❣هوالمحبوب...
♦️ #رمان_غروب_شلمچه
♦️ #قسمت_هجدهم
♦️بی پناه
اون شب خیلی گریه کردم ... توی همون حالت خوابم برد توی خواب یه خانم رو دیدم که با محبت دلداریم می داد دستم رو گرفت ..
سرم رو چرخوندم دیدم برگشتم توی مکتب نرجس ...
با محبت صورتم رو نوازش کرد و گفت:
مگه ما مهمان نواز خوبی نبودیم که از پیش مون رفتی؟ ...
صبح اول وقت، به روحانی مسجد گفتم می خوام برم ایران ...
با تعجب گفت: مگه اونجا کسی رو می شناسی؟ ... گفتم: آره مکتب نرجس ... باورم نمی شد
تا اسم بردم اونجا رو شناخت ... اصلا فکر نمی کردم اینقدر مشهور باشه
ساکم که بسته بود ... با مکتب هم تماس گرفتن ... بچه های مسجد با پول روی هم گذاشتن پول بلیط و سفرم جور شد ...
کمتر از یه هفته، سوار هواپیما داشتم میومدم ایران
اوج خوشحالیم زمانی بود که دیدم از مکتب، چند تا خانم اومدن استقبال من
نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ...
از اون جا به بعد ایران، خونه و کشور من شد
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
4_5807584507691271742.mp3
6.04M
فریادرس
💬 زمستون سردی بود. مدرسه تعطیل شده بود ولی من پولی نداشتم برگردم خونه؛ حتی پولی برای خریدن زغال و گرم کردن اتاقم نداشتم. اون روز پدرم به اصرار مادرم اومد اصفهان تا منو برگردونه خونه، ولی برف سنگین همه ی راه ها رو بسته بود و ما توی مدرسه اسیر شدیم...
📻 مجموعه داستان لحظه ی دیدار (ملاقات با امام زمان(عج))
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 تلخ و شیرین
خواجه ای غلامش را میوه ای داد. غلام میوه را گرفت و با رغبت تمام می خورد. خواجه، خوردن غلام را می دید و پیش خود گفت: کاشکی نیمه ای از آن میوه را خود می خوردم. بدین رغبت و خوشی که غلام، میوه را می خورد، باید که شیرین و مرغوب باشد.
پس به غلام گفت: یک نیمه از آن به من ده که بس خوش می خوری. غلام نیمه ای از آن میوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدری از آن میوه خورد، آن را بسیار تلخ یافت. روی در هم کشید و غلام را عتاب کرد که چنین میوه ای را بدین تلخی، چون خوش می خوری.
غلام گفت: ای خواجه! بس میوه شیرین که از دست تو گرفته ام و خورده ام. اکنون که میوه ای تلخ از دست تو به من رسیده است، چگونه روی در هم کشم و باز پس دهم که شرط جوانمردی و بندگی این نیست. صبر بر این تلخی اندک، سپاس شیرینی های بسیاری است که از تو دیده ام و خواهم دید.
📗 #مآخذ_قصص_و_تمثیلات_مثنوی
✍ بدیعالزمان فروزانفر
💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان صندلی کوچیک..!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای بسیار جالب شیعه شدن فرزند عبدالباسط قاری معروف
‼️تماس با نام معصومین علیهم السلام بر روی انگشتر
🔷س 5496: اگر نام معصومین علیهم السلام بر روی نگین انگشتر باشد، آیا لازم است با وضو روی آن دست بکشیم یا خیر؟
✅ج: برای لمس نام معصومین (علیهم السلام) بنا بر احتیاط واجب وضو لازم است.
📕منبع: khamenei.ir
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با ارسال این ویدئو برای دیگران، میتونی از کشته شدن کلی آدم جلوگیری کنی
⭕️ جنایت فجیعی که کسی به خاطرش مجازات نمیشه!
⭕️ باورت میشه هر روز تو ایران کلی آدم بیگناه، بیسروصدا کشته میشن و کسی هم ازشون حرفی نمیزنه!؟
‼️عارض شدن حدث هنگام غسل
🔷س 5497: اگر هنگام غسل کردن، کاری که صرفا وضو را باطل می کند (حدث اصغر) پیش آید، آیا غسل هم باطل می شود؟
✅ج: غسل باطل نمی شود، اما برای نماز باید وضو بگیرد.
📕منبع: leader.ir
‼️فروش به قیمت عرضه و تقاضا
🔷س 5498: اینجانب از تولید کنندگان وسایل الکترونیکی هستم، آیا جایز است آنها را به هر قیمتی که میخواهم و بازار عرضه و تقاضا، آن را قبول میکند، بفروشم؟
✅ج: فروش کالايی که قيمت معيّنی از طرف دولت ندارد، به قيمتی که مورد توافق خريدار و فروشنده است و اجحاف به خريدار هم نباشد، اشکال ندارد.
📕منبع: khamenei.ir