ها انداختم و با تعجب به جواب مادر بزرگ گفتم:
-سلام!!!!
رفتم داخل و دیدم مادر بزرگ نرسیده ولو شده زمین طفلی خیلی خسته بود...لباس هامو عوض کردم دست و صورتم رو شستم و رفتم حیاط...
گلدون هارو یه جا جمع کردم و شروع کردم به تمیز کردن و آب دادنشون. روحیم با دیدن گل ها بهتر شد. ولی فکرم همواره درگیر بود.
گل هارو دور حوض گذاشتمو نشستم کنارشون...
از این فضا آرامش میگرفتم.
تن و بدنم خسته بود دلم یه استراحت میخواست.
ولی فقط خواب و غصه ممکنه منو از پا در بیاره...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
🌹 #مریم_سرخه_ای 🌹
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــــــــــــــق
#رمــــــــــان #طعـــــم_سیبـــ
به قلم⇦⇦🌹 #مریم_سرخه_ای 🌹
قسمٺـــــ شانزدهـــــم:
#بخش اول:
نفس عمیقی کشیدم و یه نگاهی به آسمون کردم...
با خودم گفتم الان من توی یه شهر و علی یه شهر دیگه چقدر از هم فاصله داریم...
ینی میشه همونجور که حافظ گفته به هم برسیم؟شاید باید صبر کنم...
ولی نه...
منو علی دیگه هیچوقت همونمیبینیم.
اونارفتن یه شهر دیگه و هیچوقت برنمیگردن.
سرموبین دوتادستم گذاشتم و چشمامو بستم توی همین حال بودم که صدای تق تق دراومد...
ازجام بلند شدم گفتم کیه؟؟؟
یه صدا از پشت در گفت نذری اوردم...
شوکه شدم و بدون جواب دادن به صدای پشت در خیره شدم به در...
نذری...
قلبم داشت آتیش میگرفت...دلم نمیخواست درو باز کنم...
دوباره صدای تق تق دراومد...
با بی میلی یکی یکی قدم هامو برداشتم رفتم جلوی در روبه روی در ایستادم دوباره صدای تق تق در اومد
این دفعه دیگه درو باز کردم...
یه خانوم با چادر رنگی پشت در بود...
تا منو دید گفت:
-سلام دخترم.پس چرا دروباز نمیکنی اینهمه در زدم.
همینجوری خیره شده بودم به صورتش و هیچی نمیگفتم.
با تعجب گفت:
چرا منو اینجوری نگاه میکنی؟
یهو به خودم اومدم سرفه ای کردم و گفتم: -إم ...إ... ببخشید متشکرم بابت نذری.
نذری رو گرفتم تشکر کردم و درو بستم.
تکیه دادم به در نفس عمیقی کشیدم.اشک هام ریخت روی گونه هام.نگاهی به کاسه ی نذری انداختم ابروهام به سمت بالا روهم گره خورد.کاسه ی نذری رو گذاشتم کنار باغچه و نشستم کنارش.
تو خودم بودم که گوشیم زنگ خورد.
گوشیمو از توی جیبم در اوردم و جواب دادم:
-الو...
-سلام عزیزم
-سلام نیلو خوبی؟
-مرسی خواهری.توخوبی؟
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:خوبم.
-زیاد وقتتو نمیگیرم زنگ زدم بهت بگم بعد از ظهر قراره با هانیه و نگار بریم بیرون خواستیم تو هم باهامون باشی.
-اوه.ممنونم از دعوتت عزیزم.حالا کجا میریم؟
-میخواییم بریم بگردیم باهم حال و هوای توام عوض میشه میای؟
-اره خواهر.
-پس میبینمت.خدافظ
تلفنو قطع کردم نذری رو برداشتم رفتم داخل خونه...
یه راست وارد آشپز خونه شدم و کاسه رو گذاشتم روی میز مادربزرگ چای رو دم گذاشته بود دلم خیلی هوس چای کرده بود در کابینت رو باز کردم تا لیوان بردارم چشمم خورد به لیوان گل گلی که علی برای مادربزرگ خریده بود...نگاهم به لیوان ها گره خورد...انگار داشت تموم لحظه های دیدار منو علی دوباره تکرار می شد...در کابینتو بستم و از خوردن چای منصرف شدم.رفتم داخل اتاق چادرم که روی تخت بود برداشتم و تا کردم...
خیلی وقت بود با دوستام بیرون نرفته بودم.دلم براشون تنگ شده بود.کمدمو باز کردم و خوشگل ترین لباس هامو برداشتم چادرمم تاکرده گذاشتم کنار لباس ها گوشیمو برداشتم...نیلوفر پیام داده بود:
-عزیزم ساعت پنج آماده باش میام دنبالت...
هنوز تا ساعت پنج سه ساعت دیگه مونده بهتره استراحت کنم تا بدنم از حالت کوفتگی در بیاد
روی تخت دراز کشیدم آلارم گوشیم رو گذاشتم ساعت چهار و بعد از یکم فکر کردن خوابم برد...
ادامه دارد ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
🌹 #مریم_سرخه_ای
رمانهای عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #رهبر معظم انقلاب:
دیروز بچههای #تیم_ملی ما چشم ملت ما را روشن کردند؛
انشاءالله چشمشان روشن باشد...
🏷 #دیدار_بسیج
#سلام_امام_زمانم_عج❣
سلامی از دوستان دلتنگتان...
سلامی از مشتاقانِ چشم براهتان...
سلامی از منتظرانِ تنهایتان...
سلامی از دردمندانِ فراقتان...
سلامی از فرزندانِ گرفتارتان...
سلامی از محبینِ بغض آلودتان...
سلام بر شما که خوبترینید، عزیزترینید...
سلام برشما که دوستمان دارید...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تلنگر
-میگفت..
اگرخواستیدببینیدآیاباخدامأنوسیدیانه
بایدببینیدازخواندنِقرآنكه
سخنخداباماست
وازخواندنِنمازكهسخنِماباخداست،
احساسملالمیكنیمیااحساسنشاط...!
آیت الله جوادی آملی
🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐#استاد_عالی
⭐#امام_زمان (عج) در میان ماست
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚
«اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
✨[°📸🍃°]✨
✨💫 #نمازشب💫✨
قلب شب؛نماز شب است.
نماز شب؛مفتاح توفيقات
است...♥️
••❥⚜︎-----------
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﻣﯿﺒﺴﺖ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ !!! ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺳﺎﻋﺖ،ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ !
ﺩﻟﻬﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﻡ ﻧﻤﯿﺰﻧﺪ . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﺨﺺ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﺤﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﮑﻨﻨﺪ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻧﺸﺎﻥﺩﺭﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮﻣﯿﮑﻨﺪ !
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﻨﺪ !
ﭘﺲ ﺳﭙﺎﺱ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﺽ ﭘﻮﺯﺵ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﻌﺬﻭﺭ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ .
ﺳﭙﺎﺱ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺎﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﯿﻢ .
ﻭﺳﭙﺎﺱ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍﮐﻪ ﺑﺎﻫﻤﻪ ﻋﯿﺒﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻴﺪﺍﺭﻧﺪ .
ﺁﺭﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﻧﯿﺴﺖ !
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
🌷رعایت ۵ کلمه دنیا وآخرت رابهشت میکند:
🌷۱.فکر:
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصْحَابِ السَّعِيرِ (١٠)ملک
🌷۲.صبر:
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوٓا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَآئِزُونَ (١١١)مومنون
🌷۳.اعتمادبه خدا:
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (٩٩)نحل
🌷۴.مهربانی:
وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (٣٤)فصلت
🌷۵.سخاوت:
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَآءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (٢٦١)بقره
🍁🍂🍁🍂
#والدين_بخوانند
کودک، آینه رفتار بزرگسال است ،به دنبال كاستي هاي فرزندانمان در خودمان باشيم!
•کودکت احترام نمی ذاره!
👈🏻زیرا صدات رو واسش پایین نمی آری.
•کودکت همیشه عصبیه!
👈🏻زیرا ازش تعریف نمی کنی.
•کودکت بخیله!
👈🏻زیرا باهاش همکاری نمی کنی.
•کودکت به دیگران پرخاش میکنه!
👈🏻زیرا تو خشن و سختگیری.
•کودکت ضعیفه!
👈🏻زیرا همش تهدیدش می کنی.
🍁🍂🍁🍂
✨﷽✨
⁉️اینكه حضرت زهرا (س) الگوی حضرت مهدی (عج) است، یعنی چه؟
✍حضرت امام زمان (عج) در توقیعی به خط مبارك خود، بعد از دعا برای عافیت شیعیان از ضلالت و فتنهها و درخواست روح یقین و عاقبت به خیری آنها و تذكر به اموری چند میفرماید: «و فی ابنة رسول اللَّه (ص) لی أسوة حسنة»فاطمه دختر رسول خدا (ص) برای من اسوه و الگویی نیكوست.
در اینكه حضرت مهدی (عج)، كدام گفتار یا رفتار حضرت فاطمه (س) را سرمشق خویش قرار دادهاند، احتمالات فراوانی بیان شده است كه در این جا به سه مورد آن اشاره میكنیم:
1 - حضرت زهرا (س) تا پایان عمر شریفش با هیچ حاكم ظالمی بیعت نكرد. حضرت مهدی (عج) هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.
2 - شأن صدور این نامه این است كه برخی از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتند. حضرت در جواب عملكرد آنها فرمودند: اگر میتوانستم و مجاز بودم آن چنان میكردم كه حق بر شما آشكار گردد به گونهای كه هیچ شكی بر شما باقی نماند، ولی مقتدای من حضرت زهرا (س) است. ایشان با اینكه حق حكومت از حضرت علی (ع) سلب شد، هیچگاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادی استفاده نكرد، من نیز از ایشان پیروی میكنم و برای احقاق حقّم در این دوران، راههای غیرعادی را نمیپیمایم.
3 - حضرت در پاسخ نامه فرمودهاند: اگر علاقه و اشتیاق ما به هدایت و دستگیری از شما نبود به سبب ظلمهایی كه دیدهایم، از شما مردمان روی گردان میشدیم. امام، با اشاره به حضرت زهرا (س) میخواهد بفرماید: همان طوری كه دشمنان به حضرت زهرا (س) آزار و اذیت روا داشتند و سكوتی كه مسلمانان پیشه كردند، هیچ كدام سبب نشد كه ایشان از دعا برای مسلمانان دست بكشند، بلكه دیگران را بر خود مقدم میداشتند، من نیز این ظلمها و انكارها را تحمل میكنم و از دلسوزی و دعا و راهنمایی و... برای شما چیزی فرو نمیگذارم.
📚 کتاب موعود شناسی و پاسخ به شبهات؛ علی اصغر رضوانی
🍁🍂🍁🍂
#تلنگرانه
وقتی #گناه میکنی مثل یه آهن ربا میشی
منتها آهن ربایی که بلا رو به سمت خودش جذب میکنه...
هروقت گناه کردی منتظر یه مشکل باش؛ منتظر یه اتفاق بد...
چون با گناه کردن اینارو به سمت خودت جذب کردی...✋🏻
شنیدی میگن هر عملی عکس العملی داره؟
اینم همونه!
اینجا.گناه.ممنوع📗🖇
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪
🍁🍂🍁🍂
✨﷽✨
#داستان آموزنده
✅حق کسی که بر تو احسان نموده
✍اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است.
او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است.
بدان که او نزدیکترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی.
🍁🍂🍁🍂
#اهداف_دنیایی_مبارزه_با_هوای_نفس 39
🕹مثلاً تست میذارن،
چند تا دانش آموزی که "یه کمی گرسنه هستن" رو توی یه اتاق میذارن
و یه تعداد شیرینی هم روی میز قرار میدن ؛
🚪🍰🍰🍰
☢بعد به بچه ها میگن این شیرینی ها اینجاست بهش دست نزنید ⚠️
➖یه کمی بازی کنید
هرموقع برگشتیم اون شیرینی ها رو بخورید
هر کی شیرینی نخورده بود بهش جایزه میدیم 🎁
✅💯✅