🍃 معتکف کوی حسین
چشم هایت را بده به من می خواهم یک بار با چشم های تو ضریح شش گوشه را طواف کنم. مزار حسین چشم بر هم زدنی از فرشته ها خالی نمی شود. طواف مزار او به همراه فرشته ها لطف دیگری دارد. می خواهم دست در بال فرشته ها شش گوشه را زیارت کنم و برایشان روضه بخوانم و صدای ناله شان را بشنوم. ضجه فرشته هایی که در مصیبت حسین از خود بیخود می شوند، حکومت غم حسین در آسمان را نشانم می دهد. غم حسین بیداد کرده. زندگی در زمین و آسمان به برکت غم حسین جاری است. من در این تردید ندارم اما دوست دارم آن را ببینم. چشم هایت را دریغ نکن از من.
شبت بخیر معتکف کوی حسین
#محرم
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃آشنای آسمان
گناههای دستهجمعی عقوبتش بیشتر از گناههای فردی است. چوب گناه فردی را خود گناهکار میخورد؛ ولی وقتی جامعهای رو به گناه میرود، عقوبت گناه، همه را میگیرد.
اگر حرف زدن از تو، فکر کردن به تو، باز کردن سفرۀ دل برای تو، شناساندنت به این و آن گناه بود و همه مبتلا میشدیم به آن، عطر وجود تو همۀ شهرها و روستاهایمان را میگرفت.
گناههای دستهجمعی برای اهلش، لذّت بیشتری دارد. ما در لذّت گناه، چندان خودخواه نیستیم. دیگران را در لذّت گناهمان شریک میکنیم. عشقبازی با تو اگر گناه بود، همه را دعوت میکردیم تا کنار هم با تو عشقبازی کنیم. آن وقت مهمانیهایمان بیشتر و شلوغتر میشد، تا بیشتر لذت ببریم.
وقتی گناهی رواج پیدا میکند، کسی از انجامش نه ترس دارد و نه شرم. ما هنوز از حرف زدن دربارۀ تو خجالت میکشیم و حتی میترسیم. کاش زودتر توصیف تو در زمرۀ گناهان قرار میگرفت و همه به آن مبتلا میشدیم تا کسی از انجام این گناه بزرگ ترسی نداشته باشد و شرمی نکند.
چه دنیای زشتی شده که چند شب از تو میخواهم جای گناه و ثواب را عوض کنی تا متن زندگی ما شوی.
منتظرم بیاید آن روز که از این همه غربت رها شوی.
شبت بخیر آشنای آسمان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 شیرینی زندگی
عاشقان صادق تو در لحظه لحظهٔ جمعه انتظار را چنان معنا می کنند که اگر کسی هم نشین آنها شود، بی قراری را با همه وجود می چشد. جمعه برای ما روز خوشگذرانی است. هم نشینی با عاشقان تو، این روز را برایمان تلخ مي کند. برای همین هم در این روز از عاشقان تو فرار می کنیم. کاش به ما می فهماندی تلخی بی قراری جمعه ها راز شیرین شدن زندگی است.
شبت بخیر شیرینی زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃امان ایمان ها
در عالمی که تو در آن غایبی
چه گردبادهای وحشتناکی میوزد!
زوزۀ این گردبادها
برای مردن از ترس، کافی است.
این گردبادها رحم ندارند
سر راهشان هر چه و هر که باشد
معلّق میان زمین و آسمان
به ناکجاآباد پرتاب میشود.
رنگ این گردبادها سیاه است.
سیاهی را با خودشان میبرند به هر جا که میوزند.
هر چراغی سر راهشان باشد
خاموش میکنند و شیشههایش را میشکنند.
قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست.
از طول یک روستا هم فراتر است.
یک شهر بزرگ در گوشهای از این گردباد
مثل ریگ کوچکی است در بیابان.
اصلاً سخن درست بگویم
قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست.
این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود میشود
و نه فصل از فصل را میشناسد.
همیشه در حال وزیدن است.
پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی
از این گردباد در امان نیست
و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است
که کارش غارت ایمان است.
فقط یک دستهاند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است
آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی.
آقا! با من دوست میشوی؟
من از این گردباد میترسم.
شبت بخیر امان ایمانها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃چارهٔ بیچارهها
کمی از دغدغههایت برایم بگو و بگو در طول شبانه روز به چه چیزهایی فکر میکنی؟ میخواهم تلاش کنم ذهنم را به همان چیزی که تو فکر میکنی مشغول کنم.
