eitaa logo
مصطفی مقصودی
996 دنبال‌کننده
149 عکس
73 ویدیو
1 فایل
"و بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی" 🌱 ISLAMIC ANTHROPOLOGY 🏳 Iranian medicine student 🇮🇷 Acupuncture student 🇨🇳 ارتباط: @hesar14
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🍟 سیب زمینی؛تحفه ای از جانب انگلیس های خبیث که خیلی زود،قوت غالب ایرانیان شد 🔹️ مروری بر تاریخچه ورود سیب‌زمینی به ایران و نقش آن در گذر از قحطی جنگ جهانی 🗒 سابقه حضور سیب‌زمینی در ایران، به دوره قاجار برمی‌گردد و کمتر از 200سال قدمت دارد. این محصول اروپایی در طول قرن‌های متمادی، از دوره صفویه به آسیا وارد شد و بازرگانان و درباریان کشورهایی مثل چین و هند قبل از ایران کاشت این محصول را در کشورشان آغاز کردند. سیب‌زمینی در دوره‌های مختلف تاریخی در سرتاسر دنیا برادری خود را ثابت کرده و در قحطی‌های بزرگی توانسته نجات‌بخش مردم باشد. همین دلیل هم به محبوبیت این ماده غذایی دامن زد و خیلی زود آن را به محصولی فراگیر تبدیل کرد و آن را در ردیف محصولات بااهمیتی مثل برنج و گندم قرار داد. نخستین سیب‌زمینی‌ها در دوره فتحعلی‌شاه قاجار پا به تهران گذاشتند و این محصول در طول 50سال توانست جای خود را در میان مهم‌ترین محصولات کشاورزی ایران باز کند. تا قبل از این اتفاق، اهالی تهران که تازه با سیب‌زمینی آشنا شده بودند، چیزی در مورد نحوه طبخ و استفاده از آن نمی‌دانستند به‌طوری که در مجله‌ها و کتاب‌ها و روزنامه‌ها مطالب زیادی در مورد خواص و نحوه پخت این محصول نوشته شد. حضور سیب‌زمینی سرخ کرده به‌عنوان گل سرسبد غذاها، حاصل تلاش برای معرفی این محصول در دوره قاجار است. تحفه انگلیسی سیب‌زمینی نخستین بار از روسیه راه خود را به ایران باز کرد و مثل کشورهای دیگر، ابتدا در اختیار دربار و تاجران قرار گرفت و کالایی لوکس به‌حساب می‌آمد. اعتمادالسلطنه در کتاب خاطرات خود «سرجان ملکم» را به‌عنوان کسی که نخستین سیب‌زمینی را به ایران وارد کرد معرفی می‌کند. سایر منابع تاریخی هم با استناد به این گفته اعتماد‌السلطنه تاریخچه ورود سیب‌زمینی به ایران را به ملکم‌خان نسبت می‌دهند. آلوی ملکم: حسن پیرنیا در کتاب تاریخ اجتماعی ایران نقل می‌کند که در برخی از مناطق جنوبی کشور به سیب‌زمینی، «آلوی ملکم» می‌گفتند و دلیل این موضوع هم این است که سر جان‌ملکم، سفیر دولت انگلستان نخستین سیب‌زمینی را به ایران آورد و آن را به‌عنوان تحفه به فتحعلی‌شاه هدیه داد. شاه هم که از این محصول خوش‌اش آمده بود دستور داد تا آن را در روستای پشند کشت کنند. مهدی وزین افضل و ذبیح‌الله اعظمی ساردویی در مقاله «ورود سیب‌زمینی به ایران تحولی اساسی در کشاورزی سنتی دوره قاجاریه» ورود سیب‌زمینی به ایران را منسوب به حکیم دربار عباس‌میرزا می‌دانند. با این توجیه که میرزا ملکم‌خان در کتاب خاطراتش هیچ اشاره‌ای به ورود سیب‌زمینی نکرده و به کتاب اعتمادالسلطنه اشاره می‌کند که حکیم عباس‌میرزا را که فردی انگلیسی بود به‌عنوان وارد‌کننده نخستین سیب زمینی به دربار قاجار معرفی می‌کند. در این مقاله آمده است:«عباس‌میرزا، نایب‌السلطنه فتحعلی‌شاه، دستور کاشت سیب‌زمینی را صادر کرد و از محصولات به‌دست آمده به مهمانان خود هدیه می‌داد. کم‌کم این اقدام فراگیر شد و حکام شهرهای مختلف از فتحعلی‌شاه درخواست کردند تا این گیاه جدید را در سرزمین‌های تحت حاکمیت خود بکارند. به‌طوری که فتحعلی‌شاه قصد داشت برای صدور اجازه کاشت این گیاه از حاکمان مالیات بگیرد.» ╭─┅─🍂🥀🍂─┅─╮ 🆔 @maghsoudi_ir ╰─┅─🍂🥀🍂─┅─╯
🥜 سیب زمینی؛ تحفه ای از جانب انگلیس های خبیث که خیلی زود،قوت غالب ایرانیان شد 🗒 در ستایش سیب‌زمینی کاشت سیب‌زمینی در دوره ناصرالدین‌شاه رونق پیدا کرده بود. شاه صاحبقران در سفرهای اروپایی خود کارخانه‌ای که از سیب‌زمینی نشاسته می‌گرفت را از نزدیک دیده و از اهمیت آن آگاه بود. در این دوران، بسیاری از محصولات کشاورزی که این روزها در سفره غذایی خود می‌بینیم به ایران وارد شد؛ از توت فرنگی و گوجه فرنگی گرفته تا کاهو و نخود فرنگی و محصولات دیگر. کم کم مردم هم به صرافت افتادند تا محصول تازه از راه رسیده را در زمین‌های کشاورزی خود بکارند و استقبال خوبی هم از این محصول شد. اما هنوز راه درازی در پیش بود؛ مردم از نحوه کاشت و نحوه نگهداری و پخت و استفاده از سیب‌زمینی اطلاعات درستی نداشتند و برای همین زمین‌های زیرکشت سیب‌زمینی محصول چندان مطلوبی نداشت. اندک محصول به‌دست آمده هم خوراک دام‌ها می‌شد. برای همین هم دولتمردان دست به تألیف کتاب و نوشتن مقاله در مورد نحوه کاشت و نگهداری و حتی پخت سیب‌زمینی کردند.«تاریخچه پیدایش سیب‌زمینی» عنوان یکی از این کتاب‌هاست که به قلم مستشارالدوله نوشته شده؛ کتابی که مؤلف به‌دلیل ترس از انتقاد رجال قاجار، آن را اثری ترجمه شده از زبان فرانسه معرفی کرده است. تاریخ پیدا شدن سیب‌زمینی، خاصیت سیب‌زمینی، فصل کاشت سیب‌زمینی، طرز کاشت سیب‌زمینی، زمین به جهت زراعت آن، کود روز که باید به زمین داد، محافظت سیب‌زمینی برای خوردن، حفظ سیب‌زمینی جهت کاشتن، طرز پخت سیب‌زمینی، حفظ آن از مرض و... سرفصل‌های این رساله هستند. در این کتاب‌ها و مقاله‌ها بهترین روش پختن سیب‌زمینی بخارپز کردن و کبابی کردن آن به‌روشی خاص ذکر شده است. از همان دوران سیری از توصیه‌های بی‌فایده‌ای برای دوری از سیب‌زمینی سرخ کرده در مقاله‌ها و کتاب‌ها آغاز شده که تا امروز هم ادامه دارد. کوکو سیب‌زمینی و ترکیب تخم‌مرغ و سیب‌زمینی نخستین غذاهایی بودند که با این ماده جدید از فرنگ آمده، سر سفره‌ها ظاهر شدند. اما چرا کسی از اینکه این تحفه و تحفه های دیگر دیار فرنگ،در این ۲۰۰ ساله،چه بر سر مردم ایران آورده،صحبتی نمی کند؟ وآیا اصلا میدونیم و آیا مهمه که کارکردش چیه؟       ╭─┅─🍂🥀🍂─┅─╮           🆔 @maghsoudi_ir       ╰─┅─🍂🥀🍂─┅─╯
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🔺کارکرد سیب زمینی در بدن از منظر طب سنتی این ماده به قدری دیرهضم است که موجب فرسایش دستگاه گوارش می گردد.حاصل آن برای بدن بعد از هضم طولانی،تولید خون سوداوی البته غیر طبیعی آن است.در مناطقی که این ماده قوت غالب آنهاست و مداومت بر تناول آن دارند،تمامی آثار منفی این خلط غیر طبیعی از جمله غلظت خون، افسردگی،خیال و توهم باطل،خواب های پریشان،چهره های سیاه و پوست کدر،اشتهاهای کاذب و.... کاملا مشهود است. علاوه بر آن بافتی که توسط وجود این ماده در بدن درست می شود،متخلخل وپفکی است یعنی صرفا حجیم کننده هست ولی انرژی برای بدن ندارد،قوت بدن را کم می کند و چاق شدن بدون تناسب را به دنبال می آورد. از طرفی با سردی بسیار زیادی که دارد،موجب ضعف قلب و ترس می شود و موجب بی رگ بودن(بی غیرتی ،بی تفاوتی و ضعف اراده) فرد مصرف کننده در دراز مدت می شود. سوال: چرا بعضی از ورزشکاران ،بدنسازان و وزنه برداران (که علی الدوام سیب زمینی به همراه تخم مرغ میخورند و متاسفانه مربی ها توصیه شدید به مصرف این ترکیب دارند)،قدرت بدنی برای دفاع از خود ندارند وشدیدا از اینکه مبارزه کنند و یا در معرض آفتی قرار بگیرند پرهیز می کنند؟ 🆔 @maghsoudi_ir
شهید زنده است و زندگی بخش... خوش بحالتون آقاسید🌱
آب خوردن بین خواب،عامل سکته یکی از عادات غلط ما ایرانی ها اینکه یا آب میزاریم بالای سرمون یا وسط خواب بلند میشیم میریم سراغ یخچال یا شیر آب خنک رو باز میکنیم،آب میخوریم و بلافاصله دوباره میخوابیم آب سریع النفوذ هست و ما در زمان خواب چون گرسنه بودیم،در معده ،عروق و بافت هامون چیزی نیست،اگر آب بخوریم این آب سریع به قلب میرسه و چون دوباره میخوابیم و توجه مون در خواب به جای دیگری هست،اینکار آتیش قلب رو میتونه خاموش بکنه مداومت براینکار اشتباه سکته قلبی رغم میزنه پس یا آب نخوریم یا بعد از آب خوردن تا نیم ساعت نخوابیم یا سرعت آب را کم کنیم یعنی مثلا یک نان خشکه به آب بزنیم و آرام آرام بخوریم اینطوری به یک دفعه اون هم‌حجم زیادی آب وارد بدنمون نکردیم 🆔️ @maghsoudi_ir
🥒 کدو سبز | مناسب فصول گرم،اقلیم های گرم و صاحبان مزاج گرم طبیعت کدو سبز،سرد و تر است. آب فراوانی دارد و برای رفع تشنگی و خنک سازی بدن بسیار مناسب است گوشت کدو زود هضم بوده و چنانچه با گوشت و حبوبات پخته شود، به هضم آن‌ها نیز کمک کرده و سبب پخته شدن سریع آن‌ها نیز می‌شود. +کدو خون خوب تولید می‌کند و ترکیب و تناسب خون را به هم نمی‌زند؛مخصوصا گرم مزاجان از آن بسیار بهره می‌برند. 🏷 برخی غذاهایی که با کدوسبز می توان درست کرد👇 خورشت کدو بورانی کدو کتلت کدو خوراک کدو بقچه ای کدو بخار پز شده+گوشت یا مرغ خوراک کدو با گوشت تازه گوسفندی یا مرغ کدو کبابی 🆔 @maghsoudi_ir
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🔺من کیستم؟ 1ـ خواب تا كنون شده در خواب ببينيد در حال افتادن از كوهي و يا تصادف با اتومبيلي هستيد؟ چند لحظه پس از آن چه اتفاقي مي‌افتد؟ ناگهان از خواب بيدار مي‌شويد و مي‌گوييد خدا را شكر كه خواب بودم. حال مي‌خواهيم آن خواب را با هم مرور كنيم: 1ـ ترسيدم. 2ـ دهانم خشك شد. 3ـ قلبم شروع كرد به تند زدن. 4ـ بدنم خيس عرق شد. 5ـ ..... حال مي‌خواهيم به دو سوال جواب دهيم: سوال اول: ؟ شخصی بود شبیه من؟ تصویر من بود؟ یا می‌گویم درخواب دیدم که خودم از کوه افتادم؟ من با تمام وجودم حسّ مي‌كنم كه خودِ خودم بودم كه درخواب حاضر بودم نه تصويري از من و نه اين‌كه شخص ديگري را در خواب ديده باشم. من،‌ حالاتي كه برايم پيش آمده را به خودم نسبت مي‌‌دهم نه به شخصي ديگر. بنابر اين، من خودم را آن‌جايي حس كردم كه بودم نه در رختخواب و همان شخصي حس كردم كه بودم نه اين دست و پا و اين جسم. يعني نه خودم را اين جسمي كه در رختخواب است حس مي‌كنم و نه آن جسمي كه در خواب ديدم. حال بگوييد آيا اين حسّي كه الآن كه دور هم نشسته‌ايم نسبت به خودتان داريد غير آن حسي است كه از خودتان در خواب داشتيد؟ مثلا اگر بخواهيد خاطره‌اي براي دوستتان تعريف كنيد مي‌گوييد: «من پارسال به چابهار رفتم و ...» حال اگر بخواهيد خوابي را براي دوستتان تعريف كنيد مي‌گوييد: «من به بالاي كوه رفتم و ناگهان سنگي از زير پايم لغزيد و....» يعني با تمام وجود حسّ مي‌كنيد آن «من» كه در هر دو قضيه از او تعريف مي‌كنيد خودِ خودِ شماييد و نوع احساسي كه در خواب داشتيد همان نوع احساسي است كه در بيداري داشتيد. نكته: فارق حضوري و تجربي بين خواب و توهم همين نكته است چرا كه اولا در توهمات، انسان خودش را حاضر نمي‌بيند و حس نمي‌كند خودش است كه در حال سير در فلان توهم است و ثانيا حالاتي مثل ترس و خوشحالي و غيره از توهمات حاصل نمي‌شود. و ثالثا رؤیا در موارد عدیده‌ای صادقه است و (همان‌طور که در نکته‌ی دوم خواهد آمد) در این نوع رؤیا همان واقعیّت خارجی است که در خواب دیده می‌شود بخلاف توهّمات. (توضیح بیشتر در نکته‌ی بعدی خواهد آمد) پس من همان شخصي بودم كه در خواب حاضر شده‌بودم نه اين دست و پايي كه در رختخواب بود. 🆔 @maghsoudi_ir
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🔺 2-من کیستم؟ سوال دوم: با اين‌كه جسم من در رختخواب بود پس چرا من ترسيدم؟ چرا با اين‌كه چشمم بسته بود تصاويري را ديدم؟ چرا با اين‌كه در عالم ماده نه فعاليّت بدني كردم و نه اتفاق ترسناكي برايم افتاد با اين حال قلبم به شدت شروع به تپش كرد؟ پس اين چشم و گوش من نيست كه مي‌بيند و مي‌شنود بلكه من هستم كه به وسيله‌ي چشم و گوشم مي‌بينم و مي‌شنوم. البته اين‌كه در بيداري اگر چشم و گوشم را ببندم نمي‌توانم ببينم و بشنوم به اين خاطر است كه اين چشم و گوش وسيله‌ي ديدن و شنيدن است و «من» بدون اين وسيله‌ها نمي‌توانم ببينم و يا بشنوم 🆔 @maghsoudi_ir
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🔺من کیستم؟ 2ـ مشغول ديدن بازي تيم مورد علاقه‌تان هستيد كه اكنون يك صفر عقب است. ناگهان در يك ضدّ حمله تيم شما صاحب توپ شده و وارد زمين حريف مي‌شود. در همين لحظه بازيكن مورد علاقه‌‌ي شما وارد محوطه‌ي جريمه شده و با يك پاس عالي صاحب توپ مي‌شود. آماده‌ي ضربه زدن است كه با يك تكل مواجه مي‌شود ولي مي‌بينيم كه‌ با مهارت تمام خودش را از تكل نجات داد. در يك فرصت طلايي توپ روي پايش جفت مي‌شود و ضربه‌‌اي ديدني به توپ مي‌زند. توپ به خاطر كاتي كه دارد از كنار مدافع رد مي‌شود و به طرف دروازه حركت مي‌كند. دروازه‌بان جهش غير قابل باوري كرده و با نوك انگشت دست چپ خود توپ را از مسيرش منحرف مي‌كند و موجب مي‌شود توپ به تيرك افقي دروازه برخورد كند و با سرعت تمام به زمين برخورد مي‌كند ولي معلوم نيست كه روي خط خورده يا .... هنگام ديدن اين صحنه اگر برايتان پيامكي بيايد چقدر متوجه صداي آن مي‌شويد؟ مگر گوشتان باز نيست؟ مگر مكانيسم شنوايي انجام نمي‌گيرد؟ پس چرا نمي‌شنويد؟ همه‌ مي‌دانيم كه پس از به صدا در آمدن گوشي، امواج صوتي ايجاد شده پس از گذر از لوله‌ي گوش خارجي و رسيدن به پرده‌ي صماخ وارد گوش مياني شده و پس از ورود در سه استخوانچه و تبديل به ارتعاش، از گوش مياني عبور كرده و وارد گوش داخلي و مايع داخل حلزون شنوايي شده و به علائم عصبي تبديل مي‌شوند و سپس مغز انسان آن‌ها را پردازش مي‌كند. حال سوال اين است كه چرا با وجود تحقق تمامي مراحل فيزيولوژيكي مكانيسم شنيدن، شما چيزي نشنيديد؟ ⭕️ جواب اين است كه: چون آن‌كسي كه بايد مي‌شنيد اين‌جا حاضر نبود. آري نفس ما كه به وسيله‌ي گوش مي‌شنود اگر چه وسيله‌اش آماده بود ولي چون خودش در گوش حاضر نبود چيزي نشنيد. هرکس خودش را شناخت،با آن مجاهده و تلاش می کند 🆔 @maghsoudi_ir
هدایت شده از مصطفی مقصودی
📝 سیب زمینی خوردن باعث بی رگ شدن وبی غیرتی،ترس و بی ارادگی می شود.. این قلب است که سلطان بدن و به واسه ی ارتباطی که با روح و نفس دارد،مرکز اراده،خواست،احساسات و شجاعت است.آدمی بدون داشتن اراده میتواند کاری از پیش ببرد؟ آدمی که به شرایط وخیم خودش بسنده کرده و خواستی برای تغییر ندارد،یک پله رشد میکند؟ فردی که هیچ احساساتی خرج خود و اطرافیانش نمی کند،خوش حال نمی شود،نشاط ندارد یا هیچ چیز او را به وجد نمی آورد،مریض نیست؟ افرادی که با وجود دیدن وضعیت های نابسامان اطرافشان،دیدن ظلم ها و اذیت ها ونابود شدن سرمایه ها و آرزوهایشان،خم به ابرویشان نمی آید و می ترسند که بخواهند اعتراض کنند،بی رگ و بی غیرت نیستند؟ ◽ مداومت بر خوردن هرچیزی،به مرور تاثیرش را بر نفس می گذارد و صفت اخلاقی مناسب باخودش را در شخصیت انسان،ایجاد می کند.سیب زمینی یک ماده غلیظ و دیرهضمی است که با سردی شدیدی که دارد،حرارت قلب را خاموش می کند. ،تنبل و خسته،ترسو و بی تفاوت می شود.حالا در اقلیم های سردسیر که خودشان قوت غالبشان این ماده باشد،تاثیرایجاد این صفات،شدیدتر خواهد بود. این طور است که چون تبلیغ کرده اند که بدن هیچ ربطی به روح نداره،تو بی رگ شده ای ودست خودت نیست که در برابر ظلم،سکوت کرده ای و می گویی چه کار کنم و کاری از دستم نمیاد و آخرش هم می گویی ول کن بابا،بی خیال شو و زندگی خودتو بکن،به ما چه!!!! بچرخید و ببینید آیا این حرف ها،ادعاست یا اینکه در واقعیت هم چنین است! ╭─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╮            🆔 @maghsoudi_ir  ╰─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╯
هدایت شده از مصطفی مقصودی
📝 سیب زمینی خوردن باعث بی رگ شدن وبی غیرتی،ترس و بی ارادگی می شود.. اراده برای انجام هرکاری،از یک طلب اولیه در شخص شروع میشه و این عطش و طلب اگر تشدید بشه،باعث میل وحرکت برای انجام اون کار میشه حالا فرض کنید اراده کردیم که یک کاری رو انجام بدیم مثلا ورزش کردن🏃‍♂️ خب بدن،برای انجام فعالیت هاش نیازمند خون خوب و سرشاره که کم نباشه،غلیظ نباشه چرب و لزج نباشه و.... تا با چرخش خوبی که در سرتاسر بدن داره،غذای اعضاء بشه و اونا هم بتونن هر کاری که میخوایم انجام بدیم رو،به خوبی از پسش بر بیان 👈 حالا اگر بر اثر مداومت بر مواد غلیظی مثل سیب زمینی،خون غلیظ تو رگ ها و بافت هامون درست کردیم، مانع چرخش خون و غذا رسانی به اعضاء میشیم👇 مغز غذا دریافت نکنه،کارهاش مختل میشه پاها خون و قوت دریافت نکنند،حرکت نمیکنن یا ضعیف میشن چشم ها خون لطیف بهشون نرسه،تار میشن و سطح بینایی پایین میاد و.... : آروم آروم نه تنها توان حرکت بر طبق اراده و میل هامون رو نداریم بلکه اصلا هیچ خواست،میل وطلبی در ما ایجاد نمی شود ╭─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╮            🆔 @maghsoudi_ir   ╰─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╯
هدایت شده از مصطفی مقصودی
🔺 من کیستم؟ 3ـ سر كلاس نشسته‌اي و شديدا در حال مرور خاطرات مسافرتي هستي كه سال گذشته رفته‌بودي و اتفاقاتي كه در آن مسافرت برايت رخ داده است را پيش خود حاضر مي‌يابي. در اين زمان هر چند چشم و گوش ظاهري‌ات را به كلاس آورده‌اي اما به محض اينكه به ياد آن مسافرت مي‌افتي و خاطرهاي آن را در نفس خود مي‌آوري ديگر اصلا و اصلا معلّم را نمي‌بيني. .... و معلم نيز همچنان مشغول درس دادن است كه متوجه مي‌شود كه حواست در باقالي‌هاست. آرام آرام جلو مي‌آيد و صورتش را جلوي صورتت مي‌گيرد و با صداي بلند مي‌گويد «حواست كجاست؟؟» شما تازه معلم را مي‌بينيد كه جلوي شما ايستاده. چرا تا قبل از اين معلّم را نمي‌ديدي؟ آيا چشمت بسته بود؟ همه‌ مي‌دانيم كه پس از انعكاس نور از جسم معلّم، عدسي وظيفه‌ي خود كه تطابق و متمركز كردن نور بر روي شبكيه بود را انجام داد نور پس از عبور از عدسی و زجاجیه، از طریق سلول‌های عقده‌ای به شبکیه وارد شده و بعد از پشت سر گذاشتن سایر لایه‌های شبکیه، سرانجام به سلول‌های گیرنده‌ی نور رسيدند. این سلول‌ها جریان نور را به پیام عصبی تبدیل کرده و آن را از طریق سلول‌های افقی به سلول‌های دوقطبی منتقل نموده و به این ترتیب، پیام عصبی از سلول‌های عقده‌ای به عصب بینایی منتقل شده و به مغز رسيد. چرا با اين‌كه چشمتان باز بود و تماما مكانيسم بينايي فعّال بود ولي شما معلم را نديديد؟ باز هم جواب همان است كه: . 🆔 @maghsoudi_ir