نظر به خویش چنان بستهام که جلوهی دوست
جهان گرفت و مرا فرصت تماشا نیست
#اقبال_لاهوری
@magamat
در این سالها تیرهای بلا هر روز باریده است ! آسمان و زمین با همه وسعتش ، بر ما تنگ شده! سیل و زلزله و رانش و ریزش و تحریم و گرانی و اختلاس و... کم بود، کرونا هم بر آن افزوده شد!! بقول تکاوران: زندگی در شرایط سخت ! همه تحلیل ها و باورهامان به بن بست رسیده است! سرگردان و حیران شده ایم! به همه گیر می دهیم ؛ از همه طلبکاریم ؛ معلق در هواییم ؛ داریم کم کم به مرزهای پوچی می رسیم... !! خودمان را در این حال و هوا که می بینم ، یاد گروهی از انقلابیون مدعی می افتم همین که ساواک دستگیرشان میکرد و دو سیلی میخواباند پشت گوش مبارک عطای آزادی و عدالت خواهی و دین و مذهب و آخرت را همه ، یکجا به لقایش می بخشیدند و به مبارزه و همه چیزشک می کردند!!
در آزمون زندگی و بندگی ، ما کجا و «حسین»کجا؟! او را ، خدا برای ما انسانهای گرفتار و حیران فرستاد تا بیآموزد چگونه زیر باران صدها و هزاران بلا،هم می توان راضی و خشنود بود، لبخند زد و آرام گرفت و عاشقانه زمزمه کرد: الهی رضا بقضائک, تسلیما لأمرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین...
خدایا ! سلام
تا همه شرایط وفق مراد است ، خوبیم و سرحالیم و لاف بندگی میزنیم ! اما در دشواری ها و دست اندازهای تلخ و سخت زندگی اما کم می آوریم!! سیل شک و تردید امید و باور و ایمان مان را با خود می شوید و می برد !! پای معرفت و ارادت مان، خیلی می لنگد!! ای خدایی که آخرین ایستگاه امید ناامیدان و نیاز نیازمندانی بر ارادت و معرفت ما بیفزا و گام های مان را در مسیر بندگی، آنچنان استوار بگردان که حتی در تندبادهای تلخ وسخت زندگی: داغ ها،عزاها،مصیبت ها ، بحران ها و بلایا، غم ها و اندوها و دردها، پای ارادت و امید و بندگی مان ، مثل روزهای شادی و شادکامی، نلرزد و نلغزد و ورد زبان دلمان،همواره ما رأیت الا جمیلا باشد... .
خدایا!
وعده دادی «الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لاتحزنوا فأبشروا» بر ملت مومن،صبور و وفادار ایران که چهل است زیر آتش بلا مقاوم و استوار ایستاده و هنوز ربنا الله می گویند،درهای رحمت، برکت، عزت و گشایش و امنیت و شادی و شادکامی را بگشا و حالا دیگر امام و صاحب شان را برسان...
آمین
@magamat
💠 اعمال روز اربعین
❶ «زیارت امام حسین (علیه السلام) و زیارت اربعین»
در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
"علامت مؤمن پنج چیز است:
۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن
۲- و زیارت اربعین را انجام دادن
۳- و انگشتر بر دست راست کردن
۴- و جَبین (پیشانی) را در سجده بر خاک گذاشتن
۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است."
❷ «غسل اربعین و توبه»
❸ بعد از نماز صبح 100 مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
❹ 70 مرتبه تسبیحات اربعه
❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس 70 مرتبه استغفار
❻ غروب اربعین 40 مرتبه لا اله الا الله
❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
📚 وسائل الشیعه ج ۱۰، ص ۳۷۳
📅 وعده ی ما پنجشنبه (روز اربعین) ساعت ۱۰ صبح، پشت بام خانه ها، قرائت زیارت اربعین
🔆 امام صادق علیهالسلام به سُدیر فرمود: آیا زیاد به زیارت حسین علیهالسلام میروی؟
🔸سدیر گفت: آقاجان راهم دور است، نمیتوانم.
🔹 امام فرمود: درمنزلت غسل کن، به بام خانه برو، به سوی قبر حسین علیهالسلام اشاره کن و به او سلام بده، برایت زیارتش نوشته میشود.
📚وسایل الشیعه جلد ۱۴ صفحه ۵۷۸
⚫️ یا حسین مظلوم
🏴 @magamat
محشر اربعین و شکوه حسین«ع» ودلدادگی و شیفتگی عالم ؛ یعنی جهان،قانون و قاعده ای دارد ؛ یعنی حق که با تو باشد - حتّی اگر دنیایی بسیج شود تا خونت را بریزد، زیر سم اسبان، پایکوبت کند و قبرت را شخم زند و به آب ببندد و... - باز اما پیروزی با بندگان صابر و صبور است. جای هراس و نگرانی و نومیدی نیست. بالأخره روزی برای همیشه ابرهای تیره زر و زور و تزویر کنار می رود و دیوارهای بلند دروغ و ریا، فرو می ریزد و آفتاب حقیقت جلوه گری میک ند و دل می رباید.
حسین و عاشورا و اربعین ذخیره و تکیه گاه مومنان برای روزهای سخت و بحرانی است. نماد تحقق وعده و نصرت الهی و تجلی رهایی و پیروزی و یاری خدا در اوج بلاء و نومیدی است. خداوند متعال تا دنیا باقی است ، پرچم حسین و عاشورا و « اربعین» را با تمام شکوه و عظمت برفراز عالم در اهتزاز و برافراشته نگه می دارد تا تیرهای بلاء و جفای مردمان و بیداد دشمنان بیرحم و نامهربانی روزگار دل خوبان را نلرزاند وپای ارادت و امید و صبرشان را سست نگرداند!
ای عزیز! با خدا بودن هزینه دارد و صبر می خواهد. ما، باید راه و مقصد را درست بشناسیم و بندگی را تمرین کنیم. پای پیامدهایش هم استوار بایستیم و هزینه دهیم. نلرزیم، نترسیم، نهراسیم ، نلغزیم ، ناامید نشویم ، کاسه صبرمان با چند سال حرمان و هجران و چند آزمون سخت لبریز نشود!! کار خدا را هم به خدا بسپاریم. او، خداییش را خوب می داند وبندگان صادق و صابرش را - مثل حسین و اصحاب او - بالا می برد و عزیز و نورچشم جهانی می گرداند.
خدایا ! سلام
ایمان و معرفت مان را به راه و هدف زندگی ، آنقدر بالا و بر فراز ببر که مثل حسین و یارانش در تندبادهای سهمگین بلا، پای ارادت و بندگی مان همواره استوار بماند واز ایمان و امیدمان به رهایی و پیروزی و رستگاری نکاهد.
آمین
همین
✋🏻
لاتحزن ان الله معنا
نعم المولی و نعم النصیر
و لینصرنّ الله من ینصره
العزه لله و لرسوله و للمومنین
و لو أنّ اهل القری آمنوا و اتقوا
لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
🏴 یا حسین غریب
@magamat
▪️کاش حرم بودم
▪️و مهمان تو بودم
▪️مهمان تو
▪️و سفره ی احسان تو بودم
▪️یک پنجره فولاد
▪️دلم تنگ تو آقاست
▪️ای کاش
▪️که زوار خراسان تو بودم
شهادت امام مهربانی ها تسلیت🏴
🌴کانال مقامات🌴
@magamat
انیس النفوس
چرا به امام_رضا (علیه السلام) انیس النفوس می گویند؟
انیس النفوس به کسی گفته می شه که وقتی باهاش صحبت می کنی با جان ودل به تو گوش می کند و راحت با افراد انس و الفت پیدا می کند؛ لذا در زیارتنامه ی تمام اهل بیت(علیهم السلام) آمده که چون به زیارت رفتی بایست و بخوان...
اما در زیارتنامه ی علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام) آمده که بالا سر حضرت بنشین و بخوان...
چرا که ایشون انیس النفوس اند و با جان و دل به حرفات گوش می دهند ..
دلم از فرط گنه سنگ شده، کاری کن
که نفسهای تو در سنگ، اثر خواهد کرد...
این هم درد دلی با امام مهربانی ها انیس النفوس:
▫️سلام آقا، میدانم که ناگفته میدانید، چقدر دلم برایتان تنگ است؛ هر سال دوشادوش کبوترانتان، صحنهایتان را میگشتم و امسال، انگشتهایم برای حلقه زدن بر مشبکهای ضریحتان بیقراری میکنند.
▫️اما همین که هستید و صدایم را میشنوید مرهم دلتنگی من است؛ آنجا نیستم اما همان پیراهن مشکی هر سال را میپوشم، روبه روی قاب عکس پنجره فولادتان که کنار طاقچه گذاشتهام میایستم و با تمام جانم «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» را میخوانم؛ کبوتران پشت پنجره خانه منتظر شنیدن همین جملهاند تا بال بگشایند و سلامم را بر روی گلدستههای حریمتان بنشانند ...
▫️آری، دلم برایتان تنگ است اما زیارتتان نصیبِ منِ دلتنگ هم میشود؛ میدانم وقت نوشتن اسم زائرانتان، نام منِ دلتنگ را هم از قلم نمیاندازید و همین برای این روزهای من کافیست...
السَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضٰا
@magamat
ما و زندگی پوچ یا با معنای ما!
سوالی که همیشه باید از خود بپرسیم این است که: چرا ما بخش مهمی از وجود و هستی و فکر و ذکر و تلاش و زندگی و تصمیم گیری و... خود را به خدای خود اختصاص نمی دهیم و در زندگی معمولی و سطح پایین خود درمانده ایم و شاید بازنده ایم؟! نیاز نیست حتما عارف آن چنانی با اسم و رسم و ریاضت و اوراد و اذکار و چله نشینی و قدرت ماورایی خاصی باشیم!! می توانیم عارف امی باشیم ؛ ولی خود را از خدا جدا نکنیم! نمی دانم چرا داشتن یک زندگی افتخار آمیز اخلاقی و ولایی ، این قدر برایمان سخت است که قادر نیستیم بر غفلت خود غلبه کنیم و قلب و جان و روح و فکر خود را در کمال صلابت و درستی و طهارت و صالحیت قرار دهیم !؟ چرا می توانیم این قدر در غفلت غرق بشویم که کار و تلاش و اشتغال خود را در غفلت مستمر و خودخواهی مستمر و دنیاگرایی مستمر سپری کنیم و آخر کار دچار انواع انحراف ها و منیت ها و کبرها و غرورها و شکست ها و ضعف ها و حرام ها و ... بشویم؟! چرا نمی توانیم از این همه سستی و رخوت و پوچی امیال و گرایش های خود ، دست برداریم و خود را به قافله دائم الذکرها و دائم الشکرها و دائم الحب ها و دائم المراقبت ها و...برسانیم و به زندگی خود معنا و مفهوم واقعی ببخشیم؟!!
به نظر می رسد ما حتی نمی توانیم مسلمان امی بشویم چه برسد به اینکه مومن امی بشویم و چه برسد که متدین امی بشویم و چه برسد که عارف امی بشویم!؟؟ نگاهی به زندگی سردار نظامی خود بیندازیم: آیا او عارف امی نبود!؟ او کارشناس عرفان نظری و اخلاق نظری و فلسفه دینی و... نبود ؛ ولی عارف ترین عارف ها و اخلاقی ترین اخلاقی ها و فیلسوف ترین حکما و طاهرترین نظامیان دنیا بود... شهید عارف ما ( سردار سلیمانی ) ، نورانیت و طهارت و صلابت معنوی و قدرت فکری و روح ملکوتی والایی داشت که کمتر کسی می توانست چنان باشد. او یک نظامی قوی و استراتژیست جهانی بود ؛ اما در عین حال عارف امی و سالک امی و زاهد امی هم بود ... دانش الهی و حکمت دینی و عرفان عملی در گوشت و خون و پوست او ریشه دوانده بود... به همین جهت توانست به بالاترین مقام های بندگی و ایمان و شهادت و صالح بودن برسد. چرا؟ چون زندگی اش را با معنا کرده بود و آن را در پیوند با ولایت ، از منیت خارج ساخته بود و راهی را که برگزیده بود ، با تمام وجود طی می کرد! ظاهرگرا و مسامحه گرا و غفلت گرا و دنیا گرا و پوچ گرا نبود... درست عکس بعضی از عرفای شیطانی دوران ما که در اوج پوچی و بی معنایی و بی هویتی و بی دینی و دنیاگرایی هستند و با منیت ها و جهالت ها و خباثت های خود بزرگ ترین ضربه ها را به دین و ایمان خود و جامعه می زنند!! او ابتدا خود را از قید و بندها نجات داده بود بعد دیگران را... او بهترین بود.
سردار شهید استثنا نبود؛ ولی در زندگی معنوی و دینی خود یک استثنا بود ؛ درست مثل ما که استثنا هستیم! بلی در بی عملی ، در سستی و پوچی ، در ضعف و غفلت ، در نقص ایمان و اخلاق کامل ، در اختلال در هویت شیعی و ولایی و در ضعف ولایت گرایی و... استثنا هستیم!!! او حجت ما در قیامت است...او دلیل و سندی بر این است که چگونه یک عارف امی می تواند همه قلل عرفان و سلوک و اخلاق و ولایت مداری و اقتدار دینی و شجاعت و صلابت را فتح کند ؛ ولی ما با هزاران هزار ادعای علم و فقه و تقوا و اخلاق و... حتی نمی توانیم گلیم خود را تکان بدهیم و غرق در منیت ها و ضعف ها و شکست ها و ناکامی ها و فلاکت اخلاقی بمانیم...!!! نه ما فقط بلکه عموم مردم ایران - بخصوص بعضی از مدعیان پلید عرفان و فقه و دانش - چنین هستند و همان گونه که در فلاکت اقتصادی افتاده اند ؛ در فلاکت فرهنگی و فلاکت اخلاقی و فلاکت دینی هم افتاده اند!! نهایت این راه شکست و ناکامی و عاقبت نابخیری است!! وقت کم است...کمی بهوش باشیم... کمی هوشیار باشیم... کمی مروت و اراده به خرج دهیم...! اگر راه را گم کرده ایم ، دوباره در پرتو ولایت علوی راه را پیدا کنیم و اگر از راه باز مانده ایم، در پرتو ولایت مهدوی به راه بیفتیم ... کافی است یک بار امتحان کنیم.
بسم الله
کانال اخلاقی و عرفانی مقامات
@magamat
.
بےحسرت
از جهان نرود هیچکس به در
الا شهیدِ عشق..✨
.
#شهید_ابومهدیالمهندس
.
༺✾➣♡➣✾༺
@magamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق باید ببیند معشوقش چه می خواهد.... رسیدن به مقام شهادت بالاتزین درجات است اما انسان باید ببیند خدایش از او چه می خواهد.
@magamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرفان و لقای الهی ...
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز گذشته(چهارشنبه) در ارتباط تصویری با شماری از مردم تبریز که در سالروز قیام تاریخی و فراموشنشدنی 29 بهمن 1356 به روایتی از ساعات قبل از شهادت مهدی باکری از فرماندهان دفاع مقدس اشاره کردند.
در فیلم زیر علاوه بر روایت منتشرنشده امام خامنهای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بیسیم او با شهید کاظمی، توصیه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی درباره این صوت بیسیم را میبینید.
عرفان حقیقی و لقای واقعی اینجاست نه در نوشته ها و کتاب ها و شعارها و ادعاها... مدتی است درمانده ام که برای دل خودم و دیگران چه بنویسم که کمی آرام مان کند... هیچ چیز. تنها داستان عجیب این شهدای فضیلت است که کمی آرامم می کند...
@magamat
مشاهده ملکوت جهان
یقینا جهان ، فقط آن چیزی نیست که ما می بینیم و مشاهده می کنیم ؛ آن هم فقط با چشم سر! در واقع ما نه چیز زیادی از جهان می دانیم و نه چیز زیادی می بینیم! باطن و ژرفای جهان و عوالم و منازل و عوامل دخیل در آن در بسیار زیاد تر از آن چیزی است که به تصور و خیال ما در می آید. از ملایکه و فرشتگان آسمانی گرفته تا اجنه و نیروهای شیطانی. از تسبیح و تقدیس هستی و طبیعت گرفته تا اظهار نیاز و تعلق تمامی موجودات. از باطن و کنه اعمال و اقوال گرفته تا تجسم و تبلور همه رفتارها و گفتارها. از جسم و قلب صنوبری ما گرفته تا روح و تفس و عقل درونی و...چرا هیچ چیز را نمی بینیم ؛ چون گناهان و اخلاق بد و ناپسند , حال روحانی را از ما گرفته و چشم باطن ما را کور کرده است.
رسول اکرم می فرماید : " لولا ان الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا الی ملکوت السماوات و الارض " ؛ اگر شیاطین اطراف دلهای فرزندان آدم را فرا نگرفته بودند ، آدمیان می توانستند به ملکوت آسمان ها و زمین بنگرند". کافی است یک امشب گناه نکنیم تا دریچه های بصیرت و معنویت بر ما گشوده شود و تقدیر رحمانی برای ما رقم بخورد. ما هم می توانیم محرم این بارگه قدسی شویم ، فقط باید گناه را کنار بگذاریم تا آنچه نادیدنی است ببینیم. مرحوم آخوند محمد کاشی هر نیمه شب بلند میشد و چنان نمازی با سوز و گداز میخواند که بدنش به لرزه میافتاد به گونه ای که از بیرون حجره صدای لرزش و گریه او احساس میشد. روزی پس از پایان درس آخوند کاشی، یکی از شاگردانش به نزد آن استاد والامقام آمد و عرض کرد: آقا! این شیخ چیز عجیبی نقل میکند!! این طلبه میگوید: دیشب بهوقت سحر، هنگامیکه شما در سجده بودید، دیدم از در و دیوار مدرسه صدای ذکر «سبّوح قدوس ربّنا و ربّ الملائکه والرّوح» میآید و چون با دقت نگاه کردم، دیدم آقای آخوند کاشی در سجده، این ذکر را میگوید. این عارف زاهد در جواب فرمود: اینکه در و دیوار به ذکر من متذکر باشند، امر خارقالعادهای نیست، مهم آن است که او از کجا محرم این راز گشته است و این اذکار را از در و دیوار شنیده است!
چشم دل باز کن که جان بيني / آنچه ناديدني است آن بيني
گر به اقليم عشق روي آري / همه آفاق گلستان بيني
بر همه اهل آن زمين به مراد / گردش دور آسمان بيني
جان گدازي اگر به آتش عشق / عشق را کيمياي جان بيني
از مضيق جهات درگذري / وسعت ملک لامکان بيني
آنچه نشنيده گوش آن شنوي / وانچه ناديده چشم آن بيني
تا به جايي رساندت که يکي / از جهان و جهانيان بيني
با يکي عشق ورز از دل و جان / تا به عين اليقين عيان بيني
که يکي هست و هيچ نيست جز او
وحده لااله الاهو
@magamat
از زبان شهید مهدی باکری خطاب به شهید احمد کاظمی
شهید شیدا
دلبری دارم و من محو کمالش شده ام خوش
او مرا می کشد و من به جمالش شده ام خوش
چه جمالی، چه کمالی ، چه جلالی، چه رخی ...!!
غرق در روی دلارای هلالش شده ام خوش
خوش تر از دیدن و خندیدن و دل دادن چیست؟
من به هر نم نم شوقی ، به خیالش شده ام خوش
یاد آن لحظه که در حسرت او ... می مردم
من که سیراب ز تصویر زلالش شده ام خوش
از تماشاگه رازم ، چه بگویم ؟چه دهم؟
به به از ذوق تماشای جلالش شده ام خوش
دیده ام مشرق زیبایی و حسن بی حد ...
من که دلداده و سرمست وصالش شده ام خوش
تو بیا و نظری بر من شیدای شهید...
که گرفتار کمند متعالش شده ام خوش
رحیم کارگر (پارسا)
99-11-30
@magamat
خداحافظی عارفانه شهیدان حاج احمد کاظمی و مهدی باکری
۲۵ اسفند سال ۱۳۶۳ بود، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا آن طرف جزیره مجنون به همراه نیروهای تحت امرش بود، زیر آتش دشمن، در اوج یک نبرد نابرابر، «احمد کاظمی» از پشت بیسیم با مهدی در حال صحبت است، از او میخواهد به عقب برگردد، اما مهدی گویا چیزهای دیگری میدید، حقیقتی که تنها تصورش در رویا میگنجید و حالا فرمانده باید بین ماندن و رفتن یکی را انتخاب کند.
مهدی باکری میماند، شیرینی شهادت را به جان میخرد و پیکرش هیچگاه به عقب باز نمیگردد. مکالمه شنیدنی حاج احمد کاظمی در لحظات آخر با مهدی باکری به تاریخ میپیوندد، لحظات عرفانی و ناب خداحافظی دو دوست در فرش زمین که اگرچه شهادت آنها را از هم جدا کرد، اما تقدیر با شهادت حاج احمد کاظمی در سالهای بعد بار دیگر آن دو را بهم رساند.
فرمانده نامآشنای لشکر ۳۱ عاشورا «مهدی باکری» زاده میاندوآب بود. در زمان کمی توانست به یکی از فرماندهان عالیرتبه سپاه تبدیل شود و در طول حضورش در میدانهای نبرد در عملیاتهای مختلفی، چون فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا چهار و خیبر در سمتهای مختلفی ظاهر شود. وی سرانجام در جریان عملیات بدر در اثر اصابت تیر مستقیم دشمن در جزیزه مجنون به شهادت رسید و هنگام انتقال پیکر مطهرش، قایق حامل پیکرش مورد اصابت مستقیم آر.پی.جی نیروهای عراقی قرار گرفت و در اروندرود غرق شد، از این رو پیکرش مفقودالاثر ماند.
@magamat
شهید عاشق
"از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند . وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است میجنگم."
( نامه شهید قاسم سلیمانی که خطاب به دخترشان نگاشته و به تازگی منتشر شده است)
@magamat
عرفان و حماسه
●آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی نیری داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:
“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.
رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!
" در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
خاطره ی از شهید عارف
●ترکش خمپاره درست از پهلوی چپ وارد و به قلب او اصابت کرد.کمکش کردم تا بلند شود به سختی روی پای خود ایستاد به اطراف نگاه کرد و رو به سمت کربلا قرار گرفت دستش را با ادب به سینه نهاد و گفت : السلام علیک یا اباعبدالله ... یکباره گردنش کج شد به زمین افتاد ...
احمد علی موقع خاکسپاری با اینکه 6 روز از شهادتش می گذشت ولی دستش هنوز به نشانه ادب بر سینه اش قرار داشت..."
📎شاگردخاص آیتالله حقشناس
#عارفشهید_احمدعلی_نیری🌷
#شهیدگمنام✨
#شادی_روح_مطهر_شهدا_صلوات❤
@magamat
مقام عرفانی عفت چشم
شهید احمدعلی نیّری در سال 1345 و در روستای «آینهورزان» دماوند به دنیا آمد. خانوادهاش در کودکی او به تهران مهاجرت کرده و در محله مولوی ساکن شدند. از همان زمان کودکی پای او به مسجد امینالدوله که آیتالله حقشناس امام جماعتش بود، باز شد.
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از 10 سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند 1364 و در حالی که تنها 19 سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود. به طوری که آیتالله حقشناس شب روز خاکسپاری او در قطعه 24 بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به کسی حرفی نزنید...
از عفاف چشم به این مقام رسید...
محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف میکند که:
«یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.
نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابهلای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همینطور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!»
احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن».
@magamat
🌹الهى هَبْ لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک... 🌹
🌷خداى من به من هبه كن، به من ببخش، كه من سزاوار نيستم، من خريدار نيستم كه چيزى ندارم، تو به من ببخش؛ كَمالَ الِانْقِطاعِ الَيْك، آزادى كامل را كه به سوى تو بال بگشايد، چون ما در برابر قطع او و بلاء او گاهى سركشيم و انقطاع نداريم و اين قطع را نپذيرفته ايم، پس از پذيرفتن چه بسا به سوى او نيامده باشم و بى خيال و لوطى وار مانده باشيم و پس از حركت به سوى او چه بسا كه از خود آزادى، آزاد نشده باشيم.
🌷كمال انقطاع اين همه را در خود دارد. أَنِرْ ابْصارَ قُلُوبِنا بِضياءِ نَظَرِها الَيْك. تو چشمهايى كه در دل ما پلك باز كردهاند، با نور نگاه به خودت، همراهى كن. حَتّى تَخْرِقَ ابصارُ الْقُلُوب حُجُبَ النُّور. تا چشمهاى دل ما، پرده ها و حجابهاى نور را هم بدرد.
🌷 فَتَصِلَ الى مَعْدَنِ الْعَظَمَة
و به جايگاه عظمت تو برسد،
🌷فتصيرَ أرواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك.
و روحهاى ما به عزت پاك تو، وابسته گردد و جز تو چيزى نخواهد.
🌷اين پرواز از حجابهاى نور، پرواز كسانى است كه به عجز راه يافته اند و از علم و عقل و عشق و عمل هم به مقصد نرسيدهاند.
🌲فرازی از مناجات شعبانیه
@magamat
عاقبت به خیری عارفانه
☀️
اشتراک نظر قابل تامل دو سپهبد شهید درباره عاقبتبخیری
🌸 شهید سپهبد علی صیادشیرازی: عظیمترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت میدانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانتبخش هدایت و عاقبتبخیری میپندارم.
🌸شهید سپهبد قاسم سلیمانی: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبتبخیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی [رهبر معظم انقلاب] است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.
@magamat
ظهور چهرۀ ظاهرى و باطنى پيامبر (ص)
🌸حضرت علىّ اكبر- ع - از جمله شخصيّت هاى والاى نهضت حسينى است كه به حقّ، چون ستاره اى درخشان در تاريخ كربلا مى درخشد. ... [که] گفتار و رفتار متقابل حضرت سيّدالشّهدا -ع- و آن بزرگوار- روشنگر مقام والاى اوست
🌸 امام از هر كس- چه فعلى و چه قولى- تمجيد نمايد، به لحاظ كمالات و معنويّتى است كه در اوست، و اگر غير از اين باشد، با مقام عصمت امام سازگار نيست.
🌸كلام حضرت نسبت به علىّ اكبر- ع- كه مى فرمايد: «أَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ.» سخن كمى نيست. مگر نه اين است كه خداوند دربارۀ رسول اللَّه- ص- فرمود: وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ
🌸 و آيا خُلُقٍ عَظِيمٍ غير از اتّصاف به صفات الهى، چيز ديگرى است؟!
🌸و آيا قرائت، و يا استشهاد سيّدالشّهدا- ع - در ادامۀ تعريف از فرزندش به آيۀ شريفۀ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى ...* بيانگر مقام والاى على اكبر- عليه السّلام- وبرگزيدگى وى بر عالمين نمى باشد؟!
آن چه از گفتار و رفتارِ حضرت دربارۀ على اكبر- عليهالسّلام- تا زمان شهادت ديده شده، و نيز گفت و گوى على اكبر با پدر بزرگوارش، از عظمت روحى و مقام و منزلت آن دُرّ گرانمايۀ آل ابىطالب، و وصولش به كمال والاى انسانيّت حكايت مى نمايد.
📚برگرفته از کتاب #فروغ_شهادت، ص 227 تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور (ره)
کانال عرفانی مقامات در ایتا
@magamat
مراقبت بر
اوقات باقی مانده شعبان المکرم
اباصلت می گوید در آخرین جمعه ماه شعبان، به محضر حضرت امام رضا(علیه السلام) وارد شدم. آن حضرت به من فرمودند: اى اباصلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است، پس آنچه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهى کرده اى در این چند روزى که باقى مانده تدارک کن،
و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه براى تو فائده اى ندارد،
و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن،
و از گناهان و نافرمانیهایت به سوى خدا بازگرد و توبه نما، تا ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالى که تو با خدایت اخلاص ورزیده باشى،
و امانتى بر گردن خود باقى مگذار مگر آنکه آن را ادا کنى،
و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنى نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنى،
و هیچ گناهى را که مرتکب بوده اى وامگذار مگر آنکه آن را رها کرده و از آن دورى گزینى،
و از خداوند پروا داشته باش، و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن، و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافى است، زیرا خداوند کار خود را به انجام می رساند، و براى هر چیز اندازه اى قرار داده است،
و در باقی مانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: «اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضى من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه»(یعنى: پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیدهاى، پس از تو می خواهیم که در باقی مانده این ماه ما را ببخشى و بیامرزى). زیرا خداوند تبارک و تعالى در ماه شعبان مردم بسیارى را به جهت احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد مى کند.
عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۵
@magamat
💠🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠
🔻شما اكنون در بهشت هستيد، از خدا بخواهيد كه شما را از آن خارج نكند.
▫️برقى رحمه الله در كتاب «محاسن» از موسى بن بكر نقل كرده است كه
گفت: با جمعى در محضر امام صادق عليه السلام شرفياب بوديم، شخصى در ميان مجلس از خدا درخواست بهشت نمود، امام صادق عليه السلام فرمود:
شما اكنون در بهشت هستيد، از خدا بخواهيد كه شما را از آن خارج نكند.
حاضرين عرض كردند: فداى شما شويم، ما كه اكنون در دنيا هستيم پس چگونه در بهشتيم؟
فرمود: ألستم تقرّون بإمامتنا؟
آيا شما به امامت ما اقرار نداريد و ما را امام و پيشواى خود نمى دانيد؟
عرض كردند: البتّه اقرار داريم.
امام صادق عليه السلام فرمود:
هذا معنى الجنّة الّذي من أقرّ به كان في الجنّة فاسألوا اللَّه أن لايسلبكم.
▫️اين همان معناى بهشت است كه هر كس به آن اقرار كند در بهشت است، از خدا درخواست كنيد كه اين نعمت را از شما سلب نكند.
----------
المحاسن: ۱۲۲ ح ۱۰۵، بحار الأنوار: ۱۰۲/۶۸ ح ۱۱. [ترجمه کتاب نفیس (القطره): قطره ای از دریای فضایل اهل بیت علیهم السلام - فضائل دوستان و شيعيان آل محمّد عليهم السلام - جلد ۱، صفحه ۸۵۶]
توضیح: ببن اعتقاد درست و پیمودن عملی و واقعی درجات والای عرفانی و اخلاقی و نتیجه گرفتن (رستگاری و سعادت ابدی) رابطه و پیوند وثیقی وجود دارد. کسانی که معتقد به ولایت امامان معصوم هستند باید قدر این نعمت اعتقادی را بدانند و شگرگزار همیشگی باشند. شاید این توجه دایمی باعث شود در رفتار و گفتار نیز ، به طهارت و سلامت نفس برسند. قدم اول (همان باور درست و اعتقاد صحیح ) را همه بخوبی برداشته ایم و به یمن ولایت به ذات پاک دست یافته ایم ؛ کافی است با کمی دقت در عمل و سخن و فکر ، گام دوم را محکم تر برداربم.خداوند ارحم الراحمین است و به شفاعت اهل بیت و برکت توبه گناهان سابق ما را می بخشد. حیف است این وجود ولایی را آلوده کنیم.
@magamat
سی اصل عرفانی در ضیافت الهی
اصل اول : حفظ حرمت فطرت
1- ماه مبارک رمضان ، ماه دعوت به فطرت پاک خدایی و حفظ انسانیت رحمانی است. برتری انسان بر همه موجودات و حیوانات فقط در عقل نیست ؛ بلکه مهم تر از آن در فطرت پاک و سلیم اوست. هیچ انسانی به طور طبیعی و عادی تا زمانی که شرایط گناه و فساد مهیا نشود ؛ گناه نمی کند. به عبارت ساده تر انسان در ارتباط خود با دیگران و در زندگی اجتماعی است که دچار عصیان و طغیان و هوسرانی می شود و الا به مقتضای فطرت خدایی و پاک خود ، نه مرتکب گناه و معصیت می شود و نه حتی راغب به فساد و گناه! ماه مبارک رمضان ، یک ماه انسان را در قرنطینه نگه می دارد تا کمی از روابط خود با دیگران بکاهد و به خویشتن خویش برگردد و فطرت خداجوی خود را بیدار و آماده باش نگه دارد. فطرت همان بینش شهودی و بی واسطه انسان نسبت به هستی و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خالصانه به حضرت باری تعالی است که در طول زمان ، کارکرد های اصلی خود را از دست می دهد و گاهی به ورطه فراموشی سپرده می شود.
2- پایان ماه رمضان و آغاز ماه شوال، جشن فطرت و پاکی و عید بازگشت به اصالت خدایی و حقیقت انسانی است و کسانی که در این ماه توانسته اند هم گام با فطرت خود ، چشم و دل و زبان و شکم خود را در راه عبادت الهی قرار دهند ، می توانند در بقیه ایام و ماه ها نیز وجود خود را غرق در عبودیت و بندگی خدا قرار دهند. به همین جهت عادی انگاری گناهانی چون ربا و شراب و قمار و زنا و.. در بیشتر جوامع کنونی به اسم آزادی و رفاه و خوشی و ترقی انسانی ، امری ضد فطرت الهی و اصالت انسانی است و نه تنها آزادی و خوشی نیست ؛ بلکه عین حیوانیت و رقیت و ضدیت با فطرت سالم و الهی است. پس بکوشیم در این ماه هر چه بیشتر ، به بالندگی و غبار زدایی از فطرت پاک و خدایی خود اهمیت بدهیم به عبارت ساده تر با فطرت خود آشتی کنیم.
3-همه انسانها، بر سرشت پاک و فطرت الهی به دنیا می آیند و هر چند دارای غرایز و نیروهای بهیمی هستند، اما ملکات انسانی و نیروهای قدسی آنان قوی تر و ماندگار تر است. اگر انسان تحت تربیت صحیح قرار گیرد و دچار اغواگری و شیطنت ابلیس نشود، توانایی رشد و بالندگی روحی و معنوی فوق العاده ای دارد. پس باقی ماندن بر فطرت پاک یا بازگشت به این سرشت و سیرت الهی، بایسته ترین راه برای رسیدن انسان به کمال و تعالی واقعی، رشد روز افزون و شکوفایی واقعیت های انسانی است. این اصل مسلّم، حتی در آموزه های مهدویت نیز مورد توجه قرار گرفته و از ساز و کارهای مهم تربیتی در عصر ظهور، برای خارج کردن انسان از حالت بهیمی و مادی محض، به اوج «طهارت» و «قدّوسیت» است: «… حتی یکون الناس علی مثل امرهم الاوّل لا یوقظ نائماً و لا تهرق دماً» ؛ «مردم به فطرت خویش باز می گردند، نه خونی به ناحق ریخته می شود و نه خوابیده ای را بیدار می کنند».
4-آنچه در «ارتقای انسان مهم است»، خروج او از زندگی سطحی، نازل و فرومایه و فعال سازی استعدادهای درونی او است . به همین جهت ، ماه رمضان ، ماه فطرت است و عید فطر نیز جشن ، بزرگداشت فطرت الهی است که در پرتو ، مراقبت های درست بدنی و جسمی و اخلاقی و روحی و شکمی و... پرده از روی این فطرت کنار زده می شود و انسان بشتر به خدا نزدیک می شود و درک و شناخت و رابطه بهتری با خدای خود برقرار می کند. بیاییم با تمسک به این اصل ، در حفظ حرمت فطرت خود بیشتر بکوشیم و به این نیروی قوی درونی ، بیشتر اهمیت بدهیم و با راهنمایی های او ، مسیر درستی را در زندگی انتخاب کنیم. بی شک توجه به فطرت ، مهم ترین وسیله انسان در سالم و پاک ماندن است ؛ حتما به حرف فطرت گوش کنیم و عمل نماییم. فطرت در وجود ماست... در سرشت ماست.
کانال اخلاقی – عرفانی مقامات @magamat در ایتا
یاد داشت های حجت الاسلام دکتر رحیم کارگر
https://eitaa.com/magamat
سی اصل عرفانی در ضیافت الهی
اصل دوم : تلاش برای طهارت قلب و درون
1.ماه مبارک رمضان ، ماهی طاهر و پاک و به عبارت روشن تر حرم الهی است و هر کس می خواهد ورود عارفانه و خدایی به این حرم داشته باشد ( مثل ورود به مساجد و اماکن مقدس) ، باید طیب و طاهر باشد و با طهارت و پاکی این ماه را درک کند و خود را مقید به حفظ آن در همه آنات و حالات بکند. مهم ترین دستاورد و هدیه او از این ماه ، باید به دست آوردن همین طیب بودن و طاهر ماندن باشد. ضروری ترین مساله در زندگی هر انسان خداپرست و متدین ، داشتن قلب و جان و وجود طاهر است. طهارت قلب و درون ، رکن اصلی ورود به بهشت و قرار گرفتن در قرب و رضوان الهی و بهره مندی از فیوضات ربانی است. پس اصل اساسی برای رسیدن به برکات این ماه و استجابت دعاها و زلال کردن دل ها و جان ها ، تلاش برای کسب طهارت کامل در این ماه عزیز و سپس در طول سال است. رسول خدا در خطبه شعبانیه می فرمود: «فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَقُلُوبٍ طَاهِرَةٍ»؛ با انگیزه و نیت صادقانه و دلی پاک و روحی وارسته از خدا مسئلت کنید.
2. انسان طاهر ، قلب طاهر ، اخلاق طاهر ، مال طاهر ، فرزند طاهر ، جامعه طاهر ، نسل طاهر ، عمل طاهر و... اموری است که ، بجد مورد توجه دین اسلام و تاکید روایات و آیات است. طاهر و طیب بودن قلب ، زمینه ساز پاک بودن تمام وجود و ابعاد زندگی انسانی است و ناپاک و آلوده بودنش باعث ناسالم بودن همه وجود انسان و زندگی اوست . در روايتی آمده است: « اِذا طابَ قَلْبُ الْمَرءِ طابَ جَسَدُهُ ، وَإِذا خَبَثَ الْقَلْبِ خَبَثَ الْجَسَدْ » ؛ زمانى كه قلب انسان پاكيزه شده ، جسدش پاكيزه مىشود و هرگاه قلب دچار خباثت گردد ، جسد هم به تبع آن آلوده مىشود . پس اگر به دنبال زندگی سالم و امن دنیوی و اخروی هستیم ، چاره ای نداریم جز اینکه قلب و درون خود را پاک و طاهر سازیم و آن هم تنها با دوری جدی از گناهان و انواع آلودگی ها – ولو کوچک – به دست می آید.
3. ویژگی بارز عصر ظهور مهدوی ، همین طهارت و پاکی انسان ها و جوامع به دست نورانی امام زمان است: «تطیب الدنیا واهلها فی ایام دولته...» ؛ « دنیا ومردم آن در دوران حکومت مهدی (عجل الله فرجه)، پاک وپاکیزه میشوند» (کشف الغمّه، ج ۲، ص ۴۹۳). در واقع یکی از ثمرات و برکات مهم ظهور حضرت مهدی و حاکمیت ولایت الهی ، طهارت جان و دل و انسان ها و جوامع و سازمانها و نهادها و دولت ها و... است. اگر برای ظهور امام زمان دعا می کنیم ، در واقع از خدا می خواهیم بدست مبارک او جهان را پاکیزه و طاهر و طیب سازد. به همین جهت شرط انس و ارتباط با امام زمان هم ، داشتن طهارت قلبی و جسمی و روحی است. بدون طاهر بودن، انسان همواره از امام خود دور و دور تر می شود و از عنایات و الطافش بی بهره می گردد! یادمان باشد که رکن اصلی ماه رمضان ، شب های قدر است و رکن شب های قدر هم وجود مقدس امام زمان است. پس اگر می خواهیم به این رکن نزدیک بشویم ، پس باید طاهر و پاکیزه بودن خود را در اولویت قرار دهیم.
4. اما در این ماه چگونه باید اصل طهارت را حفظ کنیم؟ جواب روشن است ؛ نه تنها باید روزه شکم و خوردن و نوشیدن بگیریم که باید روزه قلب و چشم و زبان و دست هم بگیریم. ما هنوز که هنوز است معنای روزه را در نخوردن و ننوشیدن چند ساعته می دانیم ؛ در حالی که مفهوم و روح اصلی روزه ، طاهر نگه داشتن زبان و قلب و دست و چشم و گوش است. اینها ابتدا باید روزه باشند تا نوبت به روزه دهان و شکم برسد. اگر نورانیتی بدست می آید ، نورانیت و طیب ماندن چشم و گوش و زبان و دست و پا است و مهم تر از اینها طیب ماندن قلب و فکر و ذهن است. باید جهاد قلبی و زبانی و چشمی و... را از همین ماه شروع کنیم و بدانیم که زیبایی ماه رمضان در مجاهدت و تحمل سختی ها و مشقاتی است که انسان را از گناهان دور می کند و باعث صفای درون او می شود. حیف است تمامی سختی های نخوردن و ننوشیدن و ... را به جان بخریم ؛ اما در عمل و رفتار و نیت و قلب خود ، هیچ اتفاق مثبتی نیفتد!!
کانال اخلاقی – عرفانی مقامات @magamat در ایتا
یاد داشت های حجت الاسلام دکتر رحیم کارگر
https://eitaa.com/magamat
سی اصل عرفانی در ضیافت الهی
اصل سوم: عبد شدن و پایبندی به آئین بندگی
1.ماه مبارک رمضان ، طبق نقل های زیاد ماه بندگی و عبودیت و عبادت است. در این ماه انسان خود را وقف عبادت و روزه و نماز و قرآن و... می کند تا زمینه های عبد شدنش فراهم شود و مقبول درگاه مولا گردد. دین اسلام و آموزه های زیبای آن بخصوص روزه داری ، آئین بندگی است و مهم این است که نتیجه همه تلاش های معنوی و دینی ، عبد شدن باشد ، نه فقط عابد بودن و اظهار بندگی کردن ! ممکن است عده زیادی عابد باشند و مشغول عبادت و نماز و روزه و قیام و قعود ؛ اما بنده و عبد نباشند!! همه این برنامه ها و آداب و رسوم ، برای عبد شدن و عبد ماندن است. عبد بودن یعنی مطیع و موافق مولا بودن و مخالف و مبرا از غیر مولا بودن است.
2. اگر واقعا بنده ایم کار بندگی کنیم نه کار اربابی و طاغی گری و یاغی گری. ما هیچ شان و رتبه و مقامی نداریم جز بنده و عبد الله بودن و اگر کسی به این مقام و منزلت دست یافت ، جزو با کرامت ترین ، با تقوا ترین ، صالح ترین ، عالم ترین ، آزاد ترین ، سعادت مند ترین و برگزیده ترین انسان ها خواهد بود. «عبد» کسی است که سر تا پا تعلّق به مولا و صاحب خود دارد؛ خواست و ارادهاش تابع اراده و خواست و مشیت اوست؛ در برابر او خود را مالک چیزی نمیداند و در اطاعت او سستی به خود راه نمیدهد. عبد بودن اظهار آخرین درجه خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیه او است و این با عبادت های ظاهری ( مثل نماز و روزه و ...) شروع می شود و با خشوع و خضوع درونی و تسبیح و تقدیس مولا اوج می گیرد و با انس و ارتباط دائمی ، به فیضان در می آید. بندگی راه و رسم خود را دارد و عبد بودن بزرگ ترین مقامی است که پیامبر خاتم بدان دست یافته بود و همه پیامبران و اولیای الهی عبد واقعی خدا بودند. بر این اساس ماه رمضان تمرین بندگی درست و تقید و تعهد به رسوم و آداب و قواعد این بنده بودن است که بهتر است در اعلاترین حد آن به جای آورده شود ؛ نه نازل ترین و حداقلی ترین وجه آن که همان نخوردن و نیاشامیدن و امساک ظاهری است!
3. یکی از آموزه های مهم مهدویت که در روایات اشارات زیادی به آن شده ، مساله عبودیت و بندگی واقعی انسان ها در این دوران و آکنده شدن دل ها از عبادت و بندگی و حاکمیت مطلق خالق نعبود در نظامات اخلاقی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است .به عبارت روشن تر عصر ظهور ، عصر بندگی و اطاعت و عبودیت است . پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) درباره حضر مهدی ( عجل الله تعالی فی فرجه) میفرماید: « یملأ قلوب العباد عبادة ویسعهم عدله» ؛ «... دلهای بندگان را پر از عبادت میکند وعدلش فراگیر میشود »(شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۹). امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه (الملک یومئذٍ للّه) میفرماید: «ملک وپادشاهی امروز از آن خدا است، پادشاهی دیروز نیز از آن خدا بود، پادشاهی فردا هم از آن خدا است؛ لکن هنگامی که قائم ما قیام کند، جز خدای - تبارک وتعالی - پرستیده نمی شود (ولکن اذا قام القائم لم یعبد الّا الله عزّ وجلّ) »( بحرانی، المحجّة فی ما نزل فی القائم الحجّة، ص ۲۷۵) . همچنین در روایتی آمده است که امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «زمین با نور پروردگار روشن میشود ودر زمین مکانی باقی نمی ماند که در آن غیر خدا عبادت شود (ولا تبقی فی الارض بقعة عبد فیها غیرالله عزوجل الا عبدالله ...) وکنه دین برای خدا است، هر چند کافران را بد آید». (شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۵).
4. ویژگی اصلی و بارز جامعه منتظر در عصر غیبت و تمایز آن با سایر جوامع در این نکته روشن نهفته است که این جامعه ، جامعه ای سرا پا تسلیم و منقاد امر مولا و پایبند به تمامی آموزه های دینی و آئین بندگی است. در واقع افراد این جامعه نه تنها انسان های عابد و دیندارند که عبد الله و بنده حقیقی خدا هم هستند و این را در پرتو رهبری ها و هدایت های معنوی و باطنی امام زمان به دست می آورند. در واقع این صاحب الامر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) است که هدایت اصلی و کلی جامعه منتظر و دل های منتظران را در دست دارد و در جامعه جهانی دجال گونه و شیطانی ، آنان را به منزل عبودیت و بندگی راهنمایی و هدایت می کند. پس چه بهتر که ما نیز در چشمه جاری ماه مبارک رمضان ، دل و جان خود را به دست امام زمان بسپاریم و از هدایت های معنوی آن حضرت بهره بگیریم و همراه ایشان ، طریق بندگی را طی کنیم و عبد واقعی خدا باشیم. عبد واقعی کسی است که همه وجود خود را متعلق به معبود می داند و فقط برای او به کار می گیرد.
کانال اخلاقی – عرفانی مقامات @magamat در ایتا
یاد داشت های حجت الاسلام دکتر رحیم کارگر
https://eitaa.com/magamat