من نمیدانم
اما مادرم میگوید
بچه تازه در شش ماهگی
گردن میگیرد . .
#حاصلِدست
یعقوبِ دلشکستــه به بالینت آمده
ای یوسف مُقَطَعُ الاَعضا بلند شـــــو
" بالابلنــدِبــابــا³³³ "
#حاصلِدست
حرفم با اوناییِ که
روزگار حالشونو بهم ریخته
در هم شکسته ،
و امیدی به بهبودشون نیست . .
اندوهگین نباش !
" به عباس پناه ببر . . "
چه بسیار بوده که عباس ، آنچه
روزگار خراب کرده را باز ساخته !
#حاصلِدست #شب_تاسوعا
مادرت چاۍ روضــــــه را دم کرد
و مرا چـــاۍ روضه آدم کرد . . !
#حاصلِدست #عکاسی
جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود
عشقی نبود اگر ؛ غم ِکرب و بلا نبود . .
#حاصلِدست
چندروزی است که تا می شنــوم حرفش را
اربعین ، کربوبلا . . این دل من میریزد !
#حاصلِدست
روضه خوان ، بخوان روضه ات را
نه بر موی و گوشواره هایش
بخوان بر آن حرم بی زائرش . .
جونم فدات ³¹⁵ 🖤 .
#حاصلِدست #خانوم_سهساله
دل ِواموندم ؛
بیقراره از همـون سـالی که جاموندم :)
اگه دل خونم ؛ خستـہام بَـس که
یہ کنج از حـرمـو خـونـدم 😭💔 . .
#حاصلِدست #جامونده
رقیــه شدم تا که تنهــــــــــــا بمانم
همه رفته باشند و من جا بمانم :) . .
#حاصلِدست #اربعین
از حالم برایت بنویسم؟! تعریفی ندارد . .
مثلاً به بیخیالی میگذراندم اما
از سر شبِ دیشب . .
انگار دنیا دست انداخته دورِ گلویم و
زانویش را رویِ استخوانهایِ
قفسهی سینهم فشار میدهد . .
«جای من هم نفس بکشید»
این عبارت را از سرِ شب فرستادهم
برایِ تمام همگریههای با معرفتی
که در طریقِ تو . .
یادِ مثلِ منی روسیاه هم افتادهاند . .
من هم اینجا دارم با یادِ تو آه میکشم . .
حسین! نفسم در نمیآید . .
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است !
آوارهی فراق شدم . .
میگردم اما جایی نیست که از تو بخواند . .
تا زارزارِ گریههایم تو را بکشاند
زانو به زانویِ من . .
«عزیزمحسینهای فراق» را گذاشتم . .
صوتهای «حسین بختیاری» را شنیدم . .
سراغِ فایلِ روضههای خصوصی رفتم . .
نشد . . نمیشود . .
نفسم در نمیآید . .
به داد من برس !
#به_قلم_غریب
#حاصلِدست
گیرم که دلم عصمت ِدیدار ندارد
اصلا تو بگو ، باغ مگر خار ندارد ؟
#حاصلِدست #یاامامرضا
محرم .. حرام بود !
آن شب که گذرش به تو افتاد . .
عاشق شد🖤. .
نتوانست دل از تو بردارد
پریشان شد و گرفتارِ غم یار . .
عهده گرفت تا قافلهی عشاق را
برساند به آغوش ِحضرت معشوق !
از آن شب عشاق
< محرم العشق > صدایش زدند
محرم پاۍ مجنون را کشید
عاشق مجنون را رسانید به حرم لیلی . .
داشت تمام میشد که ؛
تو آن را برداشتی برای خودت . .
حالا دیگر روزگار است که دارد میگذرد
اما محرم میماند و تو . .
محرم میماند و عشق . .
خواستم بگویم
من هم از آن شبی که
مستی را میانِ مدام ذکر نامِ تو یافتم
تاب نیاوردم بدون نام تو بودن را . .
و از آن شب تا همیشه
دلم را به نام تو گره زدم ؛
که بیتو نه محرم معنا دارد
و نه زندگی . .
#به_قلم_غریب دلتنگ ِتو!
#حاصلِدست