eitaa logo
دیالمه کانال سلام فرمانده
117 دنبال‌کننده
11هزار عکس
8.3هزار ویدیو
437 فایل
ذو الفقار علی (ع) #امام_رضا بیمارم و از دوست شفا می‌خواهم از اهل کرم لطف و عطا می‌خواهم مشهد برسم کنار هر گلدسته هر چیز  ندارم از رضا می‌خواهم دوستان با ما باشید تا با بصیرت چشم فتنه را کور کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃از پدر مهربان ترم بارها به کمین نفس خوردم و با ضربۀ او به زمین خوردم، اما باز هم درس عبرت نگرفتم و از همان سوراخ بارها و بارها گزیده شدم. بارها دیدم و فهمیدم که سختی‌ها از کمین‌گاه‌های اصلی نفس اماره است و یقین کردم که به تنهایی نمی‌توانم در دل سختی‌ها با نفس مبارزه کنم، ولی باز هم وقتی مشکلی پیش آمد، از تو حل مشکل را خواستم، نه توان مبارزه با نفس را. بارها پس از عبور یک مشکل از متن زندگی، خودم را از این جا رانده و از آن جا مانده دیدم، نه تو را به دست آوردم و نه ظرف صبرم بزرگ شد؛ اما باز هم در خم کوچۀ مشکلات باقی مانده‌ام و از آن عبور نمی‌کنم. خودم از خودم خسته‌ام؛ ولی التماس می‌کنم تو از من خسته نشو! شبت بخیر از پدر مهربان‌ترم!
🍃حضرت زندگی مشکل ما از وقتی آغاز شد که تو شدی بخشی از زندگی ما، تازه اگر شده باشی. تو همۀ زندگی هستی. جایی از روزگارمان اگر از تو خالی شد، شایستۀ هر نامی باشد، نام زندگی بر آن حرام است. چه کسی به ما گفت اگر بخشی از زندگی را به تو اختصاص دهیم، کافی است و می‌توانیم نام خودمان را در شمار منتظران و عاشقان تو بنویسیم؟ برای سند غربت تو همین بس که ما تو را بخشی از زندگی کردیم. تو خود زندگی هستی، چگونه می‌شود زندگی فقط بخشی از زندگی باشد؟ کاش از گرداب این تعارض‌ها خلاص می‌شدیم! شبت بخیر حضرت زندگی!
🍃آبادی زندگی کاش باور می‌کردیم، در لحظه‌هایی که به یاد تو نیستیم، مرده‌ایم! و کاش به اندازه‌ای که از انتقال از این دنیا به دنیای دیگر وحشت داریم، از مرگ خفت‌بارِ غفلت از تو هم می‌ترسیدیم! ما وقتی از تو غافل می‌شویم، لحظه‌هایمان یکی یکی خرابه می‌شود و در میان این ویرانه‌ها روزگار طی می‌کنیم و به دنبال رمز و راز آبادانی زندگی هستیم. کاش لحظه‌های زندگی را با یاد تو آباد می‌کردیم تا این قدر تلاش بیهوده نمی‌کردیم! شبت بخیر آبادی زندگی!
🍃راهنمای حیرت زدگان من دوست دارم آن طور که تو می‌خواهی زندگی کنم. کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین کارهایم را آن گونه انجام دهم که تو دوست داری. از ریزترین تصمیم‌های زندگی‌ام تا درشت‌ترین آنها را مطابق دلخواه تو بگیرم؛ طوری که بهانۀ لبخندی باشم که گوشۀ لبت می‌نشیند. یکی از این لبخندها را اگر روی لبت بنشانم، می‌دانم که ابدیت خویش را خریده‌ام؛ ولی آقا گاهی به قدری حیران می‌شوم که دوست دارم تو را پیدا کنم و در برابرت دست به سینه بایستم و بپرسم تو چه کاری را دوست داری و کدام تصمیم دلخواه توست، تا همان کار را انجام بدهم و همان تصمیم را بگیرم. وقتی که از تو فاصله دارم، حیرت و سردرگمی جزئی از زندگی‌ام شده. راه نزدیک شدن به تو چیست. از این همه حیرت خسته‌ام. بگو چه کار کنم تا ببینمت؟! شبت بخیر راهنمای حیرت زدگان!
🍃وارث علی به دنیا آمدی تا دنیا بهانه‌ای داشته باشد برای امتداد. به دنیا آمدی تا بر هر چه تاریکی است غالب شوی حتی اگر چونان خورشید پشت ابر باشی. به دنیا آمدی تا نور فراموش نشود و انسان با تاریکی انس نگیرد. به دنیا آمدی و ریاضت غیبت را بر جان خریدی تا که همیشه امید زنده بماند. من مهربانی تو را و رحمت خدایت را از غیبت طولانی‌ات فهمیدم. بگذار جماعت، هر چه می‌خواهند بگویند تو غیبت کردی تا دنیا زود تمام نشود. خدا اگر می‌خواست دفتر دنیا را ببندد تو را همین سوی پرده نگه می‌داشت تا چونان پدرانت انسان‌ها قَدرت را نشاسند و به ضربۀ شمشیر یا جام زهر، شهد شهادت بنوشی و پس از تو دنیا تمام شود. شهادت برای تو چونان شهادت برای علی است خاندان شما با شهادت مانند کودک به مادر انس دارند چه قدر خوبی که ریاضت غیبت را قبول کردی تا ما آدم شویم برای آمدنت و خدای تو چه قدر خوب است که هزار و صد و اندی سال است که فرصت آدم شدن را از ما نگرفته. خدا در همۀ این سا‌ل‌ها منتظر آدم شدن ماست خدای تو چه قدر صبور است آقا! کاش هدیۀ تولد تو از سوی ما آدم‌شدنمان باشد! اگر چه هر سال عهدمان را می‌شکنیم ولی خودت می‌دانی قصدمان شکستن عهد نیست پس باز هم با تو عهد می‌بندیم که هر چه زودتر آدم شویم! شبت بخیر وارث علی!
🍃فریادرس بیچاره ها ما را چه می‌شود که بدون تو می‌توانیم نفس بکشیم و دنیا را تاب بیاوریم؟ مگر تپش قلب ما نباید بند تو باشد؟ و اگر بند تو باشد، می‌شود بدون تو مثل ساعت کار کند و از تپش‌هایش، فریاد فراق شنیده نشود؟ چرا کسی در صورت ما قیاقۀ آدم فراق زده را نمی‌بیند؟ این عاشق نبودن بناست تا کی امتداد پیدا کند؟ خودمان هم از دست خودمان خسته‌ایم. تو به فریادمان برس! شبت بخیر فریادرس بیچاره‌ها! اللهم عجل لولیک الفرج
🏴 چشم تیز بین خدا التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد. چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند. کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر چشم تیزبین خدا.
🍃زائرحرم دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که گام به گامش را شانه به شانه تو حرکت کنم و واژه به واژه زیارت‌نامه‌اش را از زبان تو بشنوم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که قطره قطره اشکت را دم به دم با دستان خودم آرام آرام پاک کنم و جای جای صورتم را با آن متبرک کنم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد آقا! می‌شود آرزوی دلم را برآورده کنی؟! شبت بخیر زائر حرم!
🍃فرزند حسین خودم را گذاشته‌ام وسط خیمه‌ای که حسین با یارانش سخن می‌گوید و راه را برای برگشتن برایشان باز می‌کند. سخنان هر یک از یاران حسین یک جور با دل آدم بازی می‌کند؛ اما حرف‌های زهیر طعم دیگری دارد. آخر، حرف‌های او حرف‌های یک فراری است؛‌ فراری از حسین و همراهی با او. زهیر به پا می‌خیزد و می‌گوید: به خدا قسم دوست دارم کشته شوم‌ و پس از آن زنده شوم و باز کشته شوم و باز زنده شوم و هزار مرتبه کشته شوم و زنده شوم تا تو و جوانان اهل بیت تو با کشته شدن من از کشته شدن در امان بمانید. آقا! می‌بینی زهیر چه طور خون امید را در رگ‌های من می‌دواند. یعنی می‌شود یک روز من زهیر تو شوم؟! وقتی امام مهربانی مثل تو دارم،‌ چرا امید نداشته باشم؟ تو مثل جدت حسین بلدی آدم‌های فراری را صید محبت خویش کنی. شبت بخیر فرزند حسین!
