eitaa logo
مدرسه ولایت
459 دنبال‌کننده
124 عکس
27 ویدیو
115 فایل
#نهج_البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۲ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۲/۱۲/۱۳ -------------------------------------- «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ...» ✅حضرت مولانا امام علی علیه‌السلام در عبارات قبل فرمود:إِنْ أَنَا بَقِيتُ لَكَ أَوْ فَنِيتُ؛اینکه حضرت می‌فرمایند من می‌خواهم در ضمن این نامه فائده‌ام را برای تو(امام مجتبیٰ علیه‌السلام)نشان دهم: 🟩...وَ حَقُّ اَلْوَلَدِ عَلَى اَلْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اِسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ اَلْقُرْآنَ(حکمت ۳۹۹) 🔺پدر باید برای فرزند فائده داشته باشد. ✅اوّلین موضوعی که حضرت من‌باب تربیّت در این نامه‌ی شریف مطرح می‌فرمایند،موضوع«تقوا»است. 🔺کسی می‌تواند توصیّه به تقوا کند و این توصیّه‌ی او مؤثّر باشد که خود در اوج تقوا باشد؛این نامه ما فی الضمیر امام علی علیه‌السلام است. ✅أَيْ بُنَيَّ:این کلام حضرت در مقام«تولید قابلیّت»است. 🔺با تولید قابلّیت در مخاطب است که کلام می‌تواند اثرگذار باشد. 🔺میزان ادراک سخنان فاعل،برمی‌گردد به میزان قابلیّت قابل. 🔺امام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام حتی از الفاظ هم برای تربیّت امام حسن علیه‌السلام که در اوج تکامل هستند دریغ نمی‌فرمایند. ✅«تقوا»موضوعی است مشترک بین تمام افراد می‌باشد؛به گونه‌ای که همه‌ی افراد مکلَّف و موظَّف‌اند آن را کسب کنند: 🟩يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ(سوره‌‌ی توبه،آیه‌ی ۱۱۹) 🔺تقوا اقلّ مراتب عصمت است؛عصمت از خطیئه از روی عمد نه سهو. ✅ تعریف تقوا: تقوا ملکه‌‌ای است(در مقابل حال)که نفس انسان را از افراط و تفریط باز می‌دارد. 🔺ملکه یعنی یک صفت پایدار ✅جایگاه تقوا: در ضمن آیات و روایات جایگاه تقوا،«قلب»است: 🟩ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ(سوره‌ی حج،آیه‌ی ۳۲) 🔺تعظیم شعائر از نشانه‌های تقوا است. 🔺آثار این تقوا در رفتار نیز ظاهر می‌شود؛البته رفتار می‌تواند منافقانه باشد؛بنابراین نباید فریب رفتار دیگران را خورد. ✅آثار تقوا: در آیات و روایات دو بخش تقسیم می‌شود: ۱)در نظام طبیعت:اینکه تقوای انسان روی طبیعت اثرگذار است: 🟩وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ(سوره‌ی أعراف،آیه‌ی ۹۶) ۲)اثر روی خود انسان:این خود دو قسم است: الف)در حیات فردی‌اش: تقوا حریم است برای حفظ ولایت. ب)در حیات اجتماعی‌اش:اجتماع از قلب با تقوا تاثیر می‌پذیرد. 🔺در حوزه‌ی اجتماع بیشترین تقوا می‌تواند اتفاق بیفتد و بیشترین اثر را می‌تواند داشته باشد. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۳ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ ------------------------------------ «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ...» ✅قوای هفت‌گانه‌ی نفس(که همان هفت در جهنم هستند)اگر بدون«تقوا»رها شوند افراط و تفریط خواهند کرد. ✅ابتدائی‌ترین و البته ضروری‌ترین توصیّه‌ی اخلاقی،توصیّه‌ به تقوا است. ✅تقوا فقط در بُعد فردی نگاه نمی‌شود؛بلکه تقوای اجتماعی امر بسیار ضروری‌ای است. ✅نقش تقوا در«موضوعات اجتماعی»: ۱)موضوع سیاست:بیشترین ارزش تقوا در بُعد سیاست اتفاق می‌افتد: 🟩يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ......وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً...(خطبه‌ی ۱۳۰) 🔺عدم همراهی ابوذر با جریان باطل 🟩إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا...(سوره‌ی آل عمران،آیه‌ی ۱۵۵) 🔺علّت شکست مسلمانان در جنگ احد،بی‌تقوائی‌ای بوده که قبلا کسب کرده بودند. ۲)موضوع فرهنگ:برخی از مؤمنین به‌سبب عدم‌داشتن تقوای قوی در دام فرهنگ‌های غلط گیر می‌کنند. 🟩وَ رُئِيَ عَلَيْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِيلَ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَخْشَعُ لَهُ اَلْقَلْبُ وَ تَذِلُّ بِهِ اَلنَّفْسُ وَ يَقْتَدِي بِهِ اَلْمُؤْمِنُونَ...(حکمت ۱۰۳) 🔺امام علی علیه‌السلام در ظریف‌ترین موضوعات به‌دنبال فرهنگ‌سازی درست هستند. ۳)موضوع اقتصاد:تقوای اقتصادی انسان را از«حرص در کسب و جمع»و«بخل و اسراف در خرج» باز می‌دارد: 🟩...وَ اِعلَم أَنَّ أَمَامَكَ طرِيقاً ذا مَسافَةٍ بعيدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَديدَةٍ وَ أَنَّهُ لاَ غِنَى بِكَ فِيهِ عَن حُسنِ اَلاِرتِيادِ وَ قَدرِ بَلاَغِكَ مِنَ اَلزَّادِ مَعَ خِفَّةِ اَلظَّهْرِ فَلاَ تَحمِلَنَّ عَلَى ظَهرِكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ فَيَكُونَ ثِقْلُ ذَلِكَ وَبَالاً عَلَيْكَ وَ إِذَا وَجَدتَ مِن أَهلِ الفَاقَةِ مَن يَحمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَومِ اَلقِيَامَةِ فَيُوافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ...(نامه‌ی ۳۱) 🔺مال زیاد،مانع عبور از پل صراط می‌شود. 🟩فَدَعِ اَلإِسرَافَ مُقتَصِداً و اُذكُر فِي اَليَومِ غَداً وَ أَمسِك مِنَ المالِ بِقَدرِ ضَرورَتِكَ وَ قَدِّمِ اَلفَضلَ لِيَومِ حاجَتِكَ...(نامه‌ی ۲۱) 🔺نفی اسراف و بخل 🔺معنای اعطای زیادی مال به‌دیگران فقط صدقه‌دادن نیست؛بلکه از مصادیق آن،قرض‌الحسنه است که ثواب آن از ثواب صدقه‌دادن به‌مراتب بیشتر است. ✅لیست«فوائد و آثار تقوا»در برخی از کلمات امام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام: 🔶تقوا مانع فروافتادن در شبهات(خطبه‌ی ۱۶) 🔶تقوا مرکب‌ راهوار به‌سمت خداوند(خطبه‌ی ۱۶) 🔶تقوا موجب رشد أعمال انسان(خطبه‌ی ۱۶) 🔶تقوا توشه‌ی قیامت و برزخ است(خطبه‌ی ۱۱۴) 🔶تقوا محافظ انسان در برابر حرام(خطبه‌ی ۱۱۴) 🔶خانه‌ای محکم و دژی استوار در برابر شیطان(خطبه‌ی ۱۵۷) 🔶تقوا گناهان را ریشه‌کَن می‌کند(خطبه‌ی ۱۵۷) 🔶تقوا موجب سعادت أبدی است(خطبه‌ی ۱۶۱) 🔶تقوا بهترین چیزی است که در کتب آسمانی به‌آن توصیّه‌شده است(خطبه‌ی ۱۷۳) 🔶تقوا نهایت رضایت و درخواست خداوند از انسان(خطبه‌ی ۱۸۳) 🔶تقوا ریسمان محکم الهی و نگه‌دارِ والا و برتر(خطبه‌ی ۱۹۰) 🔶تقوا حق خدا بر انسان که موجب می‌شود انسان بر خدا حق پیدا کند(خطبه‌ی ۱۹۱) 🔶تقوا پناهگاه و زره در دنیا و در قیامت راه بهشت است(خطبه‌ی ۱۹۱) 🔶 تقوا موجب رفعت مقام انسان(خطبه‌ی ۱۹۱) 🔶تقوا افسار نفس و روی‌پا ایستادن در برابر نفس است(خطبه‌ی ۱۹۵) 🔶تقوا انسان را به بهشت وسیع و سرزمین عزّت می‌رساند(خطبه‌ی ۱۹۵) 🔶تقوا داروی قلب‌های بیمار،بینائیِ کوری قلب،شفای جسم انسان،موجب اصلاح مفاسد فردی و اجتماعی،پاکیِ جان‌های شما از پَستی و پلشتی‌ها،رفع تاریکی از بینائی،امنیّت از ناله‌های قیامت و نور در تاریکی‌های قبر و قیامت(خطبه‌ی ۱۹۸) 🔶تقوا کلید در‌های بسته است(خطبه‌ی ۱۳۰) 🔶تقوا ذخیره‌ی قیامت،آزادی از هرنوعِ بردگی،نجات از هر نوع هلاکت و رسیدن به‌همه‌ی خواسته‌ها است(خطبه‌ی ۲۳۰) 🔶تقوا امنیّت از خوف اکبر و ثبات قدم در صراط است(نامه‌ی ۴۵) 🔶تقوا موجب قبولی أعمال ولو اندک باشند(حکمت ۹۵) 🔶تقوا بالاترین عزّت است(حکمت۳۷۱) 🔶تقوا موجب سلامت جسم است(حکمت ۳۸۸) و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۴ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۲/۱۲/۲۰ ---------------------------------------- «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ...» ✅«علائم تقوا»باعث می‌شود از فریب‌خوردن توسط دیگران جلوگیری شود؛«تقوا»نیازمندِ یک‌سری علائم ظاهری است تا با وجود آنها راهی برای رسیدن به بطون اشخاص باز شود. ✅برخی از علائم تقوا در خطبه‌ی ۱۹۳(خطبة‌المتّقین_همام): فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ اَلْفَضَائِلِ:فضائل به اوصافی گفته‌ می‌شود که استقرار پیدا کرده‌اند؛یعنی از حال گذشته و به مقام رسیده‌اند؛اگر این‌گونه نباشند،فعل نیکو یا منافقانه صادر می‌شود یا مؤمنانه ولی گذرا... 🔶مَنْطِقُهُمُ اَلصَّوَابُ:حرف‌زدن آن‌ها درست و به‌جا است. 🔺«وَ اَللَّهِ مَا أَرَى عَبْداً يَتَّقِي تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى يَخْزُنَ لِسَانَهُ»(خطبه‌ی ۱۷۶) سرّ اینکه امام علی علیه‌السلام نطق‌کردن را مقدّم فرمود،این است که«زمانی تقوا برای متّقی سودمند است که زبان‌اش را نگه‌داری کند» 🔶وَ مَلْبَسُهُمُ اَلاِقْتِصَادُ:سبک زندگی آن‌ها میانه‌روی است. 🔺لباس موضوعی است که همیشه همراه انسان است و مداوم به‌وسیله‌ی لباس با دیگران ارتباط گرفته می‌شود. 🔶وَ مَشْيُهُمُ اَلتَّوَاضُعُ:متواضعانه راه می‌روند. 🔶غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ:چشم‌ها را بر آنچه که خدای متعال حرام کرده می‌بندند. 🔶وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى اَلْعِلْمِ اَلنَّافِعِ لَهُمْ:شنوائی‌شان را برای کسبِ علمِ سودمند وقف نموده‌اند. 🔺وقف اشاره به تداوم و استقرار دارد. 🔶نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي اَلْبَلاَءِ كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي اَلرَّخَاءِ:نفوس‌شان در زمان بلاء و گرفتاری مانند زمان آرامش آن‌ها است؛در زمانی گرفتاری همان رفتاری را دارند که در آسایش دارند. 🔶وَ لَوْ لاَ اَلْأَجَلُ اَلَّذِي كَتَبَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَى اَلثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ اَلْعِقَابِ:اگر سرآمد معیّنی که خدای متعال برای آن‌ها مقرّر داشته وجود نداشت،روح‌های آن‌ها حتی به‌اندازه‌ی یک چشم برهم‌زدن از شوق پاداش و ترس از کیفر در جسم‌شان قرار نمی‌گرفت. 🔺متّقین شوق به بهشت و ترس از عذاب و عقاب دارند. 🔶عَظُمَ اَلْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ:عظمت خدای متعال در جان متّقین باعث شده دیگران در چشم آنها کوچک شمرده شوند. 🔺این کوچک‌شمردن دیگران به منزله‌ی تحقیر دیگران نیست؛بلکه در نسبیّت با عظمت خدای متعال اتّفاق می‌افتد. 🔶فَهُمْ وَ اَلْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ اَلنَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ:متّقین أعمال‌شان را با توجّه به معاد انجام می‌دهند؛به گونه‌ای که انگار بهشت را دیده‌اند و در آن نعمت داده‌می‌شوند و جهنم را هم دیده‌اند و در آن معذّب هستند. 🔶قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ:قلب‌های آن‌ها حزنِ برای آخرت دارند. 🔶وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ:دیگران از شرّ متّقین در أمان هستند. 🔶وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ:بدن‌هایشان لاغر است. 🔺ذکر مسبّب به‌جای سبب؛این کلام کنایه از عدم پرخوری متّقین است؛بنابراین صرف لاغر اندام‌بودن نمی‌تواند از علائم تقوا باشد. 🔶وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِيفَةٌ:حاجت فراوان برای خود تعریف نمی‌کنند؛متّقین سبک‌بال هستند. 🔺حاجات آن‌ها بر اساس نیازهای ضروری معاش در دنیا و طبق شریعت تعریف می‌شوند. 🔶وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ:قوای هفت‌گانه‌ی آن‌ها عفیفانه رفتار می‌کنند. 🔶صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ:بر ایّام کوتاه دنیا صبر کرده‌اند که این صبر‌کردن در بردارنده‌ی یک راحتی طولانی برای آن‌ها است؛تجارت سودآوری که برای دیگران زجرآور و سخت است،برای متّقین توسط پروردگارشان آسان شده. 🔺متّقین احساس نمی‌کنند عبادات،بار سنگینی بر دوش آن‌ها است؛بلکه مطابق با میل‌شان است. 🔶أَرَادَتْهُمُ اَلدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا:دنیا آن‌ها را اراده ‌کرده،لکن آن‌ها طالب دنیا نیستند و دنیا آن‌ها را اسیر کرده لکن نفوس‌شان را از دنیا فدیه داده‌اند. 🔺چیزی را عِوَض داده‌اند و خودشان را نجات داده‌اند؛یعنی لذّات‌شان را در دنیا کم کرده‌اند. 🔺اسارت به میزان بهره‌برداری از دنیا است. 🟩اَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ إِلَى اَلدُّنْيَا بِعَيْنِ اَلاِعْتِبَارِ وَ يَقْتَاتُ فِيهَا بِبَطنِ اَلاِضْطِرارِ وَ يَسمَعُ فِيها بِأُذُنِ اَلْمَقتِ وَ اَلْإِبْغَاضِ(غررالحکم و دررالکلم،جلد ۱،ص ۱۲۱) ادامه دارد...👇
🔶أَمَّا اَللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِينَ لِأَجْزَاءِ اَلْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلاً يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ:در شب قدم‌هایشان را صاف می‌کنند(نماز می‌خوانند)؛جان‌هایشان را با تلاوت قرآن محزون می‌کنند و به‌دنبال این هستند که بیمار‌هایشان را با همین تلاوت قرآن درمان کنند. 🔶فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ:و زمانی که با ‌آیه‌ای که شوق در آن است برخورد می‌کنند،با علاقه‌ی فراوان به آن روی می‌آورند و آن را جلوی چشم‌هایشان قرار می‌دهند و زمانی که با آیه‌ی ترسناکی برخورد می‌کنند،شنوائی‌های قلب‌شان را متوجّه آن می‌کنند و یقین می‌کنند همانا آتش جهنّم و زبانه‌های آن در درون گوش‌هایشان شعله می‌کشد. 🔶فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ يَطْلُبُونَ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى فِي فَكَاكِ رِقَابِهِمْ:آن‌ها بر کمر‌هایشان خم می‌شوند و صورت و دست و پا را به‌هنگام سجده بر فرش می‌گذارند و از خدای متعال آزادى گردن‌های خويش را از آتش جهنم درخواست می‌كنند. 🔶وَ أَمَّا اَلنَّهَارَ فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِيَاءُ قَدْ بَرَاهُمُ اَلْخَوْفُ بَرْيَ اَلْقِدَاحِ يَنْظُرُ إِلَيْهِمُ اَلنَّاظِرُ فَيَحْسَبُهُمْ مَرْضَى وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ وَ يَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِيمٌ:و اما در روز حلیم‌اند،علیم‌اند،نیکوکار‌اند،تقوا دارند؛ترس،آن‌ها را تراشیده‌ مانند تراشیده‌شدن تیر؛زمانی که دیگران به آن‌ها نگاه می‌کنند گمان می‌کنند آن‌ها مریض هستند و همچنین می‌گویند آن‌ها قاطی دارند،در حالی که یک أمر عظیم(همّ معاد)آن‌ها را با خود مخلوط کرده است. 🔺حضرت ابتداء حالتِ شبِ متّقین را مطرح فرمودند تا روشن شود:روز متاثّر از شب است. 🔺حضرت حلم را مقدّم بر علم بیان فرمودند تا بفرمایند:علم بدون حلم فائده‌ای ندارد. 🔶لاَ يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ اَلْقَلِيلَ وَ لاَ يَسْتَكْثِرُونَ اَلْكَثِيرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ:از أعمال خوب‌شان به‌کم راضی نیستند و أعمال زیادشان را زیاد نمی‌شمارند در حالی که نفس‌شان را هم متّهم می‌بینند و از أعمال‌شان نگران‌ هستند. 🔶إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اَللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اِجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اِغْفِرْ لِي مَا لاَ يَعْلَمُونَ:زمانی که دیگران آن‌ها را پاک می‌شمارند،از گفتار‌ آن‌ها می‌ترسند و می‌گوید:خدایا من از نفسم نسبت به آن‌ها آگاه‌ترم و پروردگارم نسبت به من از نفسم آگاه‌تر است؛خدایا به‌وسیله‌ی آنچه که می‌گویند من را مؤاخذه نکن و من را نسبت به آنچه آن‌ها گمان می‌کنند بهتر قرار بده و بیامرز از من آنچه را که دیگران نمی‌دانند. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۵ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ --------------------------------------- «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ...» ✅بِتَقْوَى اَللَّهِ:اضافه‌شدن تقوا به اسم شریف«الله»به این دلیل است که:چون الله جامع تمام شئون أسمائی است،این تقوا باید در تمام شئون خدای متعال مراعات شود؛یعنی در هر کجا که خدای متعال ظهور دارد،شئون او باید رعایت شوند. ✅منشأ ظهور أسماء الهی هم می‌تواند بر اساس تقوا باشد و هم بی‌تقوائی(جائی که خدای متعال اجازه‌ی ظهور أسماءاش را نداده) ✅برخی دیگر از علائم تقوا و خصوصیّات فرد متّقی در کتاب شریف«تمامُ نهجِ البلاغة،خطبه‌ی متّقین»: 🔸لا یجمح به الغیظ:غضب،او را به طغیان‌گری وادار نمی‌کند. 🔺«غیظ»به آن حالت طغیان غضب می‌گویند. 🔸و لا یقهره الشّحّ:بخل او را مقهور و مغلوب نمی‌کند. 🔺بخل در اینجا به این معنا نیست که شخص متّقی بخل دارد؛چون او اصلاً بخیل نیست. 🔸لا یطمع فیما لیس له:در آنچه که برای او نیست طمع نمی‌کند. 🔺سهم تقوا در موضوع«اقتصاد»را در این دو قسم باید مدّنظر داشت. 🔸یخالط النّاس بعلم و یفارقهم بسلم:بر اساس علم با مردم اختلاط می‌کنند و با سلامت از آن‌ها جدا می‌شوند. 🔺«سلم»زمانی در جامعه حاکم می‌شود که معاشرت‌ها«عالمانه»باشد. 🔺اعضاء و جوارح شخص متّقی عالمانه رفتار می‌کنند. 🔸یتکلّم لیغنم:سخن می‌گوید برای اینکه سود ببرد و فائده برساند. 🔸و یصمت لیعلم:سکوت می‌کند برای اینکه یاد بدهد و یا بیاموزد: 🟩...وَ لاَ عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ...(حکمت ۱۱۳) 🟩...وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى اَلْعِلْمِ اَلنَّافِعِ لَهُمْ...(خطبه‌ی ۱۹۳) 🔺شخص متّقی با سکوتش،جایگاه سکوت‌کردن را آموزش می‌دهد و همچنین سکوت می‌کند تا از عالمِی حرف بشنود و یاد بگیرد. 🔸و یسأل لیفهم:سؤال می‌کند برای اینکه بفهمد؛نه اینکه سؤال کند تا مُجیب را به سختی بیاندازد: 🟩وَ قَالَ عليه‌السلام لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ سَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ اَلْجَاهِلَ اَلْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ اَلْعَالِمَ اَلْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ اَلْمُتَعَنِّتِ(حکمت ۳۲۰) (جلد ۲،ص ۲۹۱) 🔸لا یغلظ علی من یؤذیه:بر کسی که او را اذیت کرده شدید رفتار نمی‌کند. 🔸و لا یخوض فیما لا یعنیه:در آنچه که قصد عقلائی ندارد فرو نمی‌رود. (جلد ۲،ص ۲۹۷) 🔸لا یهتک سترا:عیب دیگران را فاش نمی‌کند. 🔸و لا یکشف سرّا:پرده از راز دیگران بر نمی‌دارد. 🔺«سرّ»می‌تواند به کمالات هم گفته شود؛یعنی انسان متّقی کمالات دیگران را(مثل کمالات اهل بیت علیهم‌السلام)که برای عوّام قابل فهم نیستند برملا نمی‌کند. 🔸یسأل عن دینه العلماء و یناطق الحکماء خوفا [من] أن یکون من أهل الضّلالة و العماء:از علماء برای دینش سؤال می‌کند و با حکماء گفت‌و‌گو می‌کند به علّت اینکه می‌ترسد گمراه و کور‌ باشد. 🔺از علماء در مورد احکام فقه‌ای سؤال می‌کند و از حکماء که اسرار عالَم را می‌دانند غافل نیست. 🔺متّقی هم به ظاهر دین می‌پردازد و هم به باطن دین (جلد ۲،ص ۲۹۸) 🔸مجالس لأهل الفقر:با فقراء همنشینی دارد. 🔺چون این همنشینی،یاد خدا را در پی دارد. 🔸أولئک عمّال اللّه و مطایا أمره و طاعته و سرج أرضه و بریّته:آنان کارگزاران خداوند و مرکب‌های أمر او و فرمان‌بردار او و چراغ‌های زمین و مخلوقات اویند. 🔺آنچه که خدای متعال تشریعاً اراده فرموده،از طریق متّقین اتّفاق می‌افتد. 🔸أولئک الآمنون المطمئنّون الّذین یسقون من کأس لا لغو فیها و لا تأثیم:آن‌ها در امنیّت کامل و دارای یقین حتمی هستند؛کسانی که از جامی می‌نوشند که نه لغوی در آن است و نه گناهی متوجّه آن می‌باشد. 🔸أولئک شیعتنا و أحبّتنا و منّا و معنا ألا آه شوقا إلیهم:آن‌ها پیروان ما و دوست‌داران ما هستند و از ما و همراه ما هستند؛آگاه باش چقدر به سوی آن‌ها شوق دارم! (جلد ۲،ص ۲۹۹) ✅از طرفی که ما می‌خواهیم متّقین را قضاوت کنیم این‌ها علامت‌اند،ولی از طرف خودشان این‌ها علامت نیستند،بلکه آثار تقوای قلب‌شان است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۶ 🗓دوشنبه ، ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ ------------------------------------------ «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ...» ✅«تقوا»یعنی تنظیم دگرگونی‌های قلب بر اساس شریعت؛مدیریّت این دگرگونی‌های قلب،بر عهده‌ی موضوعی به‌نام تقواست. ✅لُزُومِ أَمْرِهِ: همراه بودن با امر خدای متعال(دوّمین توصیه‌ی حضرت به امام مجتبیٰ علیه‌السلام) ✅«أمر»در آیات و روایات در دو معنا استعمال شده: ۱)فعل،شأن و شیء(جمع آن«امور»و منظور بیان یک أمر خارجی است) ۲)دستور و فرمان(جمع آن«أوامر»و وجود خارجی ندارد بلکه وظیفه‌ی شخص است آن را به‌وجود بیاورد)؛تکلیف در اینجاست و این یک موضوع«تشریعی»است. 🔲سؤال: چرا لزوم نهی نیامده است؟ 🔳جواب: چون أمر دارای یک معنای جامع است؛یعنی«فرمان ترک»هم در ضمن آن وجود دارد؛بنابراین أمر به دو قسم تقسیم می‌گردد: ۱)دستور به‌فعل ۲)دستور به‌ترک ✅«لزوم»،عدم انفکاک از اوامر الهی را می‌رساند؛یعنی در هر لحظه،امری از اوامر الهی متوجّه انسان است؛یعنی انسان در هر لحظه از سوی خدای متعال متوجّه تکالیف تشریعی‌ می‌باشد. این خطاب هم به همان قوای هفت‌گانه‌ی موجود در نفس انسان برمی‌گردد. ✅این قضیه بدون«تقوا»اتفاق نمی‌افتد؛لذا حضرت مولانا امام علی علیه‌السلام ابتداء تقوا را مطرح فرمودند. ✅جایگاه أمر الهی: 🟩...وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى هَذِهِ اَلنُّفُوسِ اَلْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ اَلسِّرَاعِ إِلَى مَا نُهِيَتْ عَنْهُ...(خطبه‌ی ۱۱۴) 🔺اوامر الهی در جائی استخدام می‌شوند که نفس،انگیزه‌ی کندی دارد(تفریط)و نواهی الهی در جائی استخدام می‌شوند که نفس،انگیزه‌ی تندی دارد(افراط) 🔺اوامر و نواحی الهی را باید در ظرف قابلیّت نفس تحلیل کرد. 🔺اینکه حضرت فرمود:«همواره و پیوسته مطیع امر خدای متعال باش»،یعنی نفس این‌گونه است که دائماً افراط و تفریط می‌کند و لحظه‌ای انسان را رها نمی‌کند. ✅«قلوب»اقسامی دارند: ۱)قلب قاسی: 🟩لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ(سوره‌ی حج،آیه‌ی ۵۳) ۲)قلب غافل:

🟩...فَكَمْ أَكَلَتِ اَلْأَرْضُ مِنْ عَزِيزِ جَسَدٍ وَ أَنِيقِ لَوْنٍ كَانَ فِي اَلدُّنْيَا غَذِيَّ تَرَفٍ وَ رَبِيبَ شَرَفٍ يَتَعَلَّلُ بِالسُّرُورِ فِي سَاعَةِ حُزْنِهِ وَ يَفْزَعُ إِلَى اَلسَّلْوَةِ إِنْ مُصِيبَةٌ نَزَلَتْ بِهِ ضَنّاً بِغَضَارَةِ عَيْشِهِ وَ شَحَاحَةً بِلَهْوِهِ وَ لَعِبِهِ...(خطبه‌ی ۲۲۱) ۳)قلب ناسی 🔺فرق قلب غافل و ناسی در این است که قلب ناسی سهوا از ذکر خدا غافل است. ۴)قلب متذکِّر:قلبی که هر لحظه تذکّر می‌پذیرد: 🟩اِذَا رَأَیتُمُ الرَّبِیع فَاکثرُوا ذِکر النُّشُور 🔺مؤمنین قلب متذکِّر دارند. 🔺به‌میزانی که قلب متذکِّر می‌شود،قساوت،غفلت و نسیان از بین می‌رود. ✅بالاترینِ انواع قلب،«قلب ذاکر»است؛قلبی که خودش سرچشمه ذکر خدای متعال است: 🟩قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:تنام عيني ولا ينام قلبي 🔺قلوب متذکِّر و ذاکر است که قابلیّت عمارت و آبادانی دارند. ✅«ذکر»به دو قسم قابل تقسیم است: ۱)لسانی(وِرد) ۲)قلبی 🔺ذکری که بر زبان جاری می‌شود باید در قلب ریشه داشته باشد. 🔺ممکن است قلبی غافل،قاسی و ناسی باشد و روی زبان هم ذکر جاری باشد؛این ذکر از تراوشات ذهنی است و قلب از آن متذکِّر نمی‌شود. ✅«اخلاص»در همین جایگاه شکل می‌گیرد؛جایی که صدق قلبی و لسانی موجود است و قلب از ذکر متذکِّر می‌شود. ✅اذکار هم باید متناسب با نوع قلب باشند؛در این موضع است که اعضاء روی قلب تاثیر می‌گذارند: 🟩اَلْقَلْبُ مُصْحَفُ اَلْبَصَرِ(حکمت ۴۰۹) ✅«استغفار فراوان»و«نماز»دو ذکر جامعی هستند که مناسب برای انواع قلوب می‌باشند: 🟩إِنَّنِي أَنَا اللَّـهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي(سوره‌ی طه،آیه‌ی ۱۴) 🟩فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ(سوره‌ی غافر،آیه‌ی ۵۵) 🟩فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً(سوره‌ی نوح،آیه‌ی ۱۰) 🔺برای قلب نبی اکرم که قلب ذاکری است،امر به نماز و استغفار شده است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۷ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۰۱ ---------------------------------------- «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ...» ✅آیات و روایات شریفه در مورد عمومیّت‌داشتن«استغفار»و«نماز»برای درمان و آبادانی انواع قلوب: 🟩فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّـهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّـهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ(سوره‌ی محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم،آیه‌ی ۱۹) 🟩وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ(سوره‌ی هود،آیه‌ی ۹۰) 🔺استغفار معصوم علیه‌السلام به علّت«قصور»و استغفار غیر معصوم به علّت«تقصیر»می‌باشد؛قصور و تقصیر هر دو می‌توانند مجرای گرفتاری باشند. 🟩قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(سوره‌ی نمل،آیه‌ی ۴۶) 🟩...وَ قَدْ جَعَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ اَلاِسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ اَلرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ اَلْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً يُرْسِلِ اَلسَّمٰاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرٰاراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوٰالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّٰاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهٰاراً...(خطبه‌ی ۱۴۳) 🔺عمارت قلب با عمارت دنیای مردم ارتباط مستقیم دارد. 🔺پیوند بین عالم طبیعت و استغفار 🔺ظهور غفّاریّت خدای متعال به‌وسیله‌ی استغفار 🟩قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ:تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحْكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ(بحارالأنوار،جلد ۶،ص ۲۲) 🟩عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ اَلاِسْتِغْفَارُ(حکمت ۸۷) 🟩كَانَ فِي اَلْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ اَلْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اَللَّهِ‌ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وَ أَمَّا اَلْأَمَانُ اَلْبَاقِي فَالاِسْتِغْفَارُ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى وَ مٰا كٰانَ اَللّٰهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ مٰا كٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ(حکمت ۸۸) 🟩...وَ مَنْ أُعْطِيَ اَلاِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ اَلْمَغْفِرَةَ...(حکمت ۱۳۵) 🟩امام صادق علیه‌السلام:إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ ذَنْباً جُدِّدَ لَهُ نِعْمَةٌ فَیَدَعُ الِاسْتِغْفَارَ فَهُوَ الِاسْتِدْرَاجُ(بحارالأنوار،جلد ۵،ص ۲۱۵) 🔺رهاکردن استغفار نشانه‌ی وقوع استدراج است. 🟩امام صادق علیه‌السلام:إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَةٍ وَ یُذَكِّرُهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَةٍ لِیُنْسِیَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ یَتَمَادَی بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی(بحارالأنوار،جلد ۵،ص ۲۱۷) 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله و سلّم:مَنْ فَتَحَ عَلَی نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَةٍ فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَابَ فَقْرٍ أَكْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ وَ قَدِّمُوا مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ عَمَلِ الْخَیْرِ...(بحارالأنوار،جلد ۱۰،ص ۹۳) 🟩...فَقَالَ لَهُ ذُو الْقَرْنَیْنِ...فَمَا بَالُكُمْ لَا تُقْحَطُونَ قَالُوا مِنْ قِبَلِ أَنَّا لَا نَغْفَلُ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ...(بحارالأنوار،جلد ۱۲،ص ۱۷۶) ✅بهترین زمان برای استغفار«وقت سحر»است: 🟩الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ(سوره‌ی آل عمران،آیه‌ی ۱۷) 🟩وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ(سوره‌ی ذاریات،آیه‌ی ۱۸) 🔺تقوا بدون استغفار ممکن نیست. ✅برخی دیگر از اذکار برای آبادانی قلب: 🟩امام صادق علیه‌السلام:مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِنَ التَّمْجِیدِ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِیحِ فَاطِمَةَ علیها السلام وَ لَوْ كَانَ شَیْ ءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه وآله فَاطِمَةَ(بحارالأنوار،جلد ۴۳،ص ۶۴) 🔺تسبیح حضرت فاطمه‌ی زهراء سلام‌الله‌علیها برترین اذکار است. 🔺این تسبیح شریفه بعد از هر نماز و قبل از خواب توصیه شده است. 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:مَنْ صَلَّی عَلَیَّ مَرَّةً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ عَشْراً وَ مَنْ صلَّی عَلَیَّ عَشراً صلَّی اللَّهُ عَلَیهِ مائَةَ مَرَّةٍ...(بحارالأنوار،جلد ۹۱،ص ۶۳) ادامه‌ دارد...👇
🟩قال الإمام الرِّضَا علیه‌السلام: مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُكْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً(بحارالأنوار،جلد ۹۱،ص ۶۳) 🟩قَالَ النَّبِیُّ صلی اللّٰه علیه و آله: مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ شَهِیداً وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ(بحارالأنوار،جلد ۹۱،ص ۶۴) 🔺ذکر شریف صلوات 🔺هرگاه آبادانی قلب با ذکر همراه شد،آبادانی دنیا هم به تبع آن اتفاق خواهد افتاد: 🟩وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ(سوره‌ی أعراف،آیه‌ی ۹۱) 🟩وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ(۸۷)فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ(۸۸)(سوره‌‌ی انبیاء) 🔺ذکر یونسیه باعث رهائی از غم و اندوه می‌شود. 🔺یکی دیگر از اذکار،ذکر شریف الحمدالله است که در ضمن تسبیحات حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها موجود می‌باشد. 🛑نکته‌ی مهم: اگر کسی بدون استاد مربوطه‌ی کامل به‌دنبال اذکار و اوراد رفت و یا به‌دنبال اذکاری رفت که با نظر معصوم علیه‌السلام صادر نشده است،حتما دچار گمراهی و انحراف می‌شود؛سرّ اینکه برخی از اذکار همراه با تعداد توصیه شده است همین می‌باشد. ✅جامع همه‌ی اذکار موضوعی به‌نام«نماز»است: 🟩قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا(۳۰)وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا(۳۱)(سوره‌ی مریم سلام‌الله‌علیها) 🟩الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّـهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ(سوره‌ی حج،آیه‌ی ۴۱) 🔺نماز ذکر عمومی است. 🔲سؤال: آیا تأثیر اذکار به نحو اقتضاء است یا علّیت؟ 🔳جواب: در ابتدای مسیر اذکار به نحو اقتضاء موثرند،اما پس از فراوانی اذکار و از بین‌رفتن ظلمت‌ و تاریکی‌های قلب که به‌وسیله‌ی ذکر لسانی فراوان اتّفاق می‌افتد،این تأثیر دیگر به‌نحو علّیت خواهد بود. اهل این مسیر با ذکر در عالم کار انجام می‌دهند؛اذکار دارای علّتی‌اند که از معلول خودشان منفکّ نیستند. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۸ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۰۵ --------------------------------------- «...فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اَللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ...» 🟩...إِنْ كَانَ فِي اَلْغَافِلِينَ كُتِبَ فِي اَلذَّاكِرِينَ وَ إِنْ كَانَ فِي اَلذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ اَلْغَافِلِينَ...(خطبه‌ی ۱۹۳) ✅طبق این کلام شریف«قلب»بر دو قسم تقسیم می‌شود: ۱)ذاکر ۲)غافل 🔺متّقی این‌گونه است که اگر در بین غافلین باشد،جز ذاکرین خواهد بود و اگر در بین ذاکرین باشد،غافل محسوب نمی‌شود. 🔺قلب غافل می‌تواند قاسی،ناسی و...نیز باشد(دیگر مصادیق غفلت) ✅در مورد«قلب ذاکر»دوحالت متصوّر است: ۱)زبان ذاکر ۲)زبان صامت(غافل گفته‌ نمی‌شود چون قلب ذاکر است) ✅در مورد«قلب غافل»نیز دوحالت متصوّر است: ۱)زبان ذاکر ۲)زبان غافل 🔺انواع ذکر به ترتیب افضلیّت: ۱)قلب و زبان ذاکر(بهترین نوع ذکر) ۲)قلب ذاکر و زبان صامت ۳)قلب غافل و زبان ذاکر ۴)قلب و زبان غافل 🟩امام صادق علیه‌السلام:...خَلَقَ اللَّهُ الْقَلْبَ طَاهِراً صَافِیاً وَ جَعَلَ غِذَاءَهُ الذِّكْرَ...(بحارالأنوار،جلد ۷۳،ص ۱۳۴) ✅برخی از عوامل تولید ذکر: 🔶همنشینی با فقراء: 🟩...اَللَّهْوُ مَعَ اَلْأَغْنِيَاءِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلذِّكْرِ مَعَ اَلْفُقَرَاءِ...(حکمت ۱۵۰) 🔺همنشینی غیر از کمک‌کردن است. 🔶ذکر لسانی فراوان: 🟩امام محمّد باقر علیه‌السلام:...وَ تَعَرَّضْ لِرِقَّةِ الْقَلْبِ بِكَثْرَةِ الذِّكْرِ فِی الْخَلَوَاتِ...(بحارالأنوار،جلد ۷۵،ص ۱۶۴) 🔶کثرت ذکر و یاد مرگ: 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ...(بحارالأنوار،جلد ۶،ص ۱۳۲) 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...بحق أقول لكم إن الدابة إذا لم تركب و لم تمتهن و تستعمل لتصعب و یتغیر خلقها و كذلك القلوب إذا لم ترقق بذكر الموت و یتبعها دءوب العبادة تقسو و تغلظ...(بحارالأنوار،جلد ۱۴،ص ‌۳۰۹) 🔶قرائت قرآن،روزه‌ و مسواک‌زدن: 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:ثَلَاثَةٌ یُذْهِبْنَ النِّسْیَانَ وَ یُحْدِثْنَ الذُّكْرَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ السِّوَاكُ وَ الصِّیَامُ(بحارالأنوار،جلد ۵۹،ص ۲۶۶) 🔶سکوت: 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:یَا هِشَامُ لِكُلِّ شَیْءٍ دَلِیلٌ وَ دَلِیلُ الْعَاقِلِ التَّفَكُّرُ وَ دَلِیلُ التَّفَكُّرِ الصَّمْتُ...(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۱۳۵) 🟩قال الإمام الرضا علیه‌السلام:...إِنَّ الصَّمْتَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْحِكْمَةِ...(بحارالأنوار،جلد ۲،ص ۴۸) ✅برخی از عوامل تولید غفلت: 🔶 همنشینی با اغنیاء: 🟩...اَللَّهْوُ مَعَ اَلْأَغْنِيَاءِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ اَلذِّكْرِ مَعَ اَلْفُقَرَاءِ...(حکمت ۱۵۰) 🔶دشمنی‌ورزیدن با دیگران: 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:إِیَّاكُمْ وَ الْخُصُومَةَ فِی الدِّینِ فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ...(بحارالأنوار،جلد ۲،ص ۱۲۷) 🔶کثرت کلام: 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:لا تكثروا الكلام بغیر ذكر الله فإن كثرة الكلام بغیر ذكر الله تقسو القلب إن أبعد الناس من الله القلب القاسی(بحارالأنوار،جلد ۶۸،ص ۲۸۰) 🔶شکم‌بارگی: 🟩...وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ...(حکمت ۲۸۹) 🔺شکم‌بارگی دوعلامت دارد: ۱)پرخوری در آنچه که موجود است. ۲)میل‌داشتن به‌آنچه که موجود نیست. 🟩قال الإمام السجّاد علیه‌السلام:...و اعلم ویحك یا ابن آدم أن قسوة البطنة و فترة المیلة و سكر الشبع و غرة الملك [۵] مما یثبط و یبطئ عن العمل و ینسی الذكر...(بحارالأنوار،جلد ۷۵،ص ۱۲۸) ✅روایت شریف از امام صادق علیه‌السلام در مورد«جایگاه قلب»: 🟩سمعته یقول لرجل اعلم یا فلان إن منزلة القلب من الجسد بمنزلة الإمام من الناس الواجب الطاعة علیهم أ لا تری أن جمیع جوارح الجسد شرط للقلب و تراجمة له مؤدیة عنه الأذنان و العینان و الأنف و الفم و الیدان و الرجلان و الفرج فإن القلب إذا هم بالنظر فتح الرجل عینیه و إذا هم بالاستماع حرك أذنیه و فتح مسامعه فسمع و إذا هم القلب بالشم استنشق بأنفه فأدی تلك الرائحة إلی القلب و إذا هم بالنطق تكلم باللسان(بحارالأنوار،جلد ۵۸،ص ۳۰۴) 🔺قلب‌ دارای قوّه‌ی تحریک است. 🔺قلب ذاکر جوارح را به‌سمت اصلاح می‌کشاند و برعکس و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۹ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۰۸ ---------------------------------------- «...وَ اَلاِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اَللَّهِ...»«اعتصام»در لغت به‌معنای«نگه‌داشتن چیزی با دست»است؛اگر همراه با حرف باء بیاید،به‌معنای«خودداری کردن به‌وسیله‌ی چیزی»خواهد بود.بنابراین عبارت حضرت یعنی«به‌واسطه‌ی ریسمان الهی از سقوط و فروافتادن خودداری کردن» ✅اعتصام در آیات: 🟩وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا...(سوره‌ی آل عمران،آیه‌ی ۱۰۳) 🟩...وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّـهِ...(سوره‌ی نساء،آیه‌ی ۱۴۶) 🟩...وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ...(سوره‌ی حج،آیه‌ی ۷۸) ✅«حبل»به‌معنای طناب و ریسمان است. ✅مصادیق«حبل»در روایات: 🟩...وَ اَلنَّاسُ فِي فِتَنٍ اِنْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ اَلدِّينِ...(خطبه‌ی ۲) 🔺دین به‌عنوان حبل معرفی شده. 🟩...وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اَللَّهِ فَإِنَّهُ اَلْحَبْلُ اَلْمَتِينُ وَ اَلنُّورُ اَلْمُبِينُ...(خطبه‌ی ۱۵۶) 🟩...وَ إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا اَلْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِينُ وَ سَبَبُهُ اَلْأَمِينُ...(خطبه‌ی ۱۷۶) 🔺قرآن حبل است. 🟩...فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اَللَّهِ فَإِنَّ لَهَا حَبْلاً وَثِيقاً عُرْوَتُهُ...(خطبه‌ی ۱۹۰) 🔺بین اعتصام و حبل تلازم وجود دارد؛فرضا اینکه ‌گویند ذکر خدا حبل خداست،یعنی اعتصام با ذکر اتّفاق می‌افتد؛و همچنین هرجا که گفته‌شده: اعتصام با ذکر داشته باشید،یعنی ذکر الهی از مصادیق حبل است. 🟩...أَلاَ وَ إِنَّكُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَيْدِيَكُمْ مِنْ حَبْلِ اَلطَّاعَةِ...(خطبه‌ی ۱۹۲) 🔺طاعت از مصادیق حبل است. 🔺حبل طاعت یعنی اطاعت از کسانی که انسان را به سوی خدا حرکت می‌دهند:«لاَ طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ اَلْخَالِقِ»(حکمت ۱۶۵) 🔺بالاترین مصداق حبل طاعت،اطاعت از امام معصوم علیه‌السلام است. 🟩قَالَ الإمام الصَّادِقُ علیه‌السلام:التَّوْبَةُ حَبْلُ اللَّهِ...(بحارالأنوار،جلد ۶،ص ۳۱) 🔺توبه حبل است. 🔺هرآنچه که به عنوان حبل مطرح می‌شوند،به این معناست که ظرفیّتی برای اعتصام دارند. 🔺هرآنچه که از مصادیق اعتصام گفته شد،زیر اطاعت از ولی الله اعتصام می‌آورند؛اعتصام بدون ولایت امری غیرممکن است. ✅«حبل الله»در منطق روایات«امام أمیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب و اهل بیت علیهم‌السلام» می‌باشند: 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ علیه‌السلام فِی خُطبَةٍ أَنَا الهَادِی وَ أَنَا الْمُهْتَدی وَ أَنَا أَبُو الْیَتَامَی وَ الْمَساكِینِ وَ زَوجُ الْأَرامِلِ وَ أَنَا مَلْجأُ كُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأمَنُ كُلِّ خائِفٍ وَ أنَا قَائدُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی الْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ أَنَا عُروَةُ اللَّه الْوُثْقَی...(بحارالأنوار،جلد ۴،ص ۸) 🔺امنیّت با موضوع ولایت اتّفاق می‌افتد. 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:...فَیَأْتِی النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ فَمَنْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِهِ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَلْیَتَعَلَّقْ بِحَبْلِهِ فِی هَذَا الْیَوْمِ یَسْتَضِیءُ بِنُورِهِ وَ لیَتَّبِعهُ إِلَی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّاتِ قَالَ فَیَقُومُ النَّاسُ الَّذِینَ قَدْ تَعَلَّقُوا بِحَبْلِهِ فِی الدُّنْیَا فَیَتَّبِعُونَهُ إِلَی الْجَنَّةِ...(بحارالأنوار،جلد ۸،ص ۱۰) 🔺تنها اعتصام ممکن،چنگ‌زدن به ولایت امام علی علیه‌السلام است. 🔺نتیجه‌ی اعتصام در این عالم،در عالم بعد ظهور و بروز پیدا می‌کند. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه وآله:...وَ قَد خلَقَ اللَّهُ جَنَّةَ الْفِرْدَوْسِ وَ عَلَی بَابِهَا شَجَرَةٌ لَیْسَ فِیهَا وَرَقَةٌ إِلّا عَلَیها مَكتُوبٌ حَرْفَانِ بِالنّورِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عُرْوَةُ اللَّهِ الْوَثِیقَةُ وَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ...(بحارالأنوار،جلد ۸،ص ۱۷۴) 🔺شخص امام علی علیه‌السلام محور برای حبل الله المتین می‌باشد. 🔺ذکر نام مبارک شخص امام علی علیه‌السلام به این دلیل است که دیگران خود را امام جامعه معرفی نکنند و از مسئله‌ی امامت سوء استفاده ننمایند. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...وَ خَلَّفتُ فِیكُمُ الْعَلَمَ الْأَكْبَرَ عَلَمَ الدِّینِ وَ نورَ الهُدی وصیِّی عَلِیَّ بنَ أَبِی طالِبٍ أَلا هُوَ حَبْلُ اللَّهِ فَاعْتَصِمُوا بِهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا عَنْهُ...(بحارالأنوار،جلد ۲۲،ص ۴۸۱) ادامه دارد...👇
🟩‌قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْكَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ...(بحارالأنوار،جلد ۲۳،ص ۱۴۴) 🟩قال الإمام الباقر علیه‌السلام:...نَحْنُ الْحَبْلُ(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۵۲) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِی قَالَ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۸۳) 🔺آن سببی که امام علی علیه‌السلام در این نامه می‌فرمایند،اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد. 🟩قال الإمام الباقر علیه‌السلام:...قَالَ حَبْلٌ مِنَ اللَّهِ كِتَابُ اللَّهِ وَ حَبْلٌ مِنَ النَّاسِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهماالسلام(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۸۴) 🔺تفرّق در ترک اعتصام به حبل الله اتّفاق می‌افتد؛همچنین وحدت در چنگ‌زدن به حبل الله رخ می‌دهد. 🔺درجات انبیاء علیهم‌السلام به‌میزان اعتصام آن‌ها به ولایت امام علی علیه‌السلام اعطاء شده است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۰ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۱۱ ، (مصادف با شب شهادت مولی‌الموحّدین امام أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه) --------------------------------------- «...أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ...» ✅مادّه‌ی«وعظ»به‌معنای«منع همراه با ترساندن»است؛همچنین در مواضع دیگری به‌معنای«تذکردادن به خیر در هر أمری که باعث رقت قلب می‌شود»نیز آمده است؛لکن در معنای اوّل بیشتر استعمال شده است. ✅فرق«موعظه»با«نصیحت»: موعظه ناظر به امور کلّی می‌باشد؛لکن نصیحت در مورد امور جزئی صدق می‌کند. ✅راه‌‌هائی که دربردارنده‌ی موعظه هستند: آیات: ۱)قرآن کریم: 🟩يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ(سوره‌ی یونس،آیه‌ی ۵۷) 🟩وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ(سوره‌ی نور،آیه‌ی ۳۴) 🔺قرآن کریم بزرگ‌ترین موعظه از جانب خدای متعال می‌باشد. 🔺ظرفیّت قرآن کریم به میزانی است که می‌تواند برای آحاد مردم موعظه و پند باشد. ۲)عذابی که بر امّت‌های پیشین نازل‌شده: 🟩وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ(۶۵)فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ(۶۶)(سوره‌ی بقره) ۳)سرگذشت انبیاء الهی علیهم‌السلام: 🟩وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِي هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنِينَ(سوره‌ی هود،آیه‌ی ۱۲۰) 🔺در اغلب موارد من‌جمله آیات مذکور،موعظه همراه با وصف تقوا و ایمان آمده است؛روشن می‌شود تذکّر و پندپذیری با تقوا و ایمان معیّت دارد. روایات: ۱)مردگان: 🟩...فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَايَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ وَ أُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ فَكَأَنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً وَ كَأَنَّ اَلْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً...(خطبه‌ی ۱۸۸) 🟩وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ اَلْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ اَلْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ اَلَّذِي نَرَى مِنَ اَلْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ(حکمت ۱۲۲) ۲)موضوعاتی که ادراک عقلی بشر به آن تعلّق دارد(حتمی‌بودن قیامت): 🟩...فَإنّ اَلْغايةَ اَلْقيامةُ وَ كَفى بِذلكَ وَاعِظاً لِمَن عَقَلَ...(خطبه‌ی ۱۹۰) ۳)کلمات أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه: 🟩...و أَعظكمْ بِالْموعظة البالغة فتتفرّقون عنها...(خطبه‌ی ۹۷) 🟩‌...أيها الناس إني قد بثثت لكم المواعظ التي وعظ الأنبياء بها أممهم و أديت إليكم ما أدت الأوصياء إلي من بعدهم...(خطبه‌ی ۱۸۲) 🔺جامعیّت کلمات أمیرالمؤمنین علیه‌السلام در موضوع موعظه 🔺امام علی علیه‌السلام علاوه بر آگاهی به‌احیاء به‌وسیله‌ی موعظه،ابزار موعظه را هم بیان فرموده‌اند. ۴)پیکر مطهّر خود حضرت: 🟩...و إنما كنت جارا جاوركم بدني أياما و ستعقبون مني جثة خلاء ساكنة بعد حراك و صامتة بعد نطق ليعظكم هدوي و خفوت إطراقي و سكون أطرافي فإنه أوعظ للمعتبرين من المنطق البليغ و القول المسموع...(خطبه‌ی ۱۴۹) ۵)دنیا: 🟩...إن الدنيا دار صدق لمن صدقها و دار عافية لمن فهم عنها و دار غني لمن تزود منها و دار موعظة لمن اتعظ بها...(حکمت ۱۳۱) 🔺دنیا با هر دو حیثیّت(عالم طبیعت و علقه‌ی انسان به او)موضوع پند است. ✅موعظه به دوقسم قابل تقسیم است: ۱)قولی: الف)قرآن ب)روایات ۲)غیرقولی:امور محسوس 🔺موعظه‌ی قولی با دوروش صورت می‌پذیرد: ۱)پرداختن به‌امور عقلی ۲)پرداختن به‌امور تجربی 🔺موعظه‌ی غیرقولی گرچه با با گفتار ارتباطی ندارد،اما گاهی اوقات امام معصوم علیه‌السلام به نگاه‌کردن به‌امور محسوس جهت می‌دهد؛چون انسان گاهی از امور حسی غفلت دارد(حکمت ۱۲۲) ✅مواعظ برای اثرداشتن،با موانعی مواجه‌اند: 🟩بينكم و بينَ الموعظةِ حجابٌ من الغرّة(حکمت ۲۸۲) 🔺فریفته‌شدن به ظواهر دنیا،غفلت از باطن آن‌ را به‌دنبال دارد و مانع از پندپذیری است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۱ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۱۹ --------------------------------------- «...أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ...» ✅طبق کلام شریف امام علی علیه‌السلام روشن شد که«غرور»اصیل‌ترین مانع برای موعظه است: 🟩بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اَلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ اَلْغِرَّةِ(حکمت ۲۸۲) ✅ادراک و تشخیص درست بیماری‌های قلبی،اوّلین قدم برای درمان آن‌ها است؛اگر خلط در امور صورت بگیرد،درمان ممکن نخواهد بود. ✅بسیاری از افراد و حتّی مترجمین،در تشخیص سه‌بیماری قلبی«غرور»«کبر»و«عجب» اشتباه عمل می‌کنند که این بسیار خطرناک است! ✅«غرور»حالتی نفسانی است که انسان آن چیزی را که ندارد توهّم داشتن می‌کند. 🔺انسان موعظه را قبول نمی‌کند چون فکر می‌کند آن را دارد در حالی که توهّم داشتن می‌کند. 🔺این توهّم داشتن در دو بُعد«علم»و«عمل»رخ می‌دهد. 🔺به‌میزانی که انسان از موعظه فراری است مغرور می‌باشد. ✅«کبر»حالتی نفسانی است که انسان آن چیزی را که دارا است بزرگ‌تر می‌بیند. ✅«عجب»حالتی نفسانی است که انسان به آن چیزی که دارد بسنده می‌کند و به‌همان دلخوش است: 🟩...وَ لاَ تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ‌...(صحیفه‌ی سجّادیّه علیه‌السلام،دعای ۲۰) ✅غرور به دوصورت قابل تحلیل است: ۱)ابتدائی:دوگونه است: حیثیت اوّل:اینکه بگوئیم خدای متعال بدون کسب،انسان را«بالفعل»مغرور آفریده! این کاملا اشتباه است: 🟩...فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها...(سوره‌ی روم،آیه‌ی ۳۰) حیثیّت دوّم:اینکه بگوّیم خدای متعال«بالقوه»استعداد کسب غرور را در وجود انسان مختار قرار داده است. این درست است و همین مدّنظر می‌باشد: 🟩لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا اَلْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ اَلْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ اَلْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلاَفِهَا...(حکمت ۱۰۸) ۲)غائی:خدای متعال بر اساس حرکت اختیاری انسان او را کمک می‌کند تا مغرور شود؛این نه‌تنها ظلم نیست،بلکه عین عدالت است: 🟩كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ...(حکمت ۱۱۶) 🔺سنّت استدراج و اضلال غائی شامل مؤمنین نمی‌شود. ✅عوامل غرور ۱)درونی:نفس: 🟩...إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ...(یوسف علیه‌السلام،آیه‌ی ۵۳) ۲)بیرونی:ابلیس: 🟩...لَقَدِ اِسْتَهَامَ بِكُمُ اَلْخَبِيثُ وَ تَاهَ بِكُمُ اَلْغُرُورُ...(خطبه‌ی ۱۳۳) 🟩وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى اَلْخَوَارِجِ يَوْمَ اَلنَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ اَلشَّيْطَانُ اَلْمُضِلُّ وَ اَلْأَنْفُسُ اَلْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ...(حکمت ۳۲۳) ✅ابزار غرور: «دنیا»کانون تولید غرور است(منظور از دنیا آن علقه‌ی انسان به ما یملک خودش می‌باشد): 🟩...فَإِنَّ اَلدُّنْيَا...غُرُورٌ حَائِلٌ...(خطبه‌ی ۸۳) 🔺خود دنیا غرور است! 🟩...وَ اَلدُّنْيَا كَاسِفَةُ اَلنُّورِ ظَاهِرَةُ اَلْغُرُورِ...(خطبه‌ی ۸۹) 🟩فَإِنِّي أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا...وَ تَزَيَّنَتْ بِالْغُرُورِ...غَرَّارَةٌ غُرُورٌ مَا فِيهَا فَانِيَةٌ فَانٍ مَنْ عَلَيْهَا لاَ خَيْرَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَزْوَادِهَا إِلاَّ اَلتَّقْوَى...(خطبه‌ی ۱۱۱) 🟩وَ أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ...قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا وَ غَرَّتْ بِزِينَتِهَا...(خطبه‌ی ۱۱۳) 🟩...اَلدُّنْيَا اَلْغَرُورَ وَ لاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَالٍ...(نامه‌ی ۵۶) ✅به‌تبع دنیا‌،دو چیز دیگر ابزار غرور هستند: ۱)آمال:آرزو‌ها: 🟩...وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ فَأَكْذِبُوا اَلْأَمَلَ فَإِنَّهُ غُرُورٌ وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌ(خطبه‌ی ۸۶) ۲)حسب و جایگاه اجتماعی و خانوادگی: 🟩...وَ مَنْ قَارَضَ الشَّیْطَانَ قُرِنَ مَعَهُ مَا لَكُمْ تَتَنَافَسُونَ فِی الدُّنْیَا وَ تَعْدِلُونَ عَنِ الْحَقِّ غَرَّتْكُمْ أَحْسَابُكُمْ فَمَا حَسَبُ امْرِئٍ خُلِقَ مِنَ الطِّینِ إِنَّمَا الْحَسَبُ عِنْدِی هُوَ التَّقْوَی...(بحارالأنوار،جلد ۱۴،ص ۴۶) و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۲ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ --------------------------------------- «...وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ...» ✅غرور دقیقاً میل انسان به‌دنیا است؛همین غرور،مانع پندگیری انسان می‌باشد؛در نتیجه برای پندگرفتن و موعظه‌پذیری،باید غرور را از بین برد. ✅قلب همان‌گونه که به إحیاء نیاز دارد،به إماته(مُردن)هم نیازمند است. ✅اگر موعظه‌پذیرفتن،موجب إحیاء قلب می‌شود،بنابراین غرور،قلب را می‌میراند؛لذا غرور باید در قلب بمیرد تا موعظه اتّفاق بیفتد. ✅«غرور»به‌معنای فریفته‌شدن به‌ظاهر است(سابق گذشت)؛در نقطه‌ی مقابلِ غرور،صفتی به‌نام«زهد»وجود دارد که غرور را در قلب می‌میراند. ✅«زهد»یعنی بی‌رغبتی نسبت به‌ظاهر دنیا؛این میل قلب به‌دنیا(غرور)با بی‌رغبتی نسبت به‌دنیا(زهد)می‌میرد. ✅«قلب»پیچیده‌ترین و البته عجیب‌ترین مخلوق الهی است که جایگاه بسیاری از صفات و‌ همچنین اضداد آن صفات می‌باشد: 🟩َقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا اَلْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ اَلْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ اَلْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلاَفِهَا...(حکمت ۱۰۸) 🔺قلب هم جایگاه غرور است هم زهد. 🔺قلب یک عنصر مادّی نیست که هم حکمت(زهد)و هم ضدحکمت(غرور)در آن با یکدیگر جمع نشود. 🔺حکمت یعنی دیدن باطن دنیا ✅«زهد»بر دوقسم می‌باشد: ۱)قهری و زوری:این نوع از زهد،ارزشی ندارد و زمانی حاصل می‌شود که آثار مرگ طلوع کند: 🟩...فَغَيْرُ مَوْصُوفٍ مَا نَزَلَ بِهِمْ اِجْتَمَعَتْ عَلَيْهِمْ سَكْرَةُ اَلْمَوْتِ وَ حَسْرَةُ اَلْفَوْتِ فَفَتَرَتْ لَهَا أَطْرَافُهُمْ وَ تَغَيَّرَتْ لَهَا أَلْوَانُهُمْ...وَ يَتَذَكَّرُ أَمْوَالاً جَمَعَهَا...وَ يَزْهَدُ فِيمَا كَانَ يَرْغَبُ فِيهِ أَيَّامَ عُمُرِهِ وَ يَتَمَنَّى أَنَّ اَلَّذِي كَانَ يَغْبِطُهُ بِهَا وَ يَحْسُدُهُ عَلَيْهَا قَدْ حَازَهَا دُونَهُ...(خطبه‌ی ۱۰۹) ۲)اختیاری:این نوع از زهد ارزشمند می‌باشد و إماته به‌وسیله‌ی آن اتّفاق می‌افتد: 🟩اَلزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكَيْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَكُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاكُمْ...(حکمت ۴۳۹) 🔺اگر قرار باشد انسان حسرت چیزهائی که از او فوت شده و به او نرسیده بخورد،دائماً باید حسرت بخورد؛چون دائماً چیزهائی از او درحال از‌ دست‌رفتن است. 🔺به‌اندازه‌ای به‌زهد نیازمندیم که به حکمت نیازمندیم؛چون زهد،ابزار حکمت است. ✅«زهد»اقسامی دارد: ۱)از حرام:همه‌ی مؤمنین به‌آن نیازمند هستند: 🟩...وَ لاَ زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي اَلْحَرَامِ...(حکمت ۱۱۳) 🔺چون همه‌ی افراد به‌آن نیازمند هستند،لذا هیچ زهدی مثل از حرام نیست. ۲)از حلال:مرتبه‌ای بالاتر از زهد از حرام است که هرکس توان رسیدن به‌آن را ندارد: 🟩اَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ إِلَى اَلدُّنْيَا بِعَيْنِ اَلاِعْتِبَارِ وَ يَقْتَاتُ فِيهَا بِبَطنِ اَلاِضْطِرارِ...(غررالحکم و دررالکلم،جلد ۱،ص ۱۲۱) 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:الدُّنْیَا سَاعَةٌ فَاجْعَلْهَا طَاعَةً وَ بَابُ ذَلِكَ كُلِّهِ مُلَازَمَةُ الْخَلْوَةِ بِمُدَاوَمَةِ الْفِكْرَةِ وَ سَبَبُ الْخَلْوَةِ الْقَنَاعَةُ وَ تَرْكُ الْفُضُولِ مِنَ الْمَعَاشِ وَ سَبَبُ الْفِكْرَةِ الْفَرَاغُ وَ عِمَادُ الْفَرَاغِ الزُّهْدُ...(بحارالأنوار،جلد ۶۷،ص ۶۸) 🟩قال الإمام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام من صفات المؤمن:...قَلِیلُ الْفُضُولِ...(بحارالأنوار،جلد ۶۴،ص ۳۶۵) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:یَا هِشَامُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ تَرَكُوا فُضُولَ الدُّنْیَا فَكَیْفَ الذُّنُوبُ وَ تَرْكُ الدُّنْیَا مِنَ الْفَضْلِ...(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۱۳۸) ✅اثر زهد«حکمت»است و اگر آثار دیگری داشته باشد،همه‌ی آن‌ها زیر مجموعه‌ی حکمت خواهد بود: 🟩اَلدُّنْيَا خُلِقَتْ لِغَيْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا(حکمت ۴۶۳) 🟩عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ:مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِی قَلْبِهِ...(بحارالأنوار،جلد ۲،ص ۳۳) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:...مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِی قَلْبِهِ...(بحارالأنوار،جلد ۶۶،ص ۴۰۶) 🔺قلب وقتی حکیم شد،تصرّفات حکیمانه می‌کند و دیگر جائی برای غرور باقی نخواهد ماند. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━