#مدینه_تا_کربلا
◾️ حُرّ، امام حسین علیهالسلام را تحت فشار میگذارد و آن ها را به سمت بیابانی بی آب و علف، سوق میدهد ...
لشگر حرّ بعد از آنکه به قافله سیدالشهداء علیهالسلام رسید، قدم به قدم آن قافله را تعقیب میکرد، تا آنکه نامهاى از ابن زياد ملعون براى حرّ رسید كه در آن چنين نوشته بود:
«اما بعد، همان جا كه اين نامهام به دست تو مى رسد، بر حسين عليهالسّلام و ياران او سخت بگير و او را در بيابانى بی آب و علف فرود آور و حامل اين نامه را مأمور كردهام تا مرا از آنچه انجام مى دهى، آگاه سازد. و السّلام.»
🔻حرّ نامه را خواند و سپس به امام حسين عليه السّلام داد و گفت:
«مرا چاره اى از اجراى فرمان امير عبيد اللّه بن زياد نيست .همين جا فرود آى و براى امير بهانهاى بر من قرار مده! »
امام حسين عليه.السّلام فرمود:
«كمى ما را پيشتر ببر تا به اين دهكده غاضريّه (روستایی از نواحى كوفه و نزديك كربلا) كه با ما يك تيررَس فاصله دارد، برسيم.»
حرّ گفت:
«امير براى من نوشته است، تو را در سرزمين خشك و بى آب فرود آورم و چارهاى از اجراى فرمان او نيست.»
📚 اخبار الطوال،دینوری، ص ۲۹۸
⚡️ "کامل بهایی" این واقعه را اینگونه نقل میکند:
حرّ، نامه اى به عبيد اللّه زياد نوشت كه: حسين «عليهالسلام» رسيد و مىگويد:
«اگر كوفيان مرا نمىخواهند، من به مدینه جدّ خود مىروم.»
عبيد اللّه لعين در جواب نوشت كه:
«او را رها مكن و به موضعى فرود آر كه آب و آبادانى نباشد.»
چون نامه برسيد، حرّ به امام حسين عليهالسّلام داد. امام عليهالسّلام فرمود:
«بگذار تا در اين بیابان ، به جايى نزول كنم كه عيال و اطفال با مناند و طاقت تشنگى ندارند.»
حرّ گفت: حكم امير اين است كه خواندى...
📚کامل بهایی ج۲ ص۲۷۷
✍ از «رحمت واسعه» سیدالشهداء علیهالسلام همین بس که حرّ بن یزید ریاحی، که سیدالشهداء علیهالسلام و اهل و عیال آن حضرت را اینگونه در تنگنا قرار داد و مسبّب آن شد تا قافله آن حضرت به آب و آبادی نرسند، وقتیکه ظهر عاشورا پشیمان به محضر مبارک سیدالشهداء علیهالسلام رسید، حضرت نه این جُرم بزرگش را به او یادآوری کرد... نه روی خود را از او برگرداند... بلکه جلو آمد و دست مبارکش را به زیر چانه حُر بُرد و فرمود:
إرفَع رَأسَکَ یا شیخ!
▪️ای بزرگمرد! سرت را بالا بیاور!
@Maghaatel
#مدینه_تا_کربلا.
◾️ اللّهمُّ إنّي أَعوذُ بكَ مِنَ الكَربِ و البلاء ...
زهير بن قين به سیدالشهداء علیهالسلام عرضه داشت:
همانا جنگ با اين گروه (لشگر هزار نفری حر) در اين ساعت بر ما آسانتر است از جنگيدن با كسانى كه پس از اين به نزد ما خواهند آمد .به جان خودم سوگند، پس از اين، لشكرى به سوى ما آيند كه ما برابرى آنان نتوانيم (پس، اجازه فرما با اينان بجنگيم).»
امام حسين عليه السّلام فرمود:
«من كسى نيستم كه ابتدا جنگ را شروع کنم.»
🔻زهير بن قين عرض كرد:
«يا ابن رسول اللّه! بهتر آن است كه در زمين كربلا فرود آييم و در كنار فرات لشكرگاه كنيم و از زحمت بى آبى در امان باشیم.
آن گاه اگر با ما جنگ را شروع کنند با آنها جنگ می کنيم و از خداى متعال استعانت میجوئيم.»
فَدَمَعَتْ عَیْنَا الْحُسَیْنِ علیهالسلام
▪️امام حسين عليه السّلام تا اسم «کربلا» را شنيد، اشک در چشمانش حلقه بست و فرمود:
اللّهمُّ إنّي أَعوذُ بكَ مِنَ الكَربِ و البلاء...
⚡️در بعضی از منابع به جای کربلا، عَقَر، آمده که نام دیگر کربلا است.
در مجموع منابع تاریخی و حدیثی چندين نام دیگر برای کربلا ذکر شده که عبارتند از: نینوی، غاضریه، عَقَر، نواویس، عموراء، طفّ، حائر، شاطئ الفرات و ماریه.
📚الکامل، ابناثیر، ج۳ ص۲۸۳
📚بحارالانوار ج ۴۴ ص۳۸۱
📚ناسخ التّواريخ،ج۲ ص ۱۶۶.
@Maghaatel
#ورودیه
🩸آویزان شدن پیراهن خونین إمام حسین علیهالسلام از شب اول محرم | سرّ عزاداری دلدادگان سیدالشهداء علیهالسلام در شب اول محرم
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
📋 اِذَا هَلَّ هِلَالُ مُحَرَّمٍ نَشَرَتِ المَلَائِكَةُ ثَوبَ الحُسَينِ علیهالسلام
▪️هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود، ملائکه پیراهن مبارک امام حسین علیهالسلام را در عرش آویزان می کنند
📋 وَ هُو مُخرَّقُ مِن ضَربِ السُّيُوفِ وَ مُلَطَّخُ بِالدِّمَاء
▪️در حالی که از ضربههای شمشیر پاره پاره شده و به خون آغشته شده است.
📋 فَنَرَاهُ نَحنُ وَ شِيعَتُنَا بِالبَصِيرَةِ وَ لَا بِالبَصَرِ فَاِذًا تَنفَجِرُ دُمُوعُنَا
▪️ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه با چشم ظاهر میبینیم و پیکر مالک اشک هایمان نیستیم و اشک از دیدگانمان سرایز میشود.
📚ثمرات الاعواد ج۱ ص۳۷
📚خصائص الزینبیه ص۸۴
✍ بازهم پیراهنت از عرش آویزان شده
بازهم کل ملائک در غمت گریان شده
آمده ماه محرم ماه سوگ عالمین
در عزای تو دل عشاق تو ویران شده
بازهم شور حسینی گشته در هر جا بپا
شهرها وخانه ها بهرت سیه پوشان شده
ماه عشق و عاشقی از ره رسیده، بازهم
وقت عرض نوکری بر درگه سلطان شده
آمده بازار گرم روضه و شور عزا
بر دل بیمار شیعه موسم درمان شده
عاشقان با اشک کالای غمت را میخرند
به به از اشکی که اندر هیئتت ریزان شده
بازهم یادآوریِ کربلا و روز خون
یاد این ماتم که آنجا پیکرت عریان شده
بازهم یادآوری زینب وغم های او
بر سر نعش تو گرم ناله و افغان شده
در محرم پهن کردی سفره احسان خود
ای خوشا آنکس کنار سفرهات مهمان شده
@Maghaatel
#ورودیه
🩸در بارگاه قدس که جای ملال نیست / سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است...
در روایتی آمده است:
🥀 هنگامی که ماه محرم فرا میرسد درهای غم و اندوه بر همه موجودات باز میشود. منادی در بهشت ندا میدهد:
📋 ای حوریان بهشتی! تاج هایتان را از سر بردارید و گیسوان را پریشان کنید و جامههان را چاک دهید و زیورآلات را از خود دور کنید که ایّام عزاداری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله است؛ روز مصیبت علی مرتضی علیهالسلام است؛ زمان اندوه حسن مجتبی علیهالسلام و هنگامه ماتم حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و روز قتل حسین علیهالسلام شهید کربلاست.
📚 بحر المصائب، ج۲ ص۱۱۲
✍ از عرش ، از میان حسینیه ی خدا
آمد صدای نالهی حیّ علی العزاء
جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا
جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت
یا رب اجازه هست شوم فرش این عزا ؟
آدم ز جنت آمد و ناله کنان نشست
در بزم استجابت بی قید هر دعا
او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک یا حسین گفت و همان لحظه شد به پا
آری تمام رحمت خود را خدا گرفت
گُسترد بر محرّم این اشک و گریه ها
آنگاه گفت : روضه بخوان ایها الرسول
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا
روضه تمام گشت ، ولی مادری هنوز
آید صدای گریه اش از بین روضه ها
این کشتهی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
@Maghaatel
#مدینه_تا_کربلا #حر_ریاحی
🩸حرّ ، به قتال سیدالشهدا علیهالسـلام میرود اما مژده بهشت را میشنود...
در نقلها آمده است:
🥀 وقتی امام حسین علیه السّلام وارد «رهینه» (منزلی در بین مکه تا کوفه) شد و این خبر به گوش ابن زیاد رسید، ابن زیاد ،حر بن یزید را با تعداد هزار نفر سوار به سمت امام حسین علیه السلام فرستاد.
حر میگوید:
📋 فَلَمَّا خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی مُتَوَجِّهاً نَحْوَ الْحُسَیْنِ علیه السلام نُودِیتُ ثَلَاثاً یَا حُرُّ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَالْتَفَتُّ فَلَمْ أَرَ أَحَداً
▪️هنگامی که از منزل خود به سمت امام حسین علیه السلام خارج شدم، سه مرتبه شنیدم منادی میگفت: ای حر، مژده باد تو را به بهشت! وقتی متوجه صاحب این ندا شدم کسی را ندیدم.
🥀 با خود گفتم: مادرت به عزایت بنشیند، تو برای جنگ با پسر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم میروی و بشارت بهشت به تو داده میشود؟!
📚الامالی، صدوق ص۱۵۴
📚بحارالانوار ج ۴۴ص۳۱۴
✍ سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
که گفته کشتی نوحی, تو مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
منم خسوف سیاهی که روی برگ دل تو
غبار غصه کشیدم و مثل ماه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی
چنان تبسم گرمی نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
@maghaatel
#مدینه_تا_کربلا #حر_ریاحی
🩸اضطراب حضرت سکینه علیهاالسلام از مشاهده لشکر حرّ...
از حضرت زینب کبری صلواتاللهعلیها نقل است که آن حضرت فرمودند:
🥀 وقتی که سر نیزه های لشکر حرّ برای ما نمایان شد، سکینه را نظاره میکردم که از خوف و ترس چنان بر خود می لرزید که استخوان های او صدا میکرد.
🥀 پیش رفتم و به او گفتم: ای نور دیده من! تو را چه شده است؟ او گفت: عمه جان! می ترسم پدرم را شهید کرده و ما را اسیر نمایند!
🥀 ناله اضطراب سکینه به گوش امام حسین علیهالسلام رسید و حضرت پیش او آمد و فرمود : ای جان پدر! آرام باش و ناله مکن که هنوز وقت گریه و ناله نیست (و ناله ها در پیش داری) ...
📚بحرالمصائب ج٣ص٢١٣
✍ نمیخواهم که در راه تو سنگ کوچکی باشم
به رنگ ترس در چشمان ناز کودکی باشم
نمیخواهم که حتی روبرویت اندکی باشم
نمیخواهم که بغض خواهرت باشم
و اشک دخترت باشم
و آه مادرت باشم
و در هر سنگری جز سنگرت باشم
نمیخواهم که غم باشم
و لرزه بر تن اهل حرم باشم
ستم باشم
ستمگر بودن از من بر نمی آید
ستم بر تو از این نوکر نمی آید
خلاصه اینکه آقاجان
نمیخواهم که حر باشم
که حر بودن نیازی دارد آن هم راه را بستن
به نوعی دستهای باز شاهنشاه را بستن
تو از حر توبهاش را میپذیری خوب میدانم
که تو نعم الامیری خوب میدانم
ولی هرگز نمیخواهم که حر باشم
بیاید لشکرم سویت
و از گرد سوارانم نشیند خاک بر مویت
اگر حر، حر شده چون احترام از مادرت دارد
ببین چشم مرا با گفتن یک حرف میبارد
فقط یک حرف یک کوچه
اگرچه رو سیاهم من
و لبریز از گناهم من
بگو روز قیامت که نه تنها راه را بر تو نبستم من
که در هنگامه ی سینه ی زنی هر شب
برایت کوچه وا کردم
اگر مغروض هم بودم
به زور چادری پاره
عزاخانه به پا کردم
و گر دستم رسیده
کوچه ها را طاق هم بستم
دوباره گفتم از کوچه، غلط کردم، نفهمیدم
نفهمیدم شبیه مادرت زهرا که سیلی بی هوا خورده
یکی از دست نامحرم یکی از کوچه ها خورده
که با این جمع هر دفعه
یکی سیلی زده زهرا دو تا خورده
حسن جا مانده، جاخورده
که چادر مشکی مادر چرا انقدر پا خورده
@maghaatel
#مدینه_تا_کربلا
#حضرت_سکینه_علیهااسلام
◼️ وقتی که سیدالشهدا علیهالسلام، به وقت تنهایی و محاصره دشمن، هوای زیارت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میکند...
نقل کردهاند:
پس از آنکه لشکر حرّ، امام حسین علیهالسلام و اصحاب حضرت را محاصره نمود، شب هنگام هر دو لشکر، در کنار یگدیگر خیمه زدند تا استراحت نمایند.
نیمه های شب بود که هر چه در پی سیدالشهدا علیه السلام گشتند، حضرت را پیدا نکردند.
خوف و اصطراب عجیبی، به سراغ اهل خیمه آمد.
🔻حضرت زینب سلام الله علیها، علی اکبر علیه السلام را صدا زدند و فرمودند:
ای نور دیده من! به دنبال پدرتان بروید که طاقت اهل خیمه دارد به سر می آید.
علی اکبر علیه السلام و عدهای از اصحاب، در آن شب ظلمانی هر چه در پی سیدالشهدا علیهالسلام گشتند، حضرت را نیافتند و لاجرم تصمیم برآن گرفتند که تا صبح طلوع نکرده است اهل حرم را از این بیابان به جای امن برده تا اینکه خود را بیابند.
وقتی که زینب کبری علیها السلام از این تصمیم مطلع گردید، با ناخن صورت خود را خراشیده و فریاد برآورد:
ای برادران! و ای برادرزادگان! قسم به خالق زمین و آسمان که من بی حسین از این مکان به جایی نمیروم و بدون برادرم، زانوانم توان حرکت ندارد...
▪️پس همه زنان و اطفال مشغول ناله و گریه بودند که ناگهان مشاهده نمودند که سیدالشهدا علیه السلام سوار بر ذوالجناح به خیمه ها نزدیک میشود.
حضرت از ذوالجناح پایین آمدند و اهل خیمه را تسلی دادند و سپس حضرت سکینه را طلبیدند.
زینب کبری علیها السلام پیش آمدند و فرمودند:
ای برادر! سکینه از دوریِ تو تَب کرده و از حال رفته است.
حضرت بالای سر دختر نازنینشان حضرت سکینه سلاماللهعلیها حاضر شدند و او را به سینه جسپاندند و تسلی دادند.
حضرت سکینه علیهاالسلام عرضه داشت که ای پدرجان! کجا بودید که روی خود را از ما پنهان نمودید؟
🔻امام علیه السلام فرمودند:
چون قبر جدّت امیرالمومنین علی علیهالسلام نزدیک بود، به زیارت او رفته و بعد از زیارت، با او وداع نمودم.
📚بحرالمصائب ج٣ ص٢٢١
@maghaatel
#ورودیه #معارف_حسینی
🩸{ وَالْفَجْرِ } ، { وَ لَیالٍ عَشْرٍ } ...
از جناب عطیّه عوفی و إبن عباس و در نَقلی هم از ابن مسعود ( که هر سه نفر از کسانی بودهاند که بسیاری از تفاسیر و شأن نزول آیات را از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیرالمومنین علیهالسلام مشافهتاً دریافت کردهاند) نقل شده است:
📋 { وَالْفَجْرِ } 👈 هُوَ فَجْرُ أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ المُحرّم
🔻 مراد از { وَالْفَجْرِ } در آیه شریفه، فجر اولین روز از ماه محرم است.(که خدای متعال به آن و ده شب دیگر، قسم خورده است)
📋 { وَ لَیالٍ عَشْرٍ } 👈 هِيَ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنَ الْمُحَرَّمِ، الَّتِي عَاشِرُهَا يَوْمُ عَاشُورَاءَ.
🔻 مراد از این ده شب، ده شب اول از ماه ماه محرم است که روز دهم آن روز عاشوراست.
📚الجامع لأحکام القرآن،(قرطبی،ق۷)، ج۲۰ ص ۳۸
✍ این تفسیر و این احتمال به مراتب تقویت شده و خود را بهتر معنا میکند، اگر این روایت شریف امام صادق عليهالسلام به آن ضمیمه کنیم که حضرت فرمودند:
سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛
📜 فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ
🔹زیرا آن سوره حسین علیهالسّلام است. به آن سوره کمال اشتیاق را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند.
📜 ... فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
🔹... هر که بر خواندن سوره فجر مداومت کند، در بهشت در همان درجه ای که او هست، با إمام حسین علیهالسّلام خواهد بود. خداوند عزیز و حکیم است.
📚کنز الفوائد، ص ۳۸۶
@Maghaatel
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
🩸اشک بر مصیبت حضرت مسلم عليهالسلام، مَحک ایمان هر مؤمن … | رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر غریب کوفه چنان گریستند که اشکشان بر سینه مبارکشان جاری شد …
در روایت آمده است:
🥀 روزی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسیدند: ای رسول الله! آیا شما برادرم عقیل را دوست دارید؟ فرمود: آری والله او را به دو جهت دوست میدارم. یکی به خاطر خودش و دیگر به خاطر اینکه ابوطالب او را دوست میداشت.
📋 وَ إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّةِ وَلَدِکَ فَتَدْمَعُ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ تُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ
▪️به درستی که فرزند او (مسلم علیهالسلام) در راه محبت فرزند تو (حسین علیهالسلام) کشته خواهند شد. دیدههای مؤمنان بر او خواهد گریست و ملائکه مقرب درگاه حق بر او صلوات خواهند فرستاد.
📋 ثُمَّ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی صَدْرِهِ
▪️پس رسول خدا صلی الله علیه و آله آنقدر گریستند که اشک چشمانشان بر سینه مبارکش جاری شد.
🥀 سپس فرمود: به خدا شکایت میکنم از مصائبی که بر اهل بیتم بعد از من خواهد رسید.
📚الامالی،شیخصدوق؛ ص ۷۸
✍ مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش
ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می کنند همه در برابرش
حیرت برند اهل فضیلت به رتبهاش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش
مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش
تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش
این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز حشر مسجد کوفه ست سنگرش
لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش
پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زآن دسته های نی که عدو ریخت بر سرش
سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش
بالای دار رفت و همه سربه دارها
گل بوسه می زنند به قبر مطهّرش
@Maghaatel
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
🩸دو تعبیر خاصّ از سیدالشهداء علیهالسلام نسبت به حضرت مسلم عليهالسلام که حاکی از عظمت مقام آن حضرت در نزد اهلبیت علیهمالسلام میباشد...
🔖 وقتی که سیدالشهداء علیهالسلام، حضرت مسلم عليهالسلام را روانه کوفه نمود در نامهای که خطاب به کوفیان نوشت اینگونه از مسلم بن عقیل علیهالسلام تعبیر نمود:
📜 أَنَا بَاعِثٌ إِلَیْکُمْ أَخِی وَ ابْنَ عَمِّی وَ ثِقَتِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ...
▪️من به سمت شما «برادرم» ، «پسرعمویم» و «فرد مورد اطمینان و وزنهٔ سنگین خاندانم» یعنی مسلم بن عقیل را به سمت شما فرستادم...
📚الارشاد،شیخمفید،ص۱۸۷
🔖 همچنین وقتی که در منزل «زُباله» خبر شهادت مسلم و هانی را برای سیدالشهداء علیهالسلام آوردند، حضرت ابتدا گریه کردند و سپس رو به فرزندان عقیل نمودند و فرمودند:
📜 لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هَؤُلَاء
▪️بعد از شهادت مسلم و هانی، دیگر خیری در زندگی، نیست...
📚الإرشاد،شیخمفید، ص۲۰۴
✍ قسمت این بود تا که در کوفه
تو علمدار پرچمش باشی
اصلاً آنجا تو را فرستاده
تا سفیر محرّمش باشی
کوفه دارد دروغ می گوید
مردم کوفه اهل نیرنگند
اولش دست میدهند و سپس
همهی شهر با تو میجنگند
عهد و پیمان کوفیان، مسلم!
مثل قوم یهود میشکند
دل نبندی به مردم این شهر
بیعت کوفه زود میشکند
جمعیت آمده است و مسجد پُر
به جماعت نماز بر پا کن
مطمئن نیستم به این مردم
نیتت را بیا فُرادا کن
همهی شهر را بگردی نیست
یک نفر مردِ مرد در کوفه
جز خودت که غریب ماندی، نیست
هیچ کس کوچهگرد در کوفه
مثل هانی یکی دو تا شاید
دیگران برق سکه را دیدند
به بهای سرت طمع کردند
آمدند و تمام جنگیدند
اولین روضهخوان خودت هستی
داری از بوی سیب میخوانی
روی دارالاماره هم بروی
از امام غریب میخوانی
@Maghaatel
#معارف_حسینی
🔘 خوشا به حال آشپزهای مجالس روضه که به إمام سجاد علیهالسلام اقتدا کردهاند...
⚡️ عزادار واقعیِ سیدالشهداء علیهالسلام، گرما و سرما سرش نمیشود...
در روایت آمده است:
لَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِي هَاشِمٍ اَلسَّوَادَ وَ اَلْمُسُوحَ وَ كُنَّ لاَ يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لاَ بَرْدٍ
▪️هنگامی که حسین بن علی علیهماالسلام به شهادت رسید، زنان بنی هاشم لباس سیاهِ عزا پوشیدند و مشغول عزا شدند و هنگام عزاداری شکایتی از سرما و گرما نداشتند.
وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَاالسَّلاَمُ يَعْمَلُ لَهُنَّ اَلطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ
▪️و حضرت علی بن حسین إمام سجاد علیهماالسلام برای آنها غذا آماده میکرد تا عزاداری کنند.
📚المحاسن؛ ج۲ ص۴۲۰
@Maghaatel