eitaa logo
مدرسه علمیه حکمت و عرفان باقرین علیهماالسلام
2.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
88 ویدیو
26 فایل
» کانال مدرسه علمیه حکمت وعرفان باقرین (علیهما السلام) » مدرسه علوم اسلامی، ویژه خواهران » تحت اشراف استاد گران‌قدر، حجة الاسلام و المسلمین سید یدالله یزدان پناه. پذیرش👇 تخصصی: @EmamReza5 عمومی: @hekmat_baqerain ادمین کانال: @Bagherain11
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰قسمت نودم🔰 🌾تفاوت‏ هاى حكومت اسلامى با نظام‏ هاى حكومتى ديگر 🔹يكى از بزرگترين تفاوت ها كه ميان رژيم اسلام و رژيم دموكراسى هست، اين است كه: 📌در حكومت هاى دموكراسى از آنجا كه اساس كار بهره‏ گيرى مادى است، قهراً؛ ✔️ روح استخدام غير، و بهره‏ كشى از ديگران در كالبدش دميده شده ✔️ و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را تحت اراده انسان حاكم و عمل او قرار مى‏ دهد، حتى انسانهاى ديگر را،😥 ✔️و به او اجازه مى‏ دهد از هر راهى كه خواست انسان هاى ديگر را تيول خود كند ✔️و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته‏ ها و آرزوهايى كه از ساير انسان ها دارد مسلط باشد، ⬅️ و اين بعينه همان ديكتاتورى شاهى است كه در اعصار گذشته وجود داشت، 🔹چيزى كه هست اسمش عوض شده 🔸و آن روز استبدادش مى‏ گفتند، 🔸و امروز دموكراسيش مى‏ خوانند، بلكه استبداد و ظلم دموكراسى بسيار بيشتر است؛ چرا که: ✔️آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود ✔️ولى امروز مسماى زشت‏ تر از آن، در اسمى و لباسى زيبا جلوه كرده، يعنى : استبداد با لباس دموكراسى و تمدن كه هم در مجلات مى‏ خوانيم و هم با چشم خود مى‏ بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف مى‏ تازد، و چه ظلم‏ ها و اجحافات و تحكماتى را درباره آنان روا مى‏ دارد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۴. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و یکم🔰 🌾تفاوت های حکومت اسلامی با نظام های حکومتی دیگر 🔹فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم، و كسراهاى امپراطورى فارس، ⚔اگر ظلم مى‏ كردند، ⚔اگر زور مى‏ گفتند، ⚔اگر با سرنوشت مردم بازى نموده به دلخواه خود در آن عمل مى‏ كردند، ⬅️تنها در رعيت خود مى‏ كردند 🔹و احيانا اگر مورد سؤال قرار مى‏ گرفتند، در پاسخ عذر مى‏ آوردند كه: ✔️ اين ظلم و زورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است، ✔️ اگر به يكى ظلم مى‏ شود براى اين است كه مصلحت عموم تامين شود ✔️و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى‏ گردد 🔹شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و سياست و سرورى كه او دارد، اين حق را به او داده و احياناً هم بجاى اين عذرها با شمشير خود استدلال مى‏ كرد،🗡 (حتى به فرزند خود مى‏ گفت اگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را بر تو فرو مى‏ آورم). 🔹امروز هم اگر در روابطى كه بين ابرقدرت‏ ها و ملت‏ هاى ضعيف برقرار است دقت كنيم، مى‏ بينيم كه: 🔄 تاريخ و حوادث آن درست براى عصر ما تكرار شده و باز هم تكرار مى‏ شود، چيزى كه هست شكل سابقش عوض شده، چون گفتيم كه در سابق ظلم و زورها بر تك تك افراد اعمال مى‏ شد ولى امروز به حق اجتماع ها اعمال مى‏ شود كه در عين حال روح همان روح، و هوا همان هوا است. 🌀و اما طريقه و رژيم اسلام منزه از اين گونه هواها است، 🗞دليل روشنش سيره رسول خدا در فتوحات و پيمان هايى است كه آن جناب با ملل مغلوب خود داشته است. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۵. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و دوم🔰 🌾 تفاوت های حکومت اسلامی با نظام‌های حکومتی دیگر 🔹يكى ديگر از تفاوت‌های رژيم‏ دموكراسى و رژيم حكومت اسلامى اين است كه تا آنجا كه تاريخ نشان داده و مى‏‌بينيم، هيچ يك از رژيم‏ هاى غير اسلامى خالى از اختلاف فاحش طبقاتى نيست. 🔸جامعه اين رژيم را، دو طبقه تشكيل مى‏دهد: ✔️يكى طبقه مرفه و صاحب جاه و مقام، ✔️ديگری فقير و بينوا و دور از مقام و جاه و اين اختلاف طبقاتى بالآخره منجر به فساد مى‏ گردد، 👌🏻چراكه فساد لازمه اختلاف طبقاتى است، 🔸اما در رژيم حكومتى و اجتماعى اسلام افراد اجتماع همه نظير همند، چنين نيست كه بعضى بر بعضى ديگر برترى داشته باشند، و يا بخواهند برترى و تفاخر نمايند، 📌تنها تفاوتى كه بين مسلمين هست همان تفاوتى است كه قريحه و استعداد اقتضاى آن را دارد و آن تنها و تنها تقوا است كه زمام آن به دست خداى تعالى است نه به دست مردم، و اين خداى تعالى است كه مى‏ فرمايد: ☘يا أَيُّهَا النَّاسُ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ. و نيز مى‏ فرمايد: ☘اِسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ. 