و باز هم پاییز؛ فصلی که زبان حال عاشق‌هاست؛ عاشق‌هایی که به درد هجر مبتلا شده‌اند و دستانشان از وصال کوتاه است؛ وصالِ کسی که دنیا و آخرتشان را در او خلاصه کرده‌اند و زندگی را بدون او، جسمی بدون روح می‌خوانند. و باز هم پاییز؛ فصلی که آسمانِ گرفته‌اش، برای دل گرفتن بهانه درست می‌کند؛ دل‌گرفتن‌هایی که برای عاشقان تو حال دائمی است؛ حالی که مردم دنیا زده آن را نمی‌فهمند. و باز هم پاییز؛ فصلی که می‌شود زیر باران‌هایش گریه کرد؛ گریه‌هایی که بانی زنده ماندن عاشق‌هاست؛ عاشق‌هایی که اشک‌هایشان را در میان قطره‌های باران پنهان می‌کنند تا کسی برای گریه‌های دائمی، سؤال‌پیچ‌شان نکند. و باز هم پاییز؛‌ فصلی که عاشق نبودن را به رُخم می‌کشد و مرا شرمسار این همه عاشق نبودن می‌کند. شبت بخیر همیشه بهار!
🌃 | شبت بخیر بهشت خدا 🥀همۀ ‌مشکل انسان این جاست که بدون تو می‌خواهد دنیا را بهشت کند. دنیا بهشت نمی‌شود و انسان خسته می‌شود. راه را عوض می‌کند؛ اما نه به سوی تو. 🥀او راه تازه‌ای را پیش پای خویش باز می‌کند؛ غافل از آن که همۀ این راه‌ها چاه‌هایی بیش نیستند که هر یک عمیق‌تر از دیگری است. 🥀من می‌دانم وقتی که انسان بپذیرد دنیا بدون تو بهشت نمی‌شود و قبول کند که برای بهشت شدن دنیا باید به دنبال تو بیاید و روز و شبش خواستن تو از خدا باشد، روز آمدن تو فرا خواهد رسید. 🥀تا وقتی انسان برای بهشت شدن دنیا تو را از خدا طلب نمی‌کند، باید در جهنم دنیا بسوزد. 🥀شبت بخیر بهشت خدا 🌺اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر بهانۀ زندگی! 🌱 مدت‌ها درگیر این سؤال بودم که وقتی خدا فطرت آسمانی بودن به ما داد، چرا در زمین جایمان داد تا این که فهمیدم خدا به زمین فرصت آسمان شدن داده و پس از آن، ما را در زمین خانه داده. 🌱 آسمان شدن زمین به آسمانی شدن زمینی‌هاست. هر چقدر که آسمانیِ بیشتری روی زمین نفس بکشد، حس آسمان شدن زمین بیشتر می‌شود. 🌱 آقا! خودِ تو راز اصلی آسمان شدن شدن زمینی و بعد از تو، عاشقان تو هستند که زمین را آسمان می‌کنند؛ عاشقانی که در راه تو خودشان را مالک هیچ چیزی نمی‌دانند؛ حتی آبرویشان. 🌱 عاشقان تو به اندازه‌ای که آبرویشان را خرج تو می‌کنند، به آسمان‌تر شدن زمین کمک می‌کنند. 🌱 ما چقدر مدیون عاشقان توایم! کاش قدر تو و عاشقانت را می‌دانستیم! بدون شما زمین، جای زندگی نیست. 🌱 شبت بخیر بهانۀ زندگی!