امام علی (ع)، توحید و نفی خدا بانو
✍️در نهج البلاغه خطبه ای مفصل با عنوان « من خطبه له علیه السلام فی التوحید» وجود دارد که شیخ محمد عبده در وصف آن می گوید: «این خطبه اصول و مبانی علم و معرفت را چنان در خود جمع کرده است که هیچ خطبه ای چنین نکرده است». ( نهج البلاغه، شرح الاستاذ الامام شیخ محمد عبده، انتشارات دارالمعرفه )
✍️با این سوال سراغ خطبه رفتم که آیا آن حضرت از الهه یا خدا بانو در این خطبه سخن می گوید. چون همیشه در ذهنم این بود که آیه «لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا» یعنی اگر آلهه و یا خدابانو در کنار خدای مذکر وجود داشت، هر دو عالم فاسد میشد. خدا بانو در آیین هندو و برخی ادیان دیگر شرق و در آیین های پگان و نئو پگان مرسوم است.
امام علی در این خطبه می فرماید « و طَهُرَ عن مُلامَسَهِ النساء». او پاک است از تماس با زنان».
✍️شاید این نوع تنزیه خدا و ترسیم توحید اخلاقی در باره خدا کمی بدیهی به نظر آید. اما باید دانست که در جریان های معنویت گرای مدرن که تا حد زیادی متاثر از نگرش ها و باورهای ادیان شرقی بخصوص #هندوئیسم هستند و نیز متاثر از سنت های پیشا مسیحی باور به خدا بانو بسیار رواج دارد. خدا بانو ها معمولا همسر خدایان مذکر هستند که مثلا در آیین #هندو سه خدای اصلی یعنی برهما، ویشنو و شیوا هر کدام همسر و همسرانی دارند که جلب نظر همسران توسط عبادت کنندگان میتواند به رضایت شوهر ختم شود. البته که در تحلیل فلسفی و الهیاتی آیین هندو همه اینها استعاره و مجاز گویی در باره تجلیات یک واحد متعال و یا درون ماندگار است.
✍️این نکته را نیز خوب است توجه دهم که اصولا در ذات خدا در توحید مورد نظر امام علی، مذکر یا مونث بودن خدا جا ندارد. اما اینکه چرا امام علی ع این را بیان می کند نشان می دهد که احتمالا در زمان آن حضرت باور به تماس خدایان با خدا بانوها رواج داشته است. اگر چه امروزه با رواج #دین_پژوهی و آگاهی ما از بحث خدا بانو بسیار عادی شده است اما همین جمله کوتاه می تواند حاکی از ذهنیتی باشد که احتمالا در میان مردم زمان آن حضرت وجود داشته است و خدا را نیز مذکر و برخوردار از همسر تصور می کردند.
(تلگرامنوشتی از باقر طالبی دارابی)
@mafaz_news
اسلام و تکثرگرایی
🌐 دین اسلام دین آخرالزمان است، این دین برای وضعیت جهانیشدن آمده است. هنگامیکه رسول خدا (ص) مبعوث میشود برای تبلیغ جهانی به روم و ایران نامه میفرستند، روم و ایران در برابر جامعه جاهلی عرب آن موقع، دو جامعه مدرن و اصلاً پستمدرن به یک معنا محسوب میشود، اما رسول خدا (ص) چه ظرفیتی در آموزههای خود میبیند که چنین پیامی را برای آن جوامع ارسال میکند. به نظر بنده دین اسلام دین تکثرهاست، دینی که آمده تا بهعنوان دین خاتم، تمام تکثرهای موجود در جوامع را در ذیل خود گردآورد، توجه کنید مراد من از گردآوردن نه از میان بردن و یکدست کردن است.
🌐 البته که در این میان ممکن است با برخی از باورهای آن جوامع در تضاد باشد، اما دعوت اسلام بهقدری منعطف است که همه فرهنگها با تغییرات کوچکی میتوانند آن را بپذیرند. رسول خدا دعوت خود را با یک جمله آغاز کرد، «قولو لااله الا الله تفلحوا»، همین یک جمله دعوتی کلی است و توانایی آن را دارد تا همه اقوام و جوامع را تنها با اصلاحاتی جزئی بدون نیاز به یکدست کردن و از میان بردن بسیاری از ظواهر فرهنگی در ذیل خود جمع کند. دعوت جهان گیر حضرت مهدی نیز اینگونه است. طبق عمده روایتهای این بحث، حضرت جهان را یکدست نمیکنند، بلکه تکثرها کماکان وجود دارند.
🌐 بنا بر چنین باوری، دین اسلام دینی است که ظرفیت جهانیشدن را دارد، از اساس دین جهانی است و دعوتی دارد متعلق به تمام اقوام و جوامع و البته بهواسطه ابتنای این دعوت بر فطرت و پایههای اولیه عقلانیت، این دین ظرفیت بیشتری از غرب برای جهانیشدن دارد. دعوت غرب برای جهانیشدن در انتها به ضرر خود او تمام میشود، چراکه تمدن غرب تمدنی بنیان گرفته بر سرمایه و تعصب است، از همین رو جوامع بهمرور میفهمند که این تمدن خصلتی مهاجم داشته و در دل پیام خود برای جهانیشدن، غایت دیگری را تصور میکند. پس به نحو خلاصه بنا بر نظر شهید آوینی، باید نترسید و در پای آتشفشان خانه کرد، اتفاقاً رویکرد تدافعی و بسته در مقابل امواج جهانیشدن است که به ضرر ما تمام میشود، بلکه باید حسابشده به مصاف با جهانیشدن رفت.
📚 مصاحبه محمد دادسرشت، مدیرکل حوزههای علوم اسلامی دانشگاهیان با فرهنگ سدید، تیر ۱۴۰۱
#دین_پژوهی #پلورالسیم_دینی
💥پایگاه خبری مفاز💥
eitaa.com/mafaz_news