🔹و با اين حساب در رژيم اجتماعى اسلام بين حاكم و محكوم، امير و مامور، رئيس و مرءوس، حر و برده، مرد و زن، غنى و فقير و ...هيچ فرقى نيست، يعنى از نظر جريان قانون دينى، در حقشان برابرند و همچنين از جهت نبود فاصله طبقاتى در شؤون اجتماعى در يك سطح و در يك افقند، دليلش هم سيره نبى اكرم (ص) است كه تحيت و سلام بر صاحب آن سيره باد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۵. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و سوم🔰 🌾تفاوت های حکومت اسلامی با نظام های حکومتی دیگر 🔹تفاوت ديگر حکومت اسلامی و رژیم دموکراسی اين است كه: قوه مجريه در اسلام؛ طايفه‏ اى خاص و ممتاز در جامعه نيست، بلكه تمامى افراد جامعه مسئول اجراى قانونند، 🔹بر همه واجب است كه ديگران را ✔️به خير دعوت ✔️و به معروف امر ✔️و از منكر نهى كنند، ✖️به خلاف رژيم‏ هاى ديگر كه به افراد جامعه چنين حقى را نمى‏ دهد، 🚫 🔸البته فرق بين رژيم اجتماعى اسلام، با ساير رژيم‏ ها بسيار است كه بر هيچ فاضل و اهل بحثى پوشيده نيست. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۶. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و چهارم🔰 🔸تمام آنچه گفته شد درباره رژيم اجتماعى اسلام در زمان حيات رسول خدا(ص) بود، و اما؛ بعد از رحلت آن جناب؛ مساله، مورد اختلاف واقع شد، يعنى: 📌 اهل تسنن گفتند: انتخاب خليفه، رسول خدا(ص) و زمامدار مسلمين با خود مسلمين است، ولى 📌شيعه يعنى پيروان على بن ابى طالب (ع) گفتند: خليفه رسول خدا (ص) از ناحيه خدا و شخص رسول الله(ص) تعيين شده و بر نام يك يك خلفا تنصيص شده است و عدد آنان دوازده امام است كه اسامی شان و دليل امامتشان بطور مفصل در كتب كلام آمده است. لكن به هر حال امر حكومت اسلامى بعد از رسول خدا(ص) و بعد از غيبت آخرين جانشين آن حضرت(ص) يعنى در مثل همين عصر حاضر، بدون هيچ اختلافى به دست مسلمين است، اما؛ 🔹با در نظر گرفتن معيارهايى كه قرآن كريم بيان نموده؛ و آن اين است كه: ✔️اولا: مسلمين بايد حاكمى براى خود تعيين كنند. ✔️ثانيا: آن حاكم بايد كسى باشد كه بتواند طبق سيره رسول الله(ص) حكومت نمايد و سيره آن جناب سيره رهبرى و امامت بود نه سيره سلطنت و امپراطورى. ✔️ثالثا: بايد احكام الهى را بدون هيچ كم و زياد حفظ نمايد. ✔️رابعا: در مواردى كه حكمى از احكام الهى نيست (از قبيل حوادثى كه در زمانهاى مختلف يا مكان هاى مختلف پيش مى‏ آيد)، با مشورت عقلاى قوم تصميم بگيرند. 🔹دليل بر همه اينها، آيات راجع به ولايت رسول خدا(ص) است، به اضافه این آيه شريفه كه مى‏ فرمايد: ☘ لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.☘ 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۶. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و پنجم🔰 🌾حد و مرز كشور اسلامى مرز جغرافيايى و طبيعى و يا اصطلاحى نيست بلكه اعتقاد است. 🔹اسلام مساله تاثير انشعاب قومى، در پديد آمدن اجتماع را لغو كرده، (يعنى اجازه نمى‏ دهد صرف اينكه جمعيتى در قوميت واحدند، از ساير اقوام جدا گردند و براى خود مرز و حدود جغرافيايى معين کنند)، 🔹چراكه عامل اصلى در مساله قوميت، بدويت و صحرانشينى است، كه زندگى در آنجا قبيله‏ اى و طايفه‏ اى است و يا عاملش اختلاف منطقه زندگى و وطن ارضى است. 🔹اين دو عامل، يعنى" بدويت" و" اختلاف مناطق زمين"، از جهت آب و هوا، يعنى حرارت و برودت و فراوانى نعمت و نايابى آن، دو عامل اصلى بوده‏ اند تا نوع بشر را به شعوب و قبائل منشعب گردانند، ⬅️ كه در نتيجه زبان ها و رنگ پوست ها و ... مختلف شد. ⬅️ و سپس باعث شده كه هر قومى قطعه‏ اى از قطعات كره زمين را بر حسب تلاشى كه در زندگى داشته‏ اند به خود اختصاص دهند، اگر زورشان بيشتر و سلحشور تر بوده قطعه بزرگتر، و اگر كمتر بوده، قطعه كوچك‏ترى را خاص خود كنند، و نام وطن بر آن قطعه بگذارند، و به آن سرزمين عشق بورزند، و با تمام نيرو از آن دفاع نمودند. 🔹و اين معنا هر چند در رابطه با حوائج طبيعى بشر پيدا شده، يعنى حوائج او كه فطرتش به سوى رفع آن سوقش مى‏ دهد، وادارش كرده كه اين مرزبندی ها را بكند، ولى امرى غير فطرى هم در آن راه يافته است و آن اين است كه: ✔️فطرت اقتضا دارد كه تمامى نوع بشر در يك مجتمع گرد هم آیند. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۷. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و ششم🔰 🌾حد و مرز كشور اسلامی مرز جغرافیایی نیست بلکه اعتقاد است. 🔹فطرت اقتضا دارد كه تمامى نوع بشر در يك مجتمع گرد هم آيند. 🔹زيرا اين معنا بديهى است كه طبيعت دعوت مى‏ كند به اينكه قواى جداى از هم دست به دست هم دهند. ✔️ تا بهتر به اهداف صالح برسند. اين امرى است كه نیاز به استدلال ندارد. و در نظام طبيعت مى‏‌بينيم كه ماده اصلى، در اثر متراكم شدن عنصرى با عنصر ديگر عنصرى را تشكيل مى‏‌دهد و سپس چند عنصر در اثر يك جا جمع شدن فلان جماد را؛ و سپس نبات و آن گاه حيوان و سرانجام انسان را تشكيل مى‏ دهد. ❗️در حالى كه انشعابات وطنى درست عكس اين را نتيجه مى‏ دهد. يعنى؛ اهل يك وطن هر قدر متحدتر شوند، از ساير مجتمعات بشرى بيشتر جدا مى‏‌گردند، اگر متحد مى‏ شوند واحدى مى‏ گردند كه روح و جسم آن، از واحدهاى وطنى ديگر جدا است. و در نتيجه: ✔️انسانيت وحدت خود را از دست مى‌دهد. ✔️و تجمع جاى خود را به تفرقه مى‏دهد. ✔️و بشر به تشتتى گرفتار مى‏ شود كه از آن فرار مى‏ كرد و به خاطر نجات از آن دور هم جمع شده و جامعه تشكيل داد. ✔️و واحدى كه جديدا تشكيل يافته شروع مى‏ كند به اينكه با ساير آحاد جديد همان معامله‏ اى را بكند كه با ساير موجودات عالم مى‏ كرد. يعنى🔻 ✔️ساير انسانها و اجتماعات را به خدمت مى‏ گيرد، ✔️و از آنها چون حيوانى شيرده بهره‏ كشى مى‏ كند و ... 🔹و تجربه دائمى از روز اول دنيا تا به امروز شاهد بر صدق گفتار ماست. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۷ و ۱۹۸. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و هفتم🔰 🔹آنچه گفته شد، سبب شده كه اسلام اعتبار اينگونه انشعاب ها و چند دستگى‏ ها و امتيازات را لغو اعلام نموده، ✔️اجتماع را بر پايه عقيده بنا نهد ✖️نه بر پايه جنسيت، قوميت، وطن و امثال آن، و حتى در مثل پيوند زوجيت و خويشاوندى؛ ▪️كه اولى مجوز تمتعات جنسى، ▪️و دومى وسيله ميراث خوارى است نيز؛ ✔️مدار و معيار را توحيد قرار داده ✖️نه منزل و وطن و امثال آن، (به اين معنا كه فلان فرزند از پدر و مادر مسلمان كه از دين توحيد خارج است، با اينكه از پشت پدرش و رحم مادرش متولد شده، به خاطر كفرش از آن دو ارث نمى‏ برد، و همسرش نيز نمى‏ تواند از جامعه مسلمين باشد). 🔸و از بهترين شواهد بر اين معنا نكته‏ اى است كه هنگام بررسى شرايع اين دين به چشم مى‏ خورد، و آن اين است كه مى‏ بينيم : 🔹مساله توحيد را در هيچ حالى از احوال مهمل نگذاشته 🔸و بر مجتمع اسلامى واجب كرده كه حتى در اوج عظمت و اهتزاز بيرق پيروزيش دين را بپا دارد، و در دين متفرق نشود. 🔸و نيز در هنگام شكست خوردن از دشمن و ضعف و ناتوانيش تا آنجا كه مى‏ تواند در احياى دين و اعتلاى كلمه توحيد بكوشد، 🔸حتى بر هر مسلمان نيز واجب كرده كه دين خدا را محكم بگيرد و به قدر تواناييش به آن عمل كند، هر چند كه به عقد قلبى باشد، 🔸و اگر سختگيرى دشمن اجازه تظاهر به دين دارى نمى‏ دهد در باطن به عقايد حقه دين معتقد باشد، و اعمال ظاهرى را از ترس دشمن با اشاره انجام دهد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و هشتم🔰 🔹از آنچه گفتیم روشن مى‏ شود كه مجتمع اسلامى طورى تاسيس شده كه در تمامى احوال مى‏ تواند زنده بماند، ✔️چه در آن حال كه خودش حاكم باشد ✔️و چه در آن حال كه محكوم دشمن باشد، ✔️چه در آن حال كه بر دشمن غالب باشد، ✔️و چه در آن حال كه مغلوب باشد، ✔️چه در آن حال كه مقدم باشد ✔️و چه در حالى كه مؤخر و عقب افتاده باشد، ✔️چه در حال ظهور و چه در حال خفا ✔️چه در قوت و چه در حال ضعف و ...، 🔹دليل بر اين معنا آياتى است كه در قرآن كريم در خصوص تقيه نازل شده، از جمله: ☘ مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ. 🍀كسى كه بعد از ايمان آوردن كفر بورزد از دورغگويان است، مگر كسى كه از ناحيه دشمن مجبور به اظهار كفر شود، ولى دلش مطمئن به ايمان باشد. ▪️۱۰۶ نحل 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🌾 اسلام تمامى شؤونش اجتماعى است🌾 🔰قسمت نود و نهم🔰 📓در قرآن كريم مى‏ خوانيم: ☘ وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. بيان اين آيه در تفسيرش گذشت و آيات بسيار ديگری هست كه اجتماعى بودن همه شؤون اسلام را مى‏ رساند. 