#مطاعن_دشمنان
🔰 صهیونیستها با «اعتقاد دینی» دست به نسلکشی مردمِ کشورهای نیل تا فرات میزنند...
در کتاب «سِفر تثنیه» که پنجمین کتاب تحریفشدهٔ تورات بوده و در نزد یهودیان کتابی بسیار مقدس است، آمده:
📜 هنگامی که به شهری نزدیک میشوید تا با آن بجنگید، نخست به مردم آنجا فرصت دهید خود را تسلیم کنند. اگر آنها دروازه های شهر را به روی شما باز کردند وارد شهر بشوید و مردم آنجا را اسیر کرده به خدمت خود بگیرید؛ ولی اگر تسلیم نشدند، شهر را محاصره کنید. هنگامی که خداوند خدایتان آن شهر را به شما داد، همه مردان آن را از بین ببرید؛ ولی زنها و بچه ها، گاوها و گوسفندها و هر چه را که در شهر باشد میتوانید برای خود نگه دارید.
🗞 تمام غنایمی را که از دشمن بدست میآورید مال شماست. خداوند آنها را به شما داده است. این دستورات فقط شامل شهرهای دور دست میباشد و نه شهرهایی که در خود سرزمین موعود (نیل تا فرات) هستند.
👈 در شهرهای داخل مرزهای سرزمین موعود (نیل تا فرات) هیچکس را نباید زنده بگذارید. هر موجود زندهای را از بین ببرید. حیتیها، اموريها، كنعانيها، فرزيها، حويها و يبوسیها را به کلی نابود کنید. این حکمی است که خداوند، خدایتان داده است.
📚 سفر تثنیه، ص۲۳ آیه۲۰
🤲 أللَّهُمَّ لَاتَدَعَ مِنْهُمْ دَيَّاراً، وَلَا تُبْقِيَ لَهُمْ آثاراً ...
@Maghaatel
#اصحاب_اهل_البیت_علیهم_السلام
#آداب_نوکری
🔰 نمونهای از ادب «فِضّهٔ خادمه» در برابر اهلبیت «علیهمالسلام» و دعای کمنظیر امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» در حق او ...
در روایتی امام صادق علیهالسّلام فرمودند:
🔹 امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه به خانه یکی از همسران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمده و ندا دادند: ای فضّه! برای ما آب بیاور تا با آن وضو بگیریم! اما فضه جواب نداد. سه بار حضرت او را صدا زد اما جوابی نشنید.
🔸 امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه از خانه خارج شدند که هاتفی ندا داد: یاابالحسن!با این آب وضو بگیر! ناگاه حضرت نگاهی انداخته و یک کوزه طلا را در سمت راست خود مشاهده نمودند که پر از آب است.
🔹 پس مولا علی علیهالسلام از آن آب وضو گرفت و آن کوزه به جای خود بازگشت. امیرالمومنین علیهالسلام به نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رفته و آن حضرت نگاهی به مولا نموده و سپس فرمودند: یا علی! این آب چیست که میبینم همچون مروارید از دستانت قطره قطره میریزد؟
🔸 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: پدر و مادرم به فدایتان! من به خانه شما رفتم و فضه را سه بار صدا زدم تا برای وضو آب بیاورد اما کسی جواب مرا نداد و هنگام بازگشت صدایی شنیدم که این آب را به من داد و با آن وضو گرفتم.
🔹 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: یا علی، آیا میدانی آن شخص گوینده چه کسی بود و ظرف آب از کجا آمده بود!؟گوینده جبرئیل بود و ظرف از بهشت آورده شده بود و ثلث آب آن از مشرق و ثلث دیگر از مغرب و ثلث سوم از بهشت بود.
👈 در همان هنگام جبرئیل نازل شده و عرضه داشت: یا رسول الله! خدا به تو سلام میرساند و از طرف من به علی سلام برسان و بگو: «فضه» پاسخ درخواست شما را نداد زیرا در عادت ماهانه بود! (و شرمش آمد که با آن حالت به محضر مولایش امیرالمومنین علیهالسلام برود)
🔸 اميرالمؤمنين عليه السلام (با خوشحالی از اینکه فضّه نهایت ادب را رعایت کرده و حق ولایت را درک نموده) لبهای مبارکش را به دعا باز نموده و فرمود:
📋 «اَللَّهُمَّ بارِكْ لَنٰا فِي فِضَّتِنا».
🔻«خدایا، فضهٔ ما را برای ما مبارک قرار بده».
📚الثاقب فی المناقب، ص۲۸۰
📚مدینة المعاجز، ج۲ ص۲۵
@Maghaatel
#معارف_علوی #مطاعن_دشمنان
🔰 کسی را غیر از علی به ما معرفی کن ... | خودش کم بود؟! حال، به مودّت و ولایت اهلبیتش هم ما را وا میدارد ...
دو نمونه از بهانهجوییهای اصحاب سقیفه، به معرفی مولا علی «صلواتاللّهعلیه» به عنوان وصیّ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و طراحی دیرینهٔ آنها برای غصب خلافت:
🔖 مفضّل گوید: از امام صادق علیهالسّلام راجع به این آیه سوال کردم:
📖 «ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ»
🔍 آنها به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مىگويند: قرآن ديگرى غیر از اين بياور يا اینکه آن را عوض كن! {یونس،۱۵}
👈 امام صادق علیهالسّلام فرمودند: مراد آیه این است که منافقین دائماً به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میگفتند:
📋 أَوْ بَدِّلْ عَلِیّاً علیهالسلام
🔻کسی را غیر از علی (علیهالسلام) معرفی کن!
📚الکافی، ج۱ ص۴۱۹
🔖 در ذیل روایتی دیگر هم امام باقر علیهالسلام فرمودند:
🗓 وقتی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله جز مودّت ذویالقربی علیهمالسلام چیزی را برای اجر رسالت خود از مردم درخواست نکرد، منافقین به یکدیگر میگفتند:
👈 محمّد (صلیاللهعلیهوآله) را کافی نبود که بیست سال ما را تحت فرمان خود در آورد، حالا میخواهد اهلبیتش را هم بر دوش ما تحمیل کند!
🗯 سپس گفتند: این آیه را خدا نازل نکرده، این را از خودش ساخته. میخواهد خانوادهاش را بر ما مقدم بدارد.
📋 وَ لَئِنْ قُتِلَ مُحَمَّدٌ أَوْ مَاتَ لَنَنْزِعَنَّهَا مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثُمَّ لَا نُعِیدُهَا فِیهِمْ أَبَداً
🔻و اگر محمّد (صلیاللهعلیهوآله) کشته شود یا بمیرد، این مقام را از اهلبیت او میگیریم و هرگز به آنها رد نخواهیم کرد...
📚الکافی، ج۸ ص۳۷۹
@Maghaatel
#مصائب_گودال_قتلگاه
#امام_سجاد_علیه_السلام
🩸به اندازه نگین این انگشتر، جای سالم در پیکر پدرم نبود ...
در نقلی آمده است که از حضرت زین العابدین امام سجاد علیهالسلام سوال کردند:
🥀 بدن پدر بزرگوارت چقدر جراحت بداشت؟ حضرت بعد از اینکه گریه بسیار نمودند، انگشتر خود را از انگشت نازنین در آوردند و فرمودند:
📜 به خدا قسم به قدر نگین این انگشتر، جای سالم در بدن پدرم نبود!
📚 ریاض القدس، ج۲ ص۱۳۱ (نسخه خطی)
✍ در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی
دیدم تو را چه دیدنی ای پارهٔ دلم
حتی لباس کهنهای در بر نداشتی
جز روی حنجری که همه بوسهاش زدند
جایی برای بوسهی خنجر نداشتی؟
زینب بمیرد این همه خونی نبیندت
خواهر شود فدای تو یاور نداشتی؟
ته مانده های پیرهنت هم ربوده شد
چیزی برای غارت لشکر نداشتی
ای وای سینهی تو پر از جای پا شده
یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی
بی کس شدی ز پشت سرت نیزه خوردهای
حق میدهم حسین، برادر نداشتی
@Maghaatel
#معارف_مهدوی
🔰 من ندیدم رویَت اما عشق من شد بیشتر ...
در یکی از زیارتنامههای سرداب مقدس خطاب به حضرت بقیة الله الاعظم «ارواحنافداه» اینگونه عرضه میداریم:
📋 فلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِيكَ إِلَّا يَقِيناً، وَ لَكَ إِلَّا حُبّاً، وَ عَلَيْكَ إِلَّا مُتَّكَلاً وَ مُعْتَمَداً، وَ لِظُهُورِكَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً، وَ لِجِهَادِي بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَرَقَّباً،
🔻{ای مولای من!} اگر روزگارها به درازا کشَد و عمرها طولانی شود، جز یقینم به تو، و جز محبّتم به تو، و جز توکّل و اعتمادم بر تو، و جز توقّع ظهورت و انتظار آن دوران، و جهاد در پیشگاهت، چیزی در من فزونی نمییابد
📋 فَأَبْذُلَ نَفْسِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي وَ أَهْلِي وَ جَمِيعَ مَا خَوَّلَنِي رَبِّي بَيْنَ يَدَيْكَ وَ التَّصَرُّفَ بَيْنَ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ.
🔻تا سرانجام جانم، مالم، فرزندانم، خانوادهام، و همه آنچه را که پروردگارم به من عطا فرموده است، به پیشگاهت تقدیم کنم و تسلیم در مقابل امر و نهیت باشم.
📚المزار الکبیر،ص۱۵۰
📚البلد الامین،ص۲۸۴
@Maghaatel
#معارف_حسینی
🩸به گوشهای رفتند و نصفروزی بر سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» گریه میکردند ...
در روایتی امام صادق علیهالسّلام فرمودند:
🗞 هنگامی که جبرئیل خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آورد،
📋 أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَخَلَا بِهِ مَلِیّاً مِنَ النَّهَارِ فَغَلَبَتْهُمَا عَبْرَةٌ
▪️آن حضرت، دست مولا علی علیهالسلام را گرفته و به گوشهای رفتند و مدّت زیادی از روز را، زار زار گریه میکردند.
📄 هر دو باهم در همین حال بُکاء بودند که جبرئیل نازل شد و به ایشان گفت: خداوند به شما سلام میرساند و میفرماید: اگر صبر کنید، من عزم خود را جزم نمودهام که حسین علیهالسلام شهید بشود! رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: صبر میکنم!
📚کامل الزیارات، ص۵۱
🔍 لغت عرب در معنای «مَلِيًّا مِنَ النَّهَارِ» مینویسد:
🪧 اَي: الساعة الطويلة من النهار.
🔻 یعنی: ساعاتی طولانی از روز!
📗 أقربالموارد , ج۵, ص۲۶۷
✍ خوندلها خورْد پیغمبر ز داغت ای حسین
گوشهای میرفت و با حیدر برایت میگریست ...
@Maghaatel
#معارف_حسینی
🔰 حکایت زیبای طبیبِ یزید ملعون و شیعهشدن هفتاد تن از بزرگان یهود ...
{طولانی ... اما خواندنی👌}
در نقلها آمده است:
📃 یزید ملعون طبیب یهودی را برای درمان مرض لاعلاج خود احضار کرد و به شهادت رساندن امام حسین علیهالسلام را برای او شرح داد.
📖 طبیب،انگشت به دندان گرفت و شهادت اسلام بر زبان راند و گفت: ای یزید! بدان که بنابر آن چه در کتب دیدهام جدّ و پدر این شخص بهترین خلق خدایند و کسانی که اقدام به قتل او نمودهاند اولاد زنا هستند. ای حرامزاده! این کار را کردهای، باز هم امید بهبودی داری و دل به علاج بسته ای؟!
🪧 طبیب، یزید را سرزنش زیاد نمود او را و برخاست و به منزل خود رفت و قصّه را نقل کرد و اقوام خود و برادر کوچکتر و زوجه خود را به اسلام دعوت نمود.
💬 برادرش اسلام نیاورد و امّا زنِ برادرش ایمان آورد امّا پنهان میداشت. تعزیه خانهای در همسایگی خانه برادر طبیب یهودی بود و زن آن یهودی هر روز به تعزیه خانه میرفت و گریه مینمود و بر سر و سینه میزد.
📝 به یهودی خبر دادند که زوجه تو هر روز به تعزیه خانه میرود و گویا مسلمان شده است. آن یهودی با خود گفت: او را امتحان میکنم تا ببینم راست است یا دروغ!
📍پس به خانه آمد و به زن گفت: امشب مهیَّا باش که هفتاد حِبر (عالم یهودی) از مشاهیر علما دعوت کردهام؛ مرا خجالت ندهی! این را گفت و بیرون رفت.
🗒 بانوی تازه مسلمان خواست مشغول غذا پختن شود ، صدای ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام را شنید، فورا به مجلس عزا رفت و در عزای آن حضرت گریه زیادی کرد.
🤲 وقتی به خود آمد ، سخن شوهر به یادش آمد ، ولی وقت تنگ شده بود . متوسل به حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها شد و به سوی خانه آمد. وقتی به خانه رسید دید بانوانی سیاه پوش جمع شده و هر یک با چشم گریان مشغول خدمت می باشند و لحظهای استراحت ندارند!
🗯 در میان بانوان خانم بلند بالایی را دید در مطبخ مشغول پختن غذاست و بانوی مجلله ای را دید که پیراهن خون آلودی در کنارش گذاشته است! زن تازه مسلمان عرض کرد: ای بانوی گرامی! شما کیستید که با قدوم خود این کاشانه را مزیّن فرموده و لوازم مهیمانی را مهیا کرده اید؟
👈 آن بانوی مجلّله فرمود: چون تو عزاداری فرزند غریب و شهیدم را بر کار خانهات مقدم داشتی، بر فاطمه زهرا «سلاماللهعلیها» لازم شد که تو را یاری کند ، تا با نکوهش شوهر خود رو به رو نگردی و پس از این بیشتر به عزا خانه فرزندم بروی.
🔍 بانوی تازه مسلمان عرض کرد: ای بانو ! خانمی را در مطبخ میبینم که مشغول غذا بختن و بیش از همه بیقرار است ، او کیست؟ فرمود: نزد او برو و از خودش بپرس. بانوی تازه مسلمان رفت و پای او را بوسه زد و نامش را از او سؤال کرد؟ آن بانو فرمودند: من زینب کبری «سلاماللّهعلیها» خواهر امام حسین «علیهالسلام» هستم.
💭 در همین زمان همسر یهودی او با هفتاد مهمان وارد شدند. وقتی که یهودیها خانه را در کمال آراستگی و نورافشانی دیدند و بوی خوش غذاها به مشام شان رسید و در جریان واقعه قرار گرفتند همه مسلمان شدند.
📚بحرالمصائب،ج۹ ص۱۶۱ (با اندکی تفاوت)
📚طریق البکاء،ص۱۶۶,نسخه خطی (با اندکی تفاوت)
📚مصایب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام، عزیزی،ص۱۷۷
✍ فاطمه پیش خدا، پیش بَرَد کارش را
هرکه افتاد پی کار اباعبدالله ...
@maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
❇️ فهرست لینکدارِ گوشهای از مقامات و کرامات حضرت عقیله بنیهاشم زینب کبری سلاماللّهعلیها
🔰 ورقی از دفتر دلدادگی خواهر به برادر...
🔰 جلوههایی از ولایت تکوینی زینب کبری «سلاماللّهعلیها» بر تمام عوالم وجود...
🔰 شفاعت زنهای مؤمنه در قیامت، با حضرت زینب کبراست ...
🔰 قنداقه زینب کبری سلاماللّهعلیها در دامن هيچکس آرام نگرفت جز حضرت سیدالشهداء عليهالسّلام...
🔰 حکایت «نامگذاری» حضرت عقیله به نام مبارک « زینب » سلاماللهعلیها
🔰 ملائکه آسمان به تحت فرمان حضرت عقیله سلاماللهعلیها ...
🔰 گریه بر حضرت زینب سلاماللّهعلیها، ثواب گریه بر دو « امام » را دارد ...
🔰 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله قنداقه زینب کبری سلاماللّهعلیها را به دست گرفته و با صدای بلند گریه کردند ...
🔰 نمیخواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب «سلاماللّهعلیها» بیفتد...
🔰 سیدالشهداء علیهالسلام، قرآن را میبست و تمام قد به احترام زینب کبری سلاماللّهعلیها قیام مینمود...
🔰 فداکار ازهمان کودکی....
🔰 گوشهای از کمالات توحیدی عقیله بنیهاشم، زینب کبری «سلاماللّهعلیها» در سنین کودکی ...
🔰 گوشهای از مقام «زهد» و «توکل» عقیله بنیهاشم، زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
🔰 به سرشت من نوشتند، قبلهام «حسین» است ...
🔰 نوعی وصایت خاصّه حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
🔰 زینب کبری سلاماللّهعلیها محل رجوع حلال و حرام شیعیان ...
🔰 زینب کبری سلاماللّهعلیها، معلّم و مفسّر قرآن...
🔰 ای برادرجان! عاقبت یک روز برایت جبران میکنم...
@Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_زینب_علیهاالسلام ❇️ فهرست لینکدارِ گوشهای از مقامات و کرامات حضرت عقیله بنیهاشم زینب کبری
.
🔖 ضمن عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت پر خیر و برکت زینب کبری سلاماللّهعلیها، میتوانید این فهرست👆 را برای دلدادگان آن حضرت فوروارد کنید تا در این شب و روز مبارک، بهرهٔ کافی را ببرند!
💬 همچنین از همین حالا - تا قبل از شروع فاطمیه - میتوانید کسانی را که دلسوخته غم حضرت زهرا سلاماللّهعلیها بوده و به دنبال مصائب مستند آن حضرت هستند، در جریان کانال «معارف و مقاتل آل الله» بگذارید، تا انشاءالله استفاده لازم را برای ایام فاطمیه ببرند و شماهم شریک در ثوابشان باشید!
@Maghaatel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 ای برادرجان! عاقبت یک روز برایت جبران میکنم...
در نقلی آمده است:
📄 روزی سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» به قصد دیدن خواهر، وارد حجرهٔ زینب کبری سلاماللّهعلیها شدند؛ در آن هنگام مشاهده میکنند که زینب کبری سلاماللّهعلیها به خواب قیلوله رفته است و از دریچهٔ اتاق، آفتاب بر روی مبارکش میتابد.
📖 سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» طاقت نیاوردند تابش آفتاب را بر روی مبارک خواهر ملاحظه کنند. لذا بر بالای سر خواهر ایستاده و عبای خود را سایهبانی نمودند تا آفتاب بر وجه مبارک زینب کبری سلاماللّهعلیها نتابد.
📝 در همین اثناء زینب کبری سلاماللّهعلیها از خواب بیدار شده و با مشاهده این صحنه، نگاهی به برادر انداخته و فرمود: ای برادرجان! عاقبت یک روز این احسان را برایت جبران میکنم...
🥀 اما... آه از آن ساعتی که خواست این محبت را جبران کند ... در آنجا بود که با زبانحال اینچنین به برادر عرضه داشت:
✍ معذورم ای برادرِ با جان برابرم
زیرا که دستگیر لعینان کافرم
مهلت نمیدهند کزین آفتاب گرم
صد پاره پیکرت به سوی سایهای برم ...
📚انوار المجالس،ص۴۱ (نسخه خطی)
📚تحفة الحسینیة،ص۲۹۶(نسخه خطی)
@Maghaatel