#عبد_العظیم_حسنی
#مدح_مرثیه
#غزل
اي به شهر ري مزارت رشک جنات النعيم
آيت عظماي حق نجل الحسن عبدالعظيم
آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بيت
منشأ فضل و کرامت صاحب لطف عميم
هم شريف ابن شريف ابن شريف ابن شريف
هم کريم بن کريم بن کريم بن کريم
قبله ي دل کعبه ي اهل ولايي ني عجب
گر زند بيت الحرامت بوسه بر خاک حريم
در پي احياي دل کار مسيحا مي کند
بامدادي گر وزد از تربت پاکت نسيم
زائر قبر تو يعني زائر قبر حسين
خادم کوي تو يعني خادم حجر و حطيم
شهر ري تا متکي بر آستان قدس توست
تا قيامت نيستش از فتنه ي بيگانه بيم
بر مشام جان دهد در هر نفس عطر حسين
هر کجا آرد نسيم از تربت پاکت شميم
دست من گر کوته است از مرقد پاک حسين
يافتم از طوف قبر تو همان فيض عظيم
#حمزه_سید_الشهدا
#مدح_مرثیه
#مثنوی
حمزه که جان عالم و آدم فداي او
لب باز مي کنم که بگويم رثاي او
مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود
در غيرت و شکوه و شهامت نمونه بود
شير خدا و شير نبي فارس العرب
در انتهاي جاده ي مردانگي، ادب
هم يکه تاز عرصه ي جنگ و نبردها
هم آشناي بي کسي اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود
خورشيد آسماني و روشن ضمير بود
شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ي او از سخاوتش
او صاحب تمام صفات حميده بود
دل را به نور حضرت حق پروريده بود
الگوي اهل سرّ و يقين بود طاعتش
يعني زبانزد همه مي شد عبادتش
در آسمان مکه ي دلها ستاره بود
بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشن آن روز تارِ تار
آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت
از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت
حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد
کم کم براي حمله ي دشمن مجال شد
آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند
تا نيزه اي به سينه ي آن نازنين زدند
حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست
خورشيد چشمهاي رئوفش به خون نشست
لبريز زخم بود و جراحت دل نبي
از دست رفته بود همه حاصل نبي
ميدان خروش ناله ي واويلتا گرفت
عالم براي غربت حمزه عزا گرفت
جانم فداي پيکر پاک و مطهرش
جانم فداي زخم فراوان پيکرش
اما هنوز غربت آن روز مانده بود
داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود
خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد
آهي ز داغ لاله ي پرپر کشيد و بعد
پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت
آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت
آري دلم گرفته ز اندوه ديگري
دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري
زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد
از خيمه تا حوالي گودال مي دويد
ناگاه ديد در دل گودال قتلگاه
درخون تپيده پيکر سردار بي سپاه
پس با زبان پُر گله آن بضعه ي بتول
رو کرد بر مدينه که يا أيها الرسول
اين کشته ي فتاده به هامون حسين توست
اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
🌸 احکام 🌸
📥 سوال:
اگر کسی وصیت کند در جای غیر از وطن دفن بشه آیا عمل به وصیت واجب است؟
📤 پاسخ:
✍ آیت الله خامنه ای:
اگر عمل به وصيت مقدور و غير حرجي باشد بايد به آن عمل شود.
✍ آیت الله مکارم شیرازی:
هرگاه کسی وصیت کند بدن او را در جای معینی دفن کنندلازم است طبق وصیت عمل کنند و چنانچه در جای دیگری دفن شود جایز نیست قبر او را نبش کنند و به جای مورد وصیت انتقال دهند.
✍ آیت الله سیستانی:
بر وصي واجب است.
✍ آیت الله زنجانی:
بله واجب است البته اگر بار مالی داشته باشد از ثلث ماترک میت هزینه می شود.
✍ آیت الله فاضل:
اگر کسی وصیت کند که بعد از مرگ او را درمکان خاصی غیر از شهر وطنش دفن کند درصورتی که جایی که وصیت کرده شرعا ممنوع نباشد و برای ورثه هم بردن به آنجا برای دفن ممکن باشد واجب است در جایی که وصیت کرده، میّت را دفن کند.
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
امام خامنه ای؛
«تا میتوانید و فرصت
هست کار کنید؛ فرصتها
محدود است. ما اشخاص
رو به زوالی هستیم، فرصت محدودی داریم، تا میتوانیم،
تا هستیم، کار کنیم. نگویید نمیگذارند؛ این نمیگذارند حرف
قابل پذیرشی نیست. خیلیها
هم میگفتند، قبلاً هم میگفتند،
حالا هم بعضیها میگویند
نمیگذارند؛ نمیگذارند
یعنی چه؟»
#سلامتی_فرمانده_صلوات
قبل از خواب صد مرتبه ذکر الباعث به معنی زنده کننده مردگان است وکسیکه هنگام خواب این ذکر را صد مرتبه بگوید و دست به سینه اش بکشدخداوند باطنش را زنده گرداند و قلبش، رانورانی کند.
مصباح کفعمی
⭕️حکایتی جالب از ماه رمضان در زمانه قاجار
🔹به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.
🔸این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.
🔹 مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
🔸برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
🔹..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
🔸 در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
📚: شرح زندگانی من
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
عبدالله مستوفی
در روایات متعددی وارد شده است که امام زمان(ع) امکان ندارد عنایت و فیض خاص خود را از امت بردارد.
در توقیع شریفی که شیخ مفید نقل کرده است به این موضوع تصریح شده است .