🔹و صفت اجتماعى بودن در تمامى آنچه كه ممكن است به صفت اجتماع صورت بگيرد (چه در نواميس و چه احكام) رعايت شده، البته در هر يك از موارد؛ ✔️ آن نوع اجتماعيت رعايت شده كه متناسب با آن مورد باشد ✔️و نيز آن نوع اجتماعيت لحاظ شده كه امر به آن و دستور انجامش ممكن و تشويق مردم به سوى آن موصل به غرض باشد، ⬅️بنا بر اين؛ يك دانشمند متفكر بايد هر دو جهت را مورد نظر داشته باشد، و آن گاه به بحث بپردازد، 📌پس: ✔️هم نوع اجتماعى بودن احكام و قوانين مختلف است ✔️و هم نوع دستورها مختلف است. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۰. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 🔰قسمت صدم🔰 گفتيم: "اجتماعى بودن احكام در موارد مختلف، انواع مختلفى دارد"، 🔹چرا كه مى‏ بينيم شارع مقدس اسلام در مساله جهاد، اجتماعى بودن را بطور مستقيم تشريع كرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع به آن مقدارى كه دشمن دفع شود واجب است، ✔️اين يك نوع اجتماعيت. 🔹نوع ديگر نظير وجوب روزه و حج است، كه بر هر كسى كه مستطيع و قادر به انجام آن دو باشد و عذرى نداشته باشد واجب است، ✔️اجتماعيت، در اين دو واجب بطور مستقيم نيست بلكه لازمه آن دو است، چون؛ 🔸وقتى روزه‏ دار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد كرد، و در آخر در روز عيد فطر، اين اجتماع به حد كامل مى‏ رسد، 🔸و نيز وقتى مكلف به زيارت خانه خدا گرديد قهراً با ساير مسلمانان يك جا جمع مى‏ شود، و در روز عيد قربان اين اجتماع به حد كامل مى‏ رسد. 🔹و نيز نمازهاى پنجگانه يوميه را بر هر مكلفى واجب كرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولى اين رخصت را در روز جمعه تدارك و تلافى كرده و اجتماع براى نماز جمعه را بر همه واجب ساخته، البته براى هر كسى كه از محل اقامه جمعه بيش از چهار فرسخ فاصله نداشته باشد، ✔️ اين هم يك نوع ديگر اجتماعيت است. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۰. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و یکم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 گفتیم که نوع قوانین و دستورات و احکام مختلف است؛ 🔹دليلش اين است كه مى‏ بينيم: وصف اجتماعيت را ✔️در بعضى از موارد بطور وجوب تشريع كرده ✔️و بعضى را بطور استحباب؛ چون گفتيم بطور وجوب ممكن نبوده (و چه بسا واجب كردنش باعث عسر و حرج مى‏ شده و اسلام آمده تا حرج و عسر را از هر جهت برطرف سازد)، 🔻مثلاً؛ 🔺استحباب به جماعت خواندن نمازهاى يوميه را مستقيماً واجب نكرده ولی آن قدر سفارش بدان نموده و از ترك آن مذمت كرده كه بجاى آوردنش سنت شده، 🔺و بر مردم لازم دانسته كه بطور كلى سنت را اقامه كنند، 🔺مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل كتاب الصلاة بابى دارد به عنوان باب كراهت ترك حضور جماعت. 🔺رسول خدا (ص) هم خودش درباره عده‏ اى كه حضور در جماعت را ترك كرده بودند فرمود: چيزى نمانده كه درباره آن عده كه نماز در مسجد را رها كرده‏ اند، دستور دهم هيزم به در خانه‏ هايشان بريزند، و آتش بزنند تا خانه‏ هايشان بسوزد. 🔸اين رويه كه درباره نماز در مسجد از رسول خدا (ص) مى‏ بينيم رويه‏ اى است كه در تمامى سنت‏ هاى خود معمول داشته. پس؛ 📌حفظ سنت ایشان به هر وسيله‏ اى كه ممكن باشد و به هر قيمتى كه تمام شود، بر مسلمين واجب شده است. 🔹اينها امورى است كه راه بحث در آنها راه استنباط فقهى است، نه راه تفسير. بر فقيه است كه با استفاده از كتاب و سنت پيرامون آن بحث کند. 📚 ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۰. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و سوم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 🔹 از سوى ديگر مى‏ بينيم اسلام، كسانى را كه جاهل قاصر هستند، يعنى حق برايشان روشن نشده و راه حق برايشان مشخص نگشته، معذور دانسته، هر چند كه حجت به گوششان خورده باشد، و فرموده: ☘ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ، وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ. ☘ تا هر كس هلاك مى‏ شود بعد از روشن شدن حق هلاك شود، و آن هم كه زنده مى‏ شود با روشن شدن حق زنده شود. ▪️۴۲ انفال  🔹و نيز فرموده: ☘إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ، ... وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً. ▪️۹۸ و ۹۹ نساء ☘ كسانى كه به نفس خود ستم كردند در جهنم ماوى دارند، مگر مردان و زنان و فرزندانى كه به استضعاف كشيده شده باشند، نه چاره‏ اى دارند و نه راه حق را پیدا می کنند، درباره اینان امید است که خدای عزوجل با عفو و مغفرت خود رفتار کند. 📌 آيه شريفه اطلاق دارد. 📌و اگر جمله:" نه چاره‏ اى دارند و نه راه حق را پيدا مى‏ كنند" را مورد نظر قرار دهیم، درمیابیم كه؛ اسلام تا چه حد آزادى در تفكر داده، البته به كسى كه خود را شايسته تفكر و مستعد براى بحث بداند. اسلام به چنين كسى اجازه داده تا با كمال آزادى در هر مساله‏ اى كه مربوط به معارف دين است؛ ✔️تفكر نموده، ✔️در فهم آن تعمق كند، ✔️و نظر بدهد، ➕علاوه بر اينكه قرآن كريم پر است از آياتى كه مردم را تشويق و ترغيب به تفكر و تعقل و تذكر مى‏ كند. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۱. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 به مناسبت بزرگداشت علامه طباطبایی ره ✔️ مجسمه معنویت ✔️ اهل تهجد ✔️ بهترین تفسیر، تفسیر المیزان علامه https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و ششم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 🔹اسلام از عهده برطرف كردن اختلافات هم بر آمده، چرا كه؛ 📌 اولا: جامعه را وادار به اقامه دعوت دينى و پند و تذكر دائمى و بدون تعطيل نموده، (و معلوم است كه در چنين جامعه‏ اى عموم مردم به سخن دسترسى دارند، و هر جا بروند آن را مى‏ شنوند و در نتيجه گناه گسترش پيدا نمى‏ كند، تا در فهم‏ ها اثر بگذارد). 📌 ثانيا: جامعه را به امر به معروف و نهى از منكر واداشته، (در نتيجه اگر كسى مرتكب گناهى شود مورد ملامت همه قرار مى‏ گيرد، و گناه در چنين جامعه‏ اى چون سگ ماهى در آب شيرين است، كه محيط اجازه رشد به او نمى‏ دهد و آن را از بين مى‏ برد). ☘ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ، وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ... ☘باید از میان شما طایفه ای باشند که به خیر دعوت نموده، امر به معروف و نهی از منکر کنند. ▪️آیه ۱۰۴ آل عمران. 🔸 پس دعوت به خير با تلقين و تذكرش باعث ثبات و استقرار عقايد حقه در دل ها مى‏ شود، 🔸و امر به معروف و نهى از منكر موانعى را كه نمى‏ گذارد عقايد حقه در دل ها رسوخ كند از سر راه بر مى‏ دارد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۴. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هفتم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 راجع به اثر امر به معروف و نهی از منکر در اثبات عقاید حقه در دل ها مطالبی بیان شد. 🔹خداوند در اين باره مى‏ فرمايد: ☘ وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا، فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ... ▪️۷۰ انعام و چون بينى كسانى را كه از در عناد در آيات ما خورده مى‏ گيرند، از ايشان روى مگردان، تا به سخنى ديگر بپردازند، و اگر شيطان اين دستور را از يادت برد، همين كه به يادت آمد ديگر با مردم ستمگر منشين و كسانى را كه دين خود را به بازى و شوخی گرفتند و زندگی دنیا مغرورشان کرده به حال خودشان واگذار، تنها با دین خدا تذکرشان بده، به این امید که در بین آنان کسی باشد که تذکر تو در دلشان اثر کند. 🔹خداوند در اين آيه شريفه نهى مى‏ كند از شركت در بحث و بگومگويى که خرده گيرى در معارف الهيه باشد، و اهل بحث بخواهند در مسائل دينى القاى شبهه و يا اعتراض و يا استهزا كنند، هر چند لازمه گفتارشان اشاره به اين معانى باشد 🔹و علت اينگونه اعتراض و استهزا در اینگونه افراد را عدم جدیت و باور نسبت به معارف دينی می داند، يعنى؛ 🔹معارف دينى را جدى و امورى واقعى نمى‏ دانند، بلكه آن را شوخى و بازى و سرگرمى مى‏ پندارند، و منشا اين پندارشان هم غرور و فريفته شدن به حيات دنيا است، 🔹كه علاجش: ✔️تربيت صالح و درست، ✔️و يادآورى مقام پروردگار است، كه همان طور که گفتيم اسلام بطور کامل مئونه این تذکر را کفایت کرده. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۴. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نهم🔰 ... منشا بروز اختلاف در فهم و عقايد، اين سه جهت بود كه گفتيم؛ ✔️اسلام از بروز بعضى از آنها جلوگيرى نموده و نمى‏ گذارد در جامعه پديد آيد ✔️و بعضى ديگر را بعد از پديد آمدن علاج کرده است. از همه اين ها گذشته؛ 🔸اسلام دستورات اجتماعى‏ اى در جامعه خود مقرر کرده كه از بروز اختلاف هاى شديد (كه مايه ويرانى بناى جامعه است) جلوگيرى مى‏ كند، و آن این که: 📌 راهى مستقيم (كه البته كوتاه‏ترين راه هم هست) پيش پاى جامعه گشوده، 📌و شديدا از قدم نهادن در راه هاى مختلف جلوگيرى نموده، و فرموده: ☘ وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ، وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ، فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ، ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. ☘ اين است راه راست، پس پيروى كنيد از آن، و از راههاى ديگر كه موجب تفرقه و پريشانى شما است پيروى ننمائيد كه موجب تفرقه و پريشانى شما است، اين سفارش خدا بر شما كه پرهيزكار شويد. ▪️ ۱۵۳ سوره انعام آن گاه فرموده: ☘يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. ☘هان اى كسانى كه ايمان آورديد از خدا آن طور كه شايسته پرهيز است بترسيد و زنهار كه جز در حال اسلام از دنيا نرويد، و همگى چنگ به ريسمان خدا بزنيد، و متفرق مشويد. ▪️ ۱۰۰ سوره آل عمران 📚ترجمه الميزان، ج‏لد۴، صفحه ۲۰۶ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و دهم🔰 ☘يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا.  و در تفسير آن گذشت كه منظور از ريسمان خدا؛ ✔️همان قرآن كريم است كه حقايق دين را بيان مى‏ كند، ✔️و یا چنانکه از دو آيه قبل بر مى‏ آيد رسول خدا (ص) است: ☘يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...، وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّه فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. ☘اى كسانى كه ايمان آورديد بدانيد كه اگر هر طايفه‏ اى از اهل كتاب را پيروى كنيد شما را بعد از آنكه ايمان آورديد به كفر بر می گردانند، و چگونه کافر میشوید با اینکه آیات خدا بر شما خوانده می شود و رسول او در بین شماست؟ و اما كسى كه به ريسمان خدا چنگ زند، به سوى صراط مستقيم هدايت شده. ▪️۹۷ و ۹۸ آل عمران 🔹اين آيات دلالت مى‏ كند بر اينكه جامعه مسلمين بايد: ✔️ بر سر معارف دين، اجتماع داشته باشند، ✔️و افكار خود را به هم پيوند دهند، ✔️و در تعليم و تعلم با هم درآميزند، ✔️تا از خطر هر شبهه‏ اى كه از ناحيه دشمن القا مى‏ شود بوسيله آياتى كه برايشان تلاوت مى‏ شود راحت گردند، ✔️كه تدبر در آن آيات ريشه هر شبهه و اختلافى را مى‏ خشكاند، چنان كه باز قرآن مى‏ فرمايد: ☘أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً. ☘ چرا در قرآن تدبر نمى‏ كنند؟ اگر اين قرآن از ناحيه غير خدا بود قطعاً در آن اختلافات بسيارى مى‏ يافتند. ▪️۸۲ نساء 📚ترجمه الميزان، ج‏۴، ص۲۰۶. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و یازدهم🔰 ☘ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ. ☘اگر نمى‏ دانيد، از اهل ذكر بپرسيد. ▪️۴۳ نحل. تدبر در قرآن و يا مراجعه به كسانى كه داراى چنين تدبرى هستند اختلاف را از ميان بر مى‏ دارد. این آیه و آیاتی که پیش از این بیان شد، دلالت مى‏ كند بر اين كه: ✔️ باید در امورى كه نمى‏ دانند به رسول خدا (ص) رجوع كنند (كه حامل سنگينى دين است)، ✔️و این خود رافع اختلافات است، ✔️چرا که كلمه أَهْلَ الذِّكْرِ؛ قبل از هر كس شامل ایشان مى‏ شود، كه قرآن بر وجود شريفش نازل شده و آن جناب هر حقى را كه پيرويش بر امت اسلام واجب است بيان مى‏ كند، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده: ☘وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ، وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ. ☘ما ذكر(قرآن) را بر تو نازل كرديم، تا آنچه بر تو نازل مى‏ شود براى مردم بيان كنى كه شايد تفكر كنند. ▪️۴۴ نحل تدبر در اين آيات، شكل و طريقه تفكر اسلامى را روشن می سازد و قريب به مضمون آن، آيه زير است كه مى‏ فرمايد: ☘وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‏ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ، لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. ☘و اگر آن را به رسول و يا به اولى الامر خود ارجاع دهند از ميان اولى الامر كسانى كه استنباط گرند آن را مى‏ دانند. ▪️۸۳ نساء. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۷. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و دوازدهم🔰 🌾 اساس دين متكى بر حفظ معارف الهى است و در عين حال به مردم آزادى در طرز تفكر داده است 🌾  چنين بر مى‏ آيد كه دين اسلام همانطور كه ✔️اساس خود را بر تحفظ نسبت به معارف الهى‏ اش تكيه داده، ✔️ همچنين مردم را در طرز تفكر، آزادى كامل داده است 🔹و برگشت اين دو روش به اين است كه: 📌اولا: بر مسلمانان واجب است كه در حقايق دين تفكر و در معارفش اجتهاد كنند: تفكرى و اجتهادى دسته جمعى و به كمك يكديگر؛ و اگر احيانا براى همه آنان شبهه‏ اى دست داد ❓ و مثلا در حقايق و معارف دين به اشكالى برخوردند،⁉️ و يا به چيزى بر خوردند كه با حقايق و معارف دين سازگار نبود، هيچ عيبى ندارد.❗️ ⬅️صاحب شبهه و يا صاحب نظريه مخالف، لازم است: ✔️ شبهه و نظريه خود را بر كتاب خدا عرضه كند، ✔️يعنى در آنجا كه مباحث براى عموم دانشمندان مطرح مى‏ شود مطرح كند، اگر دردش دوا نمود كه هيچ، ✔️و اگر نشد آن را بر رسول عرضه بدارد ✔️و اگر به آن جناب دسترسى نداشت به يكى از جانشينانش عرضه كند، ⬅️تا شبهه‏ اش حل و يا بطلان نظريه‏ اش روشن گردد، 🔹 قرآن كريم در اين مقام مى‏ فرمايد: ☘ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ، وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ. ☘ كسانى كه سخنى را مى‏ شنوند، و بهترينش را پذيرفته سپس از آن پيروى مى‏ كنند، كسانى هستند كه خدا هدايتشان نموده و آنها صاحبان خِرد هستند. ▪️۱۸ زمر 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۸. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
 🔰قسمت صد و سیزدهم🔰 🌾اساس دين متكى بر حفظ معارف الهى است و در عين حال به مردم آزادى در طرز تفكر داده است🌾 بیان شد که برگشت دو روش آزادی تفکر در دین اسلام به اين است كه: 📌اولا: بر مسلمانان واجب است كه در حقايق دين تفكر و در معارفش اجتهاد كنند. 📌ثانيا: در طرز تفكر خود آزادند، به همان معنايى كه براى آزادى گفتيم . 🔹اين قسم از آزادى به ما اجازه نمى‏ دهد كه نظريه شخصى خود را و يا شبهه‏اى را كه داريم؛ قبل از ✔️عرضه به قرآن ✔️و به رسول خدا (ص) ✔️و به پيشوايان هدايت، در بين مردم منتشر كنيم⛔️⛔️ چرا كه؛ انتشار دادنش در چنين زمانى، در حقيقت: ✔️ دعوت به باطل ✔️ و ايجاد اختلاف بين مردم است، آن هم اختلافى كه كار جامعه را به فساد مى‏ كشاند. 🔹 اين طريقه بهترين طريقه‏ اى است كه مى‏ توان به وسيله آن امر جامعه را تدبير و اداره كرد. چون: ✔️هم درِ تكامل فكرى را به روى جامعه باز مى‏ گذارد. ✔️و هم شخصيت جامعه و حيات او را از خطر اختلاف و فساد حفظ مى‏ كند. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۸. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و چهاردهم🔰 اما اينكه مى‏ بينيم در ساير رژيم‏ ها، ✔️زورمندان عقيده و فكر خود را بر نفوس تحميل مى‏ كنند ✔️و با زور و شمشير ⚔ ✔️و يا چماق تكفير ✔️و يا قهر كردن و روى گرداندن و ترك آميزش و ... ◀غريزه تفكر را در انسانها مى‏ ميرانند، ساحت مقدس اسلام منزه از آن است، و حتى منزه از تشريع حكمى است كه اين روش را تاييد كند. 🔹اين روش از خصايص كيش نصرانيت است كه تاريخ كليسا از نمونه‏ هاى آن بسيار دارد و نمونه‏ هايى از جنايت و ظلم را ضبط كرده كه بسيار شنيع‏ تر و رسواتر از جناياتى است كه به دست ديكتاتورها و طاغوت‏ ها و جنايت‏ پيشه‏ ها صورت گرفته است. لكن؛ با كمال تاسف😔 ما مسلمانان اين نعمت بزرگ و لوازمى كه اين آزادى (يعنى آزادى عقيده توأم با تفكر اجتماعى) در بردارد را از دست داديم، همانطور كه بسيارى از نعمت‏ هاى بزرگى را كه خداى سبحان در سايه اسلام به ما ارزانى داشته بود از كف نهاديم. و بدين جهت از كف نهاديم كه درباره وظايفى كه نسبت به خداى تعالی داشتیم کوتاهی کردیم. آرى؛ ☘ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ 📌و نتيجه اين كوتاهى درباره خداى تعالى اين شد كه: ✔️سيره كليسا بر ما حاكم گشت ✔️و به دنبالش دل هايمان از هم جدا شد ✔️و ضعف و سستى عارضمان گرديد ✔️مذهب‏ها مختلف، و مسلك‏ ها گوناگون شد. 🤲🏻خدا از تقصيراتمان در گذرد و ما را به تحصيل مرضاتش موفق فرموده به سوى صراط مستقيم هدايتمان فرمايد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و پانزدهم🔰 🌾سرانجام دين حق بر همه دنيا غالب خواهد شد. سرانجام، دنيا تسليم دين حق خواهد گشت، چون اين وعده خداوند است كه: وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏. علاوه بر اين انسان فطرتاً طالب سعادت حقيقى خويش است، و سعادت حقيقى او اين است كه: ✔️ بر كرسى فرماندهى بر جسم و جان خويش مسلط شود، ✔️ زمام حيات اجتماعی اش را به دست بگيرد، ✔️حظى كه مى‏ تواند از سلوك خود در دنيا و آخرت بگيرد، به دست آورد و اين همان اسلام و دين توحيد است. 🔹خواهی پرسید: ✔️ اگر فطرت بشر او را به سعادت حقيقى‏ اش مى‏ رساند، چرا تا كنون نرسانده❓ ✔️چرا بشر در سير انسانيتش به سوى آن سعادت و به سوى ارتقايش در اوج كمال دچار اين همه انحراف شده❓ ✔️و بجاى رسيدنش به آن هدف روز به روز از آن دورتر شده❓ 🔹پاسخ این است که: اين انحراف بسبب بطلان حكم فطرت نيست❌ بلكه حكم فطرت درست است.✔️ لكن؛ بشريت در تشخيص سعادت واقعى‏ اش دچار خطا شده و نتوانسته حكم فطرت را بر مصداق واقعى‏ اش تطبيق دهد، در نتيجه؛ 📌مصداق موهوم را مصداق واقعى پنداشته. 🔹و آن سعادت واقعى كه صنع و ايجاد براى بشر در نظر گرفته و تعقيبش مى‏ كند، بالآخره دير يا زود محقق خواهد شد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، ص ۲۰۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و شانزدهم🔰 🌾سرانجام دین حق بر همه دنیا غالب خواهد شد🌾 🔹آنچه بیان شد؛ از آيات زير به خوبى استفاده مى‏ شود: ☘ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ ‌أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ. ☘ روى دل به سوى دين خدا كن كه از انحراف به دور است، فطرت خدا است فطرتى كه بشر را طبق آن آفريده، و در آفرينش خدا تبديلى نيست، دين استوار هم دينى است كه مطابق فطرت باشد، ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند. ▪️۳۰ روم 📌و منظورش از" نمى‏ دانند" اين است كه بطور تفصيل نمى‏ دانند، هر چند كه فطرتشان علم اجمالى به آن دارد. 🔹و سپس بعد از سه آيه مى‏ فرمايد: ☘ لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ. ☘ شرك مى‏ ورزند، تا به آنچه به ايشان ارزانى داشته‏ ايم كفران كنند، تمتع كنيد كه به زودى خواهيد فهميد. ▪️۵۵ نحل. 🔹 و بعد از شش آيه مى‏ فرمايد: ☘ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ. ☘در ترى و خشكى عالم، فساد رخ نمود، به خاطر انحراف هايى كه بشر به دست خود مرتكب شد، و اين ظهور فساد براى آن است كه خداى تعالى نمونه‏ اى از آثار اعمال بشر را به ايشان بچشاند، شايد برگردند. ▪️۴۱ روم. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفه ۲۱۰ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هفدهم🔰 🔹قرآن مى‏ فرمايد: ☘فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ ... وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ. ☘پس به زودى خداوند مردمى را خواهد آورد كه دوستشان مى‏ دارد و آنان نيز او را دوست مى‏ دارند. مردمى كه نسبت به مؤمنين متواضع و نسبت به كفار مقتدرند ، در راه خدا جهاد مى‏ كنند، و از سرزنش هيچ ملامت‏گرى هراس ندارند. ▪️۵۴ مائده. 🔹و مى‏ فرمايد: ☘ ... أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ. ☘در زبور هم بعد از تذكراتى، وعده داديم كه زمين را سرانجام بندگان صالح من به ارث خواهند برد. ▪️ ۱۰۵ انبيا. 🔹و فرموده: ☘ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏. ☘ سرانجام پيروزى با متقين است. ▪️۳۲ طه. از اين آيات، درمیابیم كه: ✔️اولا: اسلام دين فطرت است. ✔️ثانيا: بشر به حكم فطرتش حركت كرده، ولى در تطبيق با مصداق خطا رفته. ✔️ثالثا: اسلام به زودى به طور كامل غلبه خواهد كرد، و بر سراسر گيتى حكومت خواهد نمود. 📌پس، ديگر جای این سخن نیست که بعضى گفته‏ اند: هر چند كه اسلام چند صباحى بر دنياى آن روز چيره گشت، و يكى از حلقه‏ هاى زنجيره تاريخ شد، و در حلقه‏ هاى ديگر بعد از خودش اثرها نهاد، و حتى تمدن عصر امروز هم بر آن تكيه دارد، لكن؛ اين غلبه‏ اش تام نبود، يعنى آن حكومتى كه در فرضيه دين با همه صور و نتايجش فرض شده، تحقق نيافت چون چنين حكومتى قابل قبول نوع انسان نيست، و چنين فرضيه‏ اى در تمامى نوع بشر تحقق نيافت، تا بشر به صحت آن اطمینان یابد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۱۱. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab