eitaa logo
💖موعود شناسی 💖جهان در انتظار یگانه منجی
405 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
27 فایل
از آنجا که در عصر حاضر، شبهات مطرح شده بیشتر جنبه کلامی دارد، جواب به آنها نیز باید با دلایل عقلی همراه باشد راه ارتباطی: @m_84_93 کانال دوم ما « مجموعه خبری شمیم نجابت» https://eitaa.com/joinchat/639369528C1f0421babc
مشاهده در ایتا
دانلود
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاقبت بخیری یعنی همین : فهم امیدوارانه آینده + تلاش حداکثری برای ساخت آینده. ▪️ شهادتتان مبارک :
📌بیانیه هیات دولت در پی شهادت رئیس‌جمهور و هیات همراه بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ المُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا در سالروز میلاد مسعود حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام روح بلند خادم ملت ایران، خادم الرضا حضرت آیت الله رئیسی، رئیس جمهور مردمی و محبوب آسمانی شد. رئیس جمهور پرتلاش و خستگی ناپذیر مردم ایران که در راه اعتلا و پیشرفت کشور جز خدمت به مردم بزرگ ایران سر از پا نمی شناخت، بر سر عهد خود ایستاد و جان خود را فدای ملت کرد. هیات دولت جمهوری اسلامی ایران با عرض تسلیت سانحه جانسوز بالگرد، عروج رییس جمهور محبوب و خدوم و‌مغتنم حضرت آیت الله رییسی و همراهانش دکتر حسین امیر عبدالهیان وزیر جهادی امور خارجه ، حجت الاسلام و المسلمین آل هاشم امام جمعه تبریز، دکتر مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و سایر همراهان را به محضر امام عصر( عج) ، رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و ملت شریف ایران تسلیت عرض می کند.به ملت وفادار و قدرشناس و عزیزمان اطمینان می دهیم مسیر پر افتخار و خدمت با تاسی به روحیه خستگی ناپذیر آیت الله رئیسی قهرمان و خادم ملت و یار وفادار رهبری ادامه خواهد داشت و با استعانت از خدای متعال و همراهی مردم بزرگوار کوچکترین خللی در مدیریت جهادی کشور ایجاد نخواهد شد. 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
📌 از تهران تا بهشت 🔸 - پارسا! پاشو عمو! رسیدیم. پارسا با صدای احمد‌‌آقا از خواب پرید. با کف دست، چشمانش را مالید و به بیرون نگاه کرد. دیگر خبری از جاده و تاریکی نبود. در شهر بودند. شهری که غرق چراغانی و روشن و رنگارنگ و خوشحال بود. 🔹 - مردونه خوابیدی‌هااا. هرچی واسه نماز صدات کردم هم بیدار نشدی. - ساعت چنده؟ - حدود سه و ربع. احمد‌آقا پیچید توی یک خیابان فرعی و چند دقیقه بعد وارد کوچه‌ای بن‌بست شد. پیاده شد و چند ضربه‌ آرام به در کوچکِ آخرین خانه زد. مردی که انگار از قبل پشت در منتظر بود، در را باز کرد. احمد‌آقا را که دید، بیرون آمد و او را در آغوش گرفت. پارسا چهرهٔ مرد قد‌بلندی که پیژامه تیره پوشیده و اسمش ناصر بود را نمی‌دید. 🔸 احمد‌آقا رفت پشت ماشین. طناب کنفی را از دور پای گوسفند و میله باز کرد. حیوان را بغل زد و پایین آورد. گوسفند که انگار خسته و گرسنه بود، خودش را به در خانه رساند و بدون تعارفِ آقا‌ناصر وارد حیاط شد. آقا‌ناصر گفت: بیا تو یه خستگی در کن. صبح زود برو. احمد‌آقا گفت: می‌بینی که هنوز یک امانتی دیگه دارم که باید تحویل امام رضا بدم. بعد از زیارت میام دنبال گوسفند. پارسا در جواب تلاش آقا‌ناصر که سرش را برای دیدن پارسا خم کرده بود، سلام کرد. - سلام عمو! ای جَلَب. خوب خودتو آویزون رفیق ما کردی و آمدی زیارت. پارسا جا خورد، اما چیزی نگفت. 🔹 آقا‌ناصر خداحافظی کرد و رفت داخل. احمد‌آقا پشت فرمان نشست و چراغ سقف را روشن کرد. توی چشمان پارسا نگاه کرد و گفت: خب، اول بریم هتل دیدن پدر و مادرت یا مستقیم بریم حرم؟ چشمان پارسا از تعجب گِرد شد. - اینجوری نگام نکن. دامغان که بودیم بهشون زنگ زدم. بیچاره‌ها تو راه اداره پلیس بودن. وقتی ماجرا رو شنیدن، گفتن با اولین پرواز میان مشهد. پارسا دمغ شد و زل زد به کف ماشین. احمد‌آقا دست برد زیر چانه پارسا و سرش را بالا آورد. - نگران نباش. همه‌چی روبه‌راهه. اولش خیلی ناراحت شدن. حقم داشتن. تا خودت بچه‌دار نشی، نمی‌فهمی چی بهشون گذشته. اما بنده‌های خدا فکر نمی‌کردن که تو به چیزی بیشتر از درس و مشقت فکر کنی و صحبت‌هاشون در مورد طلاق رو جدی گرفته باشی. 🔸 پارسا چیزی نگفت. - حالا چیکار کنیم؟  پارسا یاد خواب چند شب پیشش افتاد. با پدر و مادرش روبه‌روی ایوان طلا نشسته بودند و «امین‌الله» می‌خواندند. آن روز وقتی بیدار شد به خوابش خندید، اما حالا درست در چند قدمی تعبیر رویایش بود. - می‌شه تو حرم همدیگه رو ببینیم. مثلاً توی صحن انقلاب. احمد‌آقا لبخندی زد و سری به نشانه تأیید تکان داد و تلفنی محل قرار را به پدر پارسا اعلام کرد. به ورودی حرم که رسیدند، هوا گرگ و میش و بَست شیرازی شلوغ و غرق ذکر و نور و عشق بود. برای اولین بار خودش اذن دخول خواند. سال‌های قبل مادرش اذن دخول می‌خواند و او گوش می‌داد. به فراز آخر که رسید، چشمانش مانند چشمان مادر، خیس شد. - «فَاْذَنْ لى‏ يا مَوْلاىَ فى‏ الدُّخُولِ، اَفْضَلَ ما اَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ اَوْلِيآئِكَ، فَاِنْ لَمْ اَكُنْ‏، اَهْلاً لِذلِكَ، فَاَنْتَ اَهْلٌ لِذلِكَ.» 🔹 یاد خاله مهین افتاد. اینطور وقت‌ها دست می‌گذاشت روی شانه مادر و می‌گفت: قبول باشه. وقتی موقع اذن دخول خوندن دلت می‌شکنه و گریه‌ات می‌گیره، یعنی بهت اجازه دادن و ان‌شاءالله دست پُر برمی‌گردی. از اتاق بازرسی که گذشتند، احمد‌آقا دست بر سینه گذاشت و بلند گفت: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا… آقا‌جان! اینم مهمونی که دعوت کرده بودید. صحیح و سالم تحویل شما. پارسا خندید. دست بر سینه گذاشت. سلام داد و زیر لب گفت: ممنونم آقاجان! ممنونم پدر مهربونم. 🔸 احمد‌آقا گوش تیز کرد. - گوش کن! مراسم نقاره‌زنی شروع شده. پارسا با قدم‌های آرام، شانه به شانه احمدآقا- که حالا خیلی بیشتر دوستش داشت- به سمت صحن انقلاب حرکت کرد. در حالی که می‌دانست یک قول مردانهٔ امام زمانی به امام رضا بدهکار است. صدای طبل و نقاره‌ها هر لحظه بیشتر می‌شد. درست مانند اشتیاق پارسا برای دیدن دوباره پدر و مادرش یا مثل ارادتش به امام رضا و عشقش به امام زمان. 📖 ؛ قسمت پنجم (پایانی) ویژه ولادت علیه‌السلام 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هر دری زدم واسه دیدنت یه بار واسه همیشه راهم بده دلم میلرزه کافیه بخونم آمدم ای شاه پناهم بده... 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴از استاد پناهیان و روایتی از امام رضا بشنوید درباره اونایی که خوشحالن از شهادت رئیس جمهور 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
کتابچه الکترونیکی سید محرومین.pdf
6.63M
📚 سید محرومین شناسنامه محصول: 88 صفحه 40 روایت کوتاه از زندگی مجاهدانه آیت الله سید ابراهیم رئیسی قسمتی از روایت اتاق خدمت: یکی از همکاران پیشنهاد داد: بهتر است بگوییم بیایند اتاق را بازسازی کنند و موکت جدید هم بزنند. سید ابراهیم به چشمانش خیره شد و با لحنی جدی گفت: بچه‌های سازمان به نان شبشان محتاج‌ هستند. آ‌نوقت من بیایم این اتاق را بازسازی کنم؟! ده سال بعد که سازمان را تحویل داد، کل ساختمان نونوار شده بود مگر اتاق خودش؛ بدون موکت و کاملا ساده. تهیه شده به همت اندیشکده راهبردی سعداء | | 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 لذّت مناجات خداوند با بندۀ مؤمن 👌✨🌟✨ 🍃🌺 نشر مطالبِ کانال جایز است🌺🍃 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت...💔 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
⚫️ تصویر قرارداد شهید رئیسی با حوزه علمیه مروی و پی‌نوشت جالب آن در سال ۱۳۹۰ حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی در قراردادش نوشته بود: «بسمه تعالی توفیق حضور در مدرسه برای اینجانب مغتنم است حق التدریس را به طلاب نیازمند پرداخت فرمایید. با تقدیم احترام و السلام» 🖤 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش‌‌سید‌به‌کشیدن‌نقاشی‌اش در‌یکی‌از‌سفر‌های‌استانی...🙂 روایـات مـتعددى به تبیین ویژگیهاى معنوى و نفسانى یاران خاص امام زمان (ع ) پرداخته انـد. خـصـوصـیـاتى مانند علم و معرفت ، ایمان ، خشیت الهى ، تواضع ،فروتنی ،طهارت و تقوا، زهد، بینش و بصیرت ، عبادت و بندگى ، توجه به خدا، دعا و ذکر و نیایش و استغفار، شب زنده دارى ، شرح صدر، صبر و شکیب و غیر اینها برخى از خصلتهاى معنوى و نفسانى یاران خاص حـضـرت مهدى هستند که در روایات به آنان اشاره شده است و ما در اینجا به ذکر بعضى از آنها بسنده مى کنیم . 🌸🌷العجل‌مولای‌غریبم 🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴 🪴 🆔https://eitaa.com/madi113m