آقا! از فکرهای بیهوده خستهام. این فکرها چقدر عالمم را تنگ و کوچک کردهاند. در زندان این عالم، نفس کم آوردهام، کمکم کن و من بیچاره را آزاد از کن از این زندان.
شبت بخیر چارهٔ بیچارهها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃جان و جهان من
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
کسی اگر ادعای عشق کرد و تو همه چیزش نبودی، باید از هر واژهای که عشق را با آن فریاد زده، توبه کند. تو همه چیز و همه کس عاشقی. او وقتی تو را دارد نه جان میخواهد و نه مال. سود و زیان او تنها یک ملاک دارد: کم داشتن یا زیاد داشتن تو، همین.
یک روز میآید که از صمیم دل فریاد میزنم تو دار و ندارم هستی و جز تو هیچ چیز از خدا نمیخواهم.
شبت بخیر جان و جهان من!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
🍃زبان خدا
دارم با خودم فکر میکنم که اگر ما تو را برای خودت نخواهیم، وقتی که بیایی و دنیا را آباد کنی و سایۀ امنیت و نعمت و سلامت و عدالت را بر سرمان بگسترانی، شاید باز هم تو را فراموش کنیم و نیازی به حضورت نبینیم.
باید کسی آن روز فریاد بزند که اگر باز هم غایب شوی، امنیت و نعمت و سلامت و عدالت رخت برخواهند بست تا ضرورت حضورت را دریابیم.
چند نفر تو را برای خودت میخواهند؟ معلوم است؟ و چند نفر تو را برای خودت خواستن را ضرورت میبینند؟ معلوم است؟ شاید هنوز خیلیها به دنبال فهمیدن جواب این سؤال هستند: تو را برای خودت خواستن یعنی چه؟
کاش زبان گویایی این حقیقت را برای همه روشن میکرد!
شبت بخیر زبان خدا!
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#طوفان_الاقصی
#محسن_عباسی_ولدی
🍃قبلۀ اضطرار من
من میدانم که تو به التماسها احترام میگذاری. آدمهایی که به اضطرار رسیدهاند، به تو نزدیک شدهاند. عاشقهای صادق تو از وادی اضطرار عبور کردهاند که به کوی تو رسیدهاند. آنها همچنان خودشان را مضطر تو میدانند. عاشق صادق اگر از اضطرار به تو فاصله گرفت، بیشک از تو دور خواهد شد. اضطرار قبل از عشق، طعمی دارد و اضطرار بعد از عشق طعمی. احساس میکنم که دارم به اضطرار قبل از عشق میرسم. خدا کند که خیال نباشد.
شبت بخیر قبلۀ اضطرار من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت منتقم
آقا! ما که سایۀ امنیت روی سرمان است، حال مادری را که نمیداند یک لحظه بعد، فرزندش شیر میخورد یا تیر، چه میفهمیم؟!
ما نمیدانیم چه میکشد پدری که هر چشم بر هم زدنی را لحظۀ آخر زندگی فرزندانش میبیند و فرزندانی که نمیدانند در دم بعدی، یتیماند یا جنازهشان در آغوش پدر.
و چه میفهمیم حال کودک خردسالی را که روی جنازۀ مادر به گریه افتاده و او را التماس میکند از خواب بیدار شود.
یک روز میآیی و ورق را برمیگردانی. آن روز باشیم یا نباشیم روز عید زمین است. کاش عید زمین زودتر فرا برسد!
شبت بخیر حضرت منتقم!
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#طوفان_الاقصی
#محسن_عباسی_ولدی
🍃چاره بیچارهها
من عبادت میکردم تا بزرگ شوم، غافل از این که عبادت برای ذلیلتر شدنم، برای هیچ شدنم، برای نابود شدن «خودم» بود. حالا تو بگو با انبوه عبادتهایی که رنگی از حقیقت نداشتند چه باید کرد؟ و قامتی که زیر بار این همه شرمندگی شکسته، چه چاره دارد؟
آقا! در این دنیا جز در خانۀ تو کسی به این بیچارۀ درمانده پناه میدهد؟
شبت بخیر چارۀ بیچارهها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃مهربانم
مرگ را فراموش میکنم که از تو غافل میشوم. مگر میشود به یاد مرگ بود و توشهای نداشت و احساس آرامش کرد؟ و مگر میشود دنبال آرامش بود و از تو یاد نکرد؟ چه کسی بدون تو آرامش را چشیده که من چشیده باشم؟
میخواهم با یاد مرگ، خودم را بیقرار کنم. من محتاج بیقراریام. هر چه بلا بر سرم آمده، زیر سر این آرامش دروغین است. از این آرامش کاذب که عبور کردم، پر از اضطراب که شدم، ضجه کنان به سویت خواهم آمد و یقین دارم که تو هم مرا میپذیری. چه خوب که امام مهربانی چون تو را دارم.
شبت بخیر مهربانم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت زندگی
عاشق تو را نمیشود از مفارقت روح از بدن ترسانید.عاشق تو همیشه جانش در کف دست است برای پیشکش کردن به محضر تو. عاشق، تو را که دارد جان را میخواهد برای چه؟ مرگ برای عاشق تو یعنی نداشتن تو، یعنی محروم بودن از نگاهت، یعنی دور بودن از خانهات.
من میخواهم عاشق بشوم، اما چه کنم که رشتۀ محبت دنیا و آرزوهای دنیازده ام چنان به دور دلم تنیده اند که فاصلهٔ خودم تا تو را بیشتر از فاصله زمین تا آسمان می بینم.
یک روز به لطف خدا عاشقت می شوم.
شبت بخیر حضرت زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃زبان خدا
دارم با خودم فکر میکنم که اگر ما تو را برای خودت نخواهیم، وقتی که بیایی و دنیا را آباد کنی و سایۀ امنیت و نعمت و سلامت و عدالت را بر سرمان بگسترانی، شاید باز هم تو را فراموش کنیم و نیازی به حضورت نبینیم.
باید کسی آن روز فریاد بزند که اگر باز هم غایب شوی، امنیت و نعمت و سلامت و عدالت رخت برخواهند بست تا ضرورت حضورت را دریابیم.
چند نفر تو را برای خودت میخواهند؟ معلوم است؟ و چند نفر تو را برای خودت خواستن را ضرورت میبینند؟ معلوم است؟ شاید هنوز خیلیها به دنبال فهمیدن جواب این سؤال هستند: تو را برای خودت خواستن یعنی چه؟
کاش زبان گویایی این حقیقت را برای همه روشن میکرد!
شبت بخیر زبان خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃بهار دل ها
در غیبت تو چه باید بشود که ما سرمای نبودنت را احساس کنیم؟ خودمانیاش را بگذار بگویم: گویی پوستمان خیلی کلفت شده که در زمستان غیبت تو بر خود نمیلرزیم.
گمان نمیکنم پیش از آن که زمستان نبودنت را بفهمیم، از بهار ظهور تو خبری شود. درست میگویم؟ کاش عادت نمیکردیم به سرمای نبودنت!
شبت بخیر بهار دلها!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی
🍃از پدر مهربان ترم
بارها به کمین نفس خوردم و با ضربۀ او به زمین خوردم، اما باز هم درس عبرت نگرفتم و از همان سوراخ بارها و بارها گزیده شدم.
بارها دیدم و فهمیدم که سختیها از کمینگاههای اصلی نفس اماره است و یقین کردم که به تنهایی نمیتوانم در دل سختیها با نفس مبارزه کنم، ولی باز هم وقتی مشکلی پیش آمد، از تو حل مشکل را خواستم، نه توان مبارزه با نفس را.
بارها پس از عبور یک مشکل از متن زندگی، خودم را از این جا رانده و از آن جا مانده دیدم، نه تو را به دست آوردم و نه ظرف صبرم بزرگ شد؛ اما باز هم در خم کوچۀ مشکلات باقی ماندهام و از آن عبور نمیکنم.
خودم از خودم خستهام؛ ولی التماس میکنم تو از من خسته نشو!
شبت بخیر از پدر مهربانترم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت زندگی
مشکل ما از وقتی آغاز شد که تو شدی بخشی از زندگی ما، تازه اگر شده باشی. تو همۀ زندگی هستی. جایی از روزگارمان اگر از تو خالی شد، شایستۀ هر نامی باشد، نام زندگی بر آن حرام است.
چه کسی به ما گفت اگر بخشی از زندگی را به تو اختصاص دهیم، کافی است و میتوانیم نام خودمان را در شمار منتظران و عاشقان تو بنویسیم؟
برای سند غربت تو همین بس که ما تو را بخشی از زندگی کردیم. تو خود زندگی هستی، چگونه میشود زندگی فقط بخشی از زندگی باشد؟ کاش از گرداب این تعارضها خلاص میشدیم!
شبت بخیر حضرت زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃آبادی زندگی
کاش باور میکردیم، در لحظههایی که به یاد تو نیستیم، مردهایم! و کاش به اندازهای که از انتقال از این دنیا به دنیای دیگر وحشت داریم، از مرگ خفتبارِ غفلت از تو هم میترسیدیم!
ما وقتی از تو غافل میشویم، لحظههایمان یکی یکی خرابه میشود و در میان این ویرانهها روزگار طی میکنیم و به دنبال رمز و راز آبادانی زندگی هستیم. کاش لحظههای زندگی را با یاد تو آباد میکردیم تا این قدر تلاش بیهوده نمیکردیم!
شبت بخیر آبادی زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃راهنمای حیرت زدگان
من دوست دارم آن طور که تو میخواهی زندگی کنم. کوچکترین و بزرگترین کارهایم را آن گونه انجام دهم که تو دوست داری. از ریزترین تصمیمهای زندگیام تا درشتترین آنها را مطابق دلخواه تو بگیرم؛ طوری که بهانۀ لبخندی باشم که گوشۀ لبت مینشیند. یکی از این لبخندها را اگر روی لبت بنشانم، میدانم که ابدیت خویش را خریدهام؛ ولی آقا گاهی به قدری حیران میشوم که دوست دارم تو را پیدا کنم و در برابرت دست به سینه بایستم و بپرسم تو چه کاری را دوست داری و کدام تصمیم دلخواه توست، تا همان کار را انجام بدهم و همان تصمیم را بگیرم.
وقتی که از تو فاصله دارم، حیرت و سردرگمی جزئی از زندگیام شده. راه نزدیک شدن به تو چیست. از این همه حیرت خستهام. بگو چه کار کنم تا ببینمت؟!
شبت بخیر راهنمای حیرت زدگان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃وارث علی
به دنیا آمدی تا دنیا بهانهای داشته باشد برای امتداد.
به دنیا آمدی تا بر هر چه تاریکی است غالب شوی
حتی اگر چونان خورشید پشت ابر باشی.
به دنیا آمدی تا نور فراموش نشود
و انسان با تاریکی انس نگیرد.
به دنیا آمدی و ریاضت غیبت را بر جان خریدی
تا که همیشه امید زنده بماند.
من مهربانی تو را و رحمت خدایت را
از غیبت طولانیات فهمیدم.
بگذار جماعت، هر چه میخواهند بگویند
تو غیبت کردی تا دنیا زود تمام نشود.
خدا اگر میخواست دفتر دنیا را ببندد
تو را همین سوی پرده نگه میداشت
تا چونان پدرانت انسانها قَدرت را نشاسند
و به ضربۀ شمشیر یا جام زهر، شهد شهادت بنوشی
و پس از تو دنیا تمام شود.
شهادت برای تو چونان شهادت برای علی است
خاندان شما با شهادت مانند کودک به مادر انس دارند
چه قدر خوبی که ریاضت غیبت را قبول کردی
تا ما آدم شویم برای آمدنت
و خدای تو چه قدر خوب است
که هزار و صد و اندی سال است
که فرصت آدم شدن را از ما نگرفته.
خدا در همۀ این سالها منتظر آدم شدن ماست
خدای تو چه قدر صبور است آقا!
کاش هدیۀ تولد تو از سوی ما آدمشدنمان باشد!
اگر چه هر سال عهدمان را میشکنیم
ولی خودت میدانی قصدمان شکستن عهد نیست
پس باز هم با تو عهد میبندیم که هر چه زودتر آدم شویم!
شبت بخیر وارث علی!
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#نیمه_شعبان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃فریادرس بیچاره ها
ما را چه میشود که بدون تو میتوانیم نفس بکشیم و دنیا را تاب بیاوریم؟ مگر تپش قلب ما نباید بند تو باشد؟ و اگر بند تو باشد، میشود بدون تو مثل ساعت کار کند و از تپشهایش، فریاد فراق شنیده نشود؟ چرا کسی در صورت ما قیاقۀ آدم فراق زده را نمیبیند؟ این عاشق نبودن بناست تا کی امتداد پیدا کند؟ خودمان هم از دست خودمان خستهایم. تو به فریادمان برس!
شبت بخیر فریادرس بیچارهها!
اللهم عجل لولیک الفرج
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
🏴 چشم تیز بین خدا
التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد.
چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند.
کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من.
شبت بخیر چشم تیزبین خدا.
#محرم #شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃زائرحرم
دلم زیارت با تو را میخواهد، زیارتی که گام به گامش را شانه به شانه تو حرکت کنم و واژه به واژه زیارتنامهاش را از زبان تو بشنوم.
دلم زیارت با تو را میخواهد، زیارتی که قطره قطره اشکت را دم به دم با دستان خودم آرام آرام پاک کنم و جای جای صورتم را با آن متبرک کنم.
دلم زیارت با تو را میخواهد آقا! میشود آرزوی دلم را برآورده کنی؟!
شبت بخیر زائر حرم!
#محرم #شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃فرزند حسین
خودم را گذاشتهام وسط خیمهای که حسین با یارانش سخن میگوید و راه را برای برگشتن برایشان باز میکند. سخنان هر یک از یاران حسین یک جور با دل آدم بازی میکند؛ اما حرفهای زهیر طعم دیگری دارد. آخر، حرفهای او حرفهای یک فراری است؛ فراری از حسین و همراهی با او.
زهیر به پا میخیزد و میگوید: به خدا قسم دوست دارم کشته شوم و پس از آن زنده شوم و باز کشته شوم و باز زنده شوم و هزار مرتبه کشته شوم و زنده شوم تا تو و جوانان اهل بیت تو با کشته شدن من از کشته شدن در امان بمانید.
آقا! میبینی زهیر چه طور خون امید را در رگهای من میدواند. یعنی میشود یک روز من زهیر تو شوم؟! وقتی امام مهربانی مثل تو دارم، چرا امید نداشته باشم؟ تو مثل جدت حسین بلدی آدمهای فراری را صید محبت خویش کنی.
شبت بخیر فرزند حسین!
#محرم
#شب_بخیر #بهانه_بودن
و باز هم پاییز؛ فصلی که زبان حال عاشقهاست؛ عاشقهایی که به درد هجر مبتلا شدهاند و دستانشان از وصال کوتاه است؛ وصالِ کسی که دنیا و آخرتشان را در او خلاصه کردهاند و زندگی را بدون او، جسمی بدون روح میخوانند.
و باز هم پاییز؛ فصلی که آسمانِ گرفتهاش، برای دل گرفتن بهانه درست میکند؛ دلگرفتنهایی که برای عاشقان تو حال دائمی است؛ حالی که مردم دنیا زده آن را نمیفهمند.
و باز هم پاییز؛ فصلی که میشود زیر بارانهایش گریه کرد؛ گریههایی که بانی زنده ماندن عاشقهاست؛ عاشقهایی که اشکهایشان را در میان قطرههای باران پنهان میکنند تا کسی برای گریههای دائمی، سؤالپیچشان نکند.
و باز هم پاییز؛ فصلی که عاشق نبودن را به رُخم میکشد و مرا شرمسار این همه عاشق نبودن میکند.
شبت بخیر همیشه بهار!
#شب_بخیر #بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌃#شب_بخیر | شبت بخیر بهشت خدا
🥀همۀ مشکل انسان این جاست که بدون تو میخواهد دنیا را بهشت کند. دنیا بهشت نمیشود و انسان خسته میشود. راه را عوض میکند؛ اما نه به سوی تو.
🥀او راه تازهای را پیش پای خویش باز میکند؛ غافل از آن که همۀ این راهها چاههایی بیش نیستند که هر یک عمیقتر از دیگری است.
🥀من میدانم وقتی که انسان بپذیرد دنیا بدون تو بهشت نمیشود و قبول کند که برای بهشت شدن دنیا باید به دنبال تو بیاید و روز و شبش خواستن تو از خدا باشد، روز آمدن تو فرا خواهد رسید.
🥀تا وقتی انسان برای بهشت شدن دنیا تو را از خدا طلب نمیکند، باید در جهنم دنیا بسوزد.
🥀شبت بخیر بهشت خدا
🌺اللهم عجل لولیک الفرج
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی