eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸کسی قدم به ❤️حرم بی مدد نخواهد زد 🌸بدون واسطه ❤️دم از احد نخواهد زد 🌸گدای کوی رضا شو ❤️که آن امام رئوف ... 🌸به سینه ی احدی ❤️دست رد نخواهد زد شمس الشموس ادرکنی خسرو اقلیم طوس ادرکنی شاه انیس النفوس ادرکنی 💕💜💕
🌷اعتمادبه خدا،تکیه به ریسمان محکمی است که پاره شدنی نیست: فمن یکفربالطاغوت ویومن بالله فقداستمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها.....۲۵۶بقره چنگ زدن به ریسمان محکم وپاره نشدنی خدا،به این است که به طاغوت پشت کنیم ومطیع خداباشیم 💕❤️💕
🔻قیمتِ زندگی🔻 💠🔹امام کاظم علیه السلام می‌فرمایند: ⚡️ أَمَا إِنَّ أَبْدَانَکُمْ لَیْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ، فَلَا تَبِیعُوهَا بِغَیْرِهَا. 💢 «بدانید که بهاى تنِ شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان نفروشید.» 📚 اصول کافی ✨✨✨✨✨ ☝️ یک شمش آهن رو در نظر بگیرید که ارزشش ۵ دلار💰 هست: 👈 اگر این شمش آهن رو به کوره آهنگری ببریم و باهاش نعل اسب بسازیم، ارزشش ۱۰ دلار میشه. 👈 اگر همین شمش آهن رو به یک کارگاه سوزن سازی ببریم، ارزش سوزن‌های ساخته شده از این شمش آهن ۳۰۰۰ دلار میشه. 👈 ولی اگر همین شمش آهن رو به یک کارخانه ساعت سازی ببریم، و باهاش فنر ساعت بسازیم، قیمت فنرهای ساخته شده از این شمش در حدود ۲۵۰۰۰۰ دلار خواهد بود. ❗️ یعنی یک شمش آهنِ معمولی، میتونه ارزشی بین ۵ دلار تا ۲۵۰۰۰۰ دلار داشته باشه.😱 👌 فقط بستگی به این داره که چقدر روش کار بشه، و چقدر براش زحمت کشیده بشه. 👌 حالا یه لحظه فکر کنیم ⁉️ ما با خودمون چکار می‌کنیم.. ⁉️ ما از خودمون چی می‌سازیم.. ⁉️ اصلاً چقدر به ارزشمون اضافه میشه.. ✅️ می‌تونیم طوری زندگی کنیم، و طوری رویِ خودمون کار کنیم که ارزشمون هزاران برابر بالاتر بره، و حتّی از ملائکه هم بالاتر بره. ❌ و می‌تونیم طوری زندگی کنیم که به تعبیر قرآن ارزشمون در حدّ حیوانات پائین بره، و یا حتّی پائین‌تر از حیوانات.👇 أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ 📖سوره اعراف، آیه۱۷۹ 💢 آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! این جمله یادمون باشه:👇 ✅ آمده‌ایم در این دنیا، که با زندگی کردن قیمتی پیدا کنیم، ❌ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. حالا امام کاظم علیه السلام هم در این حدیث شریف می‌فرماید:👇 ⚡️ «بدانید که بهاى تنِ شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان نفروشید.» ✅️ یعنی طوری زندگی کنید که ارزشتون در حدّ بهشت بالا بره، ❌ نه اینکه در حدّ جهنّم خودتون رو پائین بیارید. 💕💚💕
فرهنگ یعنی... _ تو مهمونی، همش سرت تو گوشی نباشه. _حواسمون به صدای دزدگیر ماشین مون باشه، همسایه ها رو آزار ندیم. _ وقتی یکی یه عکس از تو گوشیش بهت نشون میده، عکسهای قبلی و بعدی رو نبینی. _ لهجه دیگران رو مسخره نکنیم. _ خصوصیات ظاهری دیگران رو مسخره نکنیم، چهره هیچ کس به انتخاب خودش نبوده. _ تو چیزی که در موردشان اطلاع نداریم دخالت نکنیم و نظر ندیم. _واسه خودت زندگی کن و واسه حرف مردم زندگی نکن. _خونه ی کسی رو که وای فای داره، با کافی نت اشتباه نگیریم. _اشتباهاتمون رو با این جمله توجیه نکنیم: اینجا ایرانه! _توی مهمونی، چند مدل غذا درست نکنیم که بعد اضافه بیاد بریزیم. _الگو بگیریم ولی کپی نباشیم. _در مورد همسر دیگران نظر ندیم، چه مثبت چه منفی. _سعی کنیم، همیشه با لبخند بر لب با دیگران برخورد کنیم. 💕💚💕
قسمت شصت و شش : تو رحمت خدایی اولین صبح زندگی مشترک مون ... بعد از نماز صبح، رفته بود توی آشپزخونه و داشت با وجد و ذوق خاصی صبحانه آماده می کرد ... گل های تازه ای رو که از دیشب مونده بود رو با سلیقه مرتب می کرد و توی گلدون می گذاشت ... من ایستاده بودم و نگاهش می کردم ... حس داشتن خانواده ... همسری که دوستم داشت ... مهم نبود اون صبحانه چی بود، مهم نبود اون گل ها زیبا می شدن یا نه ... چه چیزی از محبت و اشتیاق اون باارزش تر بود ... . بهش نگاه می کردم ... رنجی که تمام این سال ها کشیده بودم هنوز جلوی چشم هام بود ... حسنا و عشقش هدیه خدا به من بود ... بیشتر انسان هایی که زندگی هایی عادی داشتند، قدرت دیدن و درک این نعمت ها رو نداشتند اما من، خیلی خوب می فهمیدم و حس می کردم ... من رو که دید با خوشحالی سمتم دوید و دستم رو گرفت ... چه به موقع پاشدی. یه صبحانه عالی درست کردم ... صندلی رو برام عقب کشید ... با اشتیاق خاصی غذاها رو جلوی من میزاشت ... با خنده گفت: فقط مواظب انگشت هات باش ... من هنوز بخیه زدن یاد نگرفتم ... با اولین لقمه غذا، ناخودآگاه ... اشک از چشمم پایین اومد... بیش از 30 سال از زندگی من می گذشت ... و من برای اولین بار، طعم خالص عشق رو احساس می کردم ... حسنا با تعجب و نگرانی به من نگاه می کرد ... استنلی چی شده؟ ... چه اتفاقی افتاد؟ ... من کاری کردم؟ ... سعی می کردم خودم رو کنترل کنم اما فایده نداشت ... احساس و اشک ها به اختیار من نبودن ... . با چشم های خیس بهش نگاه می کردم ... به زحمت برای چند لحظه خودم رو کنترل کردم ... - حسنا، تا امروز ... هرگز... تا این حد ... لطف و رحمت خدا رو حس نکرده بودم ... تمام زندگیم ... این زندگی ... تو رحمت خدایی حسنا ... دیگه نتونستم ادامه بدم ... حسنا هم گریه اش گرفته بود... بلند شد و سر من رو توی بغلش گرفت ... دیگه اختیاری برای کنترل اشک هام نداشتم ... . بامــــاهمـــراه باشــید🌹
يادتان باشد که فکر کردن به گذشته ، مانند دویدن به دنبال باد است... از گذشته فقط باید درس گرفت برای جبران موقعیتهای از دست رفته!!! 💕💙💕
تلنگر👌 🔹چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم : خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید؟ گفت سرش را بریدیم ! همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند : خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند. آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود! در روزگاري كه همه از "مرغ" حرف می زنند.. كسی از "خروس" نمیگوید.. زیرا همه به فكر سیر شدن هستند نه بیدار شدن حكايت امروز ما 💕💛💕
قسمت شصت و پنج : ماشاالله نمی دونستم چطور باید رفتار کنم ... رفتار مسلمان ها رو با همسران شون دیده بودم اما اینو هم یاد گرفته بودم که بین بیرون و داخل از منزل فرقی هست ... اون اولین خانواده من بود ... کسی که با تمام وجود می خواستم تا ابد با من باشه ... خیلی می ترسیدم ... نکنه حرفی بزنم یا کاری بکنم که محبتش رو از دست بدم ... بالاخره مراسم شروع شد ... بچه ها کل مسجد و فضای سبز جلوش رو چراغونی کردن ... چند نفر هم به عنوان هدیه، گل آرایی کرده بودند ... هر کسی یه گوشه ای از کار رو گرفته بود ... عروس با لباس سفیدش وارد مسجد شد ... کنارم نشست... و خوندن خطبه شروع شد ... . همه میومدن سمتم ... تبریک می گفتن و مصافحه می کردن ... هرگز احساس اون لحظاتم رو فراموش نمی کنم ... بودن در کنار افرادی که شاید هیچ کدوم خانواده من نبودند اما واقعا برادران من بودند ... حتی اگر در پس این دنیا، دنیایی نبود ... حتی اگر بهشتی وجود نداشت ... قطعا اونجا بهشت بود و من در میان بهشت زندگی می کردم ... . دورم که کمی خلوت شد، حاجی بهم نزدیک شد... دست کرد توی جیبش و یه پاکت در آورد ... داد دستم و گفت: شرمنده که به اندازه سخاوتت نبود ... پیشانیم رو بوسید و گفت ... ماشاء الله ... گیج می خوردم ... دست کردم توی پاکت ... دو تا بلیط هواپیما و رسید رزرو یک هفته ای هتل بود ... . .پ.ن: جهت رفع شبهه احتمالی، حاج آقا، درد دل استنلی رو با خدا شنیده بوده  بامــــاهمـــراه باشــید🌹
مداحی آنلاین - مهمان امام رضا - حجت الاسلام عالی.mp3
6M
🌸 (ع) ♨️مهمان امام رضا(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
🌹 من زیاد آقای رئیسی رو نمیشناسم ولی...
YEKNET.IR - sorood 2 - milad imam reza 99.04.10 - fosuli.mp3
6.33M
🌸 (ع) 💐علی موسی الرضا 💐علی علی یا مولا 🎤 👏 👌فوق زیبا
❤️امام رضا عليه السلام: 🔷کسي که با دوري راه سرا و مزار من به زيارت من بيايد، روز قيامت در سه جا (براي دستگيري) نزد او خواهم آمد و او را از بيم و گرفتاري آن موقفها رهايي خواهم بخشيد: 1⃣هنگامي که نامه ها (ي اعمال) در راست و چپ به پرواز درآيند 2⃣نزد (پل) صراط 3⃣نزد ميزان (محل سنجش اعمال) 📕 وسائل الشیعه، ج 10، ص 433
مداحی آنلاین - تو آیینه کبریایی علی ابن موسی - محمود کریمی.mp3
10.68M
🌸 (ع) 💐تو آیینه کبریایی علی ابن موسی 💐عجب نیست مثل خدایی علی ابن موسی 🎤 👏
tasnim group 09140043816.mp3
12.06M
🌙یه شَبِ صَحنِ گوهَرشاد به هَمه ی دُنیا می اَرزه... ✨ 🕌تواشیح بابُ الجَواد 🎧همخوانی بسیار زیبا(فارسی-عربی) 💐ویژه ولادت حضرت امام رضا علیه السلام💫 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
بی نور امام این جهان تاریک است میلاد خجسته «رضا» نزدیک است بر ساحت صاحب الزمان ای یاران ذکر بهترین تبریک است (ع)✨🌺 ✨🌺
4_5942631877343971583.mp3
10.39M
🌹🌹السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام ماجرای آهویی که میخواست خودش را وقف امام رضا علیه السلام کند ما در این یک مورد از یک حیوان کمتر نباشیم! اللهم عجل لولیک الفرج
کنار خیابان وایستاده بودم باخودم گفتم: آخرین مدل ماشیني كه در آينده سوار میشم چیه؟🤔 همون لحظه يه آمبولانس نعش کش از بغلم رد شد. روش نوشته بود فکرشو نکن، آخرش مسافر خودمی😂 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠امیرالمومنین در ضمن خطبه‌ای به مردمان چنین سفارش فرموده است: «أُوصِیکُمْ بِذِکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلاَلِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ، وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْعَمَّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ، طَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ! فَکَفَی وَاعِظًابِمَوْتَی عَایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا إِلَی قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبِینَ، وَ أُنْزِلُوا فِیهَا غَیْرَنَازِلِینَ، فَکَأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّارًا، وَ کَأَنَّ الاْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْدَارًا. أَوْحَشُوا مَا کَانُوا یُوطِنُونَ، وَأَوْطَنُوا مَا کَانُوا یُوحِشُونَ، وَاشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَ أَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا. لاَ عَنْ قَبِیحٍیَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالاً، وَ لاَ فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَادًا. أَنِسُوا بِالدُّنْیَافَغَرَّتْهُمْ، وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ. فَسَابِقُوا رَحِمَکُمُ اللهُ إِلَی مَنَازِلِکُمُالَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا، وَ الَّتِی رَغِبْتُمْ فِیهَا، وَ دُعِیتُمْ إِلَیْهَا. وَاسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَی طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِیَتِهِ،فَإِنَّ غَدًا مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ. مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِی الْیَوْمِ، وَ أَسْرَعَالاَْیَّامَ فِی الشَّهْرِ، وَ أَسْرَعَ الشُّهُورَ فِی السَّنَةِ، وَ أَسْرَعَ السِّنِینَ فِیالْعُمُرِ!» (نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۸۸) شما را به یاد کردن مرگ و کاستن بیخبری‌تان از آن سفارش  می‌کنم. چگونه از چیزی غافلید که شما را رها نمی‌کند و از شما غافل نیست؟ چگونه از کسی که مهلت نمی‌دهد (ملک الموت) مهلت می‌طلبید؟ برای پند دادن به شما مردگان بسنده‌اند که آنان را دیدید. بر دوش‌ها به گورهایشان بردند، نه خود سوار بودند؛ در گورهایشان فرود آوردند، نه خود فرود آمدند. گویی آنان آباد کننده دنیا نبودند، و گویی همیشه آخرت خانه‌هایشان بود، و پیوسته در آن غنودند. آنچه را وطنِ خود گرفته بودند، از آنرمیدند؛ و در آنجا که از آن می‌رمیدند، آرمیدند. بدانچه از آن جدا  شدند، سرگرم گردیدند؛ و جایی را که بدان رفتند، تباه گردانیدند. نه از زشتی، باز گردیدن توانند؛ و نه بر کارِ نیک، افزودن. به دنیا خو گرفتند و آنان را فریفته ساخت؛ و بدان اعتماد کردند و بر خاکشان انداخت. پس بر یکدیگر پیشی گیرید خدایتان بیامرزد! در خانه‌هایتان که شما را آباد کردنِ آن فرموده‌اند، و بدانچه خواهانآنتان ساخته‌اند و بدان خوانده‌اند. و با شکیبایی بر طاعتِ خدا و دوری گزیدن از معصیتِ او، کامل ساختن نعمتهایش را بخواهید، که فردا به امروز نزدیک است، و چه شتابان گذرد ساعتها در روز،  و روزها در ماه، و ماه‌ها در سال، و سال‌ها در دورانِ زندگانیِ کوتاه.
🌺خوشا دردی که درمانش تو باشی🍃 🌸خوشا راهی که پایانش تو باشی🍃 🌼خوشا چشمی که رخسار تو بیند🍃 🌷خوشا ملکی که سلطانش تو باشی🍃 ..
اَلسَّلامُ عَلَیک یا علی ابن موسَی الرِّضا (علیه السلام) __________________ __________________ 🏵️🍃🏵️🍃🏵️🍃🏵️ آمده‌ام، آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی، ز گناهم بده ای حرمت، ملجأ درماندگان دور مران از درو راهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده __________________ __________________ ولادت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بر همه شما تبریک و تهنیت باد __________________ __________________ 🏵️🍃🏵️🍃🏵️🍃🏵️
🌹🌹 : شهید چمران ، هم علم است، هم ایمان؛ هم سنت هست ، هم تجدد؛ هم نظر هست ، هم عمل؛ هم عشق هست ، هم عقل. گرامی باد ۳۱ خرداد سالروز شهادت عارف زاهد دکتر چمران روز بسیج استادان گرامی باد
🔘 داستان واقعی (!) یه بود تو مشهد. هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا (!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!! شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه..... شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!🌹🍃 رضا جا خورد!.... ..... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد! تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. ..... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نما ز واقعی........🌹🍃 خاطرات شهید مصطفی چمران 💕❤️💕
🌻🍃ده پند امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: 🌻اول: در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. 🌻دوم: تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. 🌻سوم: در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیردرامور دنیا و آخرت درآن گرد آمده است. 🌻چهارم: به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. 🌻پنجم: در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است. 🌻ششم: به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم. 🌻هفتم: بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند. 🌻هشتم: حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمدوآل محمد بدون آن پذیرفته نیست. 🌻نهم: ازبخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران میرسد، حذر کن. 🌻دهم: بسیارمراقب کردار خودباشید تا مورد تهمت واتهام قرار نگیرید،که در آن صورت حق ملامت ندارید. السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا«ع»  💕❤️💕
زحمتی را که پدر از  کار طفلان می‌کشد گرچه باشد سخت!با شوق فراوان میکشد پای لنگان و مسیر سخت و شیطان در کمین زحمت کار مرا شاه خراسان میکشد سرگذشت بی وفایی های من از حد گذشت شانه ام جای غم تو غصه نان میکشد معدن حکمت! کجا آخر به تو من میرسم؟! حسرت فیروزه را ریگ بیابان میکشد! زائر پرادعا درآرزویش حبس شد قصر باز است و گدا جارو به زندان میکشد خرج ما دور وبری ها را سوا از خود مکن نازقرآن راهمیشه جلدقرآن میکشد سائلم مرد کریمی راکه درظرف غذا آب ونان بنده را با خویش یکسان میکشد تاج شاهی مال مردم! خاک پایت مال من حسرت این پای بوسی را سلیمان میکشد سید پوریا هاشمی
. شهر مدینه پر شده از شادی و سرور بیت عزیز فاطمه گردیده غرق نور بدرالدجی رسید شمس الضحی رسید نور دل همه اهل ولا رسید از لطف کبریا امشب رضا رسید مولا خوش آمدی(۴) امشب تمام عالم هستی منور است شادان وجود حضرت موسی بن جعفر است در آسمان دین خورشید دین رسید خورشیدی از سوی حی مبین رسید حق الیقین رسید حبل المتین رسید مولا خوش آمدی شهر مدینه از گل رویش چو گلشن است هر جا که بنگری پرنوراست و روشن است از لطف کبریا گشته دوباره‌ عید از گلشن ولا سرزد گل امید امشب ای عاشقان سوم علی رسید مولا خوش آمدی نوری دوباره سرزده از آسمان دین تابنده شد ز لطف خدا ماه هشتمین شدغنچه ای عیان از گلشن جنان هشتم امام ما آمد در این جهان از مقدم رضا عالم شده جوان مولا خوش آمدی نوری ز سوی حی مبین منجلی شده روشن مدینه از قدم این علی شده از خالق ودود بر روح او درود درهای رحمتش سوی همه گشود این نور سرمدی دل از پدر ربود مولا خوش آمدی مهمان او شدم ز کرامات کبریا ذکر لبم به یاد رضا یا امام رضا گردیده شاملم لطف الاه من مهمان تو شدم ای تکیه گاه من باشد امام رضا بر تو نگاه من مولا خوش